مسیر خدا يك خورده صبورى مىخواهد. بعد از مدتی صبوری خداوند متعال شروع به جواب دادن مىكند.
ولى برای هر مؤمنى، در مسير زندگى كه دارد مىرود فصلهايى بر او سخت مىگذرد كه صبرش هم سخت است ولى اصلاً نمره معدل ايمان را همين جا ها مىدهند.
همين جايى كه ديگر انسان نمىتواند و حس مىكند خسته شده است. معدل ايمان همين جاست که مشخص میشود.
#استاد_جعفر_ناصری
#صبر
#مشکلات_راه
@sooyesama
بسم الله الرحمن الرحیم
وظیفه مجتهد استنباط
اصول عملیه از منابع چهارگانه است. او بر اساس آیات، روایات، عقل و اجماع، با ضوابط ویژهای، وظیفه مکلف را در حیطه عبادات و معاملات تبیین مینماید.
توان استنباط، ملکهای علمی است که مجتهد برای کسب آن، سالیان درازی به تحصیل، تدریس و پژوهش میپردازد.
باید توجه داشت که آنچه مجتهد استنباط مینماید اصول و قواعد کلی است که شناسایی مصادیق آن بعهده مکلفین خواهد بود؛ برای نمونه مجتهد میگوید: «نماز مسافر شکسته است» و «مسافر کسی است که چهار و نیم فرسخ مسیر را طی نماید».
اما سفر خاصی که شخصی به نام «رضا»، در زمان و مکان خاصی طی کرده است، تحت چه عنوانی خواهد بود؟ آیا سفر شرعی است که نماز شکسته باشد؟ یا خیر؟ بیان چنین مصادیقی وظیفه مجتهد نیست.
البته ممکن است مجتهد با مشورت اهل فن (مهندسان و...) در برخی موارد ورود نموده و تعیین مصداق نماید. اما این ورود بر اساس مشاوره اهل فن است. و ربطی به جنبه اجتهاد و مرجعیت دینی مجتهد ندارد. چنین ورودهای مصداقی لازم الاجراء نیست و تنها جنبه ارشادی و پیشنهادی دارد.
همچنین اساتید سلوک نیز بر اساس موازین خاص خود، معارف و دستورات ویژهای برای شاگردان خویش ارائه میدهند.
این قواعد سلوکی و اخلاقی متخذ از کتاب و سنت است و بر پایه احاطه و اشراف روحی استاد از حال و مقام شاگرد صادر میشود. در نتیجه لازم الاجراست.
حیطه این لزوم، مسائل اخلاقی و سلوکی است. و در موارد دیگر جنبه ارشادی و پیشنهادی دارد؛ برای نمونه علاقه استاد به نحوه خاصی از پوشش، و رنگ خاصی از لباس، برای شاگرد الزام آور نیست.
البته رابطه قلبی استاد و شاگرد، معمولا چنین تبعیتی را در پی دارد. بهویژه در افرادی که بنیه علمی مناسبی تدارک ندیدهاند و توان تفکیک مسائل سلوکی و شخصی را ندارند، این تبعیت حالت افراطی پیدا میکند.
بیان قواعد عام اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... توسط استاد، از آنجا که با رویکرد اخلاقی و سلوکی شاگرد مرتبط است، لازم الاجراست. اما ورود مصداقی استاد در اینگونه مسائل ارشادی و پیشنهادی است؛ زیرا تعیین مصادیق بر پایه مشاورهها و اخبار حاصله صورت میگیرد. که احتمال خطا دارد. در اینجا درد دلهای بسیاری است، که جز پروردگار، محرم آن نیست.
چنان نیست که استاد عارف، در مطلق امور بر اساس مکاشفات صادق خویش عمل نماید. بلکه برعکس، عارف کامل از ویژگی کشف، تنها در حد ضرورت بهره میگیرد. و در شئون مختلف زندگی، مانند دیگر مردم، بر اساس اخبار موجود و مشاوره اهل فن، عمل مینماید. این لازمه ادب عبودی اوست که ویژگی کشف را مایه امتیاز خود از مخلوقات، نگرداند.
بله در مورد پیامبران ص، توفیق الهی، در مطلق امور، نگاهدار آنهاست. چراکه اسوه عمومی خلایقاند. عقل و نقل چنین عصمتی را برای پیامبران ص ضروری میداند.
اما درباره دیگر عارفان دلیل عقلی و نقلی بر عصمت مطلقه آنها نیست. حتی اگر در مقام عمل به چنین عصمتی دست یافته باشند، اما دلیلی بر کشف و اثبات آن در دست نیست.
بسیار دیده شده که شاگرد، تنها از سر احساس، و با منشأیت قوه خیال، به تبعیت مطلق از استاد اقدام میکند. در حالیکه دلیل عقلی و بنیه قلبی چنین تبعیتی را ندارد. و پس از مدتی که کار بالا میگیرد، این دلدادگی به دشمنی و طرد تبدیل میشود.
بهتر آن است که انسان به اندازه توان عقلی و کشش قلبی خویش، به تبعیت تن دهد. و باری که توانش را ندارد، برای نمایش به خلق، بر خویش تحمیل ننماید.
#ر_س
#استاد
#سلوک
#تبعیت
@sooyesama
... مكتب فلسفى صدرالمتالهين همچون شخصيت و زندگى خود او، مجموعهٔ در هم تنيده و به وحدت رسيدهٔ چند عنصر گرانبها است. در فلسفهٔ او از فاخرترين عناصر معرفت يعنى عقل منطقى، شهود عرفانى و وحی قرآنى، در كنار هم بهره گرفته شده
در تركيب شخصيت او تحقيق و تأمل برهانى، و ذوق و مكاشفه عرفانى، و تعبد و تدين و زهد و انس با كتاب و سنت، همه با هم دخيل گشته، و در عمر علمى پنجاه ساله او رحلههاى تحصيلى به مراكز علمى روزگار، با مهاجرت به كهك قم براى عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پياده احرامى حج شدن، همراه گرديده است...
هيچ فرهنگ و تمدنى بدون چنين پايه مستحكم و قابل قبولى نمىتواند بشريت را به فلاح و استقامت و طمأنينه روحى برساند و زندگى او را از هدفى متعالى برخوردار سازد...
به گمان ما فلسفه اسلامى بويژه در اسلوب و محتواى حكمت صدرايى، جاى خالى خويش را در انديشه انسان اين روزگار مىجويد و سرانجام آن را خواهد يافت و در آن پابرجا خواهد گشت...
#آیتالله_خامنهای
(مقام معظم رهبری؛ ۱۳۷۸/۰۳/۰۱)
#مقام_صدرالمتالهین
@sooyesama
مرحوم میرزا جواد آقا در «المراقبات» میفرماید: مهمترین مراقبت ماه رجب، توجه و تذکر ملک داعی است.
وقتیکه طفل به سن تحصیل رسید، باید مرتب به او تلقین کرد که شما یک استعداد علمی داری که باید با تحصیل، تغذیه شود؛ زیرا طفل مایل به بازی است و کنده شدن از بازیگری برای او دشوار است.
انسانها طفل راه خدا هستند. باید مرتب یادآوری کنند که یک استعداد الهی دارند و باید آنرا پرورش دهند. وگرنه بازیهای دنیا انسان را سرگرم میکند.
ملک داعی همان بنیهٔ الهی است، که آدمی را به ملکوت اعلی دعوت مینماید. باید به این شأن از وجود خویش توجه مداوم داشته باشیم. تا ندای آنرا ادراک کنیم.
طبق برخی روایات، ملک داعی که در ماه رجب، تنها شبها رخ مینماید. در ماه رمضان صبح و شام، در حال دعوت آدم به ملکوت عالم است.
سبب این أمر، روزهٔ روز و عبادات شب است که آدم را در أمر الهی شناور مینماید.
#استاد_محمود_امامی
(با تصرف و تلخیص)
#ملک_داعی
#ماه_رمضان
@sooyesama
آن نیکبختى که در ورطه من کیستم افتاد به دنبال درمان دردش مىرود و به نگهداشتن برنامه و یافتن استاد و دل به دست آوردن چاره خود مىکند.
و چنین کس را با شب انس سرشار است که صاحبدل است و طالب دیدار.
#علامه_حسنزاده
(رساله نور علی نور)
#معرفت_نفس
@sooyesama
اگر دل که عرش رحمن است به سوى آسمان حقیقت دهن باز کند و خواهان شروق نور حق شود البته خداوند فیاض دهن باز را بى روزى نمىگذارد.
بلکه روزى قلب که آب حیات علم است همواره از آسمان حقیقت فرو مى ریزد و حقیقة الحقائق فیاض على الاطلاق است.
کوتاهى و قصور از این سو است نه از آن سو. غرض اینکه ما نمىگیریم نه اینکه او نمى دهد.
#علامه_حسنزاده
(نامهها و برنامهها)
#دل
#اشراق_نور
@sooyesama