🗳جایزه یک میلیون تومانی ✅ قضاوت با شما 🆔 @ss_alavi_ir

#رئیسی آذربایجاندا شهید اولدو #حضرت_زهرا بالاسی آذربایجانا خدمت الینده پیکری یاندی ترکلرین غیرتلری وار، رئیسی نین مخالف لرینه رأی ورمزلز آذربایجانلیلار حضرت فاطمه نین عاشقلریدیلر قویمازلار مظلوم سیدین قانی باتا #انتخابات #آذربایجان #غیرت 🆔 @ss_alavi_ir

جناب #آل_هاشم؛ ای پیغمبر اوغلی شاهد اول که بیز سنین مخالفلروه رأی ورمریک آنان#حضرت_زهرا یانیندا بیزی شفاعت ایله #انتخابات #آذربایجان #ترک #غیرت 🆔 @ss_alavi_ir

رقابت میان #جلیلی و #پزشکیان نیست! رقابت میان دو گفتمان است. 🎥نگاهی به دوگانه #پیشرفت و #توسعه 🆔 @ss_alavi_ir

❌نرده‌بان ✅نردبان / نردبام #غلط_ننویسیم 🆔 @ss_alavi_ir

وقتی خط نمیشکنه... #انتخابات 🆔 @ss_alavi_ir

ان‌شاءالله امروز در مسیر و پای صندوق رأی زیر لب تکرار کنیم: 🥀 یا مَوْلاتَنا یا فاطِمَة أَغیثینا🥀 🆔 @ss_alavi_ir

🎙بر خدا #توکل کن و #صبر داشته باش #شهید_آوینی #آرامش #آینده #انتخابات #اپزشکیان #اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا 🆔 @ss_alavi_ir

چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور 🆔 @ss_alavi_ir

دوستان طرفدار #جبهه_انقلاب به یکدیگر دلداری می‌دهند و می‌نویسند: «ما تلاش خودمان را کردیم»! به راستی ما تلاش خودمان را کردیم؟!! #انتخابات #پزشکیان 🆔 @ss_alavi_ir

بدون شرح #انتخابات 🆔 @ss_alavi_ir

هلال ماه محرم گشوده آغوشش مگر ز وصف حسینم که گفته در گوشش عجب عزای غریبی بوَد که صدها سال گذشته است و جهانی بوَد سِیَه پوشش #حاج_مهدی_سماواتی 🆔 @ss_alavi_ir

📣 چند نکتۀ مهم و هشدار اساسی دربارۀ انتخابات 🎙#محسن_عباسی_ولدی ⚠️ گوش کنید و به گوش بقیه برسونید. #انتخابات 🆔 @ss_alavi_ir

لبّیک یا إمام✋ 🆔 @ss_alavi_ir

🎙 #شهید_مطهری: 🔹رشد ملّت در این است که [در انتخابات] آزادش بگذاری، ولو در این آزادی اشتباه بکند. 🔹صدبار اگر هم اشتباه بکند باز باید آزادش بگذاری تا تجربیاتش کامل بشود و به صورت ملّتی در بیاید که #رشد_اجتماعی داشته باشد. #تربیت_اراده 🆔 @ss_alavi_ir

🔷بررسی یک حدیث در این روزها روایتی منسوب به امام صادق علیه‌السلام در فضای مجازی منتشر می‌شود با عنوان «اهمیت نصب پرچم مشکی بر سر در خانه»: «هرکس در ایام عزای جد ما حسین (علیه‌السلام) بر سر در خانه‌ی خود پرچم مشکی نصب نماید مادرم حضرت زهرا(سلام الله علیها) هر روز او و اهل خانه را دعا می‌کند». متن این روایت در صفحه ۱۱۱ از کتاب مقتل مبکی العیون چنین آمده: قال الإمام الصادق صلوات الله علیه: مَنْ علّقَ علماً اسوداً علی بابِ دارِهِ أوْ سطحِ بیتِهِ فی ایّامِ عزاءِ جدّی الحسین صلواتُ الله علیه دَعَتْ لهُ ولأهلهِ أمُّنا فاطمةُ صلواتُ اللهِ علیها صباحاً ومساءً. 🔸اما مقتل «مبکی العیون» عنوانی است مشترک بین دو کتاب که قدمت هر دو کتاب حداکثر به دوران قاجاریه می‌رسد. این روایت نه تنها در منابع متقدّم نیست، بلکه حتی در امثال بحارالأنوار و وسائل‌الشیعة و مستدرک‌الوسائل نیز نیامده است. بنابران صحّـت این روایت بسیار محلّ تردید است. ✅ البته نصب پرچم از باب تعظیم شعائر قطعا مطلوب است و امید داریم که دعای اهلبیت طاهرین علیهم‌السلام را در پی داشته باشد؛ ان‌شاءالله. ✍️سید سلمان علوی 🆔 @ss_alavi_ir

#مناسبت_روز 🗓 ۳محرّم الحرام: 🔹۱ـ روز آزاد شدن حضرت يوسف علیه‌السلام از زندان و استحباب روزه 🔸در مفاتیح‌الجنان آمده: هرکه آن روز را روزه دارد آسان فرماید حق تعالى بر او کارهاى مشکل را و برطرف کند از او اندوه را و در روایت نبوى صلی‌الله‌علیه‌وآله است که دعایش مستجاب شود. 🔹۲ـ آغاز دعوت جهانی اسلام توسّط پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔸پس از تثبيت اسلام در مدينه و نواحی اطراف آن، پيامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در سوّم محرّم سال ۷ هجری با ارسال نامه به پادشاهان و امپراتوران زمان، رسماً دعوت به اسلام را در سطح بین‌المللی آغاز فرمود. مورّخين، تعداد نامه‌هايى را كه رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در اين زمان ارسال فرمود، بين ۱۲ تا ۲۶ نامه ذكر كرده‏‌اند. مخاطبين نامه‌‏ها پادشاهان و فرمانروايان روم، ايران، حبشه، بحرين، يمن و برخی ديگر از سرزمين‏‌های بزرگ آن عصر بودند و هر كدام از آن‏ها به گونه‏‌ای نسبت به دعوت حضرت رسول، واكنش نشان دادند. 🔹۳ـ ورود سپاه عمر بن سعد به سرزمين كربلا 🔸پس از آن كه حرّ بن يزيد، امام حسين علیه‌السلام و يارانش را در سرزمين كربلا در محاصره‏‌ی خويش قرار داد و مانع حركت آنان گرديد، عبيداللَّه بن زياد ــ عامل يزيد در كوفه ــ فرماندهی سپاه يزيد را بر عهدهۀ عمر بن سعد گذاشت. عمر بن سعد در روز جمعه سوم محرم‏‌الحرام سال ۶۱ هجری به همراه چهار هزار نيروی جنگی وارد كربلا شد و فرماندهی آنان را بر عهده گرفت. عمر بن سعد پيش از واقعه‏ي كربلا، منصب حكومت «ری» را از عبيداللَّه گرفته بود، ولی پس از مخالفت اباعبداللَّه علیه‌السلام با يزيد و امتناع از بيعت و حركت آن حضرت به سوی كوفه، عبيداللَّه، حكومت ری را مشروط به خاتمه بخشيدن به مخالفت امام حسين علیه‌السلام نمود. عمر بن سعد به خاطر دست‏يابی به حكومتِ منطقۀ وسيعِ ايالت ری - كه هرگز به آن نايل نيامد - فرماندهی سپاه يزيد را پذيرفت. از روزي كه عمر بن سعد وارد سرزمين كربلا شد، پيوسته لشكريانی از سوی عبيداللَّه بن زياد براي وي فرستاده می‌‏شد. بنابر روايتی تا ششم محرم، متجاوز از بیست هزار نفر در سپاه عمر بن سعد گرد آمدند. 🆔 @ss_alavi_ir

🔷گفتگوی امام حسین علیه‌السلام با عمر سعد لعنه‌الله 🎥 بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه تهران در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۶۳. 🔸بازنشر به مناسبت سالروز ورود عمرسعد به کربلا 🆔 @ss_alavi_ir

✍️شعری از #عمر_سعد در بیان حیرت و انتخاب نهایی او در دوراهی میان پسر پیامبر یا حکومت ری 🔸بازنشر به مناسبت سالروز ورود عمرسعد به کربلا و والله ما أدري وإني لحائر أفكّر في أمري على خطرين أأترك ملك الرّي والرّي منيتي أم أرجع مأثوماً بقتل حسين حسين ابن عمي والحوادث جمّة لعمري ولي في الرّي قرة عين وإنَّ إله العرش يغفر زلّتي ولو كنت فيها أظلم الثقلين ألا إنما الدنيا بخير معجّل وما عاقل باع الوجود بدين يقولون إن الله خالق جنة ونار وتعذيب وغلّ يدين فإن صدقوا فيما يقولون فإنني أتوب إلى الرحمن من سنتين وإن كذبوا فزنا بدنيا عظيمة وملك عظيم دائم الحجلين 📚نفس المهموم، ج۱، ص۱۹۷. 🔸ترجمه: به خدا سوگند نمی­‌دانم و به راستی در حیرتم. در فكر كارم هستم كه بین دو خطر افتاده است آیا ترک کنم حکومت ری را در حالی که آرزوی من است؟ یا گناه­کاری شوم که قتل حسین را به گردن گرفته است حسین عموزادۀ من است، حوادث انبوه شده است و به جانم سوگند که ری نور چشم من است حتی اگر اگر ستمکارترینِ ثقلین باشم، قطعاً خداوند لغزش مرا خواهد بخشید به راستی دنیا نیکیِ حاضر است و عاقل هرگز نقد را به نسیه نمی­‌فروشد می­‌گویند خدا خالق بهشت و خالق جهنم و عذاب و غل و زنجیر است اگر آن چه گفته‌­اند راست باشد دو سال دیگر حتما من به درگاه خدا توبه می­‌كنم و اگر دروغ گفته باشند ما با دنیا به پیروزی بزرگی رسیده­‌ایم و سلطنتی که همواره در پرتوش کامیابیم 🆔 @ss_alavi_ir

اللَّهُمَّ لَا تَكِلْنا إِلَى أنفُسِنَا طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً🤲

#مناسبت_روز 🗓 ۴محرّم الحرام، سالروز به درک واصل شدن نمرود 🔹نمرود پسر کنعان بن سام بن نوح بود (در تورات فرزند کوش بن حام بن نوح دانسته شده). وى از شاهان بابل بود. نمرود آن چنان متکبر و خودخواه شد که دعوى الوهیت کرد. بت‌هایى به صورت خویش تراشیده و به اطراف فرستاد و مردم را به عبادت آن‌ها مجبور گردانید. پایان کار نمرود اینگونه بود که او با لشکر عظیمى به جنگ ابراهیم علیه‌السلام برخاست و خلیل الله علیه‌السلام بدون یاور و تنها در برابر نمرودیان قرار گرفت. به فرمان الهى لشکر پشه رسید و سر و روى نمرودیان را گزید. نمرود مبهوتانه به قصر خویش پناه برد ولى پشه لبش را گزید و بعد به دماغ نمرود رفت و به مدت ۴۰ سال مغز او را مى‌خورد. عمر نمرود در این مدت در نهایت مریضى سپرى شد و سرانجام در چنین روزی پس از ۴۰۰ سال حکومت به درک واصل شد. 📚 حوادث الایام، سید مهدی مرعشی نجفی، ص۱۷. 🆔 @ss_alavi_ir

🔷بخشی از مثنوی لطف حق ✍️#پروین_اعتصامی 🔸انتشار به بهانه سالروز به درک واصل شدن #نمرود کشتئی زآسیب موجی هولناک رفت وقتی سوی غرقاب هلاک تند بادی، کرد سیرش را تباه روزگار اهل کشتی شد سیاه طاقتی در لنگر و سکان نماند قوتی در دست کشتیبان نماند ناخدایان را کیاست اندکی است ناخدای کشتی امکان یکی است بندها را تار و پود از هم گسیخت موج، از هر جا که راهی یافت ریخت هر چه بود از مال و مردم، آب برد زان گروه رفته طفلی ماند خرد طفل مسکین، چون کبوتر پر گرفت بحر را چون دامن مادر گرفت موجش اول وهله چون طومار کرد تند باد اندیشهٔ پیکار کرد بحر را گفتم دگر طوفان مکن این بنای شوق را ویران مکن در میان مستمندان فرق نیست این غریق خُرد بهر غرق نیست صخره را گفتم مکن با او ستیز قطره را گفتم بدان جانب مریز امر دادم باد را کان شیرخوار گیرد از دریا گذارد در کنار سنگ را گفتم بزیرش نرم شو برف را گفتم که آب گرم شو صبح را گفتم برویش خنده کن نور را گفتم دلش را زنده کن لاله را گفتم که نزدیکش بروی ژاله را گفتم که رخسارش بشوی خار را گفتم که خلخالش مکن مار را گفتم که طفلک را مزن رنج را گفتم که صبرش اندک است اشک را گفتم مکاهش کودک است گرگ را گفتم تن خردش مدر دزد را گفتم گلوبندش مبر بخت را گفتم جهانداریش ده هوش را گفتم که هشیاریش ده تیرگی‌ها را نمودم روشنی ترس‌ها را جمله کردم ایمنی ایمنی دیدند و ناایمن شدند دوستی کردم، مرا دشمن شدند کارها کردند، اما پست و زشت ساختند آئینه‌ها، اما ز خشت تا که خود بشناختند از راه، چاه چاه‌ها کندند مردم را به راه روشنی‌ها خواستند، اما ز دود قصرها افراشتند، اما به رود قصه‌ها گفتند بی‌اصل و اساس دزدها بگماشتند از بهر پاس جام‌ها لبریز کردند از فساد رشته‌ها رشتند در دوک عناد درس‌ها خواندند، اما درس عار اسب‌ها راندند، اما بی‌فسار دیوها کردند دربان و وکیل در چه محضر؟ محضر حی جلیل سجده‌ها کردند بر هر سنگ و خاک در چه معبد؟ معبد یزدان پاک رهنمون گشتند در تیه ضلال توشه‌ها بردند از وزر و وبال از تنور خودپسندی شد بلند شعلهٔ کردارهای ناپسند وارهاندیم آن غریق بی‌نوا تا رهید از مرگ، شد صید هوی آخر آن نور تجلی دود شد آن یتیم بی‌گنه نمرود شد رزمجوئی کرد با چون من کسی خواست یاری از عقاب و کرکسی کردمش با مهربانی‌ها بزرگ شد بزرگ و تیره دل‌تر شد ز گرگ برق عُجب آتش بسی افروخته وز شراری خانمان‌ها سوخته خواست تا لاف خداوندی زند برج و باروی خدا را بشکند رای بد زد، گشت پست و تیره‌رای سرکشی کرد و فکندیمش ز پای پشه‌ای را حکم فرمودم که خیز خاکش اندر دیدهٔ خودبین بریز تا نماند باد عجبش در دماغ تیرگی را نام نگذارد چراغ ما که دشمن را چنین می‌پروریم دوستان را از نظر چون می‌بریم 🆔 @ss_alavi_ir