eitaa logo
سبک زندگی دینی
126 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
23 فایل
آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
*عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار* در زمان به قدرت رسیدن صدام در عراق، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود *برزان تکریتی* سپرده بود. یکی از دستگیر شدگان این حزب، *میاده* زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند. *میاده* نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی می‌نمود که قبل از اعدام نامه‌ای برای *برزان تکریتی* برادر صدام می‌نویسد، و از او در خواست می‌کند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند. *برزان* قبول نکرد و در جواب نامه‌ی *میاده* نوشت: جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو دفن گردد .... *میاده‌* که روزهای آخر بارداری را طی می‌کرد، در روز موعود به پای چوبه‌ی دار رفت و التماس‌های او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت. خانم *میاده* در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد. *رضیه* زنِ زندانبان، با اشاره‌ی رییس زندان، طفل را در لباس‌های مادرش پیچیده و به گوشه‌ای منتقل کرد!!! آقای *برزان* برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم *میاده* و جنین‌ش را جویا شد و گزارش خواست. رییس زندان نیز در گزارش نوشت: جنین با مادر در چوبه‌ی دار ماند تا مُرد ... رییس و پزشک زندان و *رضیه* زنِ زندانبان، با هم، هم‌قسم شدند که همدیگر را به *برزان تکریتی* نفروشند و توافق کردند که *رضیه* نوزاد را به خانه‌اش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد. از آن‌ پس، همه نوزاد را *ولید* می‌خواندند. سال‌ها گذشت و *ولید* بزرگ شد. برادر خانم *میاده* (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی می‌کرد و سال‌ها پیشتر، خبرهایی درباره‌ی خواهرزاده‌اش *ولید* از *رضیه* زنِ زندانبان دریافت کرده بود. او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش *میاده* را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانی‌هایی که *رضیه* داده بود او را یافت. *ولید* قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت: *رضیه* مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من‌ کشیده، هرگز تنهایش نمی‌گذارم. این اتفاق زمانی بود که *رضیه* بازنشسته شده بود. خانم *رضیه* با خواهش از مسوولین، *ولید* را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام می‌کند. ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر می‌کردند، از جمله دستگیر شدگان *برزان تکریتی* برادر ناتنی صدام بود. از قضای الهی، *ولید* پسر خانم *میاده* ، مسئول مستقیم سلول *برزان تکریتی* شد و همانجا بود که قصه‌ی مادر و فرزند درون شکمش را برای *برزان* تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!. آقای *برزان* با شنیدن این داستان از زبان *ولید* ، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ... پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ *برزان* ، *ولید* به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود *طناب دار* را بر گردن *برزان* انداخت. بدین‌سان دست حق و عدالت، ستمگر بی‌رحم را از جایی که گمان نمی‌کرد، به سزای اعمالش رساند. یقیناً روزگار به گردن‌کِشان و ظالمان مهلت می‌دهد تا شاید برگردند، ولی فراموشی در کار روزگار و در جزاء و کیفر أعمال ستمگران و دیکتاتورها وجود نخواهد داشت. برگرفته از نوشته‌های *پاریسولا لامپوس* معشوقه‌ی صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق. *آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل* *چشم اگر بینا بود، هرروز، روز محشر است* ((صائب تبریزی))
✳ چرا آخرتی نمی‌شوید؟! 🔻 در کتاب شریف می‌فرماید: هر کسی از روی برگرداند، به بیشتر می‌چسبد. عکس نقیض آن می‌شود: اگر می‌خواهیم از دنیا یک مقدار دست بشوییم، باید اعتقاد به معاد در ما محکم‌تر شود. 🔸 آخوند در اسرارالآیات یک حرف خیلی عالی دارد؛ می‌فرماید: «اگر کسی می‌خواهد از دنیا خارج بشود، باید دنیا را بشناسد. و اگر می‌خواهد به آخرت وارد بشود، باید دنیا را بشناسد.» این تعبیر، دقیق است. بعد ذیل آیه‌ی «وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ» (واقعه، ۶۲) توضیح می‌دهد؛ شما نشأة اولی را شناختید، پس چرا پند نمی‌گیرید؟ یعنی چرا آخرتی نمی‌شوید؟ ذکر، آخرتی‌شدن است. «فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ» ذاکر بودن (در این‌جا) یعنی آخرتی‌شدن. پس هرچقدر انسان با دنیا بیشتر آشنا شود -نه‌اینکه وارد دنیا بشود- و درست آن را بشناسد، ورود به آخرت قطعی‌تر می‌شود. از سوی دیگر هرچقدر اعتقاد به آخرت قوی‌تر بشود، خروج از دنیا محقق‌تر و راحت‌تر شده است. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 صفحات ۴۹ و ۵۰
✳️ انسان پیوسته در حال مرگ و حیات است 🔻 انسان در دنیا مسافری است که در مراتب دائما باید سیر کند و خود را تحت تربیت رشد دهد تا کاملا مطیع مراتب عالی‌تر نفس گردد. این سفر یعنی سراسر مرگ و شهادت؛ مردن از مرتبه‌ی نفس اماره و زنده شدن در مرتبه‌ی نفس لوامه؛ که این حداقل سیر انسان مؤمن است؛ «موتوا قبل ان تموتوا». 🔸 انسان پیوسته در حال مرگ و حیات است و باید از مراتب دون نفس بمیرد و به زنده شود. در چنین فرهنگی، انسان در دار دنیا دائماً در حال خرید و فروش است و به تعبیر زیبای امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، برخی و خود را به دنیای دون می‌فروشند و در همان مراتب حیوانی نفس می‌مانند و عمری را می‌کنند تا به خاک سپرده شوند، و برخی دیگر با رها کردن نفس اماره، پله‌پله مراتب عالی‌تر نفس را طی می‌کنند و با هر مرگی، شهادتی جدید نصیبشان می‌شود و رزقی زیباتر در کنار محبوب دریافت می‌کنند. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 صفحات ۸۹ و ۹۰
✳️ خیلی‎‌ها خیال می‎‌کنند چیزی دارند اما هنگام مرگ می‎‌فهمند دستشان خالی است! 🔻 (ص) فرمود «الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا» خیلی‌‎ها خیال می‎‌کنند چیزی دارند اما در هنگام می‎‌فهمند که دستشان خالی است، خواب می‎‌بینند که و دارند و بیدار که می‌‎شوند می‎‌بینند خبری نیست، این همه آیت‌‎الله و این همه عظمیٰ که به من بستند چه شد؟ همان‌طور که آدم خوابیده چیزهای بسیاری را خواب می‌‎بیند و وقتی بیدار شد می‌‎بیند که دستش خالی است، این گونه است، غالب مردم این‌‎گونه‌‎اند و هنگام احتضار می‌‎فهمند که دستشان خالی است. این‌‎ها گوشه‌‎ای از مسائل است. 👤 📌 | آیات پایانی سوره مبارکه
✍امیرالمومنین علی علیه السلام : آگاه باشید که این پوست نازک بدن، طاقت آتش دوزخ را ندارد. پس به خودتان رحم کنید. شما مصیبت های دنیارا آزموده اید. آیا ناراحتی های یکی از افراد خود را بر اثر خاری که در بدنش فرو رفته یا در زمین خوردن پایش زخمی شده یا ریگ های داغ بیابان او را رنج داده، دیده اید که تحمل آن مشکل است. پس چگونه می شود تحمل کرد که در میان دو طبقه آتش، در کنار سنگ های گداخته همنشین باشید؟ 📚نهج البلاغه، خطبه 183 ✳️ شرط آمادگی برای امتحان سؤال قبر 🔻 آمادگی این امتحان ( ) به این صورت نیست که محفوظات ذهنی‌مان را زیاد کنیم یا کتاب بخوانیم که جواب بدهیم بلکه باید و را در این دنیا تقویت کنیم. وقتی به سراغ من می‌آید؛ بحران‌های مالی، سیاسی، جنسی و خانوادگی، دست از اعتقادم برندارم و با کوچک‌ترین مشکل با خدا قهر نکنم و را ترک نکنم. با بالا و پایین شدن مُد، دست از برندارم. با یک تغییر در زندگی تمام عقایدم را دور نریزم. وقتی در این‌جا در باورهایم ثابت‌قدم هستم، در آن‌جا با غرش ملائکه (در روایت داریم که صدای این دو ملک مثل غرش رعد است) شخص نمی‌ترسد. زیرا در بحران‌های زندگی اعتقادش را نگه داشته است. ⁉️ حالا چطور باورهایمان را تقویت کنیم که بتوانیم پاسخ سوالات قبر را درست جواب بدهیم؟ 👤 | ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
🔴 پانصد سال گریه در قیامت! ✍ آیت الله مجتهدی (ره) : گـریه کنید. دیده اید بچه ها با گریه کردن کار خود را پیش می برند. تا گریه می کنند، پدرشان راضی می شود، درِ خانه خدا هم باید گریه کنید. تا گریه نکنید، کار پیش نمی رود. همین که میل پیدا کردی که گریه کنی و اشکی بریزی، معلوم می شود که خدا میخواهد تو را بیامرزد. بله، یکی از کارهای ما باید گریه باشد. شب ها طولانی است. از رختخوابتان بلند شوید. در گوشه اتاق بنشینید. کمی به حال خودتان گریه کنید. شب ها به این فکر کنید که اگر در این حال بمیرم، دست خالی، چه خاکی بر سرمان بریزیم. اگر وارد محشر شویم و به ما بگویند: «هیچ عمل خوبی نکرده ای» چه کنیم. در روایت آمده است که عده ای در روز قیامت در صحرای محشر پانصد سال گریه می کنند، هق و هق می گریند که چرا پرونده شان درست نیست و اعمالشان خوب نمی باشد. در این حال ملکی نزد آنها می آید و می گوید: «اگر یک ساعت در دنیا اینگونه گریه کرده بودی، گرفتار این پانصد سال گریه نمی گشتی! می خواستی در دنیا این گریه ها را بکنی.» خدایا، ما را گرفتار آن گریه ها نکن. 📚 در محضر مجتهدی، جلد دوم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💥كُلُّ مُعَاجَلٍ يَسْأَلُ الْإِنْظَارَ، وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيف 🌎 آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند. 📘 نهج‌البلاغه
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 🔸 زندگی پس از زندگی 🌸 از عالمی پرسیدند؛ ✍ برای خوب بودن، کدام روز بهتر است؟ عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ گفتند: ولی مرگ را هیچکس نمی‌داند عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد...
پس از آمدن مرحوم آیت اللّه کشمیرى به ایران، مرحوم علامه طباطبایى به دیدن ایشان رفت و این نکته را به عنوان هدیه به ایشان بیان کرد: هر گاه به مشکلى برخوردید، به پشت بام رفته، دو رکعت نماز خوانده و به امام زمان‏ علیه السلام هدیه نمایید. پس از نماز، رو به قبله، تلاش کنید خود را از افکار و پراکندگى و تشتت خالى کنید. در آن هنگام هر چه به ذهنتان رسید، اشاره و الهام و تلقینى است از حضرت ولى عصرعلیه السلام براى رفع مشکل.
🔴 هر روز محبتت را به امام زمانت اظهار کن! 🔹 یکی از ویژگی های یاران و منتظران امام عصر روحی فداه این است که هر روز و شب و بلکه هر گاه فرصتی یابند به امام زمانشان اظهار محبت می کنند، با آن حضرت مناجات و درد دل می نمایند 🔹 این اظهار محبت، باعث می شود که محبتشان نسبت به حضرت بیشتر و بیشتر شود و همین دلداگی، آنها را از گناه و خطا و انحراف حفظ می کند. 🔺 حضرت امام صادق سلام الله علیه فرمودند: "إذا أحببتَ رَجلاً فأخبره بذلك فإنّه أثبت للمودّة بينكما" 🔹 وقتى كسى را دوست داشتى به او بگو که دوستت دارم؛ زيرا اظهار محبت، مهر و محبت را در ميان شما محکم تر می‌کند. 🔹 به همین خاطر است که در زیارت ها از جمله زیارت ارزشمند جامعه کبیره به ما یاد داده اند که مکرر به اهل بیت علیهم السلام بگوییم: "بأبي أنتم و امّي و نفسي و أهلي و مالي..." و در دعای ندبه بگوئیم : بِنَفْسي اَنْتَ...
((آرزوی خدمت به امام زمان (عـج) )) 🌴امام صادق علیه السلام فرمودند: هر مؤمنی آرزوی خدمت به حضرت مهدی(عج) را داشته باشد وبرای تعجیل فرجش دعا کند ، ( اگر از دنیا برود هنگام ظهور ) کسی بر قبر او می آید و او را به نامش صدا میزند که : فلانی مولایت صاحب الزمان(عج)ظهور کرده اگر میخواهی بپا خیز و به خدمتش برو ' و اگر میخواهی تا روز قیامت بخواب ' پس عده ای بسیاری به دنیا باز میگردند و در خدمت امام عج هستند . مکیال المکارم
💠باب الله 🔻ندبه های انتظار ⁉️أيْنَ بابُ اللّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتى؟ ⁉️کجاست آن باب خداوند که طرفداران حق از طریق آن وارد می‌شوند. ❇️ این فراز از دعای ندبه اشاره به این مطلب دارد که اگر کسی می‌خواهد به مقام قرب و رحمت و رضوان و ... خداوند وارد شود باید از درب و کانال و دروازۀ امام زمان علیه السلام وارد شود. ❇️ امام زمان باب ایمان به خداست؛ « وَ اَبوابُ الأیمان» و در عصر ظهور نیز ایمان مردم به خداوند را کامل می‌نماید. ❇️ امام زمان باب نعمت و روزق و روزی و رحمت خداوند است؛ «بِیُمنِه رُزِقَ الوَری» ❇️ امام زمان باب براورده شدن حاجات و باب امتحان و ازمایش مردمان است. «وَالبابُ المُبتَلی بِهِ الناس» ❇️ بنابراین امام زمان در عصر حاضر، تنها دری است که برای رسیدن به خداوند متعال باید از آن عبور کرد.
✳️ قیام مهدوی نشان می‌دهد که عدالت، اسطوره نیست 🔻 این با ما سخن می‌گوید از این‌که روزی قفل‌های تاریخ باز خواهد شد و این یکسره شالوده‌شکنی خواهد شد و به شما بگویم که شالوده‌شکنی ، و ، هر سه در دستور کار خواهد بود. 🔸 مهدویت و فکر آن با ما از این حقیقت سخن می‌گوید که نه ما روبات هستیم و نه حشره، و دیگر بس است هر چه سر ما را در تاریخ تراشیدند، و می‌گوید از اینکه هستند؛ ارزش‌ها فقط قابل نیستند بلکه قابل هم هستند، و از اینکه زنده‌اند و ، اسطوره نیست بلکه امری واقعی و عینی شدنی است. 🔺 همه‌ی بشر و دست به دست هم دادند و نشد، اما ذخیره‌ی خدا و خواهد آمد و این کار بزرگ خواهد شد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «مهدی(عج)؛ ده انقلاب در یک انقلاب» 📖 صفحات ۱۸ و ۱۹