eitaa logo
سلطان نصیر
3.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
446 ویدیو
249 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 119 } { تعلیقات 29} { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش با احادیث و آیات قرآن 9 } ادامه ...👇 در اساطیر بین النهرین به خلقت انسان از گل های آب های ژرف توسط انکی ( ائا ) خدای آب ها اشاره شده است : 👇 { منظومه آفرینش انسان با توصیف مشکلات خدایان در فراهم ساختن نان خویش ، به ویژه پس از پیدایش خدایان زنان ، آغاز می شود . خدایان شکایت می کنند ، اما انکی ، خدای حکمت و👈 آبها، که انتظار می رفت به یاری آنها بیاید ، در آبهای ژرف خوابیده و صدای آنها را نمی شنود . از این روی ، مادرش ، دریای اولیه ، « مادری که همه خدایان را به دنیا آورد » ، اشک خدایان را برای انکی برده به او چنین می گوید: « ای فرزندم ، از رختخواب خویش برخیز ،از ... خویش آنچه را که معقول است عمل کن ، خدمتگزاران خدایان بسرشت ، باشد که آنها جفت خویش را تولید کنند » . انکی درباره موضوع اندیشیده ، سپس گروهی از قالب پردازان شایسته و خوب را نزد مادرش نمّو ، دریای اولیه ، هدایت می کند و به او می گوید : « ای مادرم ، مخلوقی که نامش را بر زبان راندی ، وجود دارد ، تصویر خدایان را بر آن نقش کن ، 👈 قلب گل را که از 👈آبهای ژرف است ،مخلوط کن ، قالب پردازان شایسته و خوب گل را ورز خواهند داد ، تو ، تو اعضای بدن را به وجود آر . نین مخ بالای سر تو کار خواهد کرد ، الهه های (تولد ) ...هنگام سرشتن آنها در کنار تو خواهند ایستاد . ای مادرم سرنوشت آن (نوزاد ) را رقم زن ، نین مخ تصویر خدایان را بر آن نقش خواهد کرد . آن (موجود ) انسان است ...» . ...} ( کتاب تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم صفحه 257) حال عزیزان بار دیگر به آیات 53 الی 55 سوره مبارکه فرقان دقت نمایید . در آیه 53 به دو دریای شیرین و تلخ اشاره شده که توسط 👈 الله تبارک تعالی موج زنان به سوی هم روان می شوند . در آیه 54 به خلقت انسان از 👈 آب اشاره شده است و این در حالی است که در سایر آیات به خلقت انسان از گل اشاره شده است . و در آیه 55 اشاره به پرستش غیر الله شده است که هیچ سود و زیانی برای مشرکین ندارد ! علی الظاهر این سه آیه هیج ارتباطی با یکدیگر ندارند . اما حال که بخشی از اسطوره آفرینش را مطالعه نمودید . این آیات در کنار هم معنا پیدا می نمایند . در اسطوره های بین النهرینی ، از به هم پیوستن آپسو ( آب شیرین ) و تیامت ( آب تلخ ) آفرینش انجام می شود . منتهی با این تفاوت که در این اسطوره ها سخن از این نیست که خالق اپسو و تیامت کیست ? اسطوره از آنجا شروع می شود که یک اقیانوس بزرگ کیهانی اولیه وجود دارد . در ادامه در اسطوره های بین النهرینی روایتی تحریف شده را از خلقت انسان توسط خدای انکی که خدای آب های شیرین است از گل های آب های ژرف می خوانیم . اینجا ارتباط بین آیه 53 و 54 تا حدودی مشخص می شود و در ادامه در آیه 55 الله تبارک تعالی ، مشرکین را نکوهش می نماید که غیر الله را می پرستند که هیچ سود و زیانی برایشان ندارد . موجوداتی که خود بنا به اسطوره مخلوق اقیانوس اولیه می باشند . و انسان به جای پرستش خالق این موجودات و خالق اقیانوس اولیه و خالق کل جهان مادی و معنوی ، مخلوقات الله را می پرستد . موجوداتی که از شنیدن دعاها و خواسته های همنوعان خویش ناتوان هستند . موجوداتی که زاده شده اند و می زایند . موجوداتی که بی نیاز نیستند و نیاز به خدمتگزار دارند . موجودات فرومایه ای که قس علی هذا دارای اشکالات هستند . و بشر در ادوار گذشته به جای پرستش خداوند یکتا ، آنان را می پرستیده . در جای جای قرآن تقابل بین خداوند و این موجودات اسطوره ای وجود دارد . ادامه دارد ... . @soltannasir 🌊🌊🌊
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 128 } { تعلیقات 38 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 18 } ادامه ...👇 نکته 1: عزیزان به یاد بیاورید که ابتدا آیات30 الی 33 سوره انبیاء و سپس احادیث مربوط به آن آیات را از تفسیر روایی البرهان نقل نمودیم . و سپس خطبه آفرینش حضرت امیرالمومنین (ع) را تا پس از نقل روایت اسطوره خلقت شباهت ها و اختلاف ها را نشان دهیم . نکته 2 : در روایت نخستین مخلوق الله تبارک تعالی ، آب دانسته شده است . و همه چیز از آب خلق شده است . در اساطیر ملل مختلف نظیر ، اساطیر بین النهرین و مصر و سایر اساطیر ملل ، داستان خلقت از اقیانوس اولیه و آب شروع می شود . اما به روایت خلقت از 👈دریچه ای دیگر نگریسته شده . در اساطیر ملل عمدتا توضیحی برای آنکه این اقیانوس اولیه را 👈چه کسی خلق نموده وجود ندارد ?! بلکه ماجرای خلقت از این زاویه مطرح شده که این اقیانوس اولیه ، دارای نفس و رب النوع است و این اقیانوس اولیه دو آب شیرین (مذکر ) و تلخ ( مونث ) است . و از آمیختن این دو آب ، دو موجود مذکر و مونث دیگر به نام لخمو و لخامو شکل می گیرند و سپس انشر و کیشر ، و از این انشر و کیشر ، خدایان _مورد پرستش در تمدن های باستان _خلق می شوند . موجوداتی که مخلوق هستند . و ماجرای خلقت از دریچه این موجودات نگریسته شده است و طبیعی است که این داستان هم دارای تحریفاتی باشد . تفاوت داستان آفرینش در اساطیر ملل مختلف خود می تواند نشان دهنده تحریف در اصل ماجرا باشد . اما علی ای حال ، این بدان معنا نیست که اسطوره ، کاملا با دین در همه موارد پیوند دارد ! شاید در بعضی موارد بتوان ، دست به تطبیق و تفسیر نمود . اما تطبیق در همه جا ممکن نیست در بعضی موارد به جای تطبیق ، تقابل وجود دارد . البته باید به این مسئله نیز اشاره نمود که ممکن است عده ای ، تحت هیچ عنوان تطبیق را نپذیرند . اینکه فقیر ممکن است در بعضی موارد ، تطبیقی را نشان دهم . بدین معنا نیست که آن را پذیرفته ام و یا برعکس . بلکه تلاشی است برای کشف حقیقت . حال اسطوره آفرینش را از کتاب تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم نقل می نماییم : 👇 { لوح اول هنگامی که در آن بالا آسمان هنوز نام نگرفته بود ، زمین سخت در پایین با نام خوانده نمی شد ، هیچ مگر «اپسو» ( آب شیرین و مذکر ) ، عنصر نخستین هستی بخش آنها ، (و ) «مومو تیامت» ( آب تلخ و شور و مونث ) ، که همه آنها را هستی بخشید ، آبهای آنها همچون 👈جسمی واحد به هم آمیخت ، نه کلبه ای از نی بافته شده بود ، نه زمین مردابی پدیدار شده بود ، 👈هنگامی که هیچ 👈خدایی به وجود نیامده بود ، به نام خوانده نشده ، سرنوشتشان قطعی نشده بود . پس همان بود که خدایان درون خود شکل گرفتند . «لخمو» و «لخامو»( اژدر مار های مذکر و مونث) هستی یافتند ، با نام خوانده شدند . برای قرنهای بی پایان سن و قد و قامت آنها رشد کرد . «انشر»( مذکر ) و «کیشر»(مونث) آفریده شده ، از دیگران پیشی گرفتند . آنها روزها را طولانی کردند ، به سالها افزودند . «آنو»( به معنای آسمان و خدای متعال یا برتر که ایزدان به او همچون پدر و رئیس خویش افتخار می نمودند ) فرزند آنها بود ، رقیب پدران خویش ؛ آنو در تصویر (خیال ) خویش «نود یمّود»(ایزد انکی یا ائا خداوند زمین که ایزد خرد برتر می باشد . و مسکن وی آب های تازه ای است که گرد زمین را فرا می گیرد و زمین بر روی آن شناور است ) را هستی بخشید . این نود یمّود مرشد پدران خویش بود ؛ (دارای ) خرد وسیع ، باهوش ، نیرومند در قدرت ، بس نیرومند تر از پدر بزرگ خویش انشر در میان خدایان ، (و) برادرانش همتایی نداشت ، برادران الهی با یکدیگر متحد بودند ، آنها 👈 «تیامت»( آب تلخ ) را با حرکت دادن به پیش و پس بر آشفتند ، آری ، آنها خلق (kholgh) تیامت را بر آشفتند . با شور و شعف خویش در خانه آسمان . اپسو قادر به کاستن غوغای آنها نبود و تیامت در [ طریق ] آنها صامت بود ، اعمال آنها در ...نفرت انگیز بود . روش آنها ناپسند بود ، آنها زیاده روی می کردند . آنگاه «اپسو» ، هستی بخش خدایان بزرگ ، خطاب به وزیر خویش «مومّو » فریاد بر آورد : « ای مومّو ، وزیر من که روح مرا شاد می کنی ، به اینجا بیا و بگذار تا ( نزد ) تیامت برویم . آنها رفتند و در پیشگاه تیامت برویم . آنها رفتند و در پیشگاه تیامت نشستند ، به مشاوره درباره خدایان ، نخستین فرزندانشان پرداختند . اپسو دهان می گشاید ، به تیامت پر شکوه می گوید : روش آنها در مورد من به راستی ناپسند است . نه در روز آرامش دارم و نه در شب آسایش . ویران خواهم کرد ، روش آنها را متلاشی خواهم ساخت ، شاید که آرامش اعاده شود . بگذار تا آسایش داشته باشیم . همین که تیامت این ( سخنان ) شنید ،خشمگین شد و بر شوهرش فریاد بر آورد . ...} ادامه دارد ... @soltannasir 🌊
@soltannasir { مسبحات و چاکراها 129 } { تعلیقات 39 } { نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 19 } ادامه ...👇 { ...خشمگین شد و بر شوهرش فریاد بر آورد . همچنان که در تنهایی خشمگین بود ، فریاد غم بر آورد ، خُلق او را اندوهگین کرد : « چه ( گفتی ) ? آیا باید آنچه را که بنا کرده ایم نابود سازیم ? روش آنها به درستی ناپسند ترین است ، اما بگذار با مهربانی رسیدگی کنیم » . آنگاه مومّو در ارائه پند به اپسو پاسخ داد : پند مومّو [ بدخواهانه ] و ناخوشایند بود . «ویران کن ، پدرم ، راههای فتنه را . آنگاه در روز آرامش خواهی داشت و در شب آسایش » . هنگامی که اپسو این را شنید چهره اش تابناک شد ؛ برای ( نقشهٔ) پلیدی که او علیه خدایان ، فرزندان خویش کشیده بود . در مورد مومّو ، او را از گردن در آغوش گرفت ، همین که ( او ) بر زمین نشست تا او را ببوسد . ( پس ) آنچه را که آنها میان خود طرح ریزی کرده بودند ، برای خدایان ، نخستین فرزندانشان ، تکرار کردند . هنگامی که خدایان ( آن را ) شنیدند چشمانشان گریان شد ، ( آنگاه ) در سکوت فرو رفتند و صامت باقی ماندند . برتر در خرد ، فاضل ، کارگران « إآ » ، عقل کل ، به نقشه آنها پی برد . نقشه ای استادانه علیه آن طرح کرد و به کار بست ، افسون برتر و مقدسش را ماهرانه علیه آن به کار بست . آن را خواند و باعث شد در ( آبهای ) ژرف بماند ، همچنان که خواب را بر او فرو ریخت ، بر زمین دراز کشیده به خواب رفت ، مومّوی مشاور ، ناتوان از حرکت بود . بند او را شل کرد ، تاج او را درید ، هاله او را برداشت ( و ) آن را بر خود نهاد . پس از آنکه اپسو را به غل و زنجیر کشید ، او را کشت . مومّو را به بند کشید و او را محبوس کرد . پس از آنچه که بر سر اپسو آورد ، اسکان گاه خویش را بنیان نهاد ، مومّو را گرفت ، او را با ریسمان بینی گرفت . پس از آنکه دشمنان خویش را مغلوب و لگد مال کرد ، «إآ » پیروزیش بر دشمنان تأمین شد ، در اتاق مقدس خویش در آرامش ژرف آرامید . آن را برای معابدی اختصاص داد ، (آن را) « اپسو» نامید . درست در همان محل ، کلبه نیایش خویش را بنیان نهاد ، اآ و همسرش دمکین ( آنجا ) در شکوه سکنی گزیدند . در اتاق تقدیر ،خانه سرنوشتها ، خدایی متولد شد ، نیرومند ترین و عاقلترین خدایان . در قلب اپسو مردوک آفریده شد ، در قلب اپسوی مقدس مردوک آفریده شد . آنکه او را هستی بخشید ، پدرش ، اآ بود . آنکه او را در شکم خود پرورد ، مادرش ، دمکین بود . او پستان الهه ها را مکید . دایه ای که از وی پرستاری کرد ، او را با وحشت آفرینی انباشت . چهره او جذاب بود ، از چشمانش زندگی می درخشید . گامهایش شاهانه بود ، از ( زمانهای ) گذشته فرمان می داد . هنگامی که إآ او را دید ، پدری که او را هستی بخشیده بود ، به وجد آمد ، در تب و تاب افتاد ، قلبش از شادی پر شد ، پرداخت او را کامل کرد و او را سر توأمان خدایی بخشید . به مقدار زیاد بلند تر از آنها بود ، به مقدار بسیار زیاد ، اعضاء (بدن ) او فراسوی قوه ادراک کامل بود ،نا مناسب برای درک کردن ، مشکل برای دیدن. . چشمان او چهار بودند ، گوشهای او چهار بودند هنگامی که لبانش را تکان می داد ، آتش مشتعل بر می آمد . هر چهار عضو شنوایی او بزرگ بود ، و چشمها ، به همان تعداد ، همه چیزها را بررسی می کرد . بلندترین خدایان بود ، قامت او از همه خدایان برتر بود اعضای او عظیم بود ، او بسیار بلند قامت بود . « پسر کوچکم ، پسر کوچکم ، پسرم خورشید ، خورشید آسمانها » . پوشیده با 👈هاله ده خدا 👉، او به منتها درجه نیرومند بود ، همچنان که برق وحشتزای آنها [ هاله ها ] بر او انباشته شده بود . 👈چهار باد را که آنو به وجود آورد برای مهار کردن شیر _ اژدها ، رهبر گروه . ...، ... 👈آشفتن تیامت . تیامت آشفته بود ، روز و شب بیرون از بستر بود . [ خدایان ] از روی بدخواهی به 👈توفان کمک کردند . آنها که در درون خود توطئه ای پلید چیده بودند ، این برادران به تیامت گفتند : « هنگامی که آنها همسرت اپسو را کشتند تو او را یاری نکردی ، خاموش ماندی . گر چه او ارّه وحشتزا را آفرید . باطن تو رقیق شده است و بنابراین ما نمی توانیم بیارامیم . بگذار تا همسرت اپسو در ذهن تو باشد ، و مومّو که شکست خورده است ، تو تنها مانده ای ،... تو عجولانه به هر سو گام بر می داری ، ....بدون توقف . تو ما را دوست نداری . ...چشمان ما تیره و گرفته است ، ...بدون توقف . بگذار تا بیارامیم ، ...بجنگ . از آنها انتقام بگیر ، ...و (آنها را ) به شکل 👈 باد در آور !» [ هنگامی ] که تیامت ( این ) سخنان را [ شنید ] خشنود شد : « ... تو داده ای . بگذار تا هیولاها را بسازیم ، ... و خدایان در میان ... ...[ بگذار تا ] بجنگیم و علیه خدایان ...!» ...} ادامه دارد ... ادامه دارد ... @soltannasir 🌊🌊🌊