✅ فرزند آوری، رزق آوری
✍ بکر بـن صـالح، یـکـی از اصـحـاب امام
کاظم علیه السلام می گوید: به امام کاظم
علیه السلام نوشتم، حدود پنج سال است
که از طلب بچه خودداری کرده ام
و این بدان سبب است که همسرم از این کار ناخشنود است و می گوید تربیت و نگهداری فرزندان بـه عـلـت کمبود مـالی مشکـل است.
نظر شما چیست؟
امام در پاسخ به من نوشت: در پی فرزند باش؛ زیرا #روزی آن ها را خداوند عزوجل می دهد.
📚 کافی، ج ۶، ص ۳
ابراز محبت و توجه صرفا با روشهای مادی مثل خریدهای مكرر، پول دادنهای بیرویه و هدیههای رشوهمانند، زمينه را برای پرتوقع و بیمسئولیت شدن کودک و نوجوان را ایجاد میكند.
@nooredideh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 نسخه دین برای مشکلات تربیتی بچه ها!
🔻دین میگوید اگر ما فرزندمان را توحیدی و ولایی تربیت کنیم، خود به خود دچار خیلی از مشکلات نمیشوند. اساسا چرا ما به دنبال درمان پرخاشگری هستیم؟ دین میگوید، اگر زیر ۷ سال بچه را آزاد بگذاریم که خوب بازی کند، اصلا دچار لجبازی و پرخاشگری نمیشود. حواسمان باشد نسخه دین در تربیت، نسخه خالق برای مخلوق و نسخه غرب برای تربیت، نسخه مخلوق برای مخلوق است. خالق، به انسان اِشراف دارد و از بالا به او نگاه میکند اما مخلوق تازه دارد شروع میکند، تا چیزی از انسان سر در بیاورد. خالق، اِشرافش به جسم و روح است و مخلوق سراسر جهل به روح و جسم است.
🔺 حجت الاسلام عباسی ولدی
✳ از تهمتزننده چه گرفتم تا راضی شدم؟
جوان پشت میز گفت: شخصی اینجاست که چهار سال است منتظر شماست! اینشخص اعمال خوبی داشته و باید به بهشت برزخی برود، اما معطل شماست. با تعجب گفتم: از کی حرف میزنی؟ یکی از پیرمردهای اُمنای مسجدمان را دیدم که در مقابلم و در کنار همانجوان ایستاده. خیلی ابراز ارادت کرد و گفت: کجایی؟ چند ساله منتظر تو هستم. بعد از کمی صحبت، این پیرمرد ادامه داد: زمانی که شما در مسجد و بسیج، مشغول فعالیت فرهنگی بودید، تهمتی را در جمع به شما زدم. برای همین آمدهام که حلالم کنید.
آنصحنه برایم یادآوری شد. من مشغول فعالیت و کارهای فرهنگی در مسجد بودم. این پیرمرد و چند نفر دیگر در گوشهای نشسته بود. بعد پشت سر من حرفی زد که واقعیت نداشت. او به من تهمت بدی زد و نیت ما را زیر سؤال برد. عجیبتر اینکه زمانی این تهمت را به من زد که ابتدای حضورم در بسیج بود و نوجوان بودم!
آدم خوبی بود. اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بود. به جوان پشت میز گفتم: درسته ایشون آدم خوبی بوده، اما من همینطوری از ایشون نمیگذرم. دست من خالیه. هرچه میتوانی ازش بگیر.
تازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم: «هر کسی در روز جزا برای خودش گرفتاری دارد و همان گرفتاری خودش، برایش بس است و مجال این نیست که به فکر کس دیگری باشد.»
جوان هم رو به من کرد و گفت: این بنده خدا یک وقف انجام داده که خیلی بابرکت بوده و ثواب زیادی برایش میآید. او یک حسینیه را در شهر شما، خالصانه برای رضای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده میکنند. اگر بخواهی ثواب کل حسینیهاش را از او میگیرم و در نامه عمل شما میگذارم تا او را ببخشی. با خودم گفتم: ثواب ساخت یک حسینیه به خاطر یک تهمت؟! خیلی خوبه.
بنده خدا این پیرمرد خیلی ناراحت و افسرده شد، اما چارهای نداشت. ثواب یک وقف خالصانه یک حسینیه را به خاطر یک تهمت به یک نوجوان داد و رفت به سمت بهشت برزخی!
اما تمام حواس من در آنلحظه به این بود که وقتی کسی به خاطر تهمت به یک نوجوان، یک چنین خیرات بزرگی را از دست میدهد، پس ما که هر روز و هر شب پشت سر مسئولان و دوستان و آشنایان خودمان هرچه میخواهیم میگوییم...
جوان پشت میز به عظمت آبروی مؤمن اشاره کرد و آیۀ ۱۹ سوره نور را خواند: «کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم باایمان رواج یابد، برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است»...
#سه_دقیقه_در_قیامت
(چاپ سوم، تهران: انتشارات شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۸)
صفحات ۳۷ و ۳۸.
اگه جلوي پاركينگ منزلتون پارك كردند و عجله داريد، ماشين رو پنچر نكنيد و دعوا هم نكنيد.
با شماره ١٢٠ تماس بگيريد،
[این شماره متعلق به راهنمایی و رانندگی است و برای امور مشابه راهاندازی شده است]. آنها با راننده تماس میگیرند تا سريعتر ماشین خود را جابجا کند.
در مقابل بيفرهنگیها، با #فرهنگ برخورد كنيم.
فرهاد دهنوی
برای رابطه خوب و ایجاد آرامش
نبین، نگو، نشنو، نپرس
#نبین
گاهی باید وانمود کنی که ندیدی (اصل تغافل)
#نگو
۱- هرچه شنیدی نگو
۲-به کسی که حرفت در او تاثیر ندارد نگو
۳- سخنی که دلی بیازارد نگو
۴-هر سخن راستی را هر جا نگو
۵- هر خیری که در حق دیگران کردی نگو
۶- راز را نگو حتی به نزدیکترین افراد
زیرا هر «زمان» که
«دهان خود را» باز میکنید
و یا «پیامی» ارسال مینمایید
به افراد
اجازه میدهید که
به میزان «اخلاق»، «ادب»،
«فرهنـگ»، «فهـم»، «شعـور»
«شخصیت» و «معلومات شما»
پی ببرند.
#نشنو
۱- هر سخنی ارزش شنیدن ندارد
۲- وقتی دونفر آهسته سخن میگویند سعی کن نشنوی
۳- غیبت را نشنو
۴- گاهی وانمود کن که نشنیدی (اصل تغافل)
#نپرس
۱- آنچه را که به تو مربوط نیست نپرس
۲- آنچه که شخص از گفتنش شرم دارد نپرس
۳- آنچه باعث آزار شخص میشود نپرس
۴- آن پرسشی که در آن فایدهای نیست نپرس
۵- آنچه که موجب اختلاف و نزاع میشود نپرس
اگر با شنیدن یک انتقاد یا عقیدهی مخالف، رگهای گردنتان باد میکند و از کوره در میروید،
اگر وقتی اشتباهی کردید به جای معذرتخواهی به صد ریسمان چنگ میزنید تا آنرا توجیه کنید.
اگر با شنیدن تعریف و تمجیدهایی که از شما میشود، دلتان غنج میزند و احساس سرخوشی میکنید،
اگر برای رضایت قدرتمندترها، از آنها تعریف و تمجید میکنید و به هر طریق سعی در نزدیک شدن به آنها میکنید،
اگر در ازای هدیهای که گرفتهاید و یا شام و ناهاری که در منزل کسی خوردهاید حق دیگری را - تحت عنوان حفظ حرمت نان و نمک- به او واگذار میکنید.
اگر نمیتوانید حرفتان را با صراحت و شهامت در مقابل کسانی که در سلسله مراتب اجتماعی از شما بالاترند بزنید و یا به درخواستهای غیراصولی و غیراخلاقیشان جواب منفی بدهید،
اگر احساسات مثبت و منفی تان را در تصمیمها و قضاوتهایتان دخالت میدهید،
اگر به خاطر منافع شخصیتان، منافع جمع را قربانی میکنید،
اگر به دلیل تفاوتی که دیگران از نظر جنسیت، قومیت و باورها و اعتقادات با شما دارند، آنها را کمتر از خود میبینید.
و اگر...........
مطمئن باشید اگر به قدرت برسید بهتر از کسانی که اکنون بر سر قدرت نشستهاند عمل نخواهید کرد.
طاهره شیخ الاسلام
🔻حسادت🔻
✔️شخصی تعریف میکرد...
روزی به دیدار یکی از اساتید فرهیخته رفتم.
در صحبت هایم به کسی اشاره کردم که در دورههای آموزشی، تلاش کرده بود هر جور شده مرا از چشم استادم بیندازد.
با خودم گفتم بهتر است هرچیزی که در موردش میدانم را رو کنم تا دیگران هم متوجه شخصیت ریاکار و افکار پلید آن فرد شوند.
هنوز چند جمله بیشتر نگفته بودم که استادم گفت:
"یعنی میخواهی با این حرفها یکی را کوچک و زشت کنی تا بیگناه بودن خودت ثابت شود؟"
در آن لحظه نمیدانستم چه بگویم که هر چه میگفتم میشد توجیه و بهانهتراشی...
استاد کاغذ و خودکاری را روی میز گذاشت و یک خط روی کاغذ کشید و گفت : "این خط را برایم کوچک کن."
با خودکار سمت چپ آن خط را خط خطی کردم.
استاد گفت : "لطفاً با روش دیگر اینکار را انجام بده؛ بدون خط خطی کردن کاغذ."
اینبار یک طرف خط را با دستم پوشاندم!
استاد گفت : "بدون آنکه به این خط دست بزنی کوچکش کن."
شروع کردم به غر زدن که مگر میشود؟ اینکار امکان ندارد.
با لبخند خودکار را از دستم گرفت و یک خطِ بلندتر زیر آن خط کشید.
حالا دو خط روی کاغذ قرار داشت که دومی بهخاطر کمی بزرگتر بودنش باعث شده بود خط اولی کوچکتر دیده شود!
استاد گفت : "برای کوچک شدن دیگران کافیست خودت را بزرگ کنی. همین"
و ادامه داد :
*"همیشه پاسدار انسانیت وجودت باش و برای بهتر دیده شدن روی دیگران خط نیانداز"*
بقول مولوی:
هين كمالي دست آور تا تو هم
از كمال ديگري نفتي به غم
✍امام على عليه السلام:
هركه تو را به عيبت بينا گردانَد و در نبودنت حافظ [آبرو و راز ] تو باشد، او همان دوست [حقيقى ]است، پس او را نگه دار.
📚غررالحکم حدیث ۸۷۴۶
محبت و دلبستگی #مذموم است که ما را از
رسیدن به خدا و انجام دستورات او بازدارد.
در غیر این صورت ممکن است دو نفر یکدیگر
را خیلی هم دوست داشته باشند اما وقتی که
پای تکلیف الهی وسط بیاید، راحت آن را قبول
کنند و این محبت مانع #انجام_وظیفه نگردد.
مثل دو رفیقی که علی رغم محبت زیادی که به
یکدیگر داشتند، یکی شهید شد و محبت او به
دوستش مانع نشد تا نتواند از این دنیا دل بکند.
امام على عليه السلام:
هيچ مؤمنى نيست كه مهمان را دوست بدارد، مگر آن كه چون از قبرش بر مى خيزد ، چهره اش مانند قرص ماه مى درخشد، و اهل محشر مى نگرند و مى گويند: اين، كسى جز پيامبرى مُرسل نيست! و فرشته اى مى گويد: اين، مؤمنى است كه مهمان را دوست مى دارد و او را گرامى مى شمارد و راهى جز رفتن به بهشت ندارد
📚جامع الأخبار صفحه378
💎ثواب قابل تأمل رفع حاجت برادر مؤمن
🔻پيامبر صلیاللهعليهوآله:
مَن قضي لأخيهِ المُؤمِنِ حاجَةً كانَ كَمَن عَبَدَاللَّهَ دَهرَهُ
❇️ كسي كه حاجت برادر مؤمن خود را برآورده سازد، مانند كسي است كه عمر خود را به عبادت گذرانده باشد.
📚 الأمالي، طوسي، ص ۴۸۱