💢زندگی همه ما مانند یک پازل است.
💠 هر کسی در زندگی خود اهداف و آرزوهایی دارد که برای رسیدن به آنها تلاش میکند و برای به دست آوردن آنها میجنگد.
🔹 سعی کنید استعدادهای خود را بشناسید و آنها را بارور کنید.
چراکه همه ما توانمندیها و علاقهمندیهایی داریم که با برنامه ریزی درست، میتوانیم به تک تک آنها برسیم.
✍️ استعداد، توانمندی و علایق شما، اهدافتان را تشکیل میدهد. مهارتها، هنرها، خُلقیات و هر آنچه که میخواهید به آنها برسید را به صورت پازلهایی، جداگانه رسم کرده، آنها را اولویت بندی کنید و برای رسیدن به آنها برنامه بلندمدت و کوتاهمدت بنویسید.
💢 آرزوهای هرکسی رفیق زندگیش هستن.
💠 توی گرمای تابستون، توی هوای داغ یه شربت خنک یه جون تازه به آدم میده.
🔶 توی خستگیها و بیحوصلگیهای روزگار، وجود یه دوست خوب میتونه آدم رو آروم کنه.
ولی دوستی که خودش افسرده باشه، نمیتونه کمکی کنه.
🔻 آرزوها رفیق و مونس آدمها هستن. هر آدمی توی وجودش دوست و مونسی به نام امید و آرزو داره. این آرزوها نمیزارن آدمها دچار سردی، پژمردگی و دلمردگی بشن.
❇️ آرزوها برای حرکت به آدم انرژی میدن. نمیذارن آدمها توی مسیر موفقیت متوقف بشن.
اگه آرزویی این ویژگی رو نداشته باشه، معلومه دوستیه که روش نمیشه حساب کرد.
🔷 حضرت علی (علیه السلام):
(الأمَلُ رفیقٌ مُونِس)
(غرر الحکم،ح1084-ص56)
💢 مشکلاتت رو قورت بده
💠 انسانها دو دستهاند:
1. انسانهای ضعیف
2. انسانهای قوی
♦️ انسانهای ضعیف از مشکلات، شکایت میکنند اما انسانهای قوی مشکلات را به شکلات تبدیل میکنند.
🔹 آدمهای ضعیف در مواجه با مشکلات، دچار چالش میشوند اما آدمهای قوی، مشکلات را به چالش میکشند.
✍️ انسانهای قوی، نه از مشکلات گریزانند و نه گرفتاریها آنان را از پیشرفت باز میدارد؛ آنها تهدیدها را تبدیل به فرصت میکنند.
❇️ قویترین آدمها، کسانی هستند که نه تنها مشکلات را به چالش میکشند، بلکه برای خودشان چالش میسازند.
🔅 از مشکلات، شکایت نکن و آنها را به شکلات تبدیل کن.
💢 فقط چند پله دیگه مونده
💠 وقتی برای آیندهات هدف داشته باشی و برای رسیدن به اون برنامه داشته باشی، طولانی بودن هدف، تو رو خسته نمیکنه.
🔸 تنها چیزی که موجب میشه تو خسته بشی، بیبرنامگی و بینظمیه.
💢 اگر سنگ در مسیر رود نباشد، صدای آب زیبا نخواهد بود
💠 بعضی از آدمها، تا با مشکلی مواجه میشوند، به گونهای دگرگون و زمینگیر میشوند که گویا تمام غمهای عالم را به آنها دادهاند.
✍️ مشکلات مثل سنگهایی هستند که در مسیر رود قرار گرفتهاند که اگر رود هم مثل آنها فکر میکرد، هیچوقت به دریا نمیرسید.
🔹 مشکلات انسان، همان تهدیدهایی هستند که میتوانیم آنها را تبدیل به فرصت کنیم.
🔻 مشکلات آنقدر هم که فکر میکنیم، بد نیستند. گاهی تا انسان با مشکلات و گرفتاریها دستوپنجه نرم نکند، پخته نمیشود.
🔅 یادمان باشد که اگر در مسیر رودخانه، سنگی نباشد، صدای آب زیبا نخواهد بود.
💢 موفقیت مثل یک کوه یخ میمونه
💠 دیگران فقط و فقط نتیجه تلاشهای تو رو میبینن و اصلا به اینکه تو چقدر تلاش کردی تا به اینجا رسیدی، کاری ندارن.
❇️ و به این فکر نمیکنن که تو این مسیر چقدر سختی کشیدی،بیخوابی داشتی،از خوشیهات گذشتی، هزینه کردی،طعنه شنیدی و تلاش بیوقفه کردی.
⭕️ تنها و تنها به اون مدال و جایگاهی که بدست آوردی نگاه میکنن.
✅ پس کاری به نگاه و توقعات مردم نداشته باش و فقط روی هدفت تمرکز کن و به حرف دیگران(چه تعریف و تمجید-چه تمسخر و تحقیر)هیچ اهمیتی نده.
💢 این همه فرصت سوزی برای چیه؟
💠 رشد تو از زمانی شروع میشه که به خودت ایمان بیاری و بدونی که چه استعدادهایی داری و میتونی چه کارهای بزرگی رو انجام بدی.
▫️ تمام موفقیت ها در گرو ایمانی هست که تو باید به خودت داشته باشی.
✅ از همین امروز تصمیم بگیر و شروع کن.
💢 خودت باش
💠 اگه میخوای همه دوستت داشته باشن و بهت احترام بگذارن. اگه میخوای تو جمع خانوادهات عزیز باشی، سعی کن همیشه خودت باشی و دورو نباشی.
🔸 نباید تمام توقعات دیگران رو برآورده کرد چونکه امروزه هرکسی یه چیزی میگه و اصلا معلوم نیس کدوم درسته و کدوم درست نیست.
✅پس زندگیت رو خرج حرفی کن که بهش اعتقاد داری.
نپذیر که یک فرد معمولی باشی
13.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 وقتی فکر میکنیم آدم خیلی خوبی هستیم و در یک لحظه رذائل و شرارتهای خفته در عمق وجود انسان به یکباره بیرون میریزد.
🎙#شهید_مطهری
ژاپنی ها معتقدند
هرکس سه چهره داره:
اولی رو به دنیا نشون میده،
دومی رو به خانواده و دوستانتون نشون میده،
و سومی که به هیچ کس نشون نمیده!!
و این سومی حقیقی ترین انعکاس از شماست.
🔴در رثای «غربت روح
🔶مونتنی فیلسوف فرانسوی عصر رنسانس میگفت «روح ما زودتر از جسم ما چروک بر میدارد». این یک حقیقت است؛ اما چون چروکهای روح معمولاً از دیدگان پنهان است و توجه دیگران را جلب نمیکند، خود انسان هم که شهوداً و حضوراً آنها را مییابد، از آنها غفلت میکند.
ای کاش آدمیان یک صدم وقتی را که برای «آرایش ظاهر»شان صرف میکنند، صرف «آراستگی باطن» خود میکردند!
ای کاش آدمیان یک صدم هزینههایی را که صرف «مدیریت بدن»شان میکنند، صرف «مدیریت جان» خود میکردند!
ای کاش آدمیان بخش اندکی از زمانی را که صرف زیباسازی و جوانسازی «صورت» خود میکنند، صرف زیباسازی و پاکسازی «سیرت» خود میکردند.
ای کاش همانگونه که دغدغه «تغذیه جسم» خود را داریم، دغدغه «تغذیه روح» خود را هم میداشتیم.
ای کاش همانطور که متوجه «تشنگی جسم» میشویم، «عطش روح» را هم درک میکردیم!
ای کاش همانطور که «تربیت بدنی» را جدی میگیریم؛ به «تربیت روحی» هم اهتمام میورزیدیم!
احمدحسین شریفی
💥 گدایی توجه❗️
💠 افرادی که دارای اختلال شخصیت نمایشی هستند، میخواهند به هر قیمتی شده در مرکز توجه باشند و نگاه دیگران را به خود جلب کنند. آرایش خاص و نامتعارف و یا خالکوبیهای عجیب و زیاد دارند، لباسهای هنجارشکن میپوشند و رفتارشان به گونه ای است که انگار در حال اجرای تئاتر هستند.
🔹 کانون توجه واقع شدن افراد معروف با چنین اختلالی، این خطر را برای طرفداران بخصوص قشر نوجوان دارد که در تله توجه افراطی قرار بگیرند و ناخواسته با الگوگیری از کارهای نامتعارف و عجیب و غریب افراد معلوم الحال، توجه دیگران را گدایی کنند!
👈🏻 پس به خوراک ذهنیات توجه کن که از چه کسی و با چه هدفی دریافت میکنی تا مبادا ذهنت را آشغالهای مسموم آلوده کند!
ثروت پنهان
با عجله ازمحل کارم بیرون آمدم که مادرم زنگ زد.
_الو سلام سحر جون! هنوز که نیومدی؟
گفتم:" نه مامان کاری داری بگو!"
کمی من ومن کرد و گفت:" امشب عزیزجون میاد خونمون یه زحمت بکش از اون شیرینیا که قند رژیمی دارن بگیر و برو دنبالش خونه عمه!"
هر هفته مادر بزرگم مهمان یکی از بچههایش بود. بنده خدا پیر شده بود و به خاطر فوت پدربزرگم تنها زندگی میکرد. اما هیچ کدام از بچههایش نمیگذاشتند غصه بخورد و هوایش را داشتند. عزیز جون زن خوش زبان و مهربانی بود، شاید اگر فوت پدربزرگم نبود هیچ چیزی نمیتوانست چروکهای صورتش را زیاد کند.
راهم را کج کردم و رفتم دنبالش. من را که دید خندید و دست تکان داد.
_به به سحر خانم گل! اومدی عروس ببری؟
پشت چراغ قرمز برگشتم و به چهرهاش نگاه کردم. به دستهای لرزانش که تسبیح را میچرخاند، به موهای سفیدش که از زیر روسریاش بیرون زده بود، به نگاه خستهاش که در غروب آفتاب خیابانها را دید میزد.
گفتم:" خوب چطوری عروس خانم؟ ببخشید ماشینو گل نزدم."
ذکرش را تمام کرد و گفت:" چه کنم هربار دیر میای، ماشینم که گل نمیزنی!"
بعد ادامه داد:"راستی گل دختر دفترچهمو آوردم داروهامو بگیرم، یادت نرهها!"
خندیدم و گفتم:" به به عروس مریضم که هست!"
جلوی داروخانه پیاده شدیم. خیلی شلوغ بود. جایی پیدا کردم تا عزیز جون بنشیند و کنار همان صندلی ایستادم. سری به تلفن همراهم زدم و همانطور که پیامها را میخواندم متوجه شدم، با خانم پیری که کنارش بود، مشغول صحبت شدند. از همه چیز گفتند و بحث کردند و رسیدند به پول و ثروت! پیرزن از پول و ثروتش میگفت و از اینکه اگر پول داشته باشی دیگر هیچ غصهای نداری و همه کارهایت پیش میرود و حتی به بچهها هم احتیاجی نیست چون پرستار، کارها را دقیق و مرتب انجام میدهد. وخلاصه اینکه پولِ بیشتر، زندگیِ بهتر!
عزیز جون با تعجب و در سکوت نگاهش میکرد. همینکه داروها را گرفتم، رو کرد به دوست تازهاش و گفت: "ثروت چیز خوبیه راست میگی، خود من کلی ثروت دارم! چندتا خونه آشپز و پرستار و راننده اما ثروت من با شما خیلی فرق داره..."
به سمت خانه که راه افتادیم گفتم:" عزیزجون خوب واسه خانمه کلاس گذاشتیا چند تاخونه و ..."
خندید و گفت: "مگه دروغ گفتم؟ چندتا خونه دارم خونهی شما، خونهی عمه، خونهی دوتا عموها...زنعمو کوچیکه چقدر میاد فشارمو میگیره؟ دکتر میبره منو، پدرتو منو برد مکه، با عمه رفتم کربلا، توام که رانندهی منی، دروغ میگم؟ ثروت از این بالاتر چیه؟ ثروت من مادر توئه که میدونم گفته برام شیرینی رژیمی بگیری و حتما فسنجون بار گذاشته، ثروت من شماهایید! پول به اندازهی خودش کار میکنه بیشتر از اون نه! محبت رو که نمیشه خرید...
خندهام گرفت مخصوصا پیشبینی خرید شیرینی..
انگار یک مدرس باتجربه و یک روانشناس و مشاور با من حرف میزد. گفتم :"عزیز جون! شماهم ثروت مایی، فکر نکن خودت فقط ثروتمندی..."
خندید و باهم وارد خانه شدیم. بوی خوش فسنجان خانه را پر کرده بود.
.محبت بزرگترین ثروت است
🌸🌺🌸