6_144232837855192129.mp3
6.8M
من از کجا شروع کنم هرچی بگم اضافیه
بگید برا هر گرهی خانم رقیه کافیه
به خود خدا گرفتم به خدا مریض بودم شفا گرفتم
به امام رضا گرفتم من از این سه ساله کربلا گرفتم
#کربلایی_امیر_برومند
📲 @southosein
ای رفیقی که همه زحمت ما گردن توست
ما محال است که دست از سر تو برداریم
#دلها_بسوی_حسین
#صبحتون_حسینی
📲 @southosein
6_144232837852246468.mp3
3.04M
به جون میخرم همه سختیا رو فقط واسه تو
میخوام این شبا رو فقط واسه تو
خدا آفریده ما ها رو فقط واسه تو
#کربلایی_حسن_عطایی
📲 @southosein
6_144232837855194111.mp3
4.58M
کوثر یعنی رقیه محشر یعنی رقیه
دنیای نا تموم نوکر یعنی رقیه
اشبهة الناس به مادره رقیه
یاور علیا مخدره رقیه
دین و دنیامه یار فردامه
به خدا رزق همه کرببلاهامه
اونی که فکر شب و روزامه
یه نماز تو حرمش آخر رویامه
یا رقیه مدد یا رقیه ...
#کربلایی_وحید_شکری
📲 @southosein
هدایت شده از سفیران زینب علیهاسلام
♨️اطلاعیه اقامه عزا ویژه بانوان
#دهه_اول_ماه_صفر
از سه شنبه ۱۶ مرداد ماه
تا پایان #دهه_اول *بجزجمعه*
زمان: ۳:۱۵ الی ۶ عصر
عالمه بزرگوار سرکار خانم بروجردی
مرثیه خوانی سرکار خانم مداحی
◾️آدرس: تهران پاسداران،خيابان كلاهدوز (دولت سابق)، بلوار كاوه، خيابان شهيد اخلاقی شرقی، خيابان بهرام، خیابان محبوبه دانش پلاك ١٢
6_144232837855194659.mp3
4.33M
دنیا دنیا دنیای من رقیه ساداته
دیروز و امروز و فردای من رقیه ساداته
آبروی دل رسوای من رقیه ساداته
نائبه الزینب، عزیزه الزهرا، رقیه جان سلام الله علیها
#کربلایی_وحید_شکری
📲 @southosein
#امام_حسن_مجتبی_شهادت
نشستم گوشهای از سفرهی همواره رنگینت
چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت
به عابرها تعارف میکنی دار و ندارت را
تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت
کرم یک ذره از سرشار، سرشارِ صفت هایت
حسن یک دانه از بسیار، بسیارِ عناوینت
دهان وا میکند عالم به تشویق حسین اما
دهانِ رحمة للعالمین واشد به تحسینت
تو دینِ تازهای آوردهای از دیدِ این مردم
که با یک گل کنیزی میشود آزاد در دینت
معز المؤمنین خواندن، مذل المؤمنین گفتن
اگر کردند تحسینت، اگر کردند نفرینت_
برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون!
که میچینند مضمون، آسمانها از مضامینت
بگو تا تیغ برداریم اگر جنگ است آهنگت
بگو تا تیغ بگذاریم اگر صلح است آیینت
خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود
علی حیران تیغ نهروانت، تیغ صفینت
بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند
محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت
تورا پایین کشیدند از سر منبر که میگفتند:
چرا پیغمبر از دوشش نمیآورد پایینت
درون خانه هم مَحرم نمیبینی تحمل کن
که میخواهند، ای تنهاترین تنهاتر از اینت
تو غمهای بزرگی در میان کوچهها دیدی
که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت
از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی
از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت
سر راهت میآمد آنکه نامش را نخواهم برد
برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت
برای جاریِ اشکت سراغ چاره میگردی
که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت
به تابوتِ تو حتی زهر خود را کینه خواهد ریخت
چه میشد مثل مادر نیمهی شب بود تدفینت
صدایت میزند اینک یتیمت از دل خیمه
که اورا راهی میدان کنی با دست آمینت
هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر
در آغوش برادر دست و پا زد جانِ شیرینت
کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟
نمک نشناس آن دستی که روزی بوده مسکینت
دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفرهی همواره رنگینت
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📲 @southosein