@soltannasir
{ درد و دل سلطان نصیری 11}
{ مسبحات و چاکراها 2 }
چرا این بزرگان به تبیین شکل ملکوت عالم و حتی شکل ظاهری عالم واقع نپرداخته اند ? حتی میتوان آثار متقدمین از صوفیه و عرفا را نسبت به آثار عرفای معاصر شیعه که بر چنین خوان گسترده ای از معارف و علوم نشسته اند را در باب تبیین عالم بسیار برتر دانست .
بنابراین تنها کشف و شهود کافی نیست ! همانگونه که تنها علوم ظاهری و باطنی نیز کفایت نمیکند ! باید بین علم ظاهری و باطنی و کشف و شهود جمع نمود . ضمن اینکه باید در باب مسائل شهودی نیز تفکر نمود . تا بتوان آنها را با علوم مختلف به شیوه ای نسبتا منطقی تبیین نمود . هیچ کدام از بزرگان معاصر از علمای ربانی و پیران سلاسل و اساتید علوم غریبه و حتی بعضی اولیاالله را که فقیر دیده ام . و از محضرشان استفاده نموده ام . به شناخت دقیقی از عالم دست نیافته بودند . همانگونه که اولیای پیشین نیز به چنین شناخت کاملی دست نیافته بودند .
از مبحث مسبحات و چاکراها دور نشویم در آینده برای شما عزیزان بیشتر درباره دغدغه فقیر در باب تبیین عالم ظاهر و باطن سخن خواهم گفت .
پس از دغدغه تفکر در باب نسبت چاکراها با کواکب تصمیم گرفتم که شنبه ها به بعضی سوالات در باب ذکر و دستورات پاسخ بگویم به طور خاص مشغول پاسخ به سوال در باب علم شدم که سوال بعضی از طلبه های خواننده کانال بود . مبحث طهارت را شروع نمودم زیرا تا طاهر نشوی صاحب علم حقیقی نخواهی شد و شروع به نوشتن دستوراتی که از استادان خویش به یادگار داشته ام و خود مدتها بدان مبادرت ورزیده بودم نمودم . که به مسبحات رسیدم . یکی از مسائلی که از مدت ها پیش برای فقیر سوال بوده تعداد حقیقی مسبحات بوده است ?
اینکه مسبحات اصلی پنج است یا شش و یا هفت ?!
هنگامی که به مبحث مسبحات اشاره نمودم . بار دیگر این سوال در ذهن فقیر تداعی شد !
در این هنگام این فکر در خاطر فقیر آمد که چون مسبحات برای پاکسازی و طهارت بوده است آیا ممکن است سور مسبحات با چاکراهای هفتگانه و به تبع با کواکب هفتگانه در ارتباط باشد ?
باطن فقیر این نظر را پذیرفت ? اما اگر این ارتباط درست است ! پس کدام سوره با کدام چاکرا در ارتباط است ?
پاسخی برای این سوال نداشتم . در این باب فکر مینمودم ، اما اندیشه ام ره به جایی نمیبرد ! در این مدت دروس سوءاستفاده دشمنان را مینوشتم و به مبحث سرزمین رباب میپرداختم .
تا اینکه در شب نیمه شعبان عزیزی از ادمین ها به فقیر پیام داد که عده ای از خوانندگان از فقیر عیدی می خواهند .
باطنا به حضرت سلطان نصیر متوسل شدم . پس از ساعاتی جذبه و حالی خوش بر باطن فقیر وارد شد که مربوط به سور مسبحات بود ! و سر انطاباقات بر باطن فقیر نشست بی آنکه بدانم . کدام سوره با کدام چاکرا و چگونه منطبق می شود .
به سراغ قرآن مجید و سور مسبحات رفتم . تطبیق ها یک به یک نمایان می شد . شگفت زده شدم نه تنها تطبیقات نمایان شد بلکه اولین در از درهای دنیای اساطیر برای فقیر گشوده شد .که بخش کوچکی از آن را برای شما خوانندگان در این مجموعه دروس آوردم . و ان شاالله بخشی دیگر در ادامه دروس آورده خواهد شد و بخشی دیگر هم در دروس تخصصی اساطیر می آید . پیش از وارد شدن حال خوش بر باطن فقیر ، تصمیم نداشتم که دروس سوءاستفاده را به مانند بعضی دروس دیگر نیمه کاره رها نمایم . اما چون آن حال خوش وارد شد میدانستم که اگر به مبحث مسبحات نپردازم . درک آنچه را که به طور مجمل برایم گشوده شده بود هرگز به مرحله تفصیل نخواهد رسید . بنابراین تصمیم به نوشتن مبحث مسبحات نمودم .
ابتدا برای بررسی تطابق ها و نقاط قوت و ضعفشان نیاز به وقت داشتم . زیرا حجم اطلاعات جدیدی که با آن روبرو شده بودم بسیار زیاد بود . به ناچار از خوانندگان خواستم تا تا دوشنبه به فقیر فرصت دهند .
به تدریج شروع به نوشتن نمودم . در ابتدا به نظر می آمد که دروس در طی حداکثر یک ماه تمام شود . فقیر فکر نمینمودم که دروس تطابق تا این حد طولانی شود . البته بخشی از طولانی شدن این دروس بخاطر حاشیه های دروس نظیر مطلب مربوط به ادریس(ع) و الهه نانایا و .. بود .
هر چقدر که بیشتر میگذشت دروس شکل فرسایشی به خود میگرفت .
قبول دارم که در این اواخر دروس در بعضی جاها فرسایشی و یا حتی خسته کننده شده بود . اما باید مینوشتم چون تصمیم داشتم که این دروس را به هر شکل که شده به سرانجام برسانم . و ان شاالله در آینده با تغییر در نگارش این دروس ، آن را به شکل کتاب منتشر خواهم نمود .
ادامه دارد ...
@soltannasir
🌑🔴
@soltannasir
{ درد و دل سلطان نصیری 12}
{ مسبحات و چاکراها 3 }
اما عده ای از خوانندگان در طی نگارش این مجموعه دروس ، فهم آن را به دلیل استفاده از دانش های گوناگونی نظیر نجوم و طب و اسطوره و ... ، مشکل دانستند ?!
در پاسخ باید بگویم این دسته از عزیزان باید تنها به دروس اکتفا ننمایند و به مطالعه جانبی در حیطه دروس بپردازند تا درک درستی نسبت به دروس داشته باشند .
عده ای نیز اساسا تفسیر باطنی قرآن را پذیرا نیستند !! و به این مسئله اعتراض داشتند !
در پاسخ باید بگویم . از ابتدای سلطان نصیر توجه به تفاسیر باطنی آیات مورد توجه فقیر بوده و تا انتها نیز این شیوه را حفظ خواهم نمود و ساختار سلطان نصیر را تغییر نخواهم داد .
اعتراضات دیگری نیز بود که وارد نبود و فقیر برای احترام به معترضین از نقل آنان در کانال خودداری مینمایم .
امیدوارم این مجموعه دروس برای عده ای از خوانندگان تغییر نگرش به حقایق قرآنی و نجوم احکامی و اسطوره ها و جسم انسان را به وجود آورده باشد !
دروس مسبحات به اتمام رسید . و نسبت چاکراها به کواکب تصحیح شد .
اگر شخصی از علاقه مندان به دانش چاکرا سیستم باشد . اکنون میداند که میتواند برای تقویت چاکرای قلب در روز پنج شنبه که منسوب به کوکب مشتری است در ساعت مشتری لباسی به رنگ سبز بپوشد که رنگ چاکرای قلب است و با توجه به آنکه مشتری گرم و تر است از بخورات گرم و تر استفاده نماید و به مراقبه و یا قرائت سوره مبارکه حشر بپردازد . و اینگونه می تواند سریع تر این چاکرا را تقویت نماید .
اگر شخص از ارباب فن طلسمات است و بخواهد توان شهود و مکاشفات کسی را ببندد ?!
می تواند نام شخص به همراه نام مادر شخص را با سوره حشر که مربوط به چاکرای قلب است . یکبار از آتشی( تمام سور قرآنی مجموع حروفشان آتشی می باشد ) به بادی کسر دهد و به وفق کشد و یکبار از بادی به خاکی کسر دهد و به وفق بکشد .
همین کار را با سوره تغابن که مربوط به چاکرای ششم ( آجنا ) بود . برای شخص میتوان انجام داد .
و اینگونه با تضعیف چاکراهای قلب و چشم سوم ، توانایی شهود شخص را میتوان کاهش داد . و یا حتی به طور موقت و یا حتی دائمی از بین برد .
و قس علی هذا روش هایی که آشنایان با علوم غریبه میتوانند در راه تضعیف و ترفع معنوی از آن استفاده کنند .
برخلاف بسیاری از بازخوردهایی که تاکنون داشته ام . فقیر به عنوان نویسنده باید عرض نمایم این دروس تاکنون بهترین نوشته فقیر در کانال سلطان نصیر بوده است . بنابراین آن را جدی بگیرید . 😊
اما همان گونه که گفته شد . درست است که تطابق ها به پایان رسید . اما این مجموعه دروس دارای اضافات و تعلیقاتی خواهد بود که بخشی از آن در باب مهدویت و بخشی در باب دشمن شناسی و نفوذ دشمن 😊 و بخش اعظم آن در باب اسطوره شناسی عالم و شباهت عالم صغیر و کبیر و ... خواهد بود .
ان شاالله از یکی دو روز آینده بخش دوم تعلیقات متنوع این دروس شروع میشود که احتمالا جذاب تر از بخش اول دروس خواهد بود .
ان شاالله با پایان یافتن بخش دوم دروس باید به ادامه دروس سوء استفاده و شرح خطبه مولانا زین الدین بپردازیم . تا آن دروس را نیز به پایان رسانم .
ان شاالله در دروس سوءاستفاده مسائلی در باب عالم مثال و سلوک باردیگر مطرح خواهد شد . و به بعضی سوالات و اشکالات در باب سنت دینی و سنت سینه به سینه علوم غریبه و در باب قیاس و در باب عوالم موازی و عالم مثال
پاسخ خواهم داد و اشکالات را رفع خواهم نمود .
نکته : سوالی که در باب عالم موازی و عالم مثال بود به بخشی کوچک از آن ان شاالله در سال جاری پاسخ خواهم داد و بخش اعظم آن را در دروس تخصصی عوالم بررسی خواهم نمود . که زمان نوشتن آن مشخص نیست !
در باب نظریه زمین تخت و کروی هم هر چند که در سال جاری نمیتوانم به این مبحث بپردازم اما با اینحال در دروس پیش رو ( تعلیقات ) نکاتی در حیطه اسطوره شناسی آسمان و قرآن و موارد دیگر خواهد آمد که مطمئنا برای این دوستان بسیار جذاب خواهد بود .
پس از پایان یافتن دروس تعلیقات و سوءاستفاده ان شاالله باب درد و دلی را باز خواهم نمود . و شاید بخشی از ناگفته های خویش را در باب جنگ باطنی بگویم . علت به تاخیر انداختن این مسئله تاکنون فقط و فقط امنیت کانال بوده است . اما ان شاالله با اجازه گرفتن از اساتید خویش بدان نیز خواهم پرداخت پس از درد و دل ها مبحث عاملیت علوم غریبه و وادی فرومایگان را خواهیم داشت. که ممکن است . ناتمام بماند و در سال آینده بدان بپردازیم .
البته اگر بار دیگر مسئله ای نظیر مسبحات پیش نیاید . 😊
منتظر دروس تعلیقات بر مبحث مسبحات باشید و شنبه ها هم به ادامه دستورات و طهارت خواهیم پرداخت .
@soltannasir
⚪️⚫️🔴🔵
@soltannasir
{ مسبحات و چاکرا ها 91}
{ تعلیقات }
{ در تطابق عالم صغیر و کبیر }
{ در تطابق قرآن با قلب و لوح محفوظ با ریه ها }
ادامه ...👇
پیشتر در دروس اشاره شد که بنا به احادیث قلب در بدن انسان به منزله عرش الرحمن است .
همچنین اشاره شد که بنا به آیات قرآن مجید ، 👈 قرآن بر 👈 قلب رسول الله(ص) نازل شد : 👇
{ «وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ (192)👈نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ (193) عَلَى 👈قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ(194) بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ (195) =و راستى كه اين [قرآن] وحى پروردگار جهانيان است (192)روح الامين آن را بر دلت نازل كرد (193) تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (194)به زبان عربى روشن (195) /(آیات 192 الی 195سوره مبارکه شعرا ) »
همچنین : 👇
«قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ👈 نَزَّلَهُ عَلَى 👈قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ (97) = بگو كسى كه دشمن جبرئيل است [در واقع دشمن خداست] چرا كه او به فرمان خدا قرآن را بر قلبت نازل كرده است در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى] پيش از آن و هدايت و بشارتى براى مؤمنان است (97) /( آیه 97سوره مبارکه بقره )» }
همچنین حق تعالی در سوره مبارکه بروج جایگاه قرآن را در لوح محفوظ می داند : 👇
{ إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ ﴿۱۳}وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ﴿۱۴﴾👈ذُو الْعَرْشِ 👈الْمَجِيدُ ﴿۱۵﴾فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ ﴿۱۶﴾ ..... بَلْ هُوَ 👈قُرْآنٌ👈 مَجِيدٌ ﴿۲۱﴾👈فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ ﴿۲۲﴾ = هم اوست كه [آفرينش را] آغاز مى كند و بازمى گرداند (۱۳) و اوست آن آمرزنده دوستدار [مؤمنان] (۱۴)صاحب ارجمند عرش (۱۵)هر چه را بخواهد انجام مى دهد (۱۶) ... آرى آن قرآنى ارجمند است (۲۱)كه در لوحى محفوظ است (۲۲) } ( آیات 13 الی 16 و آیات 21 و 22 سوره بروج )
در تفسیر روایی البرهان در ذیل تفسیر آیات 21 و 22 سوره بروج آمده : 👇
{ لوح محفوظ دارای 👈دو طرف می باشد : یک طرف آن به سمت عرش و طرف دیگر ش به سمت پیشانی اسرافیل است و چون پروردگار جلیل کلامی را به عنوان وحی بیان نماید ، آن لوح بر پیشانی اسرافیل زده می شود و در آن نگاه می کند و آن کلام وحی را بر جبرئیل می فرستد . }
نکته 1 : همانگونه که بین قلب انسان در عالم صغیر و عرش الرحمن در عالم کبیر ارتباط و شباهت وجود دارد . بین قلب انسان در عالم صغیر و قرآن مجید در عالم کبیر نیز هم ارتباط معنا دار و هم شباهت وجود دارد .
قرآن بر قلب رسول الله (ص) نازل شد . و این ارتباط قلب و قرآن است .
از سویی دیگر حق تبارک تعالی در قرآن مجید می فرماید که 👈 قرآن در👈 لوح محفوظ قرار دارد .
و در حدیث داریم که لوح محفوظ 👈دو طرف دارد .
حال اگر به 👈جایگاه قلب در بدن انسان نگاه بنماییم . متوجه این نکته میشویم که قلب درون صدر (قفسه سینه ) و بین 👈 دو ریه قرار دارد .
اگر به ساختار ریه ها در بدن انسان دقت نمایید .آن را به مثابه کتابی گشوده می یابید . که توسط استخوان های قفسه سینه 👈محافظت می شود .
بنابراین در اینجا قلب به مانند قرآن است و ریه ها به مانند لوح محفوظ می باشد .
نکته 2 : اسم مجید به معنای صاحب مجد و شکوه و عظمت و از اسمای آبی { « م » 4 آتش « ج » 7 آب « ی » 5 باد « د » 7 خاک = 3 آب و 2 خاک یا 5 سرد و 1 تر } می باشد .
در آیات سوره بروج قرآن با صفت 👈مجید توصیف شده است . و همچنین پروردگار صاحب عرش نیز مجید و ارجمند دانسته شده .
از طرفی پیشتر در تشابه عرش الرحمن و قلب گفته شد که همانگونه که عرش الرحمن بر روی آب قرار دارد ، قلب انسان نیز توسط لایه ای دو جداره به نام پریکارد محافظت می شود . که درون پریکارد مایعی قرار دارد که قلب توسط این مایع در برابر ضربات محافظت می شود ضمن اینکه این مایع نقش بسیار مهمی در 👈 خنک کنندگی قلب دارد .
حال با توجه به این مسئله اگر بپذیریم که هم عرش الرحمن و هم قرآن مجید در عالم صغیر به مثابه قلب انسان می باشد .
می توان اینگونه نتیجه گرفت که اسم 👈 مجید که از اسمای آبی حق تعالی است در خنک کنندگی قلب ( عرش الرحمن ) نقش دارد . 😊
نکته 3: در کتاب مصباح الانس ابن حمزه فناری در باب لوح محفوظ آمده : 👇
{ چهارم ام الکتاب مبین است ، و آن لوح محفوظ است که نزد اهل نظر به نام 👈نفس کلی نامیده می شود و محل تعینش از اجسام ، 👈 فلک کرسی _ کرسی کریم _ است که در آن تفاصیل تعینات مظاهر کاملان ، از کتاب ها و سوره ها و کلمات و آیات است . } ( مصباح الانس صفحه 345 )
ادامه دارد ...
#مسبحات #تعلیقات #لوح_محفوظ #قلب
@soltannasir
📖📖📖
@soltannasir
{ مسبحات و چاکراها 92 }
{ تعلیقات 2 }
{ در تطابق عالم صغیر و کبیر 2}
{ در تطابق قرآن با قلب و لوح محفوظ با ریه ها 2}
ادامه ...👇
نکته 4 : گفته شد که ساختار ریه ها در قفسه سینه ( صدر ) در عالم صغیر به لوح محفوظ در عالم کبیر شباهت دارد .
اما یکی دیگر از دلایل این شباهت این است که الله تبارک تعالی در قرآن مجید صدر ( سینه ) را محل آیات روشن خویش دانسته است .
نظیر آیات : 👇
{ بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي 👈صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ ﴿۴۹﴾بلکه این قرآن، آیات روشنی است در سینه کسانی که به آنان معرفت و دانش عطا شده است؛ و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی کنند. (۴۹) }
همچنین از این آیه اینچنین برداشت می شود که صدر (سینه ) محل علم است . و چرا اینگونه نباشد همانگونه که در عالم کبیر لوح محفوظ محل علم 👈 محفوظ الهی است . در عالم انسانی نیز صدر ( سینه ) محل انوار علوم الهی می باشد .
همانگونه که ملاحظه نمودید حکما و صوفیه محل لوح محفوظ را _ که محل علم الهی است _ در عالم کبیر ، فلک کرسی یا همان فلک ثوابت و یا فلک البروج می دانند . که بر طبق نظام فلکیات قدیم جملگی علوم عالم در آن مرتسم می شود .
همچنین آنان ( حکما و صوفیه ) قلب را محل فلک عرش یا فلک اطلس و یا فلک الافلاک می دانند . و صدر ( سینه ) را محل فلک کرسی و یا ثوابت و یا فلک البروج می دانند .
بنابراین بین صدر (سینه ) و فلک ثوابت و لوح محفوظ و انوار علم الهی ارتباطی ناگسستنی وجود دارد و صدر ( سینه ) یا به عبارت دیگر همان ریه ها در ساختار بدن انسان به مثابه لوح محفوظ الهی می باشد که علوم الهی در آن مرتسم می شوند .
هر چند که علم جدید محل رسم علوم را مغز می داند . اما بر طبق آیات قرآن و احادیث و مکاشفات عرفای شامخ امت محل انوار 👈 علوم الهی نه علوم مادی زمینی صدر و سینه است نه مغز . و اینکه علم جدید نتوانسته این مسئله را ثابت نماید . تغییری در این حقیقت الهی ایجاد نمی نماید .
در فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا ذیل ماده لوح اینچنین آمده : 👇
{ لوح : به معنای صفحه و صحیفه ای است که قابل ترسیم صور و کتابت بر روی آن باشد و لوح صحیفه نفس را گویند که محل ارتسام صور اشیاء و یا انطباع و یا تمثل و غیره است .
بنابر آرا و عقاید مختلف که در وجود ذهنی هست و👈 لوح نفوس سماوی ، 👈محل ارتسام صور کلیه موجودات این عالم است .
صدرا گوید اما لوح محفوظ عبارت از 👈نفس کلیه فلکی به ویژه 👈فلک اقصی است زیرا آن چه در عالم محقق شده و خواهد شد مکتوب و ثابت است در نفوس فلکیه و آن ها عاملند به لوازم و حرکات خود چه آن صور موجودات از عالم عقل بر وجه کلی در نفوس فلکیه مرتسم می شوند و بالاخره محل صور کلیه نفوس فلکیه و به ویژه نفس فلک اقصی ( فلک الافلاک ) است که 👈قلب عالم است که صوفیه انسان کبیر نامند .
و لوح محفوظ گویند از آن جهت که صور کلیه موجودات در آن محفوظ و منضبط اند که فیض علی الدوام از خزاین فیض خدا بدان افاضه می شود و لوح محفوظ را ام الکتاب گویند و در مرتبت بعد از نفوس کلیه فلکیه و علی الخصوص نفس کلی فلک اقصی منتقش می شوند در نفوس جزئیه منطبعه فلکیه صور جزئیه متشخصه با اشکال و هیأت خاص آن ها که مقدرند و مقارن اند با اوقات معینه آن ها مطابق با آن چه در مواد خارجیه اند و آن صور با جزئیت خود متبدلند و متجددند و این نفوس را الواح قدریه و الواح محو و اثبات می نامند .
و لوح قضا عبارت از علم عقول است و عقول عرضیه الواح قدریه الهیه اند .
بعضی از 👈منجمان و فلاسفه گفته اند که در هر سال الهی که سیصد و شصت هزار سال نجومی است . آنچه در الواح قدریه و محو و اثبات است پایان یافته و محو شود و مجددا به واسطه قلم اعلای الهی صور اشیای مقدرة الوجوه مرتسم می شوند . و به حکم « یوم نطوی السماء کطی السجل » و « یدبر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنة » و این است معنی کور و دور.
و مثال مناسب برای روشن شدن معانی لوح و قلم و قضا و قدر نشآت انسانی است همان طور که برای انسان و افعال آن از ابتدا صدور و بروز از مماکن غیب تا مظاهر شهادت چهار مرتبت است که ابتدا در ممکن عقلش می باشد که غیب الغیوب است و در غایت خفا است و بعد تنزل کند به قلب عند استحضار آن ها به فکر و اخطار به بال که در این مرتبت برای هر انسانی تصورات کلیه حاصل می شود که تعبیر به قلب می کنند و مرتبت بعد تنزل به خیال است که موطن تصورات جزئیه است که باعث بر عزم جازم می شود و بعد حرکت اعضا است .
همان طور است حال موجودات که از ممکن غیب نزول ، تا به جهان ظهور و بروز رسیده اند . }
ادامه دارد ...
#تعلیقات #ریه_ها #قلب #عرش #کرسی #فلک_البروج #فلک #ملاصدرا
@soltannasir
💫💫💫💫💫
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 94 }
عزیزان اگر به یاد داشته باشید . شنبه ها ، پیشتر به پاسخ به سوالات اختصاص داده شده بود . و به طور خاص دستوری را که از اساتید خویش برای طهارت به یادگار داشتم را نقل می نمودم . اکنون نیز ادامه آن دستور را برایتان نقل می نمایم . یکی از اذکار خاص دستور طهارت اذکار مسبعات یا اذکار سبعه می باشد که در نزد اهل سلوک بسیار معروف است و برای آن خواص بسیاری نقل شده است .
اما اذکار مسبعات معروفه نزد اهل سلوک که در کتاب عوارف المعارف سهروردی ( صاحب سلسله سهروردیه با شیخ الاشراق اشتباه نشود ) به نقل از کتاب قوت القلوب ابوطالب مکی آمده است اینست : 👇
{ بعد از آن مسبعات که تعلیم خضر است _عللم_ [ بر خواند ] ابراهیم تیمی _رحمه _ گفت : که روزی ، در حرم مکه نشستم بودم . در فنای کعبه مردی بیامد و بر من سلام کرد . بس نیکو روی و خوش خوی . از وی سوال کردم که : تو کیستی ? گفت : من خضرم ، آمده ام تا بر تو سلام کنم و با تو برادری افکنم ، و تبرک و هدیه ای آورده ام سخت نفیس . که مشتمل است بر ثوابهای بسیار . گفتم : چیست آن ? گفت آنکه : 👈پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب ، «هفت بار سوره الحمد» و «هفت بار قل اعوذ برب الناس » و « هفت بار قل اعوذ برب الفلق » و « هفت بار قل هو الله احد » و « هفت بار قل یا ایها الکافرون » « هفت بار آیة الکرسی » و « هفت بار سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر » و « هفت بار صلوات » ، و « هفت بار اللهم اغفر [ لی و لوادی ] و للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات » و « هفت بار اللهم افعل بنا و بهم عاجلا و آجلا فی الدین و الدنیا و الآ خرة ما انت له اهل و لا تفعل بنا و بهم ما نحن له اهل انک غفور حلیم ، جواد کریم روءف رحیم » بر خوانی . وی را گفتم : این کلمات از که آموختی ? گفت : از رسول _ عللم _ گفتم : ثواب این مسبعات چیست ? گفت : چون محمد مصطفی _ عللم _ را بینی [ ثواب این ] از وی بپرس ، بعد از آن غایب شد . ابراهیم تیمی می گوید : بعد از مدتی به خواب دیدم که فریشتگان ، مرا به آسمان بردند و در بهشت مرا فرود آوردند . و من نعمتهای بهشت می دیدم از حور و قصور و فواکه ( میوه جات ) ، چنانکه وصف آن نتوانم کرد . و از آن میوه می خوردم ، فریشتگان را پرسیدم که : این درجات بلند و کوشکهای عالی به نام کیست ? گفتند : این ثواب مسبعات است که می خوانی در بامداد و شبانگاه ، در این میانه ، رسول را _ علیه السلام _ دیدم که می آمد با هفتاد پیغامبر و هفتاد صف از فریشته ، هر صفی چندانکه از مشرق تا به مغرب ، و بر من سلام کرد و دست من فرا گرفت . گفتم : یا رسول الله ، خضر راست گوید و حق درست باشد هر چه گوید . که عالم اهل زمین است و پیشرو ابدال است . گفتم : یا رسول الله ، هر کس که این مسبعات برخواند ، گناه های کبایر او بیامرزند ? گفت : بلی حق تعالی جمله گناه های وی از صغایر و کبایر بیامرزد _
و فریشته دست چپ را بفرماید تا یکسال هیچ گناه بر وی ننویسد . پس فرمود که : هر که این مسبعات بر خواند ، خدای تعالی وی را نیک بخت آفریده باشد . و هر آنکس که به قصد ترک کند ، از جمله اشقیا باشد . و شرط آنست که هرگاه که با یاد او آید ، شاید که قضا کند و بر خواند .
ابراهیم گفت : چون از رسول _ عللم _ تفضیل این مسبعات بشنیدم ، از خواب بیدار شدم . و چهار ماه در مکه مجاور شدم ، و از من اشتهای طعام و شراب برفت به سبب ذوق این خواب . و شنودن تفضیل مسبعات بر این نسق شیخ ابوطالب مکی _ رحمه _ در کتاب « قوت القلوب » آورده است ، و بر نقل او اعتمادی تمام و اعتضادی به نظام است ، از صحت علم او به تابعیان ، و وفور امانت او در نقل .
و طالب مجد باید که البته بر خواندن مسبعات مداومت نماید و آن را مهمل نگذارد . و تا آفتاب بر نیاید ، سخن دنیا نگوید ، که در خبر است که ، رسول عللم _ گفت : هر کس که نماز به جماعت بگذارد ، و در آن موضع نشیند تا آفتاب بر آید و سخن دنیا نگوید ، همچنان باشد که هفت فرزند از فرزندان اسماعیل پیغامبر _ عللم _ باز خریده بود و آزاد کرده باشد .} ( ترجمه عوارف المعارف سهروردی صفحات 159 و 169)
نکته 1: اذکار مسبعات در ایجاد نورانیت و تحفظ بسیار مفید و موثر است .
نکته 2 : یکی از نکات کلیدی و ظریف در تأثیر دستوراتی که در بین الطلوعین انجام می شود ، عدم سخن گفتن با اهل خانه و یا برادران ایمانی است . یعنی شخص از هنگامی که از بستر بلند می شود تا هنگام نماز صبح و از نماز صبح تا طلوع آفتاب ابدا با کسی سخن نگوید .
ادامه دارد ...
#مسبعات #طهارت #عوارف_المعارف #سهروردی #ابراهیم_تیمی
@soltannasir
🌴🌴🌴🌴
@soltannasir
{ مسبحات و چاکراها 93 }
{ تعلیقات 3 }
{ در تطابق عالم صغیر و کبیر 3 }
{ در تطابق قرآن با قلب و لوح محفوظ با ریه ها 3 }
ادامه ...👇
همچنین ملاصدرا در کتاب اسرار الآیات در باب لوح و قلم و عرش و کرسی می آورد : 👇
{ « قاعده 6 »
«در لوح و قلم »
خداوند می فرماید : « « قسم به نون و قسم به قلم و به آنچه که می نویسد . » ( 1/ قلم ) و « بخوان ، که پروردگارت بزرگوار است ، همان که [ نوشتن ] را به وسیله قلم آموخت آنچه را که آدمی نمی دانست آموخت . » ( 3 تا 5 / علق ) « که این قرآنی ارجمند است ، در نوشته ای پنهان [ لوح محفوظ ] که جز پاکیزگان بدان نرسند . » (77تا 79/ واقعه )
« خداوند هر چه را که می خواهد [ از آن نوشته ] محو می کند و [ هر چه را که می خواهد ] ثابت می کند و اصل کتابها [ لوح محفوظ ] نزد او است . » (39/ رعد ) « و اینکه : آن در لوح محفوظ نزد ما بلند مرتبه و حکیم است . » ( 4/ زخرف )
و در خبر است که : اسرافیل فرشته ای است که بر لوح گماشته شده است ، در آن مینگرد و منتظر است که چه موقع برای دمیدن صور به او امر شود . » و لوح مجموع علوم ( یعنی نقوش و صور عقلی ) موجودات است ، و گفته شده : اصل آن از طلا و دو طرف آن از یاقوت قرمز است ، که پهنای هر یک از خاور تا باختر ، و درازی آن از عرش تا فرش است ، و قلم ، مروارید سفیدی است که درازی آن هزار ساله راه است .
و در حدیث است که : چون خداوند قلم را خلق فرمود ، فرمود : بنویس ، عرض کرد چه بنویسم ? فرمود : علم مرا در خلق من بنویس ، سپس قلم به آنچه که تا روز قیامت وجود داشت جاری شد . »
....
و در کتاب اعتقادات از ابن بابویه قمی رضوان الله علیه است که : « لوح و قلم دو فرشته اند » البته اثبات این دو از طریق خبر و روایت اینچنین است ، ولی از طریق عبرت و بینش ، برهان عقلی تمام آنچه را که گفتند جایز دانسته و انکار نمی کند ، و مانند این است که یکی از آن دو که قلم است جوهری عقلی و بلکه عقل کلی است : که آن به تمامه عالم عقلی است ، ودومی یعنی لوح ، جوهری است نفسانی بلکه نفس کلی که به تمامه عالم نفسانی است .
« قاعده 7 »
« در عرش و کرسی »
گفته شده : که از محمد بن حنفیه رضی الله عنه از کرسی سوال شد ، گفت فلک البروج است ، پس هر که آن را ( کرسی ) فلک بروج قرار داده ، عرش را فلک کل و یا فلک الافلاک قرار داده است .
و مشبهه بر این گفتار رفته اند ، که عرش محل تدبیر و تقدیر ، و کرسی محل جلوه و دیدن است ، و گفته اند که خداوند از عرش به کرسی پایین می آید ، و به خلق جلوه نموده ، بین آنها به حق و واقعیت قضاوت و حکم می کند !!
گویم این گفتار و امثال آن را به جهت اخباری که از پیغمبر صلی الله علیه و آله در این باب بدانها رسیده است بیان داشته اند ، اگر اخبار را آنچنان که باید می شناختند نه گمراه می گشتند و نه گروهی را گمراه می کردند .
و عده ای از آنان گفتند که : عرش مظهر پروردگار است ، و کعبه جای نشان ( علامت ) او ، پس خداوند بندگان را به قلبهاشان به مظهر خود ، و به بدنهاشان ، به محل آثار و نشانه خود می خواند ، و عده ای دیگر از ایشان گویند : خداوند بر عرش نشسته و دو پایش بر کرسی است ، خداوند برتر از صفات آفریدگان و توصیف حادث شدگان است .
و بعضی از صاحبدلان گفته اند که :
👈 عرش عبارت است از 👈قلب عالم و انسان کبیر ، و 👈کرسی ، 👈صدر ( سینه ) او ، و این 👈 بهترین و محکمترین زیباترین گفتار است ، زیرا مقصود از قلب معنوی ، مرتبه نفس مدبره است که ادراک کلیات می نماید ، و قلب ظاهری مظهر آن است ، و همچنین مقصود از صدر معنوی ، مرتبه نفس حیوانی است . که ادراک جزئیات می کند
و این صدر جسمانی مظهر آن است ، و نسبت احاطه نفس انسانی به وسیله تدبیر بر قلب خود ، به احاطه خداوند رحمان بر عرش ظاهری ، و همچنین نسبت تصرف نفس حساس حیوانی در صدر ، از جهت خون طبیعی که تمامش در بدن پخش و احاطه به جوهر کبد دارد ، به تصرف قوه ملکوتی در کرسی است که به فرمان خدا احاطه به جوهر آسمانهای هفتگانه به وسیله انوار نفوذ کننده در تمام موجودات دارد ، مانند نسبت صدر جزئی است به کرسی جسمانی . ... }
ادامه دارد ...
#ملاصدرا #عرش #کرسی #لوح #قلم
@soltannasir
🌾🌾
@soltannasir
{ مسبحات و چاکراها 94 }
{ تعلیقات 4 }
{ در تطابق عالم صغیر و کبیر 4 }
{ در تطابق قرآن با قلب و لوح محفوظ با ریه ها 4 }
{ تحقیق حقیقت قلم و تطابق آن 1 }
ادامه ...👇
{ ...و همچنین نسبت عرش به کرسی ، مانند نسبت قلم است به لوح ، پس قلم و لوح دو جوهر بسیط عقلی اند در عالم امر ، ولی قلم بساطت و شرافتش از لوح بیشتر ، و از جهت عقلی قوی تر است ، و همچنین عرش و کرسی ، دو جوهر بسیط زنده دارای حیات از عالم خلق اند ، ولی عرش بساطت و نورانیتش از کرسی بیشتر ، و از جهت حیات از او قوی تر است ، و خداوند به واقعیات امور ، و خزاین و حقایق ظهور ، و منازل شهود و حضور ، و جلوه گاه های وجود خود داناتر است .
شیخ ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی رضوان الله علیه گوید : اعتقاد ما در لوح و قلم آن است که آن دو فرشته اند ، خداوند پنهانیهای علم خود را به وسیله آن دو آشکار می سازد ، و آن دو را بر دانشهای غیبی و پنهانی خود آگاه و مطلع می سازد ، و این به آنچه ما گفتیم : آن دو در بخشش و افاضه علوم از طرف خداوند بر خلقش واسطه اند خیلی نزدیک است .
و باز در اعتقاد در کرسی گوید : آن جایگاه تمام خلق است ، عرش و آسمانها و زمین و هر چه که خداوند خلق کرده در کرسی است ، و به صورتی دیگر گوید : از حضرت صادق علیه السلام از فرموده حق « کرسی او آسمانها و زمین را فرا گرفته است .» ( 255/ بقره ) سوال شد فرمود : آن علم حق تعالی است ،
و درباره اعتقاد در عرش گوید : که آن حامل تمام خلق است ، و از جهت دیگر عرش عبارت است از علم ، و از حضرت صادق علیه السلام از فرموده حق « خداوند رحمان بر عرش استیلا دارد . » (5/ طه ) چیز دیگر نیست .
و اما عرشی که آن حامل تمام خلق است ، آن را هشت نفر از فرشتگان حمل می کنند ، برای هر یک از آنان هشت چشم است ،که هر چشمی به اندازه دنیا است ، یکی از آنان بر صورت آدمیان است ،که خداوند تعالی به توسط او به فرزندان آدم روزی می دهد ، و دیگری بر صورت گاو است ، که خداوند به وسیله او روزی حیوانات را می دهد ،و دیگری بر صورت شیر است ، خداوند به وسیله او به درندگان و ددان روزی می دهد ، و آن دیگر بر صورت خروس است که خداوند به واسطه او به پرندگان روزی می دهد ، آنان امروز چهارند ، و روز قیامت هشت تن می شوند .
اما عرشی که آن علم است ، حاملان آن چهار نفر از اولین ، و چهار نفر از آخرین اند اما چهارنفر از اولی ، نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام اند ، و چهار نفر از آخرین محمد و علی و حسن و حسین علیهم السلام اند ، و گوید : در باب عرش و حاملان آن با سندهای صحیح از ائمه علیهم السلام اینچنین روایت شده است . } ( کتاب ترجمه اسرار الآیات ملاصدرای شیرازی صفحات 191 الی 195)
نکته : عزیزان ملاحظه نمایید که چگونه ملاصدرا تطابق عرش با قلب و کرسی با صدر(سینه ) را بهترین تطابق ممکن می داند . بنابراین این نکته را بدانید که تطابق عالم صغیر با عالم کبیر از اهمیت بسیاری در فهم حقیقت ملکوت عالم و فهم ساختار معنوی جسم انسان برخوردار است .
اما تحقیقی در حقیقت و تطابق قلم : 👇
حق تبارک تعالی در قرآن مجید در سوره قلم در باب قلم اینگونه آورده است : 👇
{ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿۱﴾
نون سوگند به قلم و آنچه مى نويسند (۱) } ( آیه 1 سوره قلم )
در تفسیر روایی البرهان در ذیل تفسیر این آیه اینگونه آمده است : 👇
{ شیخ صدوق با سند خود از سفیان بن سعید ثوری روایت کرده است ، که گفت : امام صادق ( ع) _ در ضمن بیان تفسیر حروف مقطعه قرآن _ فرمود : و اما « ن ، نون » 👈 نهری در بهشت است که خدای عزیز و جلیل به آن فرمود : 👈 بسته و منجمد شو ، پس مداد و مرکب گردید و سپس به قلم فرمود : بنویس ، پس 👈 بدون فاصله ، 👈 قلم در لوح محفوظ ، آن چه تاکنون بوده و پس از این تا قیامت خواهد آمد ، نوشت ، پس مداد و مرکب آن از نور بود و قلم نیز از نور بود و لوح هم از نور بود .
سفیان گفت : عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ! وضعیت لوح ، قلم ومرکب را برای من واضح تر بیان فرما و از علومی که خدا به شما آموخته است به من یاد دهید . فرمود : ای ابن سعید ! اگر شایسته پاسخ نبودی ، جوابت را نمی گفتم ، « ن ، نون » فرشته ای است که
( نکات و مطالب را ) به قلم می رساند و قلم نیز فرشته ای است که به لوح می رساند و آن نیز فرشته ای می باشد که وحی را به اسرافیل رسانده و او به میکائیل و او نیز به جبرائیل و جبرئیل هم به پیامبران و رسولان خدا _ صلوات الله علیهم _ می رساند .
و در پایان فرمود : برخیز و برو ، که بیشتر از این را بر تو ایمن نیستم . }
ادامه دارد ...
#مسبحات #ملاصدرا #لوح #قلم #عرش #کرسی
@soltannasir
🖊🖋✒️🖌🖍✏️📝
@soltannasir
{ مسبحات و چاکراها 95 }
{ تعلیقات 5 }
{ تحقیق حقیقت قلم و تطابق آن 2 }
ادامه ...👇
{ ... همچنین با سند خود از یحیی بن ابی العلاء رازی روایت کرده است ، که گفت : مردی بر امام صادق ( ع) وارد شد و عرضه داشت : فدایت گردم ! مرا نسبت به فرمایش خدای عزوجل : « ن * و القلم و مایسطرون » ، آگاه فرما .
حضرت فرمود : اما « ن ، نون » نهری است در بهشت که از برف سفید تر و از عسل شیرین تر می باشد ، خداوند عزیز و جلیل به آن خطاب نمود : مداد (مرکب ) باش . و چون مداد ( مرکب ) گردید ، سپس 👈 درختی را گرفت و آن را با دست خود کاشت _ و فرمود : منظور از دست ، قوت و قدرت است و آن طوری که گروه متشبهه می گویند ، نیست ( که خداوند دارای جسم و اعضا باشد ) _ و سپس ( خداوند متعال ) به آن ( درخت ) خطاب نمود : قلم باش . و چون قلم گردید ، فرمود بنویس .
قلم گفت : پرودگارا ! چه چیزی را بنویسم ?
فرمود : آن چه تا روز قیامت ایجاد خواهد شد ، بنویس ، پس همه آن ها را نوشت و بر آن مهر ( تأیید ) زد و فرمود : تا زمان معلوم و معین سخنی مطرح نکن .
....
علی بن ابراهیم با سند خود از عبدالرحیم قصیر روایت کرده است ، که گفت : از امام صادق ( ع) درباره تفسیر « ن * و القلم » سوال کردم ?
فرمود به درستی که خداوند متعال 👈 قلم را از 👈 درختی در بهشت که به آن درخت خلد گفته می شود ، آفرید و سپس به نهری که در بهشت وجود داشت _ و از برف سفیدتر و از عسل شیرین تر بود _ خطاب نمود : مداد ( مرکب ) باش . و نهر منجمد گردید و بعد از آن به قلم خطاب نمود : بنویس ، گفت : پروردگارا ! چه چیزی را بنویسم ?ّ
فرمود : آن چه تا روز قیامت واقع خواهد شد بنویس . پس قلم روی پوست نازکی که از نقره سفید تر و از یاقوت شفاف تر است ، ( تمامی نکات را ) نوشت ، سپس آن را پیچاند و در گوشه ای از عرش قرار داد و بر دهان ( نوک ) قلم مهر زد که دیگر تا ابد سخنی نگوید ، و لب به سخن نخواهد گشود ، بنابراین آن قلم همان کتاب محفوظی است که تمامی نسخه ها از آن بر گرفته می شود ، آیا شما عرب نیستید ? پس چرا معنای کلام را نمیفهمید ( و آن را درک نمی کنید ) ، با این که شما به همدیگر می گویید : آن کتاب را نسخه برداری کن ، مگر از یک متن اصلی ، نسخه برداری نمی شود ?! و این همان فرمایش خداوند است که فرموده : « انا کنا نستنسخ ما کنتم تعملون » ( سوره جاثیه45/ 29) _ ما آن چه را شما عمل می کنید ، نسخه برداری می کنیم _ . }
اما اگر لوح محفوظ در بدن انسان با ریه ها تطابق دارد ! قلم با کدام اندام تطابق دارد ?
با دقت به ساختمان قفسه سینه می بینیم که استخوان جناغ کاملا به شکل قلم می باشد !!!
زائده خنجری استخوان جناغ به مثابه نوک قلم می باشد .
تنه جناغ به مثابه بدنه قلم می باشد .
دسته جناغ به مثابه انتهای قلم می باشد .
اما در حدیث آمده بود که نون نهری در بهشت بود که از برف سفیدتر بود و منجمد شد .
حال نون در بدن کجاست ?
با دقت به ساختمان قفسه سینه در می یابیم که استخوان دنده ها شکل نیم دایره ای نون شکل دارند .
که با غضروف دنده ای به استخوان جناغ متصل می شود .
بنابراین قلم ( استخوان جناغ ) لوح محفوظ ( ریه ها ) و نون استخوان دنده می باشد .
و این خود تطبیق دیگری در شباهت عالم صغیر و کبیر است . 😊
#مسبحات #لوح #قلم #شیر #نون
@soltannasir
✏️📝🖍🖌✒️🖋🖊