❤️🌺❤️🌺
#وانیا
#پارت۲۷
...چندروز بعد ،باز مدیر صدام کردو گفت: حاج رحیم قبول کرد،فقط برای یه بچه بیاری،دخترو پسرش فرقی نداره.
گفتم: خب ...
گفت: صبر کن ،نه به اونکه نمیخوایی شوهر کنی نه به حالا که،میخوایی زودی بری خونه ی بخت...
گفتم: کدوم بخت،من فقط یه ابزارم....
یه ماه بعدش تو یه خونه ی بهتر و تر تمیزتر زندگی میکردمو ،دیگه کارگاه هم نمیرفتم،غذام به راه بود و یه شب درمیون ،حاج رحیم میامد پیشم،یه شش ماهی از صیغه شدن منو حاج رحیم میگذشت ،اما من باردار نشدم،رفتم دکتر که گفت:بدنت خیلی ضعیفه باید تقویت بشی.
وقتی به حاج رحیم گفتم،تو فکر رفت و گفت: هفته ی دیگه ی یه سفر میبرمت مشهد ،هم زیارت هم تفریح ،تو هنوز حال و هوای قبل تو سرته.
خوشحال شدمو کم کم بساط مسافرتو جور کردمو ،حاج رحیم با ماشین خودش منو برد مشهد،کل راه با تفریح و شوخی و پذیرایی گرم حاج رحیم ،خیلی بهم خوش گذشت،سه روز اونجا بودیمو ،برگشتیم،یه نیروی تازه گرفته بودم،دلم میخواست این خوشی ادامه پیدا کنه.
چند ماهی از این موضوع گذشت که متوجه شدم،از بوی پختن مرغ،دلم بهم میریزه،چندبار آبلیمو و ترشی حالمو خوب کرد،اما چون ادامه داشت رفتم دکتر ،بعد از آزمایش و مطمئن شدنش گفت که باردارم.
خیلی خوشحال و سر ذوق اومدم خونه،به حاج رحیم هم پیام دادم که زودتر بیاد خونه،تا حاج رحیم رسید ،از برق چشمام متوجه شد خبرخوشی دارم،جلو اومدو گفت: چی شده؟ چشمات میخندن!
گفتم: حاجی باردارم،چرا نخندم
و زدم زیر خنده.
حاجی دستاشو بالا بردو گفت: الهی شکرت،لیلی خیلی خوشحال میشه!.
با حرص تو صورتش نگاه کردمو گفتم: عه حاجی ،من باردارم،لیلی چکارست؟
گفت: لیلی تورو انتخاب کرده بود،میگفت،اگر راضی بشه ،فرزند خوب و سالمی رو به دنیا میاری،لیلی قبل از اینکه دکتر بگه باید به خودت برسی ،به من گفته بود ،تورو یه سر ببرمت مشهد،الانم باید برم این خبرو به لیلی بدم.
خونه حاجی و لیلی شهریار بود،گفتم: حاجی دیر وقته...
گفت: برای خوشحال کردن لیلی هیچوقت دیر نیست.!
نه ماه من واقعا حامله بودم و لیلی ،غیر واقعه ای باردار بود.
با حاجی در مورد قولش دوباره صحبت کردم گفت: سر قولم هستم،بچه رو بده،خونه و زمین و پولو برات فراهم میکنم .
خوشحال بودم که میتونم اون زندگی روکه دوست دارم بسازم.
نه ماه بعد تو به دنیا اومدی و بعداز ده روز اومدن دنبالت تا ببرنت پیش لیلی،دلم آشوب بود،از یه طرف ،نگاهت منو داشت وابسته میکرد،از طرفی از وابسته شدن و در بند بودن و بی پولی متنفر بودم،تورو دادمو ،حاجی اومد پیشم،یه دفترچه بانکی به اسمم برام آوردکه ۲۰ میلیون توش پول بود، یه سند خونه و یه سند ۵۰۰ متر زمین هم بهم داد.
وقتی اونارو تو دستم گرفتم،احساس قدرت کردم،گفتم،من دوباره میتونم بچه بیارم ،اما مال و ثروت همیشه درخونه ی آدمو نمیزنه،اما به این راضی نشدم هنوز حرف مدیر تو گوشم بود که گفته بود: زنش اینقدر خوشگل هست که قیافه براش مطرح نیست.
ادامه دارد
نویسنده: فیروزه قاضی
#سودوکو
https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
🔻بیوگرافی شهید ۲۴ ساله، سیدمهدی جلادتی؛ پایان ماموریت بسیجی شهادت است
🔹شهید سیدمهدی جلادتی ۲ آذر ماه سال ۱۳۷۸، در شب ولادت حضرت صاحبالزمان، چشم به جهانِ فانی گشود. وی اصالتا اهل گلپایگان بود ولی در تهران بهدنیا آمد و بزرگ شد. شهید جلادتی دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در بسیج مسجدِ حضرت میثم، واقع در منطقه ۱۴ تهران، گذراند و از مکتب حضرت روحالله(ره) کسب فیض کرد.
🔹وی با توجه به علاقهاش به رشته کامپیوتر وارد هنرستان فنیوحرفهای «احمدی روشن» شد و در همین رشته تحصیلات دانشگاهیاش را ادامه داد.
🔹با اوج گرفتن درگیریها در منطقه غرب آسیا، علم شدن پرچم مبارزه با تروریسم جهانی و راهی شدن خیل عظیم مدافعان حرم برای دفاع از ناموس شیعه و جمهوری اسلامی ایران، شهید جلادتی و بسیاری از دوستان وی به کار نظامی علاقهمند شدند.
🔹در همین راستا شهید جلادتی اقدامات لازم برای ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انجام داد. نهایتا وی در سال ۱۴۰۰ به عضویت رسمی نیروی قدس سپاه درآمد و در دفتر فرماندهی این نیرو مشغول بهکار شد.
🔹پس از آغاز عملیات طوفانالاقصی و شدت گرفتن جنگ ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین و نقش ویژهی نیروی قدس سپاه در پشتیبانی از جبهه مقاومت، شهید سیدمهدی جلادتی اول بهمن ماه ۱۴۰۲ وارد سوریه شد. شهید جلادتی و همرزمانش با ادامه دادن مسیر فرمانده شهیدشان، سردار حاج قاسم سلیمانی، خار چشم رژیم صهیونیستی شدند.
🔹نهایتا شهید جلادتی در تاریخ ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۳، در روز شهادت امیرالمومنین(ع)، در حالی که تنها دو روز به پایان ماموریت وی باقی مانده بود، در حمله هوایی رژیم صهونیستی به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق به شهادت رسید.
🔹لازم به ذکر است که پیکر این شهید، درست در روز پایان ماموریتش، ۱۵ فروردین، به کشور بازمیگردد.
╭━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸طوفانالاقصی هنوز تموم نشده
چون طوفان به پا میخیزیم🌪
بتها را بهم میریزیم🗽
این وعده خداست #فلسطین🇵🇸
ما میآییم✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسلام و عرض ادب واحترام.
از محضر دوستان و محبین اهلبیت علیهم السلام تقاضای عاجزانه و ملتمسانه میشود که چند مرتبه این کلیپ را ببینید و برای هرکس که میشناسید از قوم و خویش و دوست آشنا گرفته تا افرادی که به هر جهتی نام اونها را در دفترچه تلفنتان دارید ارسال کنید و همین متن را هم کپی کرده و بفرستید.
ان شاء الله امید است فردای ظهور شرمنده امام زمان علیه السلام نشویم.(چله عظیم قرن به نیت فرج)
#سودوکو
https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
#کانال_جامع_آرامش_مانا_
باسلام و عرض ادب واحترام. از محضر دوستان و محبین اهلبیت علیهم السلام تقاضای عاجزانه و ملتمسانه میشو
تبریک خدمت دوستانی که در چله زیارت عاشورا و دعای فرج (اللهم عجل لولیک الفرج) به نیت ظهور و سلامتی آقا امام زمان شرکت کردند...
امروز چله تمام شد
امیدوارم ظهور حضرت مهدی (عج)بهترین خبر خوش امسال باشد.
الهی آمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رجز خوانی شهید محسن حسین نیا در پایگاه دریابانی چابهار
وی دیشب در چابهار به شهادت رسید.
رجزخوانی اونهم انقدر دلی😔
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
#سودوکو
https://eitaa.com/joinchat/470745682Ce32e59bfca
دوستان عزیز کانال سودوکو
واقعا قصد ندارم مثل کانال خبری
باعث بشم حوصله اتون سر بره
چون کانالهای خبری تو ایتا زیاده
منتهی اخبار مختلف کشورمون و منطقه گاهی انقدر مهمه که نمیشه از کنارش بی تفاوت رد شد.
نمیشه شهادت سردارهامون سربازهامون
مردممون رو نادیده گرفت.
نمیشه نسبت به راهپیمایی مهم فردا خاموش بود.
نمیشه ظلم رو دیدو برای رسیدن حق به مظلوم از اعتراض لفظی (لااقل)دریغ کرد.
وعده ما راهپیمایی فردا به مناسبت روز قدس
یاعلی