هدایت شده از اسکرین شات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعنامه تقسیم فلسطین چطور تصویب شد؟
#طوفان_الاقصی
#غزه
#فلسطین
آخرین اخبار جنگ فلسطین را در کانال اسکرین شات دنبال کنید.
🔻🔻🔻
@screenshotpersian | همراه شوید
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢 بدون عنوان! 💢
جمعه ۲۱ مهرماه سر ظهر از میدان پلیس قم، مردی را که معلوم بود عجله دارد سوار کردم.
حدود ۵۰ ساله بود و پلاستیکی در دست داشت.
تا نشست گفت: «حاج آقا! امروز صبح رفته بودم سر مزار مرحوم پدرم که موتورم را دزدیدند. ۶۰ میلیون پولش بود و هنوز ۲۰ میلیون از قسطهابش باقی مانده است.»
خواستم کمی دلداریاش دهم که گفت: «حالا این که چیزی نیست، سه ماه است همسرم سکته مغزی کرده است و در کماست. دکترها گفتهاند که تا چند روز دیگر به هوش نیاید، اعضایش را به بقیه میدهند. مگر میتوانند بدون اجازه من این کار را بکنند؟!»
این را گفت و با کمی لحن تندتر ادامه داد: «چند روز پیش یکی از دکترها مرا کنار کشید و گفت که یک آمپولی هست که میتواند همسرت را به هوش بیاورد ولی گران است و یک میلیارد هزینهاش میشود. من هم به او گفتم مرد حسابی چرا میگویی آمپول یک میلیارد است؟ بگو یک میلیارد به من رشوه بده تا جان زنت را نجات بدهم!»
در طول این مدت با خودم می گفتم که این بنده خدا چقدر تحت فشار است و البته سعی میکردم با جملات کوتاهی آرامَش کنم... .
کمی که گذشت، گفت مداح است و در کوچه آهنی مغازه لباس بچه دارد. میگفت به سبک شیرازی میخواند و به این سبک مشهور است. کمی از او خواستم و برایم خواند؛ سبکی نزدیک سبک دشتی بود (البته با تفاوتهایی).
با زبان گرم و داشمشتیاش خیلی اصرار میکرد که حتما برای خرید لباس بچهها به مغازهاش بروم.
به او گفتم به شرط اینکه پول لباسها را بگیرد، حتما به او سر می زنم.
به روح پدرش قسم خورد که پول نخواهد گرفت.
دیگر به شهر قائم رسیده بودیم.
در حال پیاده شدن از او پرسیدم که اینجا چکار دارد؟
درحالی که در ماشین را میبست گفت: «اینجا فقیری است که برای بچههایش لباس ندارد. از مغازه برایش لباس آوردهام... .»
دو قدم بر نداشته، برگشت.
سرش را ز پنجره ماشین داخل آورد گفت: «هرکاری میکنم، از صبح تا الان نمیتوانم دزد موتورم را نفرین کنم. با خودم میگویم شاید احتیاج داشته که برده است! ولی از خدا میخواهم که اگر احتیاج ندارد، به دلش بیندازد و موتور من را برگرداند، عصای دستم بود... .»
او رفت و من را مبهوت رها کرد.
از ظهر تاکنون ذهنم درگیر این سؤال است:
«چقدر قدرت ایمان ناشناخته است؟!
➖«چقدر میتواند انسان را بزرگ کند و تابآوریاش را فوق تصور نماید؟!»
#غزه
#فلسطین
#قدرت_ایمان
#شکستناپذیری
هدایت شده از مفشوی یک انسان چندمنظوره
توی دفتر با رفقا جمع میشویم، حرف داغی است که دیشب روی دل همه مسلمانها گذاشتند.
میروم دانشگاه، سر کلاس همین حرف است. توی تاکسی. توی مغازه. توی مجازی. رفقا پیام میدهند، زنگ میزنند، کار دیگری دارند ولی حرف از غزه هم هست.
من این حالت را تجربه کردهام. وقتی زینبم را از دست دادم. حالت داغداری اینگونه است. رهایت نمیکند و مدام میخواهی دربارهش حرف بزنی! هرچیزی که بشود گفت و سبکتر شد.
آدمهای داغدار وقتی دیگر با اشک و آه و فغان آرام نمیگیرند، به نجوا رو میآورند. زیر لب چیزهایی میگویند و چیزهایی مرور میکنند. از آخرین رفتارهای مرحوم از دسترفته! از آخرین کلماتش. از پایانیترین سکانسهای زندگیاش. از پیراهنی که بار آخر پوشید و آخرین جرعهی آبی که نوشید. بعد کمکم خشمگین میشوند از این مرورها و نجواها. داغ همین است. اما خشم داغدارها یک ژست طفلکگونهای در خودش نهان کرده. یکسری داد و بیدادهای برانگیزانندهی ترحم! خشم گلایه میآورد، شکوائیه میزاید. از زمین، از زمان، حتی از خدا.
این حال ماست از دیشب که مشتی حیوانصفت بیمارستان معمدانه را با موشک زدند. اگر نمیدانید اسم این وضعیت و حالتی که زیر پوستتان دویده و تا عمق استخوان و قلبتان نفوذ کرده چیست؛ من به شما میگویم: ما دستهجمعی داغداریم. برای همین هی حرف میزنیم. مویه میکنیم. نجوا میکنیم. خشم میگیریم. شکایت میکنیم.
#سید_میثم
#غزه
#المستشفی_المعمدانی
@Masihane
هدایت شده از محسن قنبریان
🔘 کربلای جدید!
به نوشته روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال، یحیی السنوار در نامههایش از آمادگیاش «برای مرگ در میدان نبرد» مینویسد.
در نامه جدید خود نبرد کنونی در غزه را به نبرد امام حسین(ع) در کربلای معلی در قرن هفتم میلادی و شهادت ایشان تشبیه میکند و مینویسد:
«باید در همان مسیری که شروع کردهایم پیش برویم. یا بگذار #کربلای_جدیدی باشد».
پ.ن:
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه ذیل خطبه۵۱ (جلد۳ص۲۴۹)، سیدالشهداء را سید اهل اباء از ضیم (ظلم همراه با ننگ) می شمارد که به مردم مرگ زیر شمشیر را در مقابل پذیرش پستی و خفت آموخت.
* مرتبط: حسین(ع) آنجاست که "عاشورا" آنجاست!
محسن قنبریان
#غزه
#النصیرات
#اباء_از_ضیم
#سید_اهل_اباء
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از کانال اطلاع رسانی مجمع تشکل ها
#غزه_امتداد_کربلا|| پویش ملی نذر آب💧
در ماه محرم و صفر جهت تهیه آب و حفر چاه در #فلسطین و #غزه
📝به نیت شهدا و بازماندگان:
🇵🇸کودکان🇵🇸مادران🇵🇸رزمندگان
🇵🇸پرستاران🇵🇸 پزشکان🇵🇸نیروهای
امداد و نجات 🇵🇸خبرنگاران 🇵🇸اسرا
💳واریز کمک:
۱. گروه فرهنگی شهید القدس
5029087001597700
۲. خیریه رنگ زیتون
5041721113535455
۳. بنیادخیریهجامعهایمانیمشعر
5041721113532122
۴.گروه جهادی بنتالهدی
6273817010176190
(روی عدد ضربه بزنید کپی میشود ☝️)
🌍مجمع تشکلهای بین الملل:
https://eitaa.com/uiaiir
پویش ملی #غزه_امتداد_کربلا
محتوا و ایده درباره فلسطین جهت
استفاده و اجرا در مراسم محرم و صفر 👇
🔹https://eitaa.com/uiaiir/398
🌍مجمع تشکل های بین الملل در فضای مجازی:
ا ایتا / بله / اینستاگرام/ سایت
🔹@uiaiir
طوفان الاقصیِ #غزه چه بود که #سید_مقاومت حاضر شد سی سال سرمایه بزرگ مقاومت و حتی جان خودش را پای آن به قربانگاه بفرستد!؟
#غزه_را_فراموش_نکنیم
🆔 @social_theory