💠«#پذیرش» بخشی از #حل_تعارض است
✍️حتما شنیدهاید که میگویند «زن و شوهر باید با هم کنار بیایند تا زندگیشان سرپا بماند» و بخشی از حل تعارض، همین پذیرش است: یعنی پذیرش #تفاوتهایی که بین دیدگاههای فرد و همسرش وجود دارد. اما مواقعی هست که این اختلاف دیدگاهها #آسیبزننده است؛ فرض کنید فردی در نظام خانواده، شخصیتی وسواسی دارد و همه کارهایش آداب و نظم خاصی دارد.
✍️فرد دیگر در نقطه مقابلش است و کاملا بینظم، آشفته و بههم ریخته است! فرد شلخته نمیتواند بگوید: «همسرم باید با #شلختگی من کنار بیاید!» یا فرد #وسواسی نمیتواند بگوید: «من همینم که هستم، همسرم باید با این نظم و چارچوب کنار بیاید!»
👌قطعا این دونفر به یکدیگر آسیب میزنند، پس برای رفع این تعارض سبک ارتباطی یا تعارض #مدیریت ارتباط، هر دوطرف باید راهکارهایی ارایه کنند که ابعادی از طرف مقابل را بپذیرند و ابعادی از خود که تیزتر و آسیبزننده است، اصلاح کنند. به این ترتیب حد تعادل #ارتباط رعایت میشود و هر دوطرف سالم میمانند.
#تربیت_کودک
بچهها از حدود 9 سالگی به بعد روابط دوستی پایدارتری دارند گر چه برخی از آنها حدود 11 سالگی ترجیح میدهند که فقط با یک نفر دوست باشند و یک دوست را همیشه برای خودشان داشته باشند.
اما بین 12 تا 13سالگی شبکه دوستان وسیعتر شده و گرچه در آغاز بچهها به دنبال حفظ دوستی هستند یعنی با یک نفر ارتباط برقرار میکنند اما آهسته آهسته به حلقه دوستی و دوستان توجه بیشتری پیدا میکنند در حالیکه در آموزش، لذت بیشتری است و خوشحالی زیادی میتوانند داشته باشند.
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
#تربیت_کودک
تشبیه جالبی درباره کودکان وجود دارد. کودک مثل "اسفنج" است!
هرچه پیرامونش باشد، جذب می کند.
مراقب چیزهایی که کودکتان می بیند و می شنود باشید.
فیلم، کتاب، موسیقی، اسباب بازی و هر رسانه دیگری که در اختیار کودک است را با دقت زیر نظر داشته باشید!!
✔️ هرگز فراموش نكنيد: پدر، مادر شدن راحت است، ولی پدر و مادر خوب ماندن، سخت است!
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
#تحقیر
❌ فرزندتان را تحقیر نکنید ...
کودک می گوید می خواهم در آینده مهندس یا دکتر بشوم؛
والدین در جواب می گویند «آره! حتما با این درس خوندنت مهندس هم می شی! با این نمره های ریاضیت، تو دیپلمت رو بگیری ما جشن می گیریم! بیچاره اون مریض هایی که زیر دست تو باشن.»
👈 این جملات، بازدارنده انگیزه هستند و عزت نفس کودک را پایین می آورند. او مدام به این جمله ها فکر می کند و به خود می گوید که «من هر چقدر هم که تلاش کنم، به اینها نخواهم رسید»، پس دیگر تلاشی نمی کند.
✔️ در چنین شرایطی، بهتر است بگوییم: «آره حتما، اگر تلاش کنی، می تونی یک پزشک یا یک فوتبالیست خوب بشی.»
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
#تربیت_کودک
✅ تشویق کودک بایستی متناسب با سن و سطح تواناییهای او باشد.
زمانی که به یک کودک کم سن می گویید میبینم که کفشهایت را درست پوشیدی؛ این برای کودک تشویق تلقی میشود، اما برای یک نوجوان این حرف یک توهین پنداشته میشود.
♨️ تشویق کودک نباید به گونهای باشد که شکستهای گذشته را نیز به او یادآوری کند:
"فکر نمیکردم در ریاضی نمره خوبی بگیری ولی گرفتی! "
شور و شوق فراوان از طرف والدین میتواند مانعی برای کودک محسوب شود گاهی اوقات شور و شوق بیش از حد والدین فشار زیادی به کودک میآورد:
" تو بالاخره یک دانشمند بزرگ میشوی "
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
#تربیت_کودک
#دکتر_کریمی_افشار :
✅ بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود.
روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود...
به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟
⚡️کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حُسن تربیت فرزندم؟
چون دانستم که او مهمان خانه من است.
این باعث شد اولویتم را تغییر دهم،
💟 بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست....
شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم.
✔️ از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به #آرامش رسیدم.
از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی #شلختگی در آن به چشم می خورد.
👈 اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.
چون می دانم......
او مهمان زودگذر خانه من است.
کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.
✅ پدر و مادر حرفهای
بچهی «باعرضه» بار میآورند
نه شاگرد اول.👌
برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد
و بند کفشش را ببندد.
وقتی سر جلسهی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند.
ميوههايی كه مادر برايش میگذارد، توی كيفش نگندد.
وقتی معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی میگردند زير ميز قايم نشود.
غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم بههم نخورد از ديدن ظرف غذايش.
وقتی بزرگتری خواست از او سوالهای اضافی بپرسد راحت بپيچاندش.
وقتی تلويزيون نگاه میکند
انگشتش نيممتر توی حلقش فرو نرود.
✅ پدر و مادر حرفهای يكجوری با بچهاش حرف میزند كه بچه، جواب دروغ نمیدهد.
اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند،
پدرش توی ذوقش نمیزند که «چه خبرته!».
وقتی یک بچهی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالی كند با زور نمیتوانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی میكنم.
وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که میخواهد باشد، اعتراض میکند.
اینها بچهی با عرضه بار میآورند
تا به خاطر نيم نمره امتحانی جلوی ميز معلم عجز و التماس نكند.
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
#تربیت_کودک
#دکتر_کریمی_افشار :
✅ بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود.
روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود...
به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟
⚡️کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حُسن تربیت فرزندم؟
چون دانستم که او مهمان خانه من است.
این باعث شد اولویتم را تغییر دهم،
💟 بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست....
شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم.
✔️ از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به #آرامش رسیدم.
از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی #شلختگی در آن به چشم می خورد.
👈 اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.
چون می دانم......
او مهمان زودگذر خانه من است.
کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.
✅ پدر و مادر حرفهای
بچهی «باعرضه» بار میآورند
نه شاگرد اول.👌
برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد
و بند کفشش را ببندد.
وقتی سر جلسهی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند.
ميوههايی كه مادر برايش میگذارد، توی كيفش نگندد.
وقتی معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی میگردند زير ميز قايم نشود.
غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم بههم نخورد از ديدن ظرف غذايش.
وقتی بزرگتری خواست از او سوالهای اضافی بپرسد راحت بپيچاندش.
وقتی تلويزيون نگاه میکند
انگشتش نيممتر توی حلقش فرو نرود.
✅ پدر و مادر حرفهای يكجوری با بچهاش حرف میزند كه بچه، جواب دروغ نمیدهد.
اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند،
پدرش توی ذوقش نمیزند که «چه خبرته!».
وقتی یک بچهی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالی كند با زور نمیتوانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی میكنم.
وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که میخواهد باشد، اعتراض میکند.
اینها بچهی با عرضه بار میآورند
تا به خاطر نيم نمره امتحانی جلوی ميز معلم عجز و التماس نكند.