دوست بدارید
و بگذارید که دوست داشته شوید!
آدم بدونِ این بساط ها
زندگی از گلویَش
پایین نمیرود ...
❣☘
💅 @sooraty
#استایل_مردانه
لباسی که برای استایل رسمی انتخاب میکنید، باید آنقدر فیت تنتان باشد که انگار مخصوص خود شما دوخته شده است.
❣☘
💅 @sooraty
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
#پارت_186 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده رفتم دیدن پسرم اما اینبار خان زاده محکم کاری کرده بود و دوت
#پارت_187
#دخترونه_های_همسردوم_خانزاده
با دیدن الناز شکه بهش خیره شده بودم اون اینجا چیکار داشت خان زاده چه شکلی اون و آورده بود اینجا ! داشتم به همین موضوعات فکر میکردم که سوگل من و مخاطب قرار داد :
_ میشناسیش ؟
به سمت سوگل برگشتم پوزخندی بهش زدم :
_ آره خیلی خوب میشناسمش
کنجکاو گفت :
_ کی هست ؟
_ معشوقه یا نامزد خان زاده .
چشمهاش گرد شد
_ یعنی چی ؟
_ میدونم باهاش رابطه داره فقط در همین حد ! فقط نمیدونم چجوری خان زاده اون رو با خودش به عمارت آورده .
سوگل با تاسف بهش خیره شد
_ الان با وجود زن اول و دومش یه معشوقه هم داره که آورده عمارت چیکار واقعا ک
خندیدم که با حرص گفت :
_ چرا میخندی خوشحالی ؟
_ خیلی زیاد الان پریناز و شهربانو دست از سر من بدبخت برمیدارن و دق و دلیشون رو سر اون خالی میکنند برای همین که خوشحال هستم چون برای یه مدت از دستشون راحت میشم .
_ پریزاد
_ جان ؟
_ یه سئوال بپرسم ناراحت میشی ؟
_ بستگی داره سئوالت چی باشه ؟
نفس عمیقی کشید
_ تو خان زاده رو دوست داری پس حسودیت نشده یعنی ...
وسط حرفش پریدم :
_ کی گفته من خان زاده رو دوست دارم ؟
_چشمهات !
_ چی ؟
نفسش رو لرزون بیرون فرستاد و گفت :
_ یواش چرا داد میزنی ؟
با شنیدن این حرفش نگاهی به اطراف انداختم که همشون داشتند به ما نگاه میکردند ، نفس عمیقی کشیدم بعدش به سمتش برگشتم و گفتم :
_ نکنه تو دیوونه شدی هان ؟
_ برای چی همچین حرفی میزنی ؟
_ تو واقعا فکر کردی من عاشقش میشم ؟
_ آره
با حرص شروع کردم به حرف زدن :
_ من هیچوقت عاشقش نمیشم و نیستم تو هم دیگه همچین مزخرفاتی از من نپرس سوگل .
بعدش از کنارش رد بشم به سمت حیاط رفتم همین که داخل شدم دستم رو روی قلبم گذاشتم و نفسم رو لرزون بیرون فرستادم خداروشکر لو نرفته بودم .
دوست نداشتم از این موضوع خبر دار بشه و اخرش ترحم خرج من کنه ، من میتونستم با احساساتم کنار بیام درست مثل تموم این سال ها !.
🌸دخـــــتــرونــــــــہ💕 زناشویی همسرانه ایده آشپزی خیاطی سرگرم
#پارت_187 #دخترونه_های_همسردوم_خانزاده با دیدن الناز شکه بهش خیره شده بودم اون اینجا چیکار داشت خا
#پارت_188
#دخترونه_های_همسردوم_خانزاده
داشتم میز شام رو میچیدم همشون نشسته بودند و ما هم داشتیم وسایل رو میاوردیم وقتی تموم شد یه گوشه ایستادیم که شروع کردند باید تا پایان غذا منتظر میموندم تا اگه چیزی احتیاج داشتند ، میاوردم الناز به من خیره شد و با تعجب پرسید :
_ تو قبلا تو شرکت مشغول به کار نبودی ؟
نگاهی به خان زاده انداختم که خیلی سرد و بیتفاوت بود داشت غذاش رو کوفت میکرد
_ بودم .
_ پس چرا الان اینجا یه خدمتکار هستی ؟
_ چون من بهش گفتم .
خان زاده خیلی خشک این و گفت الناز سرش رو تکون داد و دیگه چیزی نپرسید ، که شهربانو به خان زاده خیره شد و گفت :
_ پسرم وقت نشد این خانوم رو به ما معرفی کنی ، از شریک هات هستند ؟
خان زاده دست از خوردن غذا کشید و گفت :
_ الناز نامزد منه !
بی اختیار نگاهم چرخید سمت پریناز قاشقش از دستش افتاد و با چشمهایی که پر از اشک شده بود به خان زاده خیره شد ، صدای عصبی شهربانو باعث شد نگاه از پریناز بگیرم و بهش خیره بشم
_ تو چی میگی پسرم عقلت رو از دست دادی مگه ؟ تو زن داری تازه ازدواج کردی .
خان زاده نگاه سردی به شهربانو انداخت :
_ درسته من تازه ازدواج کردم ، اما مثل اینکه شما فراموش کردید من یه خان زاده هستم و هر چند تا زن بخوام میتونم عقد کنم صیغه کنم و هیچکس نمیتونه مانع من بشه غیر از اینه ؟
صدای پدر بزرگش بلند شد :
_ نه پسرم حق با توئه ، شهربانو بهتره تو دخالت نکنی تو کار هاش فهمیدی ؟
_ اما ...
با تحکم اسمش رو صدا زد :
_ شهربانو
_ چشم
بعدش بلند شد با عصبانیت سالن رو ترک کرد ، پریناز هم پشت سرش بلند شد با قدم های لرزون رفت لبخندی روی لبهام نشسته بود بلاخره خان زاده حال این دوتا عفریته رو گرفته بود ، درسته ناراحت بودم از بودن خان زاده با الناز اما وقتی فکر میکردم چه بلا هایی سر من آورد و پسرم رو ازم گرفته تا به پریناز بگه مامان ازش متنفر میشدم ، این موضوع هم اصلا دست خودم نبود .
نفسم رو لرزون بیرون فرستادم ، چشمهام شده بود کاسه خون کاش میشد باهاش کنار اومد
_ زود باش میز رو جمع کن به چی خیره شدی ؟
با شنیدن صدای عصبی پدر بزرگ خان زاده سرم رو تکون دادم و مشغول جمع کردن میز شدم .
ده مورد از ویژگی های دخترا که پسرها اون رو نمیپسندن😑💔
ꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬꗬ
◽دختر خودخواه
◽دختر مادی گرا
◽دختری که پایبند به خانواده نیست
◽دخترانی که علاقه به توجه دیگران دارند
◽دختر های به اصطلاح لوس
◽دخترانی که خیلی اهل مهمانیست
◽دخترانی که کنجکاوی نامتعارف دارد
◽دختری که زیادی تنوع طلب است
◽ دختر کم فرهنگ و بی کلاس
◽دختر و یا خانم های غرغرو
❣☘
💅 @sooraty
برای لباسهای سرتاسر مشکی باید کیف و کفش مشکی داشته باشید تا ست شما تکمیل شود
استثنا می توانید از تناژهای مختلف مشکی در کیف تان استفاده کنید اما به خاطر داشته باشید اگر کیف شما از جنس جیر تهیه شده کفشتان هم باید از همین جنس باشد و اگر کیفتان از جنس ورنی اسب کیف تان هم باید همینطور باشد.
❣☘
💅 @sooraty
اگر روسری قواره دار تون،
طرح ها ونقوش ریز داره با مانتو ساده آن را بپوشید ولی اگر مانتو شما طرح دار است بهتر است روسری قواره دار بدون طرح و در رنگ مناسب استفاده کنید.
❣☘
💅 @sooraty
چه مانتویی مناسب قد بلندها است؟!
اگر قد بلندی دارید مانتوهایی براتون مناسبه که قدشون تا زانو یا بلند تر باشه و مانتوهای خیلی کوتاه مناسب شما نیستند چون پاهاتون رو بلند تر از چیزی که هست نشون میده و توازن اندامتون به هم میخورد.
مانتوهای خیلی گشاد هم نپوشید چون شما را درشت تر نشون میده!
❣☘
💅 @sooraty
دادگاه لک و مدیربرنامههایش برگزار شد
حامد لک که قرارداد خود را با باشگاه پرسپولیس به امضا رسانده ، پس از این اتفاق دیروز در دادگاه کمیته تعیین وضعیت حضور پیدا کرد.
این دروازه بان خواستار فسخ قرارداد خود با مدیربرنامه اش شده بود و دیروز کمیته تعیین وضعیت بازیکنان فدراسیون فوتبال جلسه دادگاه او و مدیربرنامه هایش را برگزار کرد تا به خواسته لک برای فسخ قرارداد رسیدگی کند.
🔴
🔴 @PersepolisFc_ir