✅یک سوال و جواب درباره بیانیه گام دوم
📝حسین مهدیزاده
سوال آیا #لحن #بیانیه_گام_دوم، با شرایط موجود جامعه و این واقعیت که #مفاسد گسترده ای در حوزه عمومی و همینطور در میان #مدیران میانه و بالادست در جریان است سازگار است؟ آیا نویسنده بیانیه گام دوم به اندازه کافی کاستی ها را دیده است؟
بیانیه گام دوم، بیانیه انتقادی و شرح کاستی های گام اول نیست، بلکه پیشنهادی راهبردی از یکی از پیشگامان #گام_اول به نسلی است که گام دوم را طی خواهد کرد.
نکته این است که نسبت به دارایی های #چهل_سال_اول_انقلاب و آنچه به گام دوم قابل انتقال است، دو احتمال قابل تصور است:
یک. چهل اول #انحطاط مطلق است و باید با #شخم زدن #وضع_موجود، به #وضع_مطلوب رسید
دو. چهل سال اول، کم یا زیاد، برای #آرمان_های_انقلاب دستاوردهایی داشته و البته در برخی مواضع نیز انقلاب را دچار آسیب دیدگی کرده است، اما به هر حال گام دوم را باید با توجه و بر اساس شرایطی که در گام اول شکل گرفته است و در ادامه آن ساخت.
دسته ای که به انحطاط مطلق معتقد هستند حداقل در سه گونه ذیل هستند:
الف: دلبسته #عالم_مدرن هستند و هیچ دلبستگی به پرچمِ دینی اما غیرمدرن انقلاب اسلامی ندارند، لذا منظورشان از انحطاط این است که انقلاب اسلامی راه غربی شدن را طی نکرده است، لذا هرچه زودتر #سر_عقل آورده شود.
ب: کسانی که دلبستگی به شعارهای انقلاب اسلامی دارند، اما در #منطق_اصلاح، #هگلی می اندیشند، لذا معتقدند که اصلاح یک جامعه تنها از طریق بروز #آنتی_تز وضع موجود ممکن است. لذا ارتکاز آنها از اصلاح همواره نوعی #تضاد با وضع موجود است.
ج: کسانی که در مطالعه اوضاع موجود و تحلیل شاخصه های مطلوب #تسامح_علمی می کنند، لذا هر دو وضع موجود و مطلوب را بصورت #کلی و کم دقت با هم مقایسه می کنند، لذا از آنجایی که بین این دو وضعِ کلی، رابطه منطقی #تباین را مشاهده می کنند، تنها نسخه آنها، #خطابه_هایی_کلی در #بیان_تعارض هاست.
اما در نگاه شماره دو ما با نگاهی #سیستمی و #نظامند طرف هستیم که می فهمد، شخم زدن وضع موجود، حتما تمام دستاوردهای و آسیب های چهل سال اول را به یکباره و به یک اندازه #نابود می کند. در حالی که انقلاب از لحاظ آرمانها و شعارهای اصلی #هرگز_بی_مصرف_و_بی_فایده_نشده_است و ادامه #طرح_اصلاحی انبیاء در عصر حاضر است. این انقلاب در طول چهل سال اول خود، در برخی میدانها بصورت منسجم و در برخی بصورت پراکنده دستاوردهای خوبی داشته است و در مجموع نیز در جهت آرمانهای انبیاء در اصلاح جامعه حرکت کرده و از حق که مگذریم کفه ترازو را به نفع آن سنگین تر کرده است لذا چه جای پشت کردن به آن. آن هم وقتی که اگر پشت کنیم باید در دنیای که #ترامپ ها سود آن را می برند (به قول #کانت) همچون #رمه_ها بِچَریم!
متن بیانیه گام دوم از منطقی تبعیت می کند که #مشاوران_کسب_و_کار در مشاوره های خود از آن تبعیت می کنند. یعنی حتی وقتی #شرکت ها و #فعالان_اقتصادیِ طرف مشاوره آنها، در بدترین اوضاع بحرانی هم به سر می برند، باز هم نیازی به #زیاده_گویی در بیان مشکلات نمی بینند. به تعبیری نه کلی گویی می کنند که احساس تعارض تنها یافته ایشان از مقایسه وضع موجود و مطلوب باشد و نه در نسخه دادن به دنبال توسعه تضادها و ضدیت ها هستند، بلکه به دنبال ساختن وضع جدید بر روی #ظرفیت ها و #توانمندی های موجود در عین آگاهی از نقاط آسیب دیده و تجربه های شکست هستند.
نویسنده بیانیه گام دوم، در جای جای متن خود، به همان اندازه ای که آسیب دیدگی ها و تجربه های شکست را لازم است، گزارش کرده است و در آن اهمال نکرده است، اما ماموریت خود را بر یافتن دارایی هایی که باید برای انتقال به دوره دوم انقلاب بر آنها تمرکز نمود معطوف کرده است.
اما نکته مزیت اصلی گام دوم به نظرم #بلند_پروازی نویسنده است، یعنی پیشنهاد #ساخت_عصر_جدید_انقلاب_اسلامی در مقابل #عصر_جدید_دنیای_مدرن (یعنی ساخت مدیریت شده #دهکده_جهانی_الکترونیکی در محدوده سالهایی که در آن هستیم تا حدود سال دوهزار و سی). این نوع نگاه جسورانه، ذهنهای امیدوار و فعال و انقلابی را سر ذوق می آورد چون ماموریت انقلابی به پایان نرسیده است است.
شاید اصلی ترین آورده این بیانیه برای فکر علمی برای آینده نیز، توجه نظری دادن به مساله social theory انقلاب اسلامی است. اینکه انقلاب اسلامی باید مدل اجتماعی مناسب برای تلفیق #جوشش_انقلابی و _نظم_سیاسی_و_اجتماعی را هرچه زودتر تئوریزه کند تا مثل چهل سال اولف گاهی بایستد و نه به نفع اولی، #چپ_روی نکند و گاهی هم به نفع دومی از #دنده_راست برنخیزد.
و چقدر این مساله می تواند برای علوم اجتماعی ما پیشنهاد جذابی باشد، اگر و تنها اگر، رو به مطالعه ایران و #دنیای_اجتماعی خودمان بیاورند. اگر این مساله جدی گرفته شود #دوران_کلاسیک_علوم_اجتماعی_ما تازه در حال آغاز است!
https://www.instagram.com/hosseinmahdizade/p/BvMvTwaH
@teghtesadi
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
دوست عزیزم آقای دکتر حمید ابدی، گاهی یادداشت هایی به غرض رویت و چرخش در فضای مجازی می نویسند، اما از
📝 نقدی بر یادداشت «زنده باد دولت بی گفتمان»
نوشته دوست عزیزم حجت الاسلام حسین ایزدی، مسئول اندیشکده فکر فردا ارگز کانال خود ایشان
🔹 جناب حمیدآقای ابدی از دوستان فرهیخته و اهل دغدغه هستند که قلم زدن ایشان غنیمت است.
https://eitaa.com/social_theory/1883
درباره یادداشت اخیرشان نکاتی به ذهنم میرسد که احتمالا ناشی از بدفهمی بنده باشد. این یادداشت چند نکته محوری را بیان میکند:
🔹 در شرایط کنونی بی گفتمانی مزیت است. شرایط حاکم بر ایران و جهان آنچنان پیچیده است که کسی سراغ نداریم روایتی از روند تحولات داشته باشد. #دولت_سیزدهم در شرایط روی کار آمده که روایتی از تمنای ایران در گام دوم نداریم. پرسشبرانگیزی آینده امری ملی نیست بلکه امری جهانی است. یعنی دولت سیزدهم در یک وضعیت متفاوت و تاریخی قرار دارد. ایشان از همه این موارد نتیجه میگیرد: «بیگفتمان بودن دولت سیزدهم» امری مطلوب و رجوع به ذات انقلاب اسلامی است.
گمان میکنم خلط های متعددی بین مفاهیم و موضوعات مختلف در یادداشت مذکور رخ داده است.
1⃣ انکار داعیه داری انقلاب اسلامی در دوران پیچ تاریخی
🔻 یادداشت مزبور با تمسک به پیچیده بودن اوضاع ملی و جهانی و ایستار تاریخی ویژه امروز، تلویحا بی گفتمانی امروز را امری مطلوب و بلکه محتوم میداند. آیا این امر اذعان به بدون سخن بودن #انقلاب_اسلامی نیست؟ به بیان دیگر عملا میگوییم انقلاب اسلامی هرچند در گام دوم خود قرار دارد و این عبور از گام اول را ثمره یک اندیشه و رویکرد نو میداند اما در گام دوم دچار #عصر_حیرت است و فقط میکوشد و تلاش میکند.
🔻 این در حالی است که #بیانیه_گام_دوم در حال تولید گفتمانی جدید برای کشور در چهار دهه آتی است. گفتمانی که در آن هم نوع کنش مشخص است، هم کنشگر مشخص است، هم جهت و محتوای کنش روشن است. بیانیه گام دوم به صورت روشن عناصر گفتمانی دولت انقلابی را روشن میکند. این کار نخبگان #جبهه_انقلاب است که بتواند این عناصر را در مقیاس #حکمرانی ترجمه و تبدیل کند. بیانیه گام دوم متکی به سی سال اندیشه تولید شده رهبری انقلاب مملو از حرفهای مستحکم است برای عبور از همین پیچیدگیهای تاریخی.
🔻 هرچند بحرانهای جدید جهانی، پدیدآمدن شرایط جدید سیاسی و اقتصادی و حتی تکنولوژیک و زیست محیطی و تأثیر آن بر ایران و جهان و نوع عملکرد دولت را انکار نمی کنیم اما نباید این پیچیدگیها را به گونه ای تصویر و تفسیر کرد که به توقف و #ایستایی منجر شود.
3⃣ فقدان گفتمان؛ کثرت مطلوبها یا فقدان مطلوب (محرومیت دولت از کارکردهای گفتمان مطلوب)
🔻 باید توجه داشته باشیم گفتمان دارای کارکردهای متنوعی است که وجود آن میتواند ثمرات بی بدیلی را به همراه داشته باشد؛ اجمالا اینکه:
#گفتمان میتواند ظرفیتهای اجتماعی را برانگیزد.
#گفتمان میتواند ظرفیتهای نخبگانی را فعال کند.
#گفتمان میتواند نوعی تمرکز و حوزه اقدام راهبردی ایجاد کند.
گفتمان میتواند عزمهای متفرق و متکثر را به توحد و بکشاند.
گفتمان میتواند ذائقه و #فرهنگ حاکم بر حاکمیت را تغییر دهد.
گفتمان میتواند معیار و #سنجه ارزیابی عملکرد ایجاد کند.
گفتمان میتواند مسیر کلان حرکت یک ملت را تغییر دهد.
🔻 امروز دولت سیزدهم دچار پرکاری است اما پرکاری ای که فاقد محور و جهت واحد است. دولت سیزدهم یک رشد و #تحول_معین را نشانه نگرفته است؛ وقتی دولتی #هدف_کلان و معینی را نشانه نگرفته باشد، بعد از یک دوره کاری نمی تواند یک #تحول_ملی را رقم بزند. از طرفی نمی تواند کارنامه خود را به صورت روشن بیان کند یعنی زبان سخن با جامعه را نیز از دست میدهد. از طرفی جامعه هم نمی داند باید از او چه بخواهد و او را مسئول کدام وضعیت بداند. دولت بی گفتمان، دولتی است که امکان ارزیابی را دشوار میکند. از سوی دیگر این #عزمهای_متفرق و پراکنده هر یک به سویی میکشد.
🔻 همین امر موجب شده است امروز دولت علی رغم همه توفیقات، در حوزههای مختلف از طرح راهبردی، تصمیم کلان و پروژه مشخص محروم است و این فقدان طرح کلان و ایده گفتمانی، فرصتهای کلیدی ای را نابود میکند. اطلاع میدانی از وضعیت اقدامات دولت چنین برداشتی را به وضوح نشان میدهد که توصیف آن نیاز به مجال دیگری دارد.
🔹 نکات دیگری نسبت به این یادداشت باقی است که اگر مجالی بود در فرصت دیگری مورد اشاره قرار خواهد گرفت. از خدای متعال توفیق روزافزون برادران عزیز جبهه انقلاب از جمله برادر ابدی بزرگوار که با قلم و اندیشه خود به رشد جبهه مدد میرسانند، را خواهانم.
#جبهه_انقلاب
#دولت_سیزدهم
#آسیبشناسی
🆔 @taalighat