eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
314 ویدیو
117 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴تاسیس و نهادینه شدن نظم مقاومت و مقوله شهر 🖌حسین مهدیزاده این روزها مکرر در جلساتی میهمان و میزبان هستم که اندیشمندان و اندیشکده ها با دغدغه جبهه مقاومت، فکر و ذکرشان است و مسیرهای پژوهشی خیلی امیدبخشی هم در حال فعال شدن است. به گمان من با تدبیر الهی، محور مقاومت در حال پوست اندازی است و نسل جدیدی از رهبران جوان و عرصه های جدیدی به روی این محور باز خواهد شد ان شاء الله... که محور مقاومت را به یک عامل مهم برای حضور در جهانی آماده خواهند کرد. درباره این آینده من نیز حرفهایی داشتم که هم در برنامه جهت گفتم و هم در نشست اخیری که صوتش را اینجا📍 گذاشتم. اما در همه این جلسات و نشست ها و مقالاتی که این چند وقت دیده ام، یک وجود دارد که محور مقاومت باید وارد مرحله بشود و پس از وقایع اخیر نیازمند است که یک جامعه پردازی همه جانبه در سرزمین های محور مقاومت رخ بدهد و رهبری جبهه، از مراقبت از ابعاد امنیتی فراروی کند. البته و بلاشک بُعد امنیت، سنگ بنای ضروری همه گامهای بعد است، اما مسیر باید ادامه پیدا کند و گام های بعدی شروع شود. اما اجتماعی شدن از کجا شروع می شود؟ از دانش اقتصاد، یا سیاست، یا جامعه شناسی، یا جغرافیا، یا روان شناسی تاریخی و اجتماعی و....؟! همه می فهمیم که در زندگی واقعی و کف زمینی، اقتصاد و تربیت و فرهنگ و جغرافیا و معماری و تفریح و تاریخ و بهداشت و تولید و صنعت و... از هم جدا نیستند! حالا اگر دانشکده های مستقلی به اینها می پردازد و یا در سالهای اخیر، حوزه علمیه هم به آنها با عنوان فقه الاقتصاد و فقه التربیه و فقه و حقوق و فقه معماری و... می پردازد و یا فلسفه خود را به این اسامی مضاف کرده است و در چند دهه اخیر جای خود را پیدا کرده اند و به صورت مستقل در حال پیشرفتن هستند، به واقع مستقل از هم نیستند و این استقلال آنها یکی از بحرانهای امروز هم هست! خب این استقلال اگر بد است چطور آن را درمان کنیم؟ در حالی که علم هم بدون این استقلال به مشکل می خورد؟ به گمان من راه حل این است: بعضی از امور در دنیای واقعی هستند که هم می توانند برای ما اهل نظر باشند و هم برای مردم یک که می توان در آن زندگی کرد! اولین و مهمترین و قدیمی ترین آنهاست. شهر آنجایی آغاز می شود که همه این نظامات مجبور هستند با هم و همه جانبه دیده بشوند و نمی توانند یک مطالعه مستقل بمانند؛ و نیاز مردم به این علوم پاره پاره شده در نهادهای علمی، دقیقا از همینجا شروع می شود و بعدا به آن ابعاد تخصصی اش سرایت پیدا می کند. حوزه علمیه ای که شهر موضوعش نیست (حالا چه فقه آن و چه فلسفه و حکمت و الهیاتش!) چطور می تواند تحولات تمدنی را با علم و دانش مهار کند و به عنوان یک بازیگر تمدنی در میدان حاضر باشد؟ قبلا هم گفته ام، حکمت عملی در طول تاریخ، درست می فهمیده که موضوع کتاب سیاست در حکمت عملی را، شهر قرار داده است و حوزه علمیه ای که از کلام تا فلسفه تا فقه، شهر موضوعش نیست، نمی تواند راه پژوهش مثمرثمر برای تمدن سازی را پیدا کند، چنانچه تاکنون پیدا نکرده است! از سوی دیگر شهر در علوم انسانی رسمی امروز ایران هم مهجور است! چرا که شهر به دانشکده های فنی و مهندسی شهرسازی و معماری و عمران واگذار شده و نهایتا در دانشکده های هنر وجوه طراحی هنری آن دنبال می شود و وقتی به دانشکده های برنامه ریزی شهری و منطقه ای و جغرافیا می آیید، از آن شور علوم انسانی که در غرب، حداقل در یک صده اخیر دیده می شود خبری نیست. من حتی پژوهشی را در یکی از دانشگاه های ایران دیدم که عضو هیات علمی مربوطه دنبال آن بود که با کمک مباحث فلسفی، اثبات کند که شهر یک موضوع فنی است و نهایتا یک موضوع استتیک و زیبایی شناختی است و نباید اجازه داد علوم انسانی و اجتماعی که همان حکمت عملی دوران جدید هستند به آن ورود کنند! یا للعجب که هیولای مدرنیته ایرانی چه بلاهایی که بر سر علم نیاورده است! خلاصه اینکه اگر آینده مقاومت، به این است که به یک نظم همه جانبه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و... بدل شود، آغاز فهم این همه جانبگی در مطالعه آن در قالب ممکن است و ما برای تکامل محور مقاومت به یک نظم، باید این چارچوب دانشی را احیاء و بازآفرینی کنیم. واضح است که در این ادعا می خواهم اهمیت و رتبه دقیق مساله فضا و محیط و شهر را گوشزد کنم و نمی خواهم جایگاهی که دیگر موضوعات و خرده نظامات باید برای فهمیدن همین شهر ایفا کنند را از ایشان سلب کنم. در آینده و به فراخور به این موضوع بیشتر خواهم پرداخت. 🆔 @social_theory