هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
بابا؟
هنوزم جنگِ امام حسین با آدم بدا هست؟
پسر/ 5 ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از هیئت ثارالله قم
🏴 مجلس عزاداری ظهر عاشورا
🏴 قرائت زیارت ناحیه مقدسه
🎙 به نفس آیت الله میرباقری
📍خیابان معلم شرقی ،مدرسه علمیه امام کاظم (ع)
⏱ ساعت ۱۳
🔰 هیئت ثارالله قم
🆔 @sarallahqom
هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
🔰 زیارت عاشورا را چگونه بخوانیم؟ .
⬅️ زمان #زیارت
در روز عاشورا، باید قبل از زوال (قبل از اذان ظهر) قرائت شود. اما در روزهای دیگر، در هر وقت از شبانه روز میتوان آنرا خواند. .
⬅️ لعن ها و سلام ها
این روش که یک بار سلام و لعن گفته میشود و بعد بگوییم: «مائۀ مرۀ» یا «تسع و تسعین مرۀ» در روایات نیامده است.
در روایتی چنین آمده که #لعن را یک مرتبه و «اللهم العنم جمیعا» را صد مرتبه بگویید. همچنین سلام را یک مرتبه، و چهار سلام آخر یعنی: «السلام علی الحسین، و علی علی بن الحسین، و علی أولاد الحسین، و علی أصحاب الحسین» را صد مرتبه بگویید. البته سند این روایت باید بررسی شود.
سایر تلخیص ها هیچ ریشه روایی ندارد. البته اگر کسی به قصد رجاء زیارت عاشورا بخواند و لعن و سلام آن را یک مرتبه بگوید، اشکالی ندارد، ولی این کار، سندی ندارد. .
⬅️ #مستحبات قبل و بعد از زیارت
در روایات گوناگون، مستحبات مختلفی برای زیارت عاشورا بیان شده است که روش جمع همه این روایات به این صورت است که:
۱. انسان به صحرا و فضای وسیع و یا بالای بام برود
۲. به قبر سیدالشهداء (ع) اشاره کرده و یک سلام و لعن مختصر بدهد
۳. دو رکعت نماز بخواند
۴. تکبیر بگوید و زیارت ششم #امیرالمؤمنین (ع) یا زیارت امین الله قرائت کند
۵. زیارت عاشورا را بخواند
۶. دو رکعت نماز زیارت به جا آورد.
۷. دعای علقمه بخواند
ضیافت بلا. صص۸۲-۸۸ .
🔰 هر مکتبی هیاهو میخواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود.
🔰 آن گُلی که هی آب به آن میدهند زنده نگه داشته میشود، این گریهها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را؛ این ذکر مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را.
🔰 این گریهها نگه داشته این مکتب را تا اینجا و همین نوحه سراییها، همینهاست که ما را زنده نگه داشته، همینهاست که این نهضت را پیش برده، اگر سیدالشهدا نبود، این نهضت هم پیش نمیبرد.
🔰 سید الشهدا همه جا هست: کُلُّ أرضٍ کربلا، همه جا محضر سیدالشهدا است،
📚 صحیفه امام خمینی، جلد ٨، صفحه ۵۲۷
@HarfhayeDareGooshi
https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://www.aparat.com/v/cfCnx/%25D8%25A7%25D9%2585%25D8%25A7%25D9%2585_%25D8%25AE%25D9%2585%25DB%258C%25D9%2586%25DB%258C_%2528%25D8%25B1%25D9%2587%2529_-_%25D9%2585%25DA%25A9%25D8%25AA%25D8%25A8_%25D9%2587%25DB%258C%25D8%25A7%25D9%2587%25D9%2588_%25D9%2585%25DB%258C_%25D8%25AE%25D9%2588%25D8%25A7%25D9%2587%25D8%25AF&ved=2ahUKEwjfkredsqqAAxUOQ6QEHbeAA0gQwqsBegQICxAE&usg=AOvVaw1KfddDuRefoYwEpuQxw2Bl
روضه استاد میرباقری صبح عاشورا منزل شجاعفر.MP3
5.78M
«می دانید... دیروز عصر...»! «شنیدید... سر صبح...»
این مطلعِ قدیمی ترین خاطره من از استاد میرباقری است! متعلق به صبح عاشوراهای همه این 21 سال گذشته.
استاد میرباقری اولین راوی جدی عاشورا برای من است. نه اینکه قبل از ایشان، روضه نشنیده باشم! من از کودکی در روضه و دامن روضه خوانها بزرگ شده ام! حتی قبل از آشنایی با استاد میرباقری، از همان سالی که سید مهدی شجاعی کتاب #آفتاب_در_حجاب را نوشت، همیشه تاسوعا و عاشوراها یکبار دیگر کتاب را به عنوان مقتل می خواندم. اما #روایت من از عاشورا با این جمله شروع می شود که: «می دانید... دیروز عصر...»! «شنیدید... امروز سر صبح...»
تصویر جدی که بیست سال پر تلاطم عمر علمی من را چنان پر کرد که ماندنی شدم... هیچ چیز بیشتر از این جمله حس ماندن و نرفتن را در من حفظ نکرد و بارور ننمود...
کاش یک وقتی بگذارم و روضه یکی از آن سالهای طلایی را که هنوز استاد، صبح عاشورا یک روایت طولانی از عاشورا می داد را جدا کنم....
🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🏴 مجلس عزاداری ظهر عاشورا 🏴 قرائت زیارت ناحیه مقدسه 🎙 به نفس آیت الله میرباقری 📍خیابان معلم شرق
چهار پنج سالی می شد که با حاج آقا آشنا شده بودم و دیگه از تعلقات قبلی ام کم و بیش فاصله گرفته بودم. از بچگی، عاشورای ما حاج علیرضا بود. تاسوعا و عاشورا کتاب #آفتاب_در_حجاب #سیدمهدی_شجاعی را جوری می خوندم که ظهر عاشورا به فصلهای شهادت امام حسین(ع) برسم. فصل اسارتش را هم گاهی روز یازدهم می خواندم و گاهی هم توفیق نمی شد، آرام آرام تا اربعین می خواندم....
اون سال، سال اولی بود که ذائقه روضه گوش دادنم کاملا تمایل به روضه های حاج آقا پیدا کرده بود. یعنی دیگه عاشورا برام صرفا یک صحنه عمیقا عاطفی نبود. بلکه یک #جنگ_فلسفه_تاریخی بود که تمام مفاهیمش را با زبان عاطفه بیان می کرد. جنگی بود که شیطان می خواست اثبات کند خدا اشتباه کرده است که کار را به پیامبر(ص) سپرده است و نتیجه این اشتباه این است که او در عاشورا می خواست بساط حق را جمع کند اما امام حسین کاری کرده بود که وقتی عاشورا تمام شده بود، تازه ابلیس متوجه شده بود که چه اشتباهی کرده است.
وقتی که همه صفات رذیله را به میدان آورده بود و متوجه نشده بود که امام حسین هم با همه صفات حمیده و فقط با آنها جنگیده و حالا این خبر از طریق سی هزار لشکر کوفه در سرتاسر بلاد خواهد پیچید.
یادمه آن سال بعد از روضه صبح خونه آقای شجاعفر که حاج آقا یک دور خلاصه کل عاشورا را با نگاه خودش تعریف می کرد، رفته بودم سخنرانی دفتر رهبری و از انجا رفته بودم مسجد مرحوم آقاب بهجت و بعد از نماز با سردردی بی نهایت طاقت فرسا، داشتم میرفتم فیضیه زیارت ناحیه.
واقعیت این است که آن سال یک تجربه عجیبی داشتم که احساس می کردم شیطان در مصیبت عاشورا موفق شده است و ما را تحقیر کرده است. عجیب احساس تحقیر شدگی داشتم و فکر می کنم علت اینکه نمیتوانستم سردرد را تحمل کنم، همین حالت بود.
از گذرخان تا فیضیه اینقدر شلوغ بود که شاید نیمساعتی طول کشید تا خودم را رساندم به جلوی قبرستان شیخان تا از در دارالشفاء وارد حرم شوم. اما دیگه راه ها بسته بود. سر و صدا سردردم را زیاد کرده بود و حال عجیبی که توجه به عاشورا بهم دست داده بود...
همینطور معطل ایستاده بودم جلوی مغازه های تعطیل دور شیخان که صدای یک دسته بزرگ طبل شروع شد. دقیقا جلوی من بودند که شروع کردند. شاید پنجاه تا طبل داشتند و فقط مارش جنگی و حماسی می زدند. توجهم به آهنگ حماسی شان جلب شد. انگار داشتند رجز میخوانند، کری می خوانند برای جبهه ابن زیاد. عجب کار خوبی می کردند!
بی اختیار چشمهایم پر اشک شد. با ریتم آنها شروع کردم به تکان دادن سرم: بکوبید! بیشتر بکوبید! دقیقا شما فقط می توانید حال تحقیر شدگی من را درمان کنید. برای شیطان کُری بخوانید، رجز بخوانید! از این سر تاریخ توی سر شیطان بکوبید. برایش مارش جنگ بزنید. هیچ چیزی نخوانید، فقط مارش جنگ بزنید. حماسی بخوانید....
انگار صدای بلندشان توی سرم نمی زد، توی سردردم میزد. سرددردم را می کوبید تا کوچک شود و من خلاص شوم...
🆔 @social_theory
هدایت شده از زیست شهر نوین مولّد
برنامه خانههای مولد، تلفیق سکونت و اشتغال
با حضور سید امیرحسین کمالی تقوی (کارشناس صنایع کوچک مقیاس)
شنبه ۷ مرداد ساعت ۱۴:۳۰
پخش زنده از
www.tv.snn.ir
@zistshahr
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻دکور هیئتها حرف میزنند!
چند سالی میشود که هیئتهای شاخص فقط به سخنرانی و مداحی توجه ندارند و از همه ظرفیتهای مراسم برای انتقال پیام استفاده میکنند. در گذشته دکور تنها نقش زیبایی داشت اما حالا از آن برای انتقال پیام هم استفاده میکنند.
برساخت رسانه ای که غربگراها و رسانه های برون مرزی دشمنان انقلاب ایجاد کرده اند این است که مذهبی ها و ایده #دین_اجتماعی، در کف جامعه یک #اقلیت هستند که مردم آنها و خواسته هایشان را نمی خواهند و تنها نیرویی که مذهب را در ایران نگه داشته است، نیروی قدرت سیاسی و امنیتی و قضایی است.
صاحبان شبکه های مجازی تلگرام و اینستاگرام هم با الگوریتمهای حمایتی و لشکرهای سایبری اجاره ای، سعی در دادن این احساس به نیروهای معارض درونی ایران است که شما یک ملت کامل هستید در حالی که مذهبی ها امتداد اجتماعی ناچیزی دارند!
لذا طرفداران انقلاب اسلامی، نیاز دارند که قدرت و جایگاهشان در کف و بخش مدنی جامعه (یا همان #جامعه_مدنی)، به معارضین ثابت کنند! به گمان من از سال 96 تا امروز، خط مقدم راهبرد دشمن ایجاد احساس جامعه بودن برای غربگرایان و قدرتگرا بودن مذهب است...
در ماجرای #طاقچه، #دیجی_کالا، #ازکی و... جریان مذهبی از مبارزه اجتماعی شروع کرد، اما خیلی زود آن را به دوستان خود در حوزه قدرت #پاس داد و خودش کنار رفت. در حالی که اگر یک راهبرد اثربخش محدود در حوزه عمومی و بدون اتکا به قدرت را امتحان می کرد، حداقل این برساخت رسانه ای که نیروهای ضد مذهب را گستاخ کرده است را شکسته بود و طرف مقابل حالی میکرد که کف جامعه هم دو قطبی است، نه اینکه دعوای اقلیت قدرتمند و اکثریت مدنی باشد.
حیف و صد حیف که در ماجرای بسته شدن دفعی و #بدون_اخطار طاقچه توسط دولت، باز هم همین پیام غلط که معارضان، جامعه زنده و خودبسنده ای هستند و طرفداران حجاب، یک اقلیت سیاسی، بوسیله خودمان تایید و مخابره شد!
🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
💠 نشست جایگاه دولتمرد در نظریه اجتماعی "استیلا، بازار، امت" 🔹تاملی در نسبت دولت سازی و جامعه پردازی
#مساله_عقل_عملی، همان است که من نیز تاکیدم بر آن است و آن را بلاتکلیفی بین سه #نظریه_اجتماعیِ استیلاء و بازار و ولایت می نامم.
🔴 «گرما|گرمایش زمین» فرصت تا تهدید؟
🖌حسین مهدیزاده
1️⃣ از 2️⃣
از دیروز که کشور بخاطر گرما تعطیل شده است، عده ای از دوستانی که سابق بر این در کرونا، با #نفی_کرونا میدان داری می کردند، با همان دست فرمان به #نفی_گرما دست زدند.
یادم هست که چند روز مانده به محرم سال اول کرونا، استاد میرباقری فرمودند که یکی از بزرگترهای این جریان نفی کرونا درخواست جلسه داشته و به دفتر ایشان آمده. ایشون از ما خواستند که بدون ایشان جلسه را برگزار کنیم. یادم هست که در آن جلسه میهمان محترم اذعان داشتند که بیماری در کار هست و یکی از همراهان خود را نشان دادند که چند هفته قبل، خیلی سخت و نگران کننده این بیماری را داشته، اما معتقد بود این بیماری اینقدر کشنده نیست که گفته می شود و غالب کشته ها از سر ترس می میرند. بعد گفتند که نکته ای که برای آن تقاضای جلسه کرده بودند این بود ایشان دلایلی داشتند که کشتاری شبیه به آنچه در آنفلانزای آغاز قرن بیستم در ایران رخ داد، قرار است موج بزرگی از این بیماری در #دهه_محرم ایجاد کند و به کمک برخی امکانات بیماری زای دیگر(که او معتقد بود در راس آنها ابزارهای تغذیه ای، مثل #سیلوهای_آرد و #نظام_تصفیه_آب_سراسری است) این وضعیت بیماری عمومی اما کم قدرت، به سمت کشندگی واقعی سوق داده شود و بعد با ضرب شدن در احساس ترس و تحریم و... به یک نسل کشی واقعی و فروپاشی اجتماعی بدل خواهد شد.
قسمت مهم ماجرا راه حل وی بود، معتقد بود نظام در مقابل این سناریو فقط یک راه حل دارد: باید در همین چند هفته مانده به آغاز محرم، به جمع معدود کشورهای #منکر_کرونا بپیوندد تا این سناریویی قطعه اصلی اش که قطعه روانی آن است را از دست بدهد!
در ماجرای اخیر هم چنین سناریو مقابله ای در حال شروع شدن است. همه دیدیم که روز چهارشنبه واقعا گرمای عجیبی در کشور حاکم بود. این دوستان محترم، با تاکید بر اینکه تعطیلی برای گرما، ریشه در #سناریو_گرمایش_زمین (که چند سالی است در جهان جدی شده و سازمان ملل پشتیبان اصلی آن است) دارد و هدفش کنترل پیشرفت کشورها، در فناوری های فرهنگی(مثل #اربعین که در سرزمین های گرم عراق در جریان است) و اقتصادی (که وابسته به استفاده بیشتر از #سوخت_های_فصیلی است) است.
به نظر من هم چنین است! اما راه حل واقعا فقط نفی و انکار است؟
به نظر میرسد دوستان متوجه شده اند که ما از اغتشاشات سیاسی و اجتماعی تا فرآیند های توسعه، در #چنبره_روایت_رقیب گیر کرده ایم، اما واقعا بدیلی کارآمدتر از انکار واقعیت برای خلاصی از روایت وجود ندارد؟ ما در کرونا دست آخر موفق شدیم بر بیماری غالب شویم و ترس اجتماعی را تا حد زیادی کنترل کنیم، اما در #جنگ_روایت_ها، چون روایتی خلق نکردیم، روایت آنها پیروز شد. آنها گفته بودند که این بیماری بصورت طبیعی، به سوی آرام شدن حرکت خواهد کرد و تنها چند سال زمان لازم است. امروز مردم چه روایتی از کرونا و پایان آن دارند؟ آیا همین روایت نیست؟ پس روایت ما کجا رفت؟
🔺لینک بخش دوم این یادداشت:
https://eitaa.com/social_theory/1862
🆔 @social_theory
🔴 «گرما|گرمایش زمین» فرصت تا تهدید؟
🖌حسین مهدیزاده
2️⃣ از 2️⃣
امروز روایتی که ما می خواهیم از ماجرای گرمایش بدهیم چیست؟ می دانیم که نسخه ها، به روایت از مساله وابسته هستند و هر روایتی که مقبول تر بیفتد، راه حل هایش عمومیت خواهد یافت. در این جنگ روایت ها، تنها راه حل ما انکار گرما، برای نفی گرمایش زمین است؟ آیا این انکار، بعد از ده ها سال نگرانی و دلواپسی، که از کتابهای درسی تا اخبار تا جریانهای سبز تا رمانها و سینما دست مایه تولیدات فکری و فرهنگی بوده است، می تواند به روایت اصلی بدل شود؟
تصور من این است که گرمایش زمین، مشکلات برآمده از گازهای گلخانه ای و... چیزهایی واقعی هستند اما با درجه اهمیتی کمتر از آنچه نهادهای دانش و اخبار و سینما به آن باور دارند. ابرشرکتها و چند دولت معدودِ حاکم بر جهان، سالها برای صورت بندی کردن یک بسته توصیفی و تجویزی از #بحرانهای_آینده که در یکی از آنها، گرمایش زمین اصل است کار کرده اند. به این ترتیب دانش آموختگان نهادهای علمی، حامل این نگاه شده اند و در نهادهای تصمیم ساز کشورهای جهان پخش شده اند تا به وقت خود فعال شوند و برای مدیریت جهان به سوی آینده مدنظر آنها بکار بیایند. در این میان حتی آدمهای دقیق و دلواپس محیط زیست هم به مرور در معماری و صحنه پردازی جهانی اسیر شده و خواهند شد! اما راه حل چیست؟ #افشاگری؟ #انکار گرمایش؟ پس واقعیت گرما را چه کنیم؟ نمودار بیاوریم؟ رسانه های اصلی و فیلم های سینمایی و سریالهایی که مردم در پیرنگ آن گرمایش زمین را دیده اند و اضطراب آن را به ناخودآگاه جمعی جهان بدل کرده اند را چه کنیم؟ زور آنها بیشتر است یا افشاگری ما؟ اخبار بنگاه های خبرپراکنی قدرت بیشتری خواهند داشت یا ضدخبرهای ما برای اثبات شایعه بودن این اخبار؟
برداشت من این است که مبارزه با یک #روایت_پرقدرت، یک #ضدروایت_پرقدرت است نه انکار روایت. ضدروایت، شبیه ضد حمله در بازی فوتبال است. یعنی از ترکیب تهاجمی حریف استفاده کنیم و توپ را به زمین بی دفاع حریف شوت و سانتر کنیم و با سرعت و تکنیک، توپ را به زیر طاق دروازه حریف بچسبانیم! و الا بازی تدافعی به غیر از استرس و خستگی و دلسردی چه آورده ای دارد؟!
روایت گرمایش زمین بهترین وقت برای اصلاح الگوی سکونت انبوه و گله ای در شهرهای مصرفی نیست؟ بهترین وقت برای احیای شهرهای کوچک و سبک زندگی های انسانی تر و فرهنگ پذیرتری است که مدرنیته در آنها مزینت کمتری دارد نیست؟ روایت گرمایش بهترین وقت برای توسعه تکنولوژی های کوچک برای ایجاد صنایع واقعا کوچک و انسانی نیست؟ بهترین وقت برای کوچک کردن سهم ابرشرکتها در ثروت اقتصادی نیست؟ بهترین وقت برای کوچک کردن قدرت نظام سرمایه داری در اقتصاد (حداقل در ایران خودمان( نیست؟ سناریو گرمایش زمین بهترین وقت برای مبارزه با مصرفگرایی و زمین خواری اشراف، در جغرافیای کشاورزی زاگرس و البرز نیست؟ بهترین وقت برای استفاده از این نگرانی و رفع مشروعیت از #بهشت_های_ویلایی_اشراف و #احیاء_منضبط_زمین_های_مستعد_کشاورزی نیست؟ گرمایش زمین بهترین وقت است در ایران تا مردم را از تقاضای زندگی در شهرهای مناطق کویری منصرف کنیم و آنها را به مناطق طبیعی زیست در فلات ایران، یعنی دامنه های زاگرس و البرز و خلیج فارس برگردانیم، و مردم باور کنند که این جابجایی طبیعی است و یک خواست سیاسی و اجبار نیست!
ایران امروز به یک ضدروایت از #کلاف_سردرگم_توسعه ایرانی به نفع #رویای_پیشرفت_ایرانی_اسلامی احتیاج دارد. این ضد روایت، با سندنویسی بالادستی در نظام سیاسی ممکن نمی شود! با نظریه پردازی دانشمندان بخشی نگر و مفهوم زده درست نمی شود! بلکه یک بهانه بزرگ و قدرتمند می خواهد برای رویاپردازی عمومی! کرونا یک بهانه خوب بود، اما با انفعال محض، تنها به دفاع از حداقل ها گذشت. بیاییم از ماجرای گرمایش زمین برای تغییرات بزرگ استفاده کنیم و آن را بهانه کنیم برای ایجاد و ضریب دادن به یک #رویای_بزرگ_ایرانی_اسلامی، برعلیه توسعه مدرنیته وحشی شده در آغاز قرن بیست و یکم...
🔺لینک بخش اول این یادداشت:
https://eitaa.com/social_theory/1861
🆔 @social_theory