eitaa logo
به سوی سماء
957 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
485 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از به سوی سماء
امام جواد عليه‌السلام: القَصدُ إلَى اللّه ِتعالي بِالقُلُوبِ، أبلَغُ مِن إِتعابِ الجَوارِحِ بِالأعمالِ؛ به دل آهنگ خدا داشتن برتر است، تاخسته كردن جوارح با اعمال. #عبادت_قلب #حضور @sooyesama
پیامبر اکرم (ص): ما اتَّخَذَ اللَّهُ إبراهيمَ خَليلاً إِلاّ لِإِطعامِهِ الطَّعامَ ، وصَلاتِهِ بِاللَّيلِ وَالنَّاسُ نِيامٌ. خداوند، ابراهيم را به دوستی نگرفت، مگر برای سیر کردن دیگران و نمازش در شب، هنگامی‌که مردم خواب بودند. (علل الشرائع، ج۱، ص۳۵) @sooyesama
مقصد حرکت، خود حرکت است... غایت و هدف ما ،چون وصل به ذات غیب الغیوبی ست و از آنجایی که ذات غیب الغیوبی، انتها و حد و نهایت ندارد ، پس راه هم تمامی ندارد... فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ... ﭘﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﻭ ﻛﻤﺎﻥ ﮔﺸﺖ ﻳﺎ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺗﺮ ﺷﺪ... باید رفت تا به رفتن رسید... در جزء جزء راه، او با ماست از مبدا تا منتها... قاصد و قصد و مقصد و مقصود، هم اوست... عاشقی کن، بی‌خیالِ وصل و هجران، ای عزیز گاه‌گاهی، جاده‌ها از شهرِ مقصد بهترند @sooyesams @ostadshirvani
20150304091438-9715-27.pdf
334.6K
مقاله علمی: بررسی اصول و مبانی تأویل عرفانی از منظر روایات @sooyesama @nasimehekmat
گرچه چون موج مرا شوق ز خود رستن بود موج موج دل من تشنه‌ی پیوستن بود یک دم آرام ندیدم دل خود را همه عمر بس که هر لحظه به صد حادثه آبستن بود... چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت همه‌ی طول سفر یک چمدان بستن بود @sooyesama
امام صادق (ع): قَدِمَ وَفْدٌ مِنْ أَهْلِ فِلَسْطِينَ عَلَى الْبَاقِرِ علیه السلام فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَهُمْ ثُمَّ سَأَلُوهُ عَنِ الصَّمَدِ ... ثُمَّ قَالَ علیه السلام: لَوْ وَجَدْتُ لِعِلْمِيَ الَّذِي آتَانِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَمَلَةً لَنَشَرْتُ التَّوْحِيدَ وَ الْإِسْلَامَ وَ الْإِيمَانَ وَ الدِّينَ وَ الشَّرَائِعَ مِنَ «الصَّمَدِ». گروهی از اهل فلسطین بر امام باقر علیه السلام وارد شدند و پرسش‌های گوناگونی نمودند و سپس از [وصف] الصمد پرسیدند... [حضرت] فرمودند: اگر جان پذیرایی برای علمی که خداوند مرا بخشید می‌یافتم، همانا توحید، اسلام، ایمان، دین و تمام شرایع را از صمد، نشر می‌دادم. (توحید صدوق، ص۹۲) @sooyesama
در فلسفه بحث اسماء و صفات الهی مطرح شده است، ولی اوجش را باید در عرفان نظری دنبال نمود. گرچه صدرا این بحث را به جای خوبی رسانده و اصل مساله را حل نموده و کلیدش را ارایه کرده است، ولی از مفصلات آن بحث نکرده است. لذا بحث اسماءحسنی را باید در عرفان نظری پی گرفت. محمدتقی مجلسی پدر علامه محمدباقر مجلسی، در نامه‌ای به ملامحمد طاهر قمی، و در پاسخ به اعتراضات این شخص نسبت به مبانی عرفانی و دیدگاه های عرفا، چنین می گوید: «اگر ابن عربی و شاگردانش نبودند، شما بحث اسماء حسنی را خوب می‌فهمیدید؟» اصلا علم اسماء حسنی یک علم شریف است و هنر می خواهد و این جز از فضای علم عرفان نظری بر نمی آید. در فلسفه نهایت چند اسم از اسماء الهی حل شده است، اسمائی همچون حیّ و علیم و قدیر و حکیم و نهایتا چند اسم دیگر. اما در عرفان نظری عمده اسماء الله و بلکه ربط اسماء به هم، ضوابط ارتباطشان و این که مرکز ثقلشان چیست، بحث شده است. آدم وقتی این‌ها را می‌خواند، تازه می فهمد که اهل بیت علیهم السلام آن چه در مورد اسماء فرمود، چه معنایی دارد. @sooyesama @nasimehekmat
هدایت شده از به سوی سماء
حقیقت هر شخصی اندیشه اوست. و اندیشه حضرت سیدالشهدا ع در دعای عرفه تبیین گشته و در صحرای کربلا نمودار شده است. بنابراین زیارت حقیقت سیدالشهدا ع توجه به دعای عرفه و نمودهای آن در صحرای کربلاست. حضرت در دعای عرفه می‌فرماید: «الهی علمت باختلاف الانوار و تنقلات الاطوار، ان مرادک منی، ان تتعرف الیّ فی کل شیء، حتی لا أجهلک فی شیء» ؛ خدایا، از جابجایی انوار، و دگرگونی اطوار دانستم، که مراد تو از من، این است که در همه چیز خود را برای من نمایان کنی، تا در هیچ جایگاهی به تو جاهل نباشم. اگر کسی این حقیقت را دریافت و در خود پیاده کرد، او حقیقت سیدالشهدا ع را زیارت نموده است. @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
امام حسین (ع): الهی کیف أستَعِزُّ و فی الذلة أرکزتَنی... خدایا چگونه عزت جویم که در ذلت جاگیرم کرده‌ای... (دعای عرفه) @sooyesama
از خودت بود، وز برای خودت هرچه خوبی که آمد از بر من این تویی که نیکویی ورنه جز بدی نیاید از سر من... @sooyesama
امام صادق (ع): ما من قبض و لا بسط الا و لله فیه مشیة و قضاء و ابتلاء. هیچ گرفتگی و گشایشی نیست جز اینکه خدا را در آن خواسته، قضا و آزمایشی است. (اصول کافی، ج۱، ص۱۴۶) @sooyesama
دل عزیزم! روزی پرسیدی: خدا که سرچشمه خوبی و درستی است، چگونه بهترین «مکر» را دارد؟ پرسشت بذری بود که امروز پاسخش رویید: او هنگامی‌که نادرستی و ناراستی تو را دید، آرام به‌یادت می‌آورد که هیچ پیوند دوستانه‌ای بر مکر و نادرستی سامان نمی‌یابد. اما تو به‌زودی فراموش می‌کنی و باز راستی را کج می‌نمایی. و او آرام خموشی می‌گزیند. و تو می‌پنداری که نمی‌بیند. پس دوباره و دوباره ناراستی می‌ورزی. و او باز چیزی نمی‌گوید و تنها نگاه می‌کند. آرام آرام از دل پاک او بیرون می‌روی و از نگاه پرمهرش به‌دور می‌افتی. پس از چندی بیدار می‌شوی و می‌یابی که از بستان مهرش به بیابان قهرش در افتاده‌ای. پس زبان به ناروا می‌گشایی و می‌گویی: چرا زودتر بیدارم نکردی؟ چرا مرا از خود راندی؟ و... اما او بازهم خاموش، نگاهت می‌کند و تو در پندار خویش باز او را متهم می‌کنی که: شیوه مهرورزی بجا نیاوردی؟ اما او تنها نگاهت می‌کند. گاهی سکوت، شیرین‌ترین پاسخ، به تلخ‌ترین گفتار است. آن‌روز شاید به‌یاد آوری که «مکر» الهی نیز برپایه درستی و راستی است. و این تو هستی که با زشتی رفتارت، مکر خدا را رقم می‌زنی. دل عزیزم! گویا این پایان نامه‌هایی است که برایت می‌نویسم. دل عزیزم! هر پایانی، آغاز جریانی دوباره است. اکنون از تو نیز بی‌نیازم. با نخستین خواهانت برو که این بی‌دل، خاکستر دل را نیز به فنا خواهد سپرد. @sooyesama