هدایت شده از أخٌفيالله. #إنا_على_العهد
سید حسن،
نامی صمیمی که برای ما و همۀ دوست دارانش معانی زیادی داشت. صمیمیتی که کمتر کسی در میان رهبران و فرماندهان توانسته بود با مردم خود ایجاد کند.
سید حسن پدر بود، پدری مهربان که تنها با شنیدن صدایش همۀ دلهره ها در برابر موج حوادث روزگار می ریخت و آرامش را حکم فرما می کرد. آرامشی نه از جنس انفعال، بلکه از جنس بصیرت عاشورایی که حماسه آفرین بود. همان آرامشی که علی اکبر در محضر پدرش سید الشهدا (ع) از آن یاد کرد: «آیا بر حق نیستیم؟ پس چه اهمیتی دارد که ما به سراغ مرگ برویم یا مرگ به سراغ ما بیاید».
صداقت در دل و جان سید حسن عجین شده بود. دشمنانش بیشتر از دوستانش به این صداقت باور داشتند. صداقتی که سرچشمۀ آن اخلاص بود. انسان مخلص را چه به دروغ و فریب؟ او کسی نبود که برای رسیدن به اهداف خودش یا حزبش بخواهد حتی به دشمنانش دروغ ببندد، چه رسد به دوستانش. با اینکه منبر او رسانۀ عظیمی بود که می توانست با بلاغت و فصاحت و توانایی سخنوری بی نظیرش از آن به هر نحوی استفاده کند.
کسی را نمی توان یافت که از کلمه به کلمۀ حرف هایش و رفتارهایش چیزی جز فروتنی و تواضع برداشت کرده باشد. فروتنی اش در برابر خیل عظیم دوست دارانش را خودش با آن لبخند خجالتگونه و زیبایش اینگونه توصیف می کند: «من نمی توانم در میان شما باشم با اینکه خیلی دوست دارم در میان شما باشم. همانگونه که شما وقتی مرا می بینید روحیه می گیرید، من نیز هنگامی که شما را می بینم روحیه می گیرم». در یکی از مصاحبه هایش تابلوی عکس حضور پرشور مردم در سخنرانی پیروزی جنگ سی و سه روزه را روی دیوار آویزان کرده بود. از او دربارۀ این عکس پرسیده بودند و گفته بود: «همانگونه که مردم مرا دوست دارند و عکس مرا روی دیوار می گذارند، من هم مردم را دوست دارم و عکسشان را روی دیوار می گذارم». منطق او با مخاطبینش منطق سروران و روسا نبود. منطق او منطق انسان عاشقی بود که به شدت به مردمش وابسته بود. مردمی که عاشقش بودند و حاضر بودند فرزندانشان را در راهی که به آن ها نشان می داد فدا کنند.
سید حسن بر گردن ما حق دارد. سید عزیز در این زمانه ای که ظلم و ستم و فساد و بی اخلاقی و دریده خویی و تکبر همه جا را گرفته، به ما نشان داد که چگونه می توان انسان خوبی بود. انسانی که جانش را در راه مردمی فدا کرد که همۀ جهان آن ها را فراموش کرده و با بی شرمی نظاره گر کشتار وحشیانۀ آنها بودند. او می توانست با بی تفاوتی در حاشیه حرکت کند، اما بنا بر وظیفۀ الهی که بر عهدۀ خود می دید، تصمیم گرفت که در متن باشد تا تاریخ از او به عنوان یکی از بزرگان کم نظیر یاد کند.
نوشتن از سید حسن بسی دشوار است، چرا که ممکن است ما را دچار غلو کند، اما مایی که به حکم زمانه، اهل بیت را ندیده ایم و منتظر دیدن رخ یار هستیم، او را پرتویی از شعاع نور آن ها می بینیم که شوق ما را برای ظهور حضرت صاحب الزمان (ع) زیادتر و زیادتر می کند.
@libaniran
هدایت شده از علی عبدی #انا_علی_العهد/ دیده بان تحرکات کریا
44.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به این مصاحبه خوب نگاه کنید
🔴 به حیرت و تردید این مرد در انتخاب واژگان دقت کنید. هنوز نمیتواند لفظ شهادت را برای آقای دبیر کل برگزیند.
🔴 انگار تمام کائنات جلوی زبانش را میگیرند که چه میگویی؟! مگر میشود؟! بعد انگار دستی از ملکوت او را در آغوش میکشد، دستی که انگار از خود خود کربلای سال ۶۱ هجری آمده باشد و مفهوم شهادت را به جان این مرد تزریق کند، آخر صبحت دیگر خودش نیست، زبان آقای دبیرکل است که در کام این مرد میچرخد.
🔴 شهادت دقیقا اینچنین مفهومی است؛ تو خود رفته باشی و تمام کائنات به بودنت گواهی دهند...
سیدحسن نصرالله دعوتی دارد...
🖋حمیدرضا شببویی
🔸نظریه انقلاباسلامی، از اصیلترین نظریههایی است که انسانمحور است و در هیچ لحظهای چشم از انسان برنمیدارد.
در بین تمام ایدئولوژیهایی که در خوشبینترین حالت تلاش داشتند انسان را ببینند و اولویت پشتیبانی را به او اختصاص دهند، کرامت انسانی ذبح شد و سنگینترین ظلمها به انسان و انسانیت شکل گرفت.
🔹بزرگترین سرمایه انسانی، عزت اوست، اما در همان ابتدای مسیر از او ربودند و هیچ دستمایه بهتری در اختیارش قرار نگرفت.
تاریخ بشریت گواهی میدهد، تنها نگاهی که از ابتدا عزت انسان را اولویت قرار داد و انسانِ دارای عقل را به رسمیت شناخت، نگاه پیامبران بود، آنجا که حرکتشان را بر پایه تبلیغ و دعوت از انسان قرار دادند، نه دور زدن و تحکّم بر او، که چه بسا قدرتش را داشتند، زیرا نخبگان عصر خود بودند و اگر بنا به زیرکی بود، هیچ دستِ مخلوقی بالای دستشان نبود و راحت به قدرت میرسیدند؛ اما مسیر انبیا، مسیر تخاطب و حرف زدن با عقل بود، عقلی که اگر در مسیر تخاطب با آنها قرار گرفت، شکوفا شده و دستش به حقایقی میرسد و چشمش به واقعیتهایی بازخواهد شد که دیگر نمیتوان مثل قبل با او تعامل کرد و هر پیشنهاد و هر دعوتی را نخواهد پذیرفت.
🔸بشر امروز هزاران هزار پیامبرخدا را از دل تاریخ دیده و پشت سر گذاشته، حال آنکه چند قرنی است عدهای باز فیلشان یاد هندوستان کرده و زیرکی جاهلانه قبل از نبوت را به روی میز کشاندهاند.
احساس کردند میشود انسان تربیت شده دست انبیا را با زرنگی و دور زدن، چشمش به حقایق را بست و همان مسیر بربریت را دنبال کند.
استکبار، دقیقا همین نقطه است، آنجا که جریانی این حق را به خودش بدهد تا بر عدهای که مستضعفاند، تحمیل شود؛ چگونه؟! آن گونه که متوجه نشود و بدون آنکه با عقلش تخاطبی شده باشد و دعوتش را مثل هزار هزار نخبه تاریخ بشریت مطرح کند و اختیار را به خود انسان دهد تا انتخاب کند، او را دور بزند و تا چشم باز کرد و به خودش آمد، ببیند وسط یک مرداب افتاده و برای پایین نرفتنش مجبور شود به سمت آن به ظاهر زرنگها دست نجات دراز کند.
🔹انقلاب اسلامی برای چنین مردابهای تحمیلی، راه نجاتی نشان داد با ادعای نجات همه بشر، این است که حرفش شنیدنی است، این است که دلربا شده است، آنگاه شعارش را ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة قرار داد.
انقلاب اسلامی، چشم از انسان بر نمیدارد چون نقشش را از ابتدا #کشتی_نجات تعریف کرده و هرچه دنبال میکند از انسان و با انسان است. مسیری که در تاریخ به کرات در مسیر انبیاء تکرار شده است، آنجا که انبیا از همان حقیقت کامله، دعوت اصیل انسانی را میگرفتند، دعوتی که خالق انسان تدارک کرده بود و به سوی انسان روانه میداشتند.
🔸همه آنچه که این دعوت در خود فریاد میکند یادآوری یک تبار عظیم آسمانی است و مفهوم عزت و کرامت انسانی دایهدار آن شده است. وقتی این دعوت به دستش میرسید ناگهان احساس میکرد چهقدر این هویت درخشان است، چهقدر عالم برایش معنایی امیدبخش پیدا کرده و حالا احساس میکند که چه خوب که خلق شده و زمزمه کرد فتابرک الله احسن الخالقین.
🔹انقلاب اسلامی راه خروج از تمدن غرب، همان مردابی که بوی تعفن جاهلیتش در مسیر تاریخ انسانیت، آزاردهندهترین لکه تاریخ شده، با ظهور انسان میداند، انسانی متاله. انسانی که اگر باز بفهمد تبارش چیست، #عزت و کرامت حقیقی آنقدر اورا قدرتمند میکند که دیگر هیچ تکنولوژی و فناوری یارای قدرت عزت او نخواهد بود. و للَّه العزّة ولرسوله و للمؤمنین . انسان ایمانی، عزتش را در مدار کرامتی میابد که بی انتها است، لذاست که روزانه و بیدرنگ فریاد میزند هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة و این شعار، شعار #رهبرانی است که اولا ناجیاند و ثانیا در اوج اتصال به انسانکامل قرار میگیرند.
🔸روز تشییع شهید سیدحسن نصرالله بزرگ، آن گزارهای که درخشان و مطلع الفجر این جمعیت داغدار و پرصلابت شده بود فریاد مولای آزادگان و عزتمندان عالم بود،
ألا وإن الدعي بن الدعي قد ركز بين اثنتين السلة أو الذلة وهيهات منا الذلة
و طنین سیدحسن در نواختن آن چهقدر زیبا و دلنواز و دلنشینش میکرد. این صدا برایمان نشانهای بر ادامه دادن طرح و راهش شده و حامل دعوتش.
🔹روز تشییع این رهبر شهید، شاید بیدریغ روز گواه شدن شعار بزرگ انسانیت در عالم است: هيهات منا الذلة.
چیزی که سید به اجتماع مقاومت هدیه کرد و بایست عهدی با او داشت و ادامه داد، دنبال کردن مسیر و طرحی است که لحظهای ذلت در آن راه نداشته باشد و عزت و کرامت را به چشم همه آزادایخواهان روشن دارد.
▪️آری سید عزیز! ما برآن عهدی خواهیم بود که تو به یادگار گذاشتی و نشان دادی که همه رشد و پیشرفتها در آن است: مقاومت و هیهات منا الذله
رهبرِ جماعتی از #انسانها برازنده تو بود و بیراه حاج قاسم نخواست که عمرش فدای تو شود.
#إنّا_على_العهد
🆔 @social_theory
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رأيتُ نعشَكَ والطوفانُ يحملُهُ
كالفُلكِ يجري وفيهِ نوحُنا الثاني..
#إنا_على_العهد
🆔 @social_theory
🔴 5اسفند 579 تا 5 اسفند 1403
📝حسین مهدیزاده
1️⃣ از 2️⃣
5 اسفند برای من روز تولد مهمترین و شورانگیزترین شخصیتی تاریخی است که مثل یک ماجراجو درون دوران زندگی اش دریانورد شده ام! کسی که فضای وطن امروز من با عقل او ساخته شده و به نظر من ما امروز در ایران اسلامی که او ساخته زندگی می کنم! او #خواجه_نصیرالدین_طوسی است! کسی که در تقویم امروز ایرانی، به درستی روز تولد او را #روز_مهندس نامیده اند؛ آری او مهندس بود!
مهندس بود اما نه مهندس در سرمشق علم #مکانیکی غربی که بی روح ترین عضو جامعه ماست و انسان تراز جهان سوداگری است! بلکه مهندس به همان معنایی که در فرهنگ پارسی میانه کشف شده بود و آن را #هَنداچه (و بعداً اندازه) می گفتند و آنقدر معنایش بلند بود که بدون تغییر در لغت، به دیگر زبانها می رفت! مثلا به زبان عربی رفت و شد هندسه! مهندس یعنی کسی که اندازه -با آن معنای بلندش- را می داند و از طریق اندازه ها، زندگی را می سازد! مهندس کسی بود که فهمیده بود تغییر در «اندازه ها» آنقدر تغییر در زندگی ما ایجاد می کند که زور و فریاد قلدرها و فرعون ها این عُرضه را ندارد!
زنان در آشپزخانه می دانند که اندازه ها در شکل گیری طعم ها حرف اول را می زنند! گندم و آب و و روغن و آتش را قناد بدهید، نان و سوهان و سمنو را از آن در می آورد! از ماده واحد، فقط با تغییر در اندازه ها، این تنوع عجیب و غریب در میاید و این معجزه «اندازه دانی» است و مهندس یعنی چنین کسی!
خواجه نصیرالدین طوسی ما، اندازه دان بود، بقول بعضی از اقوام ایرانی «اندازه یار» بود. به همین دلیل است که بعضی می گویند خواجه هیچ وقت صدارت ایلخانان را نپذیرفت و این یک شایعه تاریخی است که او صدارت اعظم مغولان را قبول کرد! من تاریخ دان نیستم، ولی احتمال می دهم که کسی که معنای اندازه ها را می فهمد و علم به قدرتی که در مدیریت اندازه ها هست دارد، نسبت به زور و فریاد احساس استغناء کند! پس طبیعی است که خواجه به صدارت بی محلی کند.
مرحوم آیت الله حائری شیرازی می فرمودند که هر عصری نهری دارد که مثل امتحان قصه طالوت(سوره بقره آیه249) انسان مومن باید از آن نخورد تا جزء لشگر قلیل اما فاتح بشود. ایشان می فرمود «ما هم قبل از ظهور به یک نهری آزمایش میشویم و آن نهر «قدرت» است» و به نظر من خواجه این را کشف کرده بود که در کدام ترکیب از امکانات است که یک کف دست از قدرت برای پیروزی کافی است! و عجب کشف بزرگی! و عجب کشف عجیبی؟ و آیا این گمشده امروز ایران اسلامی نیست؟ و ما نباید همت کنیم و این آموزه مهم را به به همه برسانیم!
حالا گر به شما بگویم که او می خواست اندازه های جامعه ای را پیدا کند که به جای قلدری، یا خودخواهی، محبت را قواره جامعه کرده باشد، بیشتر تعجب نمی کنید؟ خواجه نصیر در بخش سیاست اخلاق ناصری، فصل دوم می گوید که جامعه ای را می خواهد بسازد که «طبیعت آن #محبت باشد و صناعتش عدالت». یعنی ابزار زور و اقتدار «در مقام فقدان طبیعت» و در تبعیت از آن قرار بگیرد، نه مقدم بر آن! خواجه اندازه دان، که می فهید که «میزان فرصتی که در تهدیدها هست، در هیچ چیز نیست!» از انفجار مغولی استفاده کرد تا شرق اسلامی -که پایتخت آن ایران بود- را از نو برای اینکه روابط آن از سر محبت باشد #بازآفرینی کرد و آیا شما قصه ای عجیب و غریب تر از این می توانید تعریف کنید؟! و اگر به شما بگویم که ما امروز در ایرانی که او پس از مغول ها بازساخت، زندگی می کنیم چه می گویید؟
خواجه یک مخترع بود و کتاب اخلاق ناصری، آن کاغذهایی است که از مخترعین باقی می ماند و ماجراجوها با نقشه گنج، از طریق دریاها خودشان را به آن می رسانند و پس از پیدا کردن، به کُنجی میخلند و با ذره بین درون آنها به کاوش می کنند و حتی جوهر پاشیده شده بر روی کاغذ در حین نوشتن را حاوی قصه ای می دانند که باید کشف شود!
📌لینک قسمت دوم
https://eitaa.com/social_theory/3258
🆔 @social_theory
🔴 5اسفند 579 تا 5 اسفند 1403
📝حسین مهدیزاده
2️⃣ از 2️⃣
با فروپاشی خلافت عباسی که بنیان فکر فقهی-اجتماعی اهل سنت است، غالب ممالک اسلامی دچار بحران شدند، اما خواجه ایران را با تغییر اندازه ها، بر مدار تاریخ ساز جدیدی وارد کرد و ایران شیعی را از ایرانِ سنی (اگرچه محب اهلبیت) در یک روندی که نزدیک به 3 صده زمان بود به ایران امروز بدل کرد! ایران امروز نه از شاه اسماعیل صفوی شروع می شود و نه جد اعلای او شیخ صفی الدین اردبیلی! ایران امروز با خواجه نصیرالدین طوسی شروع می شود و لا غیر!
خواجه نصیر عقل و رهبر آن جریانی بود که جهانِ ایرانی-شیعی امروز را ساخت. آن جهانی که با ورود مدرنیته می رفت تا نابود شود اما 50 سال است که به یکباره رو به احیا گذاشته و پا را سرزمین های ممنوعه غرب اسلامی هم گذاشته و حالا امروز به آن #محور_مقاومت می گویند و میدان جهاد فی سبیل اللهش کنار یهودیه های چسبیده به مدیترانه است!
برای من که دو دهه اخیر خود را به ماجراجویی بین جغرافیا و اقتصاد و سیاست گذرانده ام، آنقدر پس از شروع طوفان الاقصی این قصه واضح و شفاف شده که تعریف نکردنش از سر ندانستن نیست، از سر این است که نمی دانم از کجا شروع کنم!
و عجب قصه ای شده! این همان قصه ای است که قرآن می گوید «یعجب الزراع» است، گلی است که باغبانی که آن را کاشته را هم شگفت زده می کند! از این همه استقامت و سرعت رشد و مسیر غیر متعارف برای رشد! و تازه اینها علائم سحر است و «باش تا صبح دولتش بدمد!»
🔴و به درستی و در فصل هشتم و قرن هشتم قصه خواجه در یک فصل پز از آب و دود بود که در 5 اسفند 1403 سید حسن را در کنار مدیترانه و زیر زوزه طیاره های یهودیه ای ها تشییع کردیم! این ادامه خواجه نصیر بود که به کنار مدیترانه رسیده بود و سید حسنِ قهرمان داستان، که او هم مهندس اندازه ها بود و با اندازه ها می ساخت و تردستی اش، تغییر در اندازه ها بود و شهادتش اوج اندازه دانی اش بود، تشییع شد!
پس چه باک که او هم مثل نباشد و آینده را بنیند! خواجه هم نبود که مسلمان شدن غازان خان را ببیند و سید هم ظاهرا نیست تا آن روز بزرگ نماز در بیت المقدس را ببیند! اما اگر سینه همه آنهایی که با اندازه ها، تغییر ایجاد می کنند، در لحظه مرگ بشکافی، خواهی دید که آنقدر به موفقیت خود مطئمن هستند از سینه شان این ندا بلند است که «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم...!»
من که مدیون #طوفان_اقصی هستم و پرونده فکر و زندگی ام یکبار دیگر ورق خورده به مدد درک عمیق #سید_شهید ورق خورده، این 5 ماه که از جمعه شب ضاحیه گذشته تا امروز را با اشکی که از شور و هجر آرام نمی شود، به افق تاریخ نگاه می کنم و می گویم #انا_علی_العهدی
ما #سرگشته_پابرجاییم و این خصلت دوران #انتظار است که با #صبر باید همه چیز ساخته شود و کاش از ظهور، روایان تاریخ ما را سازندگان #تمدن_انتظار بنویسند!
✅یکسال قبل به بهانه ماجرای حجاب و کاری که باید برای آن بکنیم، در محفل دال از طرح خواجه گفتم و به خواست مجریان برنامه، قرار شد در یک جلسه مجزا، طرح و کار خواجه را بگویم. این لینک (👈اینجا) آن جلسه در آپارت است. شاید اگر حوصله داشته باشید و آن را هم ببینید اهمیت کا خواجه نصیرالدین طوسی را بیشتر درک کنید!
📌 لینک قسمت اول
https://eitaa.com/social_theory/3258
🆔 @social_theory
هدایت شده از مرکز مطالعات پیشرفت عماد
🔰 رویداد روایت حقیقت
📂 پرونده ششم: اموال عمومی در دست افراد خصوصی!
⏰ جمعه ۱۰ اسفندماه، ساعت ۱۶
🏫 دانشگاه بینالمللی قم
به همراه پخش زنده
🔻جهت شرکت در رویداد (حضوری و مجازی) از طریق لینک زیر ثبتنام کنید:
🔗 https://survey.porsline.ir/s/twHUrTZM
برای اطلاع از برنامههای مرکز مطالعات پیشرفت عماد کانال ایتا عماد را دنبال کنید :
@emaad_ir
هدایت شده از مرکز مطالعات پیشرفت عماد
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 رویداد #روایت_حقیقت
📂 پرونده ششم: اموال عمومی در دست افراد خصوصی!
⏰ جمعه ۱۰ اسفندماه، ساعت ۱۶
🏫 دانشگاه بینالمللی قم
🔻جهت شرکت در رویداد (حضوری و مجازی) از طریق لینک زیر ثبتنام کنید:
🔗 https://survey.porsline.ir/s/twHUrTZM
برای اطلاع از برنامههای مرکز مطالعات پیشرفت عماد کانال ایتا عماد را دنبال کنید :
https://eitaa.com/emaad_ir
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔰 رویداد روایت حقیقت 📂 پرونده ششم: اموال عمومی در دست افراد خصوصی! ⏰ جمعه ۱۰ اسفندماه، ساعت ۱۶ 🏫 د
قطعا نیازی به معرفی اساتید این جلسه نیست. در این نشست قرار است چیزهای زیادی درباره مسئولیتهای اجتماعی مان در مقابل مساله معیشت عمومی یاد بگیریم. چرا؟
برای اینکه بخش بزرگی از معضلاتی که تک تک ما به آن مبتلا هستیم و فکر می کنیم با کار کردن بیشتر در بازار و کارخانه و پول درآوردن بیشتر و بیشتر حل میشود، در اصل #فقط با آگاهی و پذیرش مسئولیت اجتماعی در قبال آنها حل میشود.
این ماموریت #مرکز_مطالعات_پیشرفت_عماد است که شما را با این دست از راه حل ها آشنا کند.
@social_theory
هدایت شده از دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
56.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|
🔴 تنهایی استراتژیک ایران
گزیدهای از صحبتهای دکتر #آرش_رئیسینژاد
✂️ پینوشت:
علیرغم صحبتهای ارزشمند و نکتههای دقیق استاد بزرگوار، باید در نقد فرمایشات ایشان چند نکته را عارض شد:
1️⃣ این تحلیل از منظر #جبر_جغرافیا ایراد شده است؛ یعنی ارزش افزودهی انسان و ایدئولوژی و فرهنگ نسبت به جغرافیا و تاثیر دیالکتیکی عناصر انسانی بر واحدهای سرزمینی را کمتر محل مداقه قرار میدهد.
2️⃣ آنچهکه رئیسینژاد #نقص_جغرافیایی ایران امروز مینامد، درواقع همان محرکی بوده که مردمان این سرزمین را تشویق به گسترش خود تا کرانههای #سند و #نیل میکرد. بیایید تصور کنیم که ایران در یک دژ کامل محصور بوده باشد؛ چه فقدان و نیاز دیگری میتوانست باعث بیرونآمدن انسان ایرانی از لاک دفاعیاش شود؟ #دکترین_دفاع_صدفی محصول همین نقص جغرافیایی با مختصات خاص است.
3️⃣ نقص جغرافیایی اگر مختصات خاصی داشته باشد، از قضا میتواند عامل شتابدهنده و پیشران امنیت و توسعهی فرهنگی و تمدنی شود. این مختصات موجب توسعهی سیاسی و فرهنگی ایران در دشتهای #بینالنهرین، #استپهای_آسیای_مرکزی و #ماوراءالنهر و حتی در جلگههای پیرامونی #هندوکش در روزگاران متمادی گردیده است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
هدایت شده از مرکز مطالعات پیشرفت عماد
✅ روایت حقیقت اقتصاد ایران
پرونده چهارم به روایت حجتالاسلام مهدیزاده
(( نهادسازی اقتصادی محور مقاومت ))
از لینک زیر کامل ببینید:
https://www.aparat.com/v/ffh1p2e
مرکز مطالعات پیشرفت عماد👇 :
@emaad_ir