eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
164 عکس
58 ویدیو
103 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
. 5⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة؛ فَادْخُلي في عِبادي؛ وَ ادْخُلي جَنَّتي» 💠تدبری در این چند آیه سوره فجر از امام خمینی ره ... آنی که اطمینان می‌آورد و نفس را از آن تزلزلی که دارد و خواهشی که دارد بیرون می‌آورد «ذکر الله» است. نه ذکر الله به اینکه با لفظ، ما «لا إله إلّا الله» بگوییم. [بلکه] ذکر اللهی که در قلب واقع می‌شود، یاد خدا، توجه به او: ألا بذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. و بعد در آیات دیگر می‌فرماید که یَا أیَّتُهَا النَّفْسُ المُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‌ إِلی‌ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادی وَادْخُلِی جَنَّتِی. 🔹اگر انسان بخواهد خصوصیات این آیات شریفه را بگوید طولانی است. من یک اشاره به آن بکنم. و آن اینکه 🔸آن «نَفْس مطمئنّه»؛ یعنی آن نفسی که دیگر هیچ خواهشی ندارد. این‌طور نیست که حالا نخست وزیر شده می‌گوید این کم است، باید رئیس جمهور بشوم؛ رئیس جمهور شده است می‌گوید این کم است، من باید رئیس جمهور کشورهای اسلامی باشم. به اینجا رسید می‌گوید این کم است. به هر جا برسد کم‌ است. تمام عالم را اگر یک لقمه کنند و به دست او بدهند، وقتی فکر می‌کند می‌بیند نقیصه دارد؛ خواهشش غیر این است. آن وقت مطمئن می‌شود که به کمال مطلق برسد. کمال مطلق آن وقتی است که او باشد؛ غیر او نباشد در کار. توجه به ریاست، توجه به سلطنت، توجه به عالم ماده، توجه به عالم‌های دیگر به غیب، به شهادت، هیچ نباشد. یاد منحصر شده باشد به یاد خدا. آنجا نفس «مطمئن» می‌شود. آن وقت است که مورد این خطاب واقع می‌شود که یا أَیَّتُها النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ! ای نفسی که به آنجا رسیدی که مطمئن شدی؛ از لغزش بیرون رفتی و توجه نداری به جای دیگر. 🔸یا أَیَّتُها النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‌ إلی‌ رَبِّکِ حالا دیگر هیچ چیز دیگر برای تو نمی‌شود. تو برگرد به سوی خدای «خودت»: «رَبِّکِ». ربِّ نفس مطمئنّه. فَادْخُلی‌ فی‌ عِبادی،‌ نه عبادالله، عباد صالحین نه. «عبادی». با این ریزه کاری. 🔸وقتی که واقع شدی در عباد، آن وقت وَادْخُلی‌ جَنَّتی‌ نه الجنَّه. آن جنت مال دیگران است. آن جنت با همه عرض و طولش مال «عباد صالح» است، «عبادی» نیست. مالِ «عبادی» آنچه دیگر هیچ نیست جز عبادت، آن هم عبادت «هو». 🔸وقتی آنجا رسیدی، «ادخلی جنّتی». جنّتِ لقاء، جنّت ذات؛ نه جنت دیگران. جنّت شما که ان شاء الله همه وارد بشوید در آن جنت، با این جنت فرق دارد. آن جنتِ «عباد صالح»، «عبادالله الصالحین» است. اما این جنتی است که انتساب به هیچ جا ندارد، الّا به «هو». آن وقت «نفس مطمئنّه» وارد شده است در یک منبع نور و در یک کمال مطلق، و رسیده است به آن چیزی که عاشق او بود. به هیچ چیزی عشق ندارد؟ خیال می‌کند! قدرتهای بزرگ خیال می‌کنند که قدرت رسیدن به زمین و هرچه در اینجاست کافیشان است. دلیل اینکه کافی نیست [این است که‌] می‌بینید که در فطرت همه هست که یک قدرتی من داشته باشم که هیچ محدود به حدی نباشد. اگر به آن بگویند که خوب، حالا همه قدرتِ مُلْک و ملکوت را داری، لکن یک قدرت دیگری هم هست، می‌خواهی یا نمی‌خواهی، جواب مثبت است! [اگر] بگوید همه قدرتهایی که در عالم هست، عالم مُلْک و ملکوت و جبروت، هرچه که هست، به تو دادم و تو فرمانفرمای عالم مُلْک و ملکوت شدی، لکن یک چیز دیگری هست بالاتر از این، می‌خواهی یا آن را دیگر نمی‌خواهی؟ می‌گوید می‌خواهم. فطرت‌ انسانی می‌گوید می‌خواهم. هیچ کس از شما نیست که وقتی عرضه به او داشتند، بگوید من نمی‌خواهم... 🔸شما قانعید که یک اداره دیگری را دستتان بدهند، چون حالا نمی‌دانید. اما اگر هر یک از شما را به جای رئیس جمهور امریکا بگذارند، یا شوروی بگذارند، همان آشوبی که زیادتر الآن در دل آنها هست و در دل شما شعله‌اش کمتر است همان آشوب در قلب شما زیادتر می‌شود. و اگر همه دنیا را به شما بدهند، آشوب زیادتر خواهد شد؛ تزلزل زیاد می‌شود. آنکه انسان را از تزلزل بیرون می‌آورد ذکر خداست. با یاد خداست که تزلزلها ریخته می‌شوند؛ اطمینان پیدا می‌شود. وقتی اطمینان پیدا شد و ذکر خدا و یاد خدا شد، وقتی است که مخاطب می‌شود به این خطاب: یا أیَّتُها النَّفْسُ المُطْمَئِنَّةُ. )در روایتی است که خطاب به حضرت سیدالشهداست.( آن وقت است که به شما می‌گویند که فادخلی فی عِبادی. نه فی عبادالله؛ نه فی عباد دیگر. «فی عِبادی‌». یک عنایت خصوصی است مال خودم. این بشر مالِ خودش است. وقتی این‌طور شد، جنّتش هم فرق دارد با جنّتهای دیگر. شما خیال نکنید که بهشت شماها و ماها مثل بهشت رسول الله است. خیر، آن وضع دیگری است، «جنّتی» است. «الجنّه» مال همه [است‌] ان شاء الله؛ لکن وقتی به آنجا رسید، «جنّتی» است دیگر. دیگر دل به جای دیگر نمی‌رسد. @Yekaye 👇ادامه سخنان امام خمینی 👇
هدایت شده از یک آیه در روز
👇ادامه سخنان امام خمینی 👇 🔸پس دنبال چه می‌گردید شماها که با قلمتان، با زبانتان، کوشش می‌کنید که مثلاً یک چیزی دستتان بیاید. شما خیال می‌کنید که دست می‌شود. مطلب دستتان که آمد، دیگر مطمئن می‌شوید، نه! وقتی دستتان آمد، زیادتر متزلزل می‌شوید، نگرانیها بیشتر می‌شود. برای آن درویشی که یک گوشه‌ای نشسته و فرض کنید یک لقمه نانی پیدا می‌کند، تشویش خاطر کمتر است از رئیس جمهور امریکا. او تشویش خاطرش زیادتر است؛ ناآسوده‌تر است؛ متزلزلتر است؛ نگرانتر است. کاری بکنید نگرانیها رفع بشود، نه زیاد کنید نگرانیها را. هرچه بروید جلو، نگرانیها زیاد می‌شود. 🔸کاری بکنید که این پرده‌هایی که بین شما و بین خدای تبارک و تعالی است اینها کنار زده بشود. پرده بزرگ، خودتان هستید. انسان خودش حجاب است. تو خود حجاب خودی. فکر بکنید بخواهید اطمینان قلبی پیدا کنید. بخواهید آسایش داشته باشید؛ نه تزلزل و نگرانی. انسان در همین دنیا هم این نگرانیها در جهنم انسان را نگه می‌دارد. این نگرانیهایی که برای انسان است یک بابی از جهنم است. کوشش کنید این نگرانیها رفع بشود. رفع شدن نگرانیها به این نیست که یک پُست اگر دارید دو تا داشته باشید. نه، اضافه نگرانی است. کاری بکنید که این وحشتِ نَفْسی که در انسان هست، این نگرانی و این چیزهایی که دنبال این خودخواهیهاست، اینها رفع بشود. خودتان را از بین بردارید. خودتان حجابید. اگر خودتان را از بین برداشتید، تمام نگرانیها تمام خواهد شد... 📚صحیفه امام خمینی، ج۱۴، ص206-208 🔖http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=14&tid=56 @Yekaye
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی رحلت فقیه پارسا و عالِم ربانی آیت الله حاج شیخ محمد مؤمن را تسلیت گفتند. 📝 متن پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است: ◾ بسم الله الرحمن الرحیم انالله و اناالیه راجعون ◾ با تأسف فراوان خبر رحلت عالِم ربانی و فقیه پارسا و پرهیزگار آیة الله آقای حاج شیخ محمد مؤمن قمی اعلی‌الله مقامه را دریافت کردم. این ضایعه‌ئی برای حوزه‌ی علمیه است. ◾ مقام علمی و پرورش شاگردان برجسته در کنار تقوا و اخلاص این عالم بزرگوار، و نیز وفاداری و تعهد انقلابی و اجتماعی، شخصیت جامعی از ایشان ساخته بود. سابقه‌ی مبارزاتی ایشان به پیش از انقلاب برمیگردد و خدمات انقلابی ایشان در تمام دوران چهل ساله مستمراً ادامه داشته است و در دوره‌های متعدد و متوالی یکی از ارکان مهمّ شورای محترم نگهبان بوده‌اند. اینجانب درگذشت ایشان را به خاندان گرامی و فرزندان مکرّم و دیگر بازماندگان و نیز به حضرات علمای اعلام حوزه‌ی مقدس قم و بخصوص شاگردان و دوستان ایشان و به عموم مردم عزیز شهر قم تسلیت عرض میکنم و مغفرت و رحمت الهی و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم. سید علی خامنه‌ای ۳ اسفند ۱۳۹۷ 💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از یک آیه در روز
بسم الله الرحمن الرحیم ✅از مهر تا آذر سال 1397 به مناسبت ای که در آن واقع شده‌ایم به سراغ آیاتی از سوره رفتیم؛ و با توجه به موضوعی که پیش آمد، از جلسه 850 آیات دیگری مطرح شد؛ و ان شاء الله از امروز آیات مذکور را ادامه می‌دهیم. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
💐 میلاد فرخنده عطیه ویژه خداوند به پیامبر خویش، تنها کفو و همتای امیرالمومنین ع، مادر امامت، سرور زنان عالم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر تمامی دوستداران اهل بیت ع مبارک باد 🌹 ☀️1) از امام صادق ع روایت شده است: هنگامی که رسول الله ص برتری امیرالمومنین ع را آشکار کرد منافقان با هم علیه وی نجوی کردند و از ترس رسول الله ص این را مخفی نگه داشتند تا زمانی که بزرگان قریش از حضرت فاطمه س خواستگاری کردند و برای ازدواج با وی حاضر شدند پولها خرج کنند، ولی رسول الله ص وی را به همسری کسی درنیاورد تا اینکه حضرت علی ع از او خواستگاری کرد و رسول الله ص فرمود: یا علی! تو خواستگاری نکردی مگر اینکه خداوند او را در آسمان به همسری تو درآورد چرا که خداوند این را در مورد تو و دخترم فاطمه به من وعده داده بود ... اما منافقان و حسودان شروع کردند به طعنه زدن، به طوری که خبر این طعنه‌ها به حضرت فاطمه س برسد، به اینکه افراد پولداری به خواستگاریت آمدند ولی پیامبر تو را به ازدواج مردی فقیر درآورد که دستش چنان از دنیا خالی است کل مهریه‌ات را از فروش زره‌اش تامین کرده و ... وقتی این سخنان طعنه‌آمیز در شهر پر شد و به گوش پیامبر رسید، فرمودند: به من خبر رسیده که جماعتی از شما می‌گویند که من فاطمه را به همسری فقیرترینِ قریش درآورده‌ام؛ در حالی که بسیاری از مردم می‌دانند که خداوند متعال به جبرئیل دستور داد که گنجینه‌های زمین و گنجها و کوهها و دریاها و رودهایش را بر من عرضه کند؛ پس - در حالی که برادرم علی ع هم می‌دید آنچه می دیدم و شاهد بود به آنچه شاهدش بودم- به جبرئیل گفتم، دوست من! گفت بله. گفتم: آنچه از مُلک زوال‌ناپذیر و تغییرناپذیر آخرت - که سرای قرار است - نزد خداست، برایم دوست‌داشتنی‌تر است از این دنیای فانی؛ آنگاه انتظار دارید حال و روز من و فاطمه و علی چگونه باشد؟ خداوند بین من و منافقان امتم داوری خواهد کرد! پس خداوند عز و جل نازل فرمود: «به‌درستی که کفرورزیدند* سخن کسانی را که گفتند «همانا خداوند فقیر است و ما اغنیاییم» تا آخر داستان. 📚الهداية الكبرى، ص112-116 ✳️* متن آیه «لقد سمع الله قول الذین: بدرستی که خداوند شنید سخن کسانی را که» است؛ و تعبیر آن به صورت «لقد کفر الذین: بدرستی که کفر ورزیدند کسانی که» احتمالا خطای راوی یا ناسخ بوده است. @Yekaye 👇متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1⃣1⃣ «لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا ...» به‌درستی که خداوند شنید سخن کسانی را که گفتند «همانا خداوند فقیر است و ما اغنیاییم.» بزودی خواهیم نوشت آنچه را گفتند... 📜حکایت📜 بعد از شهادت امام باقر ع موسی بن عطیه با عده‌ای به نمایندگی از اهل خراسان به مدینه می‌آیند تا امام پس از امام باقر ع را بشناسند و اموالی که شیعیان داده بودند به امام برسانند؛ و برای اینکه امام را امتحان کنند مقداری طلا و نقره اضافی درون آن اموال می‌گذارند. داستان آمدن آنان و سرگردانی‌شان در مدینه تا شرفیاب شدنشان خدمت امام صادق ع طولانی است. آنان نهایتاً خدمت امام صادق ع می‌رسند و معجزاتی از امام می‌بینند که به امامت ایشان یقین می‌کنند. در اواخر این دیدار امام ع به آنان می فرماید: ای موسی بن عطیه! بخوان: بسم الله الرحمن الرحیم. قطعا کافر شدند کسانی که گفتند همانا خداوند فقیر است و ما اغنیاییم. ما اموال شما را نخواستیم از این جهت که فقیریم؛ آنها را نخواستیم جز برای اینکه بین یاران فقیرمان پخش کنیم و حق خدا را از اموال اغنیاء بیرون آوریم؛ همانا آن گرهی است که خداوند بر شما واجب فرموده که خداوند عز و جل می‌فرماید: «حقّا كه خداوند از مؤمنان جانها و مالهايشان را خريدارى كرده به بهاى آنكه بهشت از آن آنها باشد» (توبه/111) و نیز می‌فرماید: «همان كسانى كه چون مصيبتى بر آنها وارد شود گويند: همانا ما از آنِ خداييم و همانا به سوى او باز خواهيم گشت. آنها هستند كه بر آنها درودها و رحمتى از پروردگارشان مىرسد، و آنها هستند كه رهيافتهاند.» (بقره/156-157) سپس همه دینارها را برداشت و در محلش قرار داد و فرمود: «در حق برادران ایمانی‌تان نیکی کنید و به آنان رفت و آمد نمایید و رابطه‌تان را قطع نکنید؛ که اگر به آنان بپیوندید و حق برادری را در مورد آنان ادا کنید از ما و همراه ما و برای ما، و نه علیه ما، خواهید بود؛ و اگر پیوندتان را پاره کنید، حلقه اتصال ما و خودتان را پاره کرده‌اید که دیگر وصل و اتصالی در کار نخواهد بود.» پس آن مال را به اصحابش داد و آن نقره [که ما در اموال اضافه کرده بودیم] را از نقره‌ها جدا کرد و آن طلا را از طلاها جدا کرد [و پس داد] و به اصحابش دستور داد که: «با آن اموال در حق دوستداران و شیعیان فقیر ما نیکی کنید که همانا این کارشان به ما می‌رسد و ما آن را جبران می‌کنیم.» 📚الثاقب في المناقب، ص419 عن الحسن بن علي بن فضّال، قال: قال موسى بن عطية النيسابوري: اجتمع وفد خراسان من أقطارها، كبارها و علماؤها، و قصدوا داري، و اجتمع علماء الشيعة و اختاروا أبا لبابة و طهمان و جماعة شتى، و قالوا بأجمعهم: رضينا بكم أن تردوا المدينة، فتسألوا عن المستخلف فيها، لنقلّده أمرنا، فقد ذكر أنّ باقر العلم قد مضى، و لا ندري من نصبه اللّه بعده من آل الرسول من ولد علي و فاطمة عليهما السلام. و دفعوا إلينا مائة ألف درهم ذهبا و فضّة ... فمضينا نريد جعفر بن محمّد عليهما السلام، فقيل لنا: إنّه مضى إلى حائط له، فما لبثنا إلّا ساعة حتّى أقبل و قال: «يا موسى بن عطية النيسابوري و يا أبا لبابة، و يا طهمان، و يا أيّها الوافدون من أرض خراسان، إليّ فأقبلوا»... ثمّ قال ع: «يا موسى بن عطية، اقرأ: بسم اللّه الرحمن الرحيم لقد كفر الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ» لم نرد مالكم لأنّا فقراء، و ما أردناه إلّا لنفرّقه على أوليائنا من الفقراء، و ننتزع حق اللّه من الأغنياء، فإنّها عقدة فرضها اللّه عليكم، قال اللّه عز و جل: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ». و قال عز و جل: الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ. أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ». قال: ثمّ رمق الدنانير بعينه فتبادرت إلى كوّ كان في المجالس. ثمّ قال: «أحسنوا إلى إخوانكم المؤمنين، وصلوهم و لا تقطعوهم، فإنّكم إن وصلتموهم كنتم منّا و معنا و لنا لا علينا، و إن قطعتموهم انقطعت العصمة بيننا و بينكم لا موصلين و لا مفصلين [متّصلين]» فردّ المال إلى أصحابه و أخذ الفضّة التي وضعت في الفضة، و الذهب الذي وضع في الذهب، و أمرهم أن يصلوا بذلك «أولياءنا و شيعتنا الفقراء، فإنّه الواصل إلينا و نحن المكافئون عليه»... @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Homo_Suzanchi_1.mp3
38.23M
فایل درس‌گفتگوی با موضوع (برگزار شده در 97/9/20) از آنجا که آقای نراقی برخلاف حقوق برگزارکنندگان این برنامه، اقدام به بازنشر فایل صوتی بحث خود نموده، و با تذکر برگزارکنندگان نیز فایل را برنداشت، و برگزارکنندگان دوره، به تضییع حق بنده در این مورد اذعان داشتند، فایل صوتی را در کانال تلگرامی خود در اختیار عموم مخاطبان قرار دادند که در اینجا نیز تقدیم می‌شود. @souzanchi
Homo_Suzanchi_2.mp3
47.84M
فایل درس‌گفتگوی با موضوع (برگزار شده در 97/9/20) از آنجا که آقای نراقی برخلاف حقوق برگزارکنندگان این برنامه، اقدام به بازنشر فایل صوتی بحث خود نموده، و با تذکر برگزارکنندگان نیز فایل را برنداشت، و برگزارکنندگان دوره، به تضییع حق بنده در این مورد اذعان داشتند، فایل صوتی را در کانال تلگرامی خود در اختیار عموم مخاطبان قرار دادند که در اینجا نیز تقدیم می‌شود. @souzanchi
بسم الله الرحمن الرحیم چندی پیش قرار به برگزاری درس‌گفتگویی بین بنده و آقای آرش نراقی شد در موضوع همجنسگرایی؛ که چون ایشان برخلاف توافق اولیه، فایل بحث ارائه شده خود را منتشر کرد و علی‌رغم تذکری که به او داده شد، آن را برنداشت، برگزارکنندگان، نشر عمومی فایل بنده را نیز اجازه دادند که در لینک زیر تقدیم شد https://eitaa.com/souzanchi/535 فایل مقاله بنده درنقد همجنسگرایی و پاورپوینت جلسه مذکور را نیز می‌توانید از اینجا دریافت کنید. http://www.souzanchi.ir/islam-ethics-and-homosexuality-s-rights/ بحث آقای نراقی در هفته بعد از ارائه بنده، ارائه شد که قرار بود همان زمان، فایل بحث ایشان به بنده داده شود، اما متاسفانه بعد از یک و ماه و نیم، دیروز به دست بنده رسید. در آن نکاتی را مطرح کرده، که به نوعی پاسخ ایشان به برخی از اشکالاتی می‌باشد که بنده مطرح کرده بودم. بحث ایشان در جلسه اول، نقد استدلال‌های غیردینیِ مخالفان رفتارهای همجنسگرایانه است؛ و در جلسه دوم (که در ادامه همان فایل آمده) توجیه آیات قرآنی است که صراحت در حرمت لواط دارد. از آانجا که به نظر می‌رسد در هر دو مورد، توضیحات ایشان اشکالاتی داشت، آن اشکالات را درادامه دو بند توضیح می‌دهم و کما فی السابق، آمادگی خود را برای برگزاری جلسه گفتگو اعلام می‌کنم. @souzanchi
پاسخ به وی استدلال‌های مخالفان همجنسگرایی را در قالب سه استدلال آورده است: 1⃣ همجنسگرایی مضر و خطرناک است؛ و هر کار خطرناک و مضری باید ممنوع شود. 🚫در نقد مقدمه اول، پذیرفته که آمار ایدز در مردان همجنسگرا، آمار خودکشی‌ها درهمجنسگرایان بیشتر، و رابطه‌های همجنسگرایانه مردان ناپایدارتر است؛ اما اولی را به عدم مراقبتهای بهداشتی نسبت داده‌اند نه خود همجسنگرایی، و عامل دومی و سومی را فشار اجتماعی‌ای که روی همجنسگرایان است، دانسته‌اند نه خود این رفتارها. 🤔بنده در بحث خود، به این پاسخ مدافعان همجنسگرایی در غرب اشاره کرده بودم و اینکه منتقدان نشان داده‌اند این توجیهات زمانی موجه می‌نمود که تقاوتی باشد بین آمارهای مذکور در بین جوامعی که همجنسگرایی در آنها قانونی نشده و مورد نفرت است، با کشورهایی که این رفتارها قانونی شده و مورد حمایت شدید رسانه‌ها، ارگان‌های رسمی و سازمان‌های مردم‌نهاد قرار گرفته (مثل هلند که به بهشت همجنسگرایان معروف است)؛ در حالی که این آمارها در این کشورها - که همجنسگرایان دیگر نه‌تنها با فشار افکار عمومی مواجه نیستند، بلکه اگر کسی با همجنسگرایی مخالفت کند از زندگی و مشاغل اجتماعی ساقط می‌شود - همچنان بشدت بالاست، پس عامل مشکل، خود همجنسگرایی است، نه فشار علیه همجنسگرایی. 🚫در نقد مقدمه دوم، می گوید صرف خطرناک بودن رفتار دلیل ممنوعیت آن نمی‌شود، و مثال می‌زند به رانندگی، کارگری در معدن و فوتبال! 🤔 آیا واقعا خطرات اموری مثل گسترش ایدز یا بالا رفتن آمار خودکشی یا برقراری روابط ناپایدار که خودش به درست بودن آمار اینها اذعان دارد، از جنس خطر رانندگی و فوتبال است؟ با این سبک استدلال، باید گفت ممنوعیت مواد مخدر، قوانین الزامی بهداشتی، اجبار سوادآموزی، و ... خلاف عدالت و اخلاق است؟! بله، اینکه «صرف خطر داشتن» دلیل بر ممنوعیت نمی‌شود، غیر از این است که «خطرات شدید برای بشریت»، دلیل بر ممنوعیت نشود! 2⃣ رفتارهای همجنسگرایانه غیرطبیعی است و هر رفتار غیرطبیعی ممنوع است. 🚫 وی به سبک مقالاتش، (ممیزه انسان از حیوان، توجیه‌گرِ الزامات اخلاقی) را به معنای (مشترک بین انسان و حیوان، و بی‌ربط به اخلاق) قلمداد کرده؛ 🤔در بحثی که ارائه کردم به‌تفصیل در این باره سخن گفته بودم. اما معلوم نیست چرا ایشان نسبت بدان تغافل ورزیده است؟! 3⃣ برهان مبتنی بر تالی فاسد: اگر جواز همجنسگرایی را بپذیریم، باید جواز امور دیگری را که در بدیِ آنان تردید نداریم (مانند زنای با محارم و سکس با کودکان و ...) نیز بپذیریم. 🚫نقد وی این است که چنین تلازمی برقرار نیست، زیرا از آن مقدمه، این نتیجه را گرفتن، پیش‌فرض غلطی دارد که: «رضایت طرفین» برای «جواز اخلاقیِ» کاری، کافی است؛ در حالی که این رضایت، فقط است، نه 🤔اما مگر وجود یک حق، از نظر وی چیست؟ پاسخ صریحی نمی‌دهد؛ اما اشاره می‌کند که اگر تضییع حقوق دیگران رخ دهد، رضایت طرفین کافی نیست. در واقع، نظر ایشان درباره برای جواز یک عمل- چنانکه در مقالاتش گفته- همان است که هم در مقاله‌ای، آن را نقد کردم و هم در بحث خود؛ اما 🔹آیا بر اساس همین مبنا، جز این است که بپذیریم رضایت طرفین برای «زنای با محارم» کافی است؟! 🚫در مورد «سکس با کودکان» می‌گوید در مورد کودک چون تشخیص ندارد، رضایت او اصلا ملاک نیست! و لذا این شرط لازم را هم ندارد و از این جهت است که غیرمجاز است! 🤔توجه کنید که کودک در ادبیات مدرن (که «سکس با کودک» را ممنوع می‌کند)، انسانِ زیر 18 سال است؛ یا در برخی کشورها زیر 16 سال! آیا واقعا فرد 15 ساله تشخیص ندارد؟ چه دلیلی هست که فردی که به بلوغ جنسی رسیده و نیاز جنسی دارد (که قطعا پایینتر از سن قانونی است) حق ندارد رابطه جنسی قانونی داشته باشد؟ آیا همین الان در همین کشورهایی که ازدواج کودکان زیر 18 یا 16 سال ممنوع است، به همین کودکان آموزش جنسی نمی دهند (از جمله اینکه چگونه رابطه برقرار کنید که به ایدز و ... مبتلا نشوید؟!) وی اعتراض می‌کند که چرا شما به کار غیراخلاقیِ «سکس با کودکان» در جامعه‌تان (منظورش جواز قانونیِ ازدواج زیر 18 سال است) حساسیت ندارید! عجیب است❗️ آموزش جنسی به کودکان (و ترویج رابطه جنسی بهداشتی با هرکس از جنس مخالف) خوب و مجاز است، اما همین رابطه جنسی کودکان را تحت قانون ازدواج قرار دادن، مصداق «سکس با کودک»، و اقدامی غیراخلاقی قلمداد می‌شود‼️ پس آنچه موجب یکسان دانستن جواز همجنسگرایی با جواز زنای با محارم و ... شده، پیشفرض فوق نیست، بلکه همان پیشفرضِ ناصوابِ است؛ و با قبول این حق، زنای با محارم و سکس با کودکانی که به بلوغ جنسی رسیده‌اند، و ... به اندازه رابطه با همجنس مُجاز است؛ و واقعا دفاع از لواط و رابطه جنسی دو همجنس، این تالی فاسدها را دارد! @souzanchi
پاسخ به 📝من به او اشکال گرفته بودم که صرف رد کردن ادله مخالفان، برای اثبات مدعا کافی نیست؛ بلکه باید دلیل هم برای مدعا آورد. وی چنین پاسخ می‌دهد که اگر دلیلی که برای غیراخلاقی بودن کاری ارائه می‌شود مخدوش باشد، همین کافی است که آن کار را اخلاقی بدانیم! از این رو، خود را موظف نمی‌بیند که غیر از رد ادله مخالفان، دلیلی بیاورد، بلکه از همان مناقشات قبل نتیجه می‌گیرد: 🚫حکم به ممنوعیت رفتارهای همجنسگرایانه خلاف عدالت است» و چون می‌دانیم خدا عادل است، باید گزاره‌های دینی را توجیه کنیم، و البته اذعان می‌کند که اگر کسی مناقشات فوق را نپذیرد، ضرورتی برای تحمیل چنین برداشتی بر قرآن ندارد. 🤔اما واقعا برای اثبات جواز اخلاقی یک کار، صرف رد کردن دلایل مخالفان کافی است؟ 🔹مغالطه واضحی که در این سخن است، خلط بین مقام ثبوت و مقام اثبات (عرصه واقعیتِ مطلب و عرصه دلیلِ مطلب) است. (برای اینکه مغالطه بودن این مساله واضح شود اشاره می‌کنم که برخی از مطالب بقدری دلیل یافتنش در عرصه اخلاق پیچیده بوده، که عده‌ای سخن از شهودات اخلاقی به میان آورده اند. شهود اخلاقی همیشه جایی مطرح می‌شود که شخص احساس می‌کند با یک دلیل مستقل عقلی نمی‌تواند حکم اخلاقی مورد نظرش را توجیه کند. مثلا ممکن است کسی نتواند برای غیراخلاقی بودن دزدی دلیل کافی بیاورد، و به شهود اخلاقی خود ارجاع می‌دهد، آیا می توانیم بگوییم چون دلیل نیاورده پس مخالفتش با دزدی حتما خلاف عدالت است؟!) 🤔اما دلیلی که نشان می‌دهد برای توجیه جواز اخلاقیِ یک کار، صرف مناقشه در دلایل مخالفان کافی نیست، توجه به ما در تشخیص است؛ که این غیر از است. 🚫وی به گونه‌ای بیان کرده که گویی اگر کسی عقل را در شناختِ برخی از امور ناتوان دانست، پس حتما اشعری‌مسلک است و همه اخلاقیات را تابع دستور خدا می‌داند❗️ 📝در حالی که بنده در بحث خود نشان داده بودم که اساساً ناشی از آن است که ما با عقلمان، وجود خدا، مهربانی او، علم مطلق او، و ... را اثبات می‌کنیم (قبول عرضه ، که تحقیق مستقل عقل در آن را جدی می‌گیریم) و در عین حال به عدم احاطه عقل خود به همه مسائل مربوط به خوشبختی و رستگاری انسان باور داریم (عرصه ، که دست کم فعلا در دسترس عقلمان نیست) و از این رو، به پیام خدا برای زندگی اعتنای جدی می‌کنیم. پس اگر آقای نراقی همه ادله عقلی مخالفان رفتارهای همجنسگرایانه را رد کند، نمی‌تواند اقدام خود در دست برداشتن از ظهور متن دین را موجه بداند؛ زیرا کاملا محتمل است که حکم خداوند فلسفه واقعی دیگری داشته که فعلا از دسترسی و توجه عقل او خارج مانده است. و بحث آسیبهای رفتارهای همجنسگرایانه، و مطالب آقای اسپریجگ، که در پایان بحثم نقل قول کرده بودم، صرفا برای نشان دادن این بود که ادله مخالفان همجنسگرایی در غرب، اگر قویتر از موافقان نباشد، ضعیف‌تر نیست. بنده در مقاله 🔖http://www.souzanchi.ir/jurisprudence-and-ethics/ توضیح داده ام که بسیار ساده‌انگارانه است که احکام شرعی را به نحو صفر و یکی، و فقط با این یا آن قاعده اخلاقی تحلیل کنیم. خداوند وقتی می‌خواهد حرمت شرابخواری را مطرح کند نمی‌فرماید فقط بد است؛ بلکه می‌فرماید «منافعی دارد و بدی‌ای؛ و البته بدی‌اش شدیدتر از منافعش است» (بقره/219). یعنی چنان نیست که اگر عده‌ای درباره شرابخواری بحث کنند حتما دلایل مخالفان «از همه جهات» بر دلایل موافقان غلبه کند. خیر؛ موافقان هم می‌توانند واقعا منافعی برای شرابخواری بیابند. اما برآیندِ تمامی منافع و مضار آن در علم خدا، خروجی‌اش حرمت شرابخواری می‌شود. در این بحث نیز حکم به جواز یا حرمت رواج رفتار همجنسگرایانه، تنها زمانی معقول است که به تمامی ریشه‌ها، آثار و ثمرات آن، علم داشته باشیم؛ و برآیند آنها را نیز درست محاسبه کرده باشیم که در مجموع، خیر و فایده رواج آن؛ یا شر و ضررش بیشتر است. این برآیندگیری در برخی امور مانند راستگویی و دروغگویی بقدری واضح است که عقل، بدون هدایت شرع هم آن را می‌فهمد (عرصه و اصطلاحاً: ) ولی در برخی از عرصه‌ها، چنان ظرافت و پیچیدگی دارد که اصطلاحاً عقل‌گریز است و شریعت آنها را به ما معرفی می‌کند (عرصه و ). بار دیگر یادآوری می‌کنم آنچه شریعت اسلام حرام دانسته، حرمت و است؛ و این ربطی ندارد که کسی که در درون خویش، گرایشی به همجنس احساس می‌کند، حتماً آدم بدی باشد؛ یا شایسته تحقیر و توهین باشد❗️اسلام یک رفتار را ممنوع کرده، نه یک گرایش درونی را؛ به علاوه که صرفِ دوست داشتن و وجود علاقه عاطفی به دیگران، مادام که در حال وهوای جنسی نباشد، در اسلام بسیار پسندیده است و نمونه بارزش تاکیدات فراوان بردوست داشتن اهل بیت ع است. @souzanchi
🔺بحران جنسی در ایران (پایان فصل اول) 🔹پاتوق هفتگی فعالان و دغدغه مندان حل بحران جنسی 🗣با حضور حجة الاسلام دکتر سوزنچی 📆سه شنبه ۱4 اسفند ماه ساعت ۱۶ 📍خیابان انقلاب بین ابوریحان و فلسطین بن بست سروش پلاک ۳ 🔻سفیرفیلم | دوباره نگاه کن🔺 🆔 @safirfilm 🆔 @souzanchi
حسین سوزنچی
🔺بحران جنسی در ایران (پایان فصل اول) 🔹پاتوق هفتگی فعالان و دغدغه مندان حل بحران جنسی 🗣با حضور حجة
زن به مثابه «نا-مرد» یا «مادر» 1.mp3
34.61M
زن یا نا-مرد، مساله این است! بازاندیشی هویت زن در و قسمت اول: غرب می‌خواهد زنان را از به بیاورد اسلام می‌خواهد مردان را از به آغوش برگرداند @souzanchi
یادداشت‌های سیر بحث جلسه زن به مثابه «نا-مرد» یا «مادر».pdf
214.3K
یادداشتهای سیر بحث جلسه زن یا نا-مرد، مساله این است! بازاندیشی هویت زن در #اسلام و #فمینیسم @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2⃣ «لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا ... فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ» صرف اینکه کسی از کاری که انجام می‌دهد خوشنود است، دلیل نمی‌شود که واقعا کارش خوب باشد و با همین کارش به جهنم نرود. 📝نکته و 💠نقدی بر لیبرالیسم مهمترین ارزش انسانی را می‌شمرد و معتقد است هر کسی دارد هر کاری که می‌خواهد انجام دهد، فقط به شرط اینکه به آزادی و تجاوز نکند. مهمترین استدلال اینها آن است که 🔻 نظر افراد درباره اینکه حق واقعا چیست متفاوت است و از این رو، کسی حق ندارد نظر خود را بر دیگران تحمیل کند.🔻 🤔اما این دیدگاه بر یک پیش‌فرض ناصواب ویک تناقض اساسی سوار شده است: 📝پیش‌فرض ناصواب: هر کسی حق خودش را خودش بهتر از دیگران تشخیص می‌دهد. (آیه فوق، این پیش‌فرض را به چالش می‌کشد). 📝تناقض: 🔻از طرفی معتقد است «کسی حق ندارد نظر خود را بر دیگران تحمیل کند»؛ و 🔻از طرف دیگر، می‌خواهد همین نظر خود درباره حق را بر همگان – بویژه کسانی که لیبرالیسم را قبول ندارند- تحمیل کند. ✅تبصره لیبرالیسم، علی‌رغمِ این بنیان ناصواب و آن ساختار متناقض، چنان در ذهن مردم رواج می‌تواند پیدا کند که در این آیه دوبار با تاکید بیان کرد که 🤔«لا تَحْسَبَنَّ ... لا تَحْسَبَنَّهم»🤔 @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3⃣«لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ ... يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ» این گونه نیست که اگر عده‌ای کسی را مورد ستایش و تحسین قرار دادند، حتماً آن شخص آن کار را انجام داده باشد❗️ و یا اینکه حتما او آدم خوبی باشد و سزاوار جهنم نباشد‼️ 📝نکته 🌐 درباره پدیده از پدیده‌های شوم و آثار مخرب رسانه‌های جمعی مدرن، پیدایش عده‌ای است که آنان را می‌خوانند و قبلا نامیده می‌شدند. 💢هر فرد مشهوری سلبریتی نام نمی‌گیرد؛ بلکه «سلبریتی» مشهوریتش را صرفاً به خاطر حضور در رسانه‌های جمعی به دست آورده؛ تا حدی که برخی تعبیر می‌کنند «سلبریتی» شهرتش را نه مدیون تلاش‌های واقعی، بلکه مدیون سیستم است.💢 تا پیش از پیدایش شبکه‌های اجتماعی مجازی، مهمترین تولید کننده این شخصیت‌ها (که آن موقع به «ستاره« معروفتر بودند) و تلویزیون بود؛ و مهمترین ویژگی چنین اشخاصی آن است که به جای اینکه شخصیت حقیقی‌ِ خودشان مورد توجه قرار گیرد، و بازیگری‌شان آنان را مشهور کرده است. ، یعنی کسی که ماسکی به چهره می‌زند و نقش شخصی غیر از خودش را ایفا می‌کند. پیدایش شبکه‌های اجتماعی مجازی موجب گردید، بازیگران منحصر به بازیگران فیلم و تئاتر نشوند، 🤔بلکه فضای مجازی ظرفیتی برای بازیگری افراد پدید آورد: هرکسی در این عرصه‌ها، به جای اینکه خودش باشد، نقشی که برای مخاطبان جذابیت داشته باشد ایفا می‌کند، جذابیتی که حتی می‌تواند به خاطر خشونت و رذالت باشد؛ نه صرفا خوبی‌ها❗️ 💢اینان واقعا مصداق این آیه‌اند: بشدت مورد توجه‌اند و مرتبا از جانب طرفداران (فالوورها) تایید و ستوده می‌شوند؛ اما اینها هیچیک دلیل بر آن نیست که آن کاری که ادعایش را هم می‌کنند واقعا انجام داده‌اند؛ و این را هم نقصی برای خود نمی‌بینند؛ چون «بازیگر»ند❗️ و به قدری این گونه ارزش‌گذاری باطل در ذهن مردم رواج دارد که در این آیه دوبار با تاکید بیان کرد که 🤔«لا تَحْسَبَنَّ ... لا تَحْسَبَنَّهم»🤔 💢در انحطاط و نفی در این دوره همین بس که شده‌اند💢 (الگو کسی باید باشد که کمالی را به دست آورده؛ اما امروزه کسانی الگو شده‌اند که خودشان هیچ نباشند و تنها کمالشان این است که ادای دیگران را درآورند و نقش بازی کنند❗️) ✅تبصره سخن فوق، نکوهشِ شغل افرادی که بازیگرند، نیست؛ بلکه نکوهشِ انسانهایی است که بازیگران – که از آن جهت که بازیگرند، شخصیت «خود»‌شان هیچ و پوچ است- را الگوی خود قرار داده‌اند.🤔 @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6⃣ «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» در تعابیر قرآنی، «آسمانها و زمین» صرفاً به معنای همین آسمان و زمینی که می‌بینیم نیست، بلکه گاه برای اشاره به عالَم انفس و درون انسان هم از این تعابیر استفاده شده است؛ مثلا: «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا في أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق» (روم/8) بدین ترتیب، آیاتی که در آنها از آسمانها و زمین سخن گفته شده، می‌تواند ناظر به آسمان و زمین انفسی باشد: 💢خداوند نه‌تنها فرمانروای بیرون ماست؛ بلکه درون ما، چه مراتب اعلا و آسمانی‌اش و چه مراتب پست و زمینی‌اش ، تحت فرمانروایی و مُلکِ خداوند است.💢 🤔شاید به همین جهت است که در دعای تحویل سال، از او می‌خواهیم همان گونه که گردش آسمان و زمین تحت فرمانروایی اوست و روز و شب را دگرگون می‌کند، آسمان و زمین وجود ما را نیز به بهترین وجه ممکن متحول سازد: 💢يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ يَا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ.💢 💐ان شاء الله که تحویل سال جدید همراه با تحولی در جان و روحتان باشد؛ پیشاپیش این تحویل و تحول سال را که مقارن شده با میلاد ولی الله الاعظم تبریک عرض می‌کنم.🌹 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ 🌹 💐يا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ🌹 💐يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ 🌹 💐حوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ🌹 ☀️تقارن تحویل سال شمسی عالَم خاک با میلاد شمس عالَم افلاک، و 🌷تقارن روزگار شکفتن گلها به عشق بهار، با سالروز شکافتن دیوار کعبه به عشق یار بر 🌱تمامی آنهایی که دل به یگانه معبود هستی داده؛ و در مسیر شکوفایی روح خویش گام نهاده‌اند 🌹مبارک باد🌹 💢از خداوند رحمان و رحیم می‌خواهم که این سال را سال ایمان و عمل صالح قرار دهد؛ و با اعطای وام بلاعوض محبت به نظام اقتصادی دل‌مان، بازمانده اقساط بهره‌های ناخالص کینه و کدورت را از حساب این دل پاک کند و سود خالص سرمایه عمر در عبودیت را در عمق وجودمان مضاعف گرداند💢 🌐در آستانه تحول زمان و آغاز بهار زمین، سالی پر از تحول به احسن الحال برای زمین و زمان دلهای همگان را آرزومندم.🇮🇷 @Yekaye @souzanchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... يَتَفَكَّرُونَ ... فَآمَنَّا ... رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ» این خردمندان که در پی تفکر، ایمان واقعی آوردند، در آیه قبل نجات از آتش را خواستند، اما در این آیه که پاداش‌های خود را می‌خواهند بطلبند، خودشان چیزی را تعیین نمی‌کنند؛ نمی‌گویند حور و قصر و ... به ما بده؛ بلکه می‌گویند «آنچه از طریق پیامبرانت به ما وعده دادی». 🤔با توجه به اولوالالباب بودنِ آنان، این گونه درخواست، نهایتِ زیرکی و خردمندیِ آنان را می‌رساند: 🔹خداوند درباره بهشت نه‌تنها فرموده بود که هرچه دلتان بخواهد در آنجا مهیاست: «فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُن» (زخرف/71) بلکه وعده داده که در آنجا فوق آن چیزهایی که اینان می‌خواهند خداوند چیزهایی آماده کرده: «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها وَ لَدَيْنا مَزيد» (ق/35) که اصلا کسی از آنها خبر ندارد و اگر ببیند چشمش بدان روشن شود: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُون» (سجده/17)؛ 🔹و اینان می‌دانند هرچه بخواهند صرفا در حدی است که در مخیله‌شان می‌تواند خطور کند؛ 🔷از این رو، درخواست پاداش خود را صرفاً به وعده خدا، و اینکه او خلف وعده نمی کند واگذار کردند، تا به چیزهایی برساند بسیار برتر از آنچه که در مخیله‌شان خطور می‌کند. 💠تاملی با خویش کسی که با ادبیات قرآن آشنا باشد می‌فهمد که چه اندازه کوته‌بین و نادان‌اند کسانی که می‌گویند تمام وعده‌های بهشت حور و قصور است؛ و ما چرا نقدش را رها کنیم و به نسیه دلخوش داریم❗️ @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2⃣ «رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ» نگفتند «ربنا آتنا ...» بلکه گفتند «ربنا و آتنا» یعنی این درخواست ما، ادامه و علاوه بر درخواست قبلی است: در واقع، خردمندانی که ایمان آورده‌اند و از خداوند بخشش گناهان و پاک شدن بدی‌هایشان را طلب می‌کنند، به همین مقدار بسنده نمی‌کنند؛ بلکه علاوه بر اینها، از خدا آنچه خداوند از طریق فرستادگانش وعده‌اش را داده، می‌خواهند؛ و در ادامه نیز از خدا می‌خواهند که در قیامت خوار و سرافکنده‌مان نکن؛ گویی اگر خدا آنچه را وعده داده به آنها ندهد اینان خوار و سرافکنده می‌شوند. 💠نکته تخصصی انسانی که زندگی‌اش را بر اساس ایمان تنظیم می‌کند، دائماً در معرض امتحانات عظیم قرار می‌گیرد تا مراتب انسانیت را یکی پس از دیگری طی کند و بالاتر رود؛ چنانکه فرمودند: البلاءُ للولاء: هر که در این دار مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند طبیعی است که چنین انسانی دائما از سوی دنیاپرستان مورد مذمت و ملامت قرار گیرد؛ که: «ببین تو که چنین برای خدایت کار می‌کنی، چه زندگی‌ای داری؛ و دیگران که از خدا رویگردانند چه زندگی‌ای دارند!» چنین کسی، تنها و تنها به امید وعده‌های الهی - با توجه به اینکه خداوند اهل خلف وعده نیست - این سختی‌ها را تحمل می‌کند؛ و طبیعی است که اگر در قیامت مقامات آنچنانی به او ارزانی نشود، همین مایه سرافکندگی‌اش خواهد بود. 💠تاملی با خویش بکوشیم افق نگاهمان در زندگی را بالا ببریم: اگر ما انسانیم، به کمتر از بهشت، آن هم بهشتِ لقاء الله، نباید رضایت دهیم❗️ @Yekaye