eitaa logo
ذاکرین الحسین (نوحه.روضه.مولودی/متن)
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
23 فایل
☫ ﷽ ☫ ارتباط با ما 🔄 @Adminsafiranzynab سروش پلاس🛜 @southosein ایتا📳 @safiranzynab اینستاگرام🛜🎦 https://instagram.com/safiranzynab313?igshid=MzMyNGUyNmU2YQ== بانك صوتي مداحان⏸️ @southosein
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️✋ آتش عشق تو برداً وسـلاما نشده صبح‌بی‌اذن توخورشیدجهان پانشده پسرفاطمه‌سوگند که‌جز پیش شما تاکنون قامت‌من‌پیش کسی تا نشده ❤️ 📲 @southosein
6_144227340237172546.mp3
3.95M
عجیبه این که یه مردی که غرق خون روی خاکه وقتی تو آتیش و دوده تو اون نفس های آخر دعا کنه برا نوکر ببین حسین کی بوده 📲 @southosein
6_144226240726842759.mp3
3.81M
🏴 🎤•| |• آنقدر داغ بود از تب که آب اگر بود بر لبش می‌سوخت احتیاجی نبود برآتش خیمه هم داشت از تبش می‌سوخت درد را چاره‌ای اگر بکند چه کند با غم پریشانیش نیست آبی که دستمال خیس بگذارند روی پیشانیش خویش را می‌خورد ندارد جان قوتی نیست جز تقلّا حیف یک به یک می‌روند یارانش چاره ای نیست جز تماشا حیف بارها شد به دست بی‌جانش پرده‌ی خیمه را به بالا زد شاهد مقتل همه هر بار به سر خویش دست خود را زد دید از خیمه روی یک نقطه لشکری را که بی هوا می‌ریخت دید در بین راه تا به حرم چقدر اکبر از عَبا می‌ریخت بین بستر نشست در خیمه زد به سر با دو دست در خیمه تا صدای برادرش آمد کمر او شکست در خیمه باز هم پرده را کناری زد قاسمش بود و سنگ باران بود یک یتیم و هزارها می‌دید لحظه‌ی پایکوبی سواران بود ناله‌ی دختران به او فهماند دست‌هایی میان راه افتاد دید از خیمه خواهرش غش کرد مادری بین خیمه گاه افتاد پرده را زد کنار و گفت ای وای حرمله آمده گلو بزند او خجالت کشید وقتی دید پدرش رفته است رو بزند بی برادر شدن چه حسّی داشت کمرش را دو مرتبه خم کرد تشنه‌ای بود یک سپاهی که هرچه آورده بود درهم کرد چند باری فقط برای وداع پدرش بوسه‌اش زد و برگشت دید در قتلگاه، خولی را سمت گودال آمد و برگشت اوگرفت از عصا که برخیزد تا پدر تکیه داد بر نیزه او زمین خورد تا حسین افتاد داد می‌زد به جای سر نیزه گرد و خاکی بلند شد فهمید آخرش شمر با سَنان آمد غم ناموس دارد او یعنی عمّه‌اش هم نفس زنان آمد عمه فریاد می‌زند که نزن چکمه بردار، احترامش کن 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این همه انگشتها بالا ز چیست؟! روز روشن وقت استهلال نیست روز روشن روی نی وقت زوال کس ندیده خون بریزد از هلال ای تو خود قرآن و زینب آیه ات ای من و مهمل خجل از سایه ات با سرت شمع دلم گردیده ای سایه بان مهملم گردیده ای تو به چشم من بده از نیزه نور من گلوی پاره می بوسم ز دور من نه آن هستم که از پای اوفتم هر چه آمد پیش در هم کوفتم صبر در موج بلا رام من است بحر غم در قلب آرام من است من به مقتل خصم را دادم شکست من گرفتم پیکرت را روی دست من کتک خوردم کنار پیکرت تا کنم دفع خطر از دخترت این من این داغ تو این ظلم عدو گر سخن با من نمی گویی مگو ای مسیح فاطمه اعجاز کن با یتیم خود سخن آغاز کن 📲 @southosein
📸 چیزی نیست کفش‌های باباشه 😭😭😭😭😭😭😭😭
6_144227340237191173.mp3
4.47M
نمیدونم از کجا چه جوری شد دلمو به پرچمت گره زدم نمیدونم که کدوم شب گریه هام به دلت نشست به چشمت اومدم 📲 @southosein
6_144227340240140579.mp3
4.34M
یه جوری آرومم کن آقا منم دل دارم میدونی که با دوریت همیشه مشکل دارم هرکی برا خودش تو دنیا آرزوهایی داره نوکر از اربابش جدا باشه چه معنایی داره مگه دل تنگم آقا به جز حرم جایی داره 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش در دروازه ی ساعت زمان می ایستاد نیزه ها می رفت اما کاروان می ایستاد کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می تپید قلب دنیا می گرفت وناگهان می ایستاد کوفیان دیدند،وقتی لب به گفتن می گشود ناگهان زنگ شتر ها از تکان می ایستاد کائنات انگار تحت امر زینب می شدند آن چنان که گفته اند:«آب روان می ایستاد» او که با صبر وغرور وهمت زهرایی اش باحجابش روبروی دشمنان می ایستاد زینبی که خطبه ها را حیدری می خواند وبعد روی حرفش چون علی تا پای جان می ایستاد با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت هم چنان می ایستاد و هم چنان می ایستاد روضه ی گودال را اصلا نخوانم بهتر است شمر در خون می نشست اما سنان می ایستاد آفتاب داغ می تابید بر تن ها،ولی قاتل خورشید زیر سایبان می ایستاد بیت آخر سهم خولی می شد و با خواندش بر زمین میخورد وقتی روضه خوان می ایستاد 📲 @southosein
6_144232837801480022.mp3
3.04M
ترانه آرامش قد خدا میخواهمش بهشت اگه آدم بود حسین میشد نامش کی یا حسین گفته برات گریه نکرده اونکه برات زنونه گریه کنه مرده 📲 @southosein
نوکر برای آنکه دلَش را جَــلا کند یا آنکه فکر سینہ‌ ی پُرمبتــلا کند باید بلافاصلہ بعدِ بیدار باش صبــــح با یک سلام روبه سوی کربلا کند 📲 @southosein
6_144232837801488197.mp3
3.79M
روضه رفتن ما که از سر عادت نیست ما به این خونه یه عمریه ارادت داریم نفس المهموم لظلمنا تسبیح واسه روضه حسین کلی روایت داریم 📲 @southosein
6_144232837801488921.mp3
2.2M
پرچمت عوض شد و زندگیمو عوض کرد اباعبدالله اباعبدالله سینه زنی مسیر بندگیمو عوض کرد اباعبدالله اباعبدالله 📲 @southosein
خمیده ارتفاع کوهساری وزیده باد سرد سوگواری شکسته قامت پر بار طوبی رسیده موسم پر برگ و باری گرفته مرگ چشم حیدری را نشسته خاک روی ذوالفقاری به روی عرش روی اسم اعظم به زیر فرش جسم ذات باری زمین و آسمان صورت به صورت عرق ریزان ز فرط شرمساری به روی شانه زخم تازیانه به دل از عشق امّا زخم کاری درون مشک ها از اشک لبریز کویر سینه ها بی آبیاری نشان هر قدم در این حکایت ضریح کوچکی در هوشیاری تمام نیزه ها رحلند این جا میان این همه یک نیزه قاری به روی نیزه شد وحی مکرر مگر جبریل هم این جاست؟ آری تلاوت می کند چه؟ سوره ی کهف برای مردم بی بند و باری وضو باید بگیرم گر چه این جا به غیر از گریه نبوَد آب جاری کسی از چشم خشک خویش پرسید ببین لب تشنه هستم، آب داری؟ نشسته روبروی هم در این بین دلِ خون من و ابر بهاری 📲 @southosein
6_144226240723321030.mp3
13.35M
🏴 🎤•| |• هر قدر محتاج اینجا با خجالت میرسد پا به پایِ این خجالت ها به عزت میرسد کاسه ها و کوزه ها را بشکن اصلا بر سرم دل همین که خرد شد بارانِ رحمت میرسد گریه ام را دوست داری ، گریه بهتر می کنم اشک کاری میکند آدم به جنت میرسد جای دعوا کردنم قدری در آغوشم بگیر میرسد بنده به هر جا از محبت میرسد دستِ من در رشتۀ چادر نماز مادر است *خدا میدونه چقدر بی بی برا ما دعا کرده ما به امشب برسیم .. بگیم حسین .. راستی بی بی جان الان خودت کجایی ؟.. حتماً حتما کربلایی ... نمیدونم ؛ اما میایی یه سری به ما بزن .. ما شنیدیم هر جایی روضۀ حسین باشه اول گریه کنش مادرش فاطمه ست .. ماردش هی به سینه اش میزنه .. بُنَیّ قَتَلوکَ وَ مِن الماء منعوکَ  دستِ من در رشتۀ چادر نماز مادر است فاطمه راضی که باشد برگ دعوت میرسد هر زمان از چشمت افتادم حسین آمد کمک بس که این اربابِ ما خیرش به رعیت میرسد 📲 @southosein
چون پیش چشمشان سر شه بر سنان گذشت در حیرتم که بر سر زینب چسان گذشت تا بوسدش گلو نرسیدش به نیزه دست آوخ که نیزه نیز بر او سرگران گذشت بر ناقه برهنه نشاندند عترتش شاهی که یک سواره ز نُه آسمان گذشت چون دید بانوی اسرا کز برابرش سرهای سروران زمین و زمان گذشت زد فرق خود به چوبه محمل چنان کز او خون شد روان و ناله اش از فرقدان گذشت چون راه کهکشان شده راه از نظاره گر فریاد بانوان شه از کهکشان گذشت زینب چو دید خیل تماشاییان به راه کرد آستین حجاب و خجل ز آن میان گذشت بردندشان به بارگه زاده زیاد گفتن نیاورم که چنین و چنان گذشت بر زانوی پلید، سر شه نهاد و گفت سبط رسول بهر خلافت ز جان گذشت یک قطره خون به زانویش از حلق شه چکید سوراخ کرد جامه و از استخوان گذشت ناسور شد جراحت و از بوی ناخوشش خلقی نفور تا به عذاب از جهان گذشت القصه، خواب و خور به اسیران حرام کرد با قیدشان روانه سوی شهر شام کرد 📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144231738292968040.mp3
4.4M
داره می‌رسه هنوزم صدای امام غریبم تو راه نباید بمونم که اهل سپاه حبییم شاید تو سپاه مولا بشه شهادت نصیبم جان حسینه، ایمان حسینه برام معنی عهد و پیمان حسینه برای من آیات قرآن حسینه قرآن حسینه کربلا رفتن اول کاره کیه که از زمین پرچمو برداره؟ کیه که واسهٔ آقاش علمداره؟ بهترین یاره حسین مولا حسین مولا باید توی دنیا باشم صدای امام زمانم تا سنگ تموم بذارم برای امام زمانم آخر یه روزی می‌شم من فدای امام زمانم این زمانه، داره نشانه میاد مردی که واسه عالم امانه امید ستم‌دیده‌های جهانه صاحب‌زمانه می‌رسه مردی که توی راهه اجابت دعا و ندبه و آهه امید این جهان بقیةاللّهه حضرت ماهه اباصالح اباصالح داره می‌پیچه تو عالم طنین حکایت مظلوم آروم نباید بشینیم تو روزای غربت مظلوم باید همه هم‌صدا شیم برای حمایت مظلوم با صلابت، غرق رشادت می‌مونیم کنار فلسطین با غیرت می‌مونیم تا صبح نجاتش با عزت غرق رشادت می‌رسه فصل خوب این دنیا می‌شه رها یه روزی مسجدالاقصی می‌شه نماز عید مسلمین برپا میاد اون روزا اباصالح اباصالح 📲 @southosein
اینان كه سنگ سوی تو پرتاب می كنند بی حرمتی به آینه را باب می كنند در قتلگاه، آن جگر تشنه ی تو را با مشك های آب خنك، آب می كنند لب های خشك نیزه ی خود را حرامیان از خون سرخ توست كه سیراب می كنند عكس سر بریده ی عباس را به نی در چشم های اهل حرم قاب می كنند با نوحه ی رباب و تكان دادن سنان شش ماهه ی تو را سر نی خواب می كنند این آسمان شب زده را ای هلال عشق هفده ستاره گرد تو جذاب می كنند هفده ستاره معتكف چشم هایتان سجده به سمت قبله ی مهتاب می كنند هفده ستاره با كلماتی ز جنس اشك تفسیر سرخ سوره ی احزاب می كنند 📲 @southosein