#مناسبت_روز
🗓 ۲۱ تیر، سالروز واقعه مسجد گوهرشاد (۱۳۱۴)
🔹مشهور شده که واقعۀ مسجد گوهرشاد مربوط به قانون #کشف_حجاب است. حال آنکه قانون کشف حجاب شش ماه پس از واقعۀ مسجد گوهرشاد در ۱۷ دی ۱۳۱۴ مصوّب شد. واقعیّت آن است که واقعۀ مسجد گوهرشاد در پی محاصرۀ آیتالله قمی توسّط عمّال #رضاخان و در اعتراض به قانون متّحدالشکل شدن لباس اتّفاق افتاد.
🔻خلاصۀ واقعه:
۲۸ خرداد ۱۳۱۴، دولت #محمدعلی_فروغی در یک بخشنامه آمرانه که از تبعات سفر رضاشاه به ترکیه در ۱۲ خرداد ۱۳۱۳ بود، مردم ایران را ملزم کرد که از کلاه پهلوی (یک لبه) دست برداشته و کلاه بین المللی تمام لبهای به اسم شاپو استفاده کنند.
متدینین مشهد با استناد به روایت «مَن تَشَبّهَ بِقومٍ فَهُوَ مِنهُم» بنای اعتراض گذاردند. مرحوم آیت الله سید حسین قمی برای گفتگو با رضاخان در مورد بخشنامه و دستور تغییرلباس، هشتم یا نهم تیرماه ۱۳۱۴ به تهران رفت، اما به محض ورود توسّط نیروهای دولتی محاصره و ممنوع الملاقات شد.
مردم مشهد نامهای به امضای ۱۵۰ نفر از روحانیون و متنفذین خطاب به رضاخان نوشته و در آن، خواستار آزادی آیت الله قمی شدند؛ اما فتح الله پاکروان ــ استاندار خراسان ــ بدون درنگ، دستور تعقیب تمام امضاکنندگان تلگراف را صادر کرد؛ عدهای دستگیر و برخی نیز مجبور به ترک مشهد شدند.
روحانیون مشهد در اطلاعیههایی از مردم خواستند که با اعتراض به سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیت الله قمی بهوجود آورده، اعتصاب کنند و در مسجد گوهرشاد متحصّن شوند و هر روز یکی از علما برای مردم سخنرانی کند.
مرحوم #محمدتقی_بهلول در چهارشنبه ۱۸ تیر به مشهد رسید و به حرم رضوی رفت؛ ولی مامورین انتظامی او را دستگیر و در یکی از اتاقهای صحن کهنه بازداشت کردند. مردم در مقابل محل توقیف او تجمع کرده و او را آزاد کردند. بهلول میگوید:
«در تمام محوطه مسجد و صحنها صدای مرگ بر شاه و لعنت بر شاه و مرده باد شاه و زنده باد اسلام، لعنت بر بهایی و لعنت بر دشمن علما، بلند بود... با این اتفاقات، دیگر کوتاه آمدن معنا نداشت و ممکن هم نبود» (خاطرات سیاسی بهلول، ص۶۵-۷۲). آن روز بهلول در مسجد گوهرشاد سخنرانی تندی کرد.
با دستور رضاخان، نظامیان روز جمعه ۲۰ تیرماه وارد حرم شدند و از متحصّنین خواسته شد که متفرق شوند و عرایض خود را تسلیم استاندار کنید تا رسیدگی شود. شیخ بهلول پاسخ داد: «ما جمع نشدهایم برای اینکه به حرف استاندار متفرق شویم. با استنکاف متحصّنین درگیری مختصری به وجود آمد و به گفتۀ بهلول ۲۲ نفر کشته و عدهای نیز زخمی شدند (همان).
فردای آن روز کسبه مشهد و روستاییان اطراف به مردم متحصن پیوستند و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. نظمیۀ مشهد از سوی «تشکیلات کلّ نظمیۀ مملکتی» مأمور به عملیات شبانه شد. نیمه شب تمام درها و راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد و حرم بسته شد. مردم با کلنگ شروع به شکستن درها و اقدام به خروج از آن کردند. در این لحظه بود که دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بیدفاع و بدون سلاح، در درون و بیرون مسجد، آماج گلولۀ نظامیان قرار گرفتند.
علیرضا بایگان که از شاهدان واقعه بوده میگوید:
«تعداد آنها (کشته شدگان) ۱۶۷۰ نفر بوده و حدود ۷۰ نفر افراد سالم که در گوشه و کنار خود را مخفی کرده بودند و به دنبال فرصت برای فرار میگشتند، به دست مامورین افتاده، جزو کشتهشدگان در کامیون ریخته و در گودالهایی ریخته و به داد و فریاد و التماس آنها که ما زنده هستیم، وقعی نگذارده و آن مردم بیچاره را زنده به گور کردند» (واقعه گوهرشاد به روایت دیگر، ص ۱۳۷).
یک روز پس از واقعه، روحانیون وعلمای طراز اول مشهد دستگیر و زندانی شدند، از جمله: میرزا محمد کفائی خراسانی ــ فرزند آخوند خراسانی ــ، سید عبدالله شیرازی، یونس اردبیلی، محمدولی نجات، بحرالعلوم، محقق، شیخ هاشم قزوینی، آقابزرگ شاهرودی و نواب احتشام رضوی. برخی از علما همچون شیخ محمدتقی بهلول از معرکه گریختند و حتی از کشور خارج شدند. بعضی نیز مخفی گردیدند. میرزا محمد کفائی پس از دوسال در یکی از زندانهای تهران به نحو مشکوکی درگذشت. محمدولی خان اسدی ــ تولیت آستان قدس رضوی ــ نیز در ۲۸ آذر ۱۳۱۴ش اعدام شد.
🆔 @ss_alavi_ir
🔷 خلاصۀ کوتاهی از ماجرای اشغال ایران در #جنگ_جهانی_دوم.
۹ شهریور ۱۳۱۸ با حمله آلمان نازی به لهستان، آغاز جنگ جهانی دوم آغاز شد.
دو روز بعد، در ۱۱شهریور۱۳۱۸ماه (اول سپتامبر ۱۹۳۹)، کشور ایران بیطرفی خود را اعلام کرد. #رضاشاه برای آنکه بهانه به دست متفقین ندهد، در سال ۱۳۱۹ احمد متیندفتری را که تحصیلکردۀ آلمان بود از نخستوزیری برکنار کرد و علی منصور را بهجای او منصوب کرد.
اما گستردگی مرز ایران و شوروی، زمینۀ خوبی برای استفاده از خاک ایران به مثابۀ کریدور تأمین نیروهای متفقین بود.
در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰، ابتدا نیروهای شوروی از شمال و شرق به ایران حملهور شدند و سپس نیروهای بریتانیایی از جنوب و غرب حمله کردند. هردو شهرهای سر راه را یکبهیک به سرعت اشغال کرده، به سمت تهران حرکت کردند.
قوای شوروی در این حمل شامل ۴۰۹ هواپیمای جنگی، هزار تانک تی-۲۶ و ۴۰ هزار سرباز و قوای بریتانیا شامل حدود هشتاد هواپیما، ۵۰ تانک سبک و ۱۹هزار سرباز بود.
ارتش رضاشاه به سرعت متلاشی شد.
دو روز پس از حمله (۵ شهریور) کابینۀ رضاشاه تشکیل جلسه داد و رضاشاه حکم نخستوزیری #محمدعلی_فروغی را صادر کرد.
دو روز بعد (۷ شهریور) رضاشاه که فهمیده بود به زودی باید ایران را ترک کند، همۀ اعضای خانوادهاش را ــ به جز محمدرضا ــ از تهران خارج کرد.
دو روز بعد (۹ شهریور) رضاشاه تعدادی از سران و فرماندهان ارتش ایران را مضروب و روانۀ زندان کرد.
دو هفته بعد (۲۳ شهریور) سفیرهای انگلیس و روس به رضا شاه اولتیماتوم دادند که او باید تا ساعت دوازده و نیم ظهر روز ۲۶ شهریور استعفا دهد.
صبح زود روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، ساعت ۹:۳۰، مجلس شورای ملی، استعفای رضاشاه را پذیرفت. عصر همان روز محمدرضای ۲۱ ساله به خاطر ترس از دستگیری توسط نیروهای مهاجم، با لباس شخصی از دری که مخصوص خدمه بود وارد مجلس شد و مراسم سوگند پادشاهی انجام شد.
روز ۳۰ شهریور، رضاشاه و خانوادهاش از اصفهان به بندرعباس رفتند تا با یک کشتی بریتانیایی به جزیره موریس منتقل شوند.
اگرچه ایران در آغاز جنگ، بیطرفی خود را اعلام کرده بود، اما محمدرضاشاه در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ به آلمان اعلان جنگ داد تا ایران بتواند پس از پایان جنگ به اعلامیهٔ ملل متحد بپیوندد و همچنین در کنفرانسهای صلح پس از جنگ شرکت کند.
برخی از آثار زیانبار سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی اشغال ایران توسط متّفقین را در مقالۀ «پیامدهای اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰» بخوانید.
#خاندان_ذلیل
#خانمان_ذلت
🆔 @ss_alavi_ir