@soltannasir
{درد و دل 68}
{در تفاوت عارف عالم و عارف غیر عالم }
ادامه 👇👇👇
{يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ( ۱۱ مجادله )}
« خداوند آنان را از شما که ایمان آورند بالا می برد ، و آنان را که به ایشان علم داده شده چندین درجه بالا برده و رفعت می بخشد »
مفسر عظیم الشأن حضرت علامه طباطبائی قدس الله سره الشریف در تفسیر این آیه کریمه می فرمایند : «شکی نیست که لازمه اینکه خداوند درجه بنده ای از بندگانش را بالا ببرد اینستکه او به خداوند متعال نزدیکتر شود ، و این نزدیکی و ازدیاد قرب که لازمه رفع درجه می باشد خود قرینه ای است عقلی بر اینکه مراد از آن کسانی که به آنها علم داده شده، علماء از مومنین می باشد ، زیرا ملاک تقرب به خداوند ایمان به اوست .
بنابراین آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه مومنین به دو دسته و دو طائفه تقسیم می شوند : «مومن» و «مومن عالم » و مومن عالم افضل و برتر است چرا که خداوند فرموده است : { هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ }
« آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند مساوی می باشند ?»
و از آنجا که مومنان به دو طائفه عالم و غیر عالم منقسم شده و عالم و غیر عالم در یک رتبه نیستند ، روشن می شود که رفع و بالا بردن به چندین درجه در این آیه کریمه شریفه اختصاص به علما از مومنین داشته وحظ و بهره مومن غیر عالم از رفع تنها یک درجه می باشد ، و تقدیر کلام چنین است : «یرفع الله الذین امنوا منکم درجة و یرفع الذین اوتوا العلم منکم درجات .»
و در این آیه کریمه از آنجا که ملاک انقسام مومنین به دوطائفه عالم و غیر عالم ،علم قرار داده شده و علماء از مومنین اختصاص به رفع چندین درجه یافته اند ، امر علماء و قدر و منزلت ایشان تعظیم و ترفیع شده است ، چنانکه مخفی نیست » (المیزان جلد 19 صفحه 188)
باری اگر چه ملاک اصلی تقرب الی الله و ترفیع درجه ، ایمان به خدا وتقوای الهی است ، ولی از این آیه شریفه بدست می آید که علم نیز در این جهت تاثیر بسیاری دارد و مومن متقی عالم از مومن متقی غیر عالم به خداوند عزوجل نزدیک تر است .
حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله و سلامه علیه در یکی از کلمات حکمت خود می فرمایند : {إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَهٌ، فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا }
« همانا این دلها ظرف هایی هستند ، پس برگزیده آنها قلبی است که ظرفیت و گنجایش بیشتری داشته باشد . »
(نهج البلاغه حکمت 147)
و در حکمت دیگری می فرمایند : { كُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيهِ إِلَّا وِعَاءَ الْعِلْمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ . } « هر ظرفی بواسطه آنچه در آن قرار گیرد ، تنگ شده و از گنجایش آن کاسته می شود مگر ظرف علم که با علم وسعت یافته و ظرفیت آن افزون می گردد .»
از این حدیث شریف استفاده می شود که سعه و گنجایش نفسی که از آبشخوار
علوم الهی اشراب می شود از نفوس دیگر بیشتر است و از آنجا که فرمود : فخیر اوعاها پس این نفس از سائر نفوس نیز برتر بوده و برگزیده آنان می باشد .
نفوس مردان خدا و اولیاء الهی همگی ظروف علوم ملکوتی و کلی الهی است ، آنان دریای علوم و معارف حقه هستند که جان خود را به علم ازلی و ابدی خداوند عزوجل پیوند زده اند و این امواج خروشان اقیانوس بی کران علم خداوند ست که در وجود آنان به تلاطم و تموج آمده است .
اولیاء خدا در اثر حسن متابعت به حکم آیه : { قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (آیه 31 سوره مبارکه آل عمران )
بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد و خداوند آمرزنده مهربان است (۳۱)}
به مقام محبت که سرمنشأ کشف و شهود حقیقی است دست یافته اند و در این حال ترجمان مقام احدیت جمع محمدی می باشند .
«فمنبع صدا من شراب نقیعه
لدی فدعنی من سراب بقیعة »
(آب زلال و خوشگوار مشرب صداء که سالکان و پویندگان راه خدا از آن حیات و جان تازه می گیرند ، از شرابی که سرچشمه زاینده آن در نزد من است ، پس مرا از سراب علوم اهل حجاب که در هامون حیرت و سرگردانی است ، واگذار و رها کن .)
سعه وجودی مردان خدا قابل قیاس و مقایسه با دیگران نمی باشد ، اگر چه خود ایشان نیز از جهت گستردگی و سعه نفس مختلف و متفاوتند .
بین آن ولی خدایی که عالم بالله و بامر الله و جامع علوم ظاهری و باطنی است و در مرز مشترک بین عالم معقولات و محسوسات کرسی زده و جلوس نموده است ، و آن ولی خدائی که معرفت الهی بر قلب او استیلاء یافته و مستغرق در مشاهده انوار جلال و کبریائی حضرت حق گشته و ....
ادامه 👇👇👇
#درد_و_دل #عالم #امیرالمومنین
#المیزان #نهج_البلاغه
@soltannasir
📕📕📕📕📕📕📕📕📕?