eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
296 ویدیو
116 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
✅یک سوال و جواب درباره بیانیه گام دوم 📝حسین مهدیزاده سوال آیا ، با شرایط موجود جامعه و این واقعیت که گسترده ای در حوزه عمومی و همینطور در میان میانه و بالادست در جریان است سازگار است؟ آیا نویسنده بیانیه گام دوم به اندازه کافی کاستی ها را دیده است؟ بیانیه گام دوم، بیانیه انتقادی و شرح کاستی های گام اول نیست، بلکه پیشنهادی راهبردی از یکی از پیشگامان به نسلی است که گام دوم را طی خواهد کرد. نکته این است که نسبت به دارایی های و آنچه به گام دوم قابل انتقال است، دو احتمال قابل تصور است: یک. چهل اول مطلق است و باید با زدن ، به رسید دو. چهل سال اول، کم یا زیاد، برای دستاوردهایی داشته و البته در برخی مواضع نیز انقلاب را دچار آسیب دیدگی کرده است، اما به هر حال گام دوم را باید با توجه و بر اساس شرایطی که در گام اول شکل گرفته است و در ادامه آن ساخت. دسته ای که به انحطاط مطلق معتقد هستند حداقل در سه گونه ذیل هستند: الف: دلبسته هستند و هیچ دلبستگی به پرچمِ دینی اما غیرمدرن انقلاب اسلامی ندارند، لذا منظورشان از انحطاط این است که انقلاب اسلامی راه غربی شدن را طی نکرده است، لذا هرچه زودتر آورده شود. ب: کسانی که دلبستگی به شعارهای انقلاب اسلامی دارند، اما در ، می اندیشند، لذا معتقدند که اصلاح یک جامعه تنها از طریق بروز وضع موجود ممکن است. لذا ارتکاز آنها از اصلاح همواره نوعی با وضع موجود است. ج: کسانی که در مطالعه اوضاع موجود و تحلیل شاخصه های مطلوب می کنند، لذا هر دو وضع موجود و مطلوب را بصورت و کم دقت با هم مقایسه می کنند، لذا از آنجایی که بین این دو وضعِ کلی، رابطه منطقی را مشاهده می کنند، تنها نسخه آنها، در هاست. اما در نگاه شماره دو ما با نگاهی و طرف هستیم که می فهمد، شخم زدن وضع موجود، حتما تمام دستاوردهای و آسیب های چهل سال اول را به یکباره و به یک اندازه می کند. در حالی که انقلاب از لحاظ آرمانها و شعارهای اصلی و ادامه انبیاء در عصر حاضر است. این انقلاب در طول چهل سال اول خود، در برخی میدانها بصورت منسجم و در برخی بصورت پراکنده دستاوردهای خوبی داشته است و در مجموع نیز در جهت آرمانهای انبیاء در اصلاح جامعه حرکت کرده و از حق که مگذریم کفه ترازو را به نفع آن سنگین تر کرده است لذا چه جای پشت کردن به آن. آن هم وقتی که اگر پشت کنیم باید در دنیای که ها سود آن را می برند (به قول ) همچون بِچَریم! متن بیانیه گام دوم از منطقی تبعیت می کند که در مشاوره های خود از آن تبعیت می کنند. یعنی حتی وقتی ها و طرف مشاوره آنها، در بدترین اوضاع بحرانی هم به سر می برند، باز هم نیازی به در بیان مشکلات نمی بینند. به تعبیری نه کلی گویی می کنند که احساس تعارض تنها یافته ایشان از مقایسه وضع موجود و مطلوب باشد و نه در نسخه دادن به دنبال توسعه تضادها و ضدیت ها هستند، بلکه به دنبال ساختن وضع جدید بر روی ها و های موجود در عین آگاهی از نقاط آسیب دیده و تجربه های شکست هستند. نویسنده بیانیه گام دوم، در جای جای متن خود، به همان اندازه ای که آسیب دیدگی ها و تجربه های شکست را لازم است، گزارش کرده است و در آن اهمال نکرده است، اما ماموریت خود را بر یافتن دارایی هایی که باید برای انتقال به دوره دوم انقلاب بر آنها تمرکز نمود معطوف کرده است. اما نکته مزیت اصلی گام دوم به نظرم نویسنده است، یعنی پیشنهاد در مقابل (یعنی ساخت مدیریت شده در محدوده سالهایی که در آن هستیم تا حدود سال دوهزار و سی). این نوع نگاه جسورانه، ذهنهای امیدوار و فعال و انقلابی را سر ذوق می آورد چون ماموریت انقلابی به پایان نرسیده است است. شاید اصلی ترین آورده این بیانیه برای فکر علمی برای آینده نیز، توجه نظری دادن به مساله social theory انقلاب اسلامی است. اینکه انقلاب اسلامی باید مدل اجتماعی مناسب برای تلفیق و _نظم_سیاسی_و_اجتماعی را هرچه زودتر تئوریزه کند تا مثل چهل سال اولف گاهی بایستد و نه به نفع اولی، نکند و گاهی هم به نفع دومی از برنخیزد. و چقدر این مساله می تواند برای علوم اجتماعی ما پیشنهاد جذابی باشد، اگر و تنها اگر، رو به مطالعه ایران و خودمان بیاورند. اگر این مساله جدی گرفته شود تازه در حال آغاز است! https://www.instagram.com/hosseinmahdizade/p/BvMvTwaH @teghtesadi
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
دوست عزیزم آقای دکتر حمید ابدی، گاهی یادداشت هایی به غرض رویت و چرخش در فضای مجازی می نویسند، اما از
📝 نقدی بر یادداشت «زنده باد دولت بی گفتمان» نوشته دوست عزیزم حجت الاسلام حسین ایزدی، مسئول اندیشکده فکر فردا ارگز کانال خود ایشان 🔹 جناب حمیدآقای ابدی از دوستان فرهیخته و اهل دغدغه هستند که قلم زدن ایشان غنیمت است. https://eitaa.com/social_theory/1883 درباره یادداشت اخیرشان نکاتی به ذهنم می‌رسد که احتمالا ناشی از بدفهمی بنده باشد. این یادداشت چند نکته محوری را بیان می‌کند: 🔹 در شرایط کنونی بی گفتمانی مزیت است. شرایط حاکم بر ایران و جهان آنچنان پیچیده است که کسی سراغ نداریم روایتی از روند تحولات داشته باشد. در شرایط روی کار آمده که روایتی از تمنای ایران در گام دوم نداریم. پرسش‌برانگیزی آینده امری ملی نیست بلکه امری جهانی است. یعنی دولت سیزدهم در یک وضعیت متفاوت و تاریخی قرار دارد. ایشان از همه این موارد نتیجه می‌گیرد: «بی‌گفتمان بودن دولت سیزدهم» امری مطلوب و رجوع به ذات انقلاب اسلامی است. گمان می‌کنم خلط های متعددی بین مفاهیم و موضوعات مختلف در یادداشت مذکور رخ داده است. 1⃣ انکار داعیه داری انقلاب اسلامی در دوران پیچ تاریخی 🔻 یادداشت مزبور با تمسک به پیچیده بودن اوضاع ملی و جهانی و ایستار تاریخی ویژه امروز، تلویحا بی گفتمانی امروز را امری مطلوب و بلکه محتوم می‌داند. آیا این امر اذعان به بدون سخن بودن نیست؟ به بیان دیگر عملا می‌گوییم انقلاب اسلامی هرچند در گام دوم خود قرار دارد و این عبور از گام اول را ثمره یک اندیشه و رویکرد نو می‌داند اما در گام دوم دچار است و فقط می‌کوشد و تلاش می‌کند. 🔻 این در حالی است که در حال تولید گفتمانی جدید برای کشور در چهار دهه آتی است. گفتمانی که در آن هم نوع کنش مشخص است، هم کنش‌گر مشخص است، هم جهت و محتوای کنش روشن است. بیانیه گام دوم به صورت روشن عناصر گفتمانی دولت انقلابی را روشن می‌کند. این کار نخبگان است که بتواند این عناصر را در مقیاس ترجمه و تبدیل کند. بیانیه گام دوم متکی به سی سال اندیشه تولید شده رهبری انقلاب مملو از حرف‌های مستحکم است برای عبور از همین پیچیدگی‌های تاریخی. 🔻 هرچند بحران‌های جدید جهانی، پدیدآمدن شرایط جدید سیاسی و اقتصادی و حتی تکنولوژیک و زیست محیطی و تأثیر آن بر ایران و جهان و نوع عملکرد دولت را انکار نمی کنیم اما نباید این پیچیدگی‌ها را به گونه ای تصویر و تفسیر کرد که به توقف و منجر شود. 3⃣ فقدان گفتمان؛ کثرت مطلوب‌ها یا فقدان مطلوب (محرومیت دولت از کارکردهای گفتمان مطلوب) 🔻 باید توجه داشته باشیم گفتمان دارای کارکردهای متنوعی است که وجود آن می‌تواند ثمرات بی بدیلی را به همراه داشته باشد؛ اجمالا اینکه: می‌تواند ظرفیت‌های اجتماعی را برانگیزد. می‌تواند ظرفیت‌های نخبگانی را فعال کند. می‌تواند نوعی تمرکز و حوزه اقدام راهبردی ایجاد کند. گفتمان می‌تواند عزم‌های متفرق و متکثر را به توحد و بکشاند. گفتمان می‌تواند ذائقه و حاکم بر حاکمیت را تغییر دهد. گفتمان می‌تواند معیار و ارزیابی عملکرد ایجاد کند. گفتمان می‌تواند مسیر کلان حرکت یک ملت را تغییر دهد. 🔻 امروز دولت سیزدهم دچار پرکاری است اما پرکاری ای که فاقد محور و جهت واحد است. دولت سیزدهم یک رشد و را نشانه نگرفته است؛ وقتی دولتی و معینی را نشانه نگرفته باشد، بعد از یک دوره کاری نمی تواند یک را رقم بزند. از طرفی نمی تواند کارنامه خود را به صورت روشن بیان کند یعنی زبان سخن با جامعه را نیز از دست می‌دهد. از طرفی جامعه هم نمی داند باید از او چه بخواهد و او را مسئول کدام وضعیت بداند. دولت بی گفتمان، دولتی است که امکان ارزیابی را دشوار می‌کند. از سوی دیگر این و پراکنده هر یک به سویی می‌کشد. 🔻 همین امر موجب شده است امروز دولت علی رغم همه توفیقات، در حوزه‌های مختلف از طرح راهبردی، تصمیم کلان و پروژه مشخص محروم است و این فقدان طرح کلان و ایده گفتمانی، فرصت‌های کلیدی ای را نابود می‌کند. اطلاع میدانی از وضعیت اقدامات دولت چنین برداشتی را به وضوح نشان می‌دهد که توصیف آن نیاز به مجال دیگری دارد. 🔹 نکات دیگری نسبت به این یادداشت باقی است که اگر مجالی بود در فرصت دیگری مورد اشاره قرار خواهد گرفت. از خدای متعال توفیق روزافزون برادران عزیز جبهه انقلاب از جمله برادر ابدی بزرگوار که با قلم و اندیشه خود به رشد جبهه مدد می‌رسانند، را خواهانم. 🆔 @taalighat