#روضه_امام_حسین
#گودال
#روضه_باز
آن قدَر زير نعلها پا خورد
مثل پيراهنش تنش "تا" خورد
روزهاش را سنان شکست آخر
نیزهای را به جای خرما خورد
تشنه بود آب خواست، اما شمر
آب را پیش چشم آقا خورد
یاد پهلوی مادرش افتاد
پهلویش ضربه بی هوا تا خورد
این صدای شکستن سینهست
زیر مرکب شد استخوانها خُرد
پشت و روی تنش یکی شده بود
زینب از دیدن تنش جا خورد
چقَدَر هتک حرمتش کردند
غارت پیکرش بفرما خورد
در نمیآمد از تنش، بسکه
پنجه بر دستباف زهرا خورد
پیش چشمان نیمهبازش آه
چشم نامحرمی به زنها خورد
چشمهای حسین درد گرفت
تیر وقتی به چشم سقا خورد
سروده گروه یامظلوم
@stayashura313
زمان:
حجم:
263.3K
#روضه_امام_حسین
#گودال
#روضه_حضرت_زینب
مسیر روضه باز به سمت گودال رفت
حسین کنار اب تشنه لب از حال رفت
به سرزنان زینب کنار مقتل گفت
از سر من دیگر سایه ی اقبال رفت
(خستگی از بدنت می ریزه
داره نیزه ز تنت می ریزه
مگه چی گفتی عدو سنگت زد
داره خون از دهنت می ریزه )
سید المظلوم سید العطشان
سید الغریب غریب غریب
در آن کشا کش ها پیروهن خونی
عبا و عمامه میانه جنجال رفت
در ان شلوغی ها برای انگشتر
ساربان انگشت و برید و خوشحال رفت
(گرد و خاک از سپرت می ریزه
العطش از جگرت می ریزه
مگه گودال چقد جا داره
یه سپاه داره سرت می ریزه )
سید المظلوم سید العطشان
سید الغریب غریب غریب
میونه اتیش ها خیمه ها می سوختن
شعله ی اتش تا دامن اطفال رفت
دست اباالفضل تا به روی خاک افتاد
دست حرومی ها به سمت خلخال رفت
(باشه من میرم دلت می گیره
داره کار قاتلت می گیره
این همونیه که گفتی خواهر.
جونم و مقابلت می گیره )
@stayashura313
#شب_جمعه
#روضه_امام_حسین
#گودال
شب های جمعه
آخه چه سری داره دلهامون میگیره
شب های جمعه
مادر میاد و کربلا بارون میگیره
شب های جمعه
یه دختری هی ذکر بابا جون میگیره
شب های جمعه
مادر بنیه میگه و خواهر میفته
چشمای زهرا بازم به زخم گودی خنجر میفته
مادر به یاد اون پنجه های شمر و موی سر میفته
من بی وضو موی تو رو شونه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
دیدم خودم در روز عاشورا بنیه
افتاده بودی زیر دست و پا بنیه
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ...
شب های جمعه
مادر به سمت گودی گودال میره
با درد پهلو اونجایی که پیکر شده پامال میره
شب های جمعه
زینب ورودی حرم از حال میره
شب های جمعه
انگاری بازم خیمه ها آتیش میگیره
انگاری بازم موی تموم دخترا آتیش میگیره
شب های جمعه
با آه زهرا کربلا آتیش میگیره
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم هم این پیکر ندارد
جایی برای بوسه مادر ندارد
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ...
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#گودال
عجیبه این که یه مردی که افتاده تن پاکش
تو خاک و خون ته گودال
سرش رو نیزه دشمن یه آیه ای رو بخونه
که خواهرش بره از حال
از رو نیزه ها صدا میومد
تو اوج سکوت نیمه شبا
أم حسبت أنَّ أصحاب الكهف
کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبا
به چه صوتی عجیبی عجباً بالله
که نمونده شکیبی عجباً بالله
تو حسین غریبی عجباً بالله
شمره روی سینه عجباً بالله
کاش رقیه نبینه عجباً بالله
آسمون رو زمینه عجباً بالله
ناله ناله خواهر عجباً بالله
گریه گریه دختر عجباً بالله
تن برهنه و بی سر عجباً بالله
یا اباعبدالله عجباً بالله ...
@stayashura313
#مناجات_امام_حسین
#روضه_امام_حسین
#گودال
سینم بوی تربت داره
روضت واسم برکت داره
دنیا بی تو پوچ واسم
دوسِت دارم عشق خاصم
تنها یارم امام حسین
راه چارم امام حسین
میسازی با خوب و بدم
دوسِت دارم امام حسین
****
با اسم تو آروم میشم
کی غیر از تو مونده پیشم
دست سردم تو دستاته
قبله ی من کربلاته
چی شد که دور شدم ازت
چی شد رفتم راهو غلط
دور من رو خط نکش
من که دارم تو رو فقط
تنها یارم امام حسین
راه چارم امام حسین
میسازی با خوب و بدم
دوسِت دارم امام حسین
****
نبض عالم افتاد از کار
از رو سینش پاتو بردار
گودال از خون رنگین میشه
سینش کم کم سنگین میشه
پهلوشو با لگد نزن
اینقدر حرفای بد نزن
این خنجر خوب نمیبُره
اینجوری با حسد نزن
احسان نرگسی
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#گودال
مانند مادرم چقدر ميخورم زمين
تو خورده اي زمين، من اگرميخورم زمين
تو بي كسم شدي و منم بي كست شدم
از تل تو را نديدم و دلواپست شدم
مانند دختران تو طاقت نداشتم
گفتي نيا به جان تو طاقت نداشتم
بي سر نباش و بي سروسامان نكن مرا
حالا كه آمدم تو پشيمان نكن مرا
با ديدن تو چنگ به مويم زدم حسين
بالا سر ِ تو كاش نمي آمدم حسين
پنجاه سال خواهري ام را چه ميكني؟
احساس هاي مادري ام را چه ميكني؟
وقتي كه پيكر تو زمين گير ِ نيزه هاست
زينب تمام زندگي اش زير ِ نيزه هاست
خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن
تنگ است جات مادرمان را صدا نزن
___________
♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش آمدید ♦️
♻️انتشار مطالب آزاد است♻️
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#گودال
فی سبیل الله تو رو کشتنت غریب ابی عبدالله
یه سپاه نانجیب ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
وقتی که پیروهن پارتو غارت کردن
هتک حرمت کردن
همونا که نامه دادن تو رو دعوت کردن
هتک حرمت کردن
****
فی امان الله به خدا سپردمت ابی عبدالله
منو میکُشه غمت ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
شمر و خولی و سنان یک دفعه دورت کردن
هتک حرمت کردن
برای بریدن سرت رقابت کردن
هتک حرمت کردن
بی مروتا با خون تو تجارت کردن
هتک حرمت کردن
چقدر به اهل بیت تو جسارت کردن
هتک حرمت کردن
به قد و قامت عباس حسادت کردن
هتک حرمت کردن
___________
♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش آمدید ♦️
♻️انتشار مطالب آزاد است♻️
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#گودال
آه ریان - بعد اسمش بنویس عطشان
آه ریان - جد ما رو خاک و خون غلتان
آه ریان - بگو برگه برگه شد قرآن
شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲
آه ریان - ناله میزنم براش از جان
آه ریان - حتی از شریعه خورد حیوان
آه ریان - جلو چشمامه همین الان
میزنه سنان جدا شمر جدا / وا محمدا وا محمدا
برسه اگه صدایی به صدا / وا محمدا وا محمدا ۲
شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲
آه ریان - کشته ی قتال در میدان
آه ریان - حق دارن بهش بگن عریان
آه ریان - جلو چشمامه همین الان
لااقل صیدتو رو به قبله کن / شمر حوصله کن ۲
اول بکش، بعد هلهله کن / شمر حوصله کن۲ - ۲
آه ریان - دم قتلگاه همه طفلان
آه ریان - اولیا مخدره گریان
آه ریان - حمله شد به حرم سلطان
برید از خیمه ی ناموس خدا / وا محمدا وا محمدا
روی خاک تنِ پاک شهدا / وامحمدا وامحمدا ۲
میزنه سنان جدا شمر جدا / وا محمدا وا محمدا
برسه اگه صدایی به صدا / وا محمدا وا محمدا ۲
_______
♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش آمدید ♦️
♻️انتشار مطالب آزاد است♻️
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#گودال
(زبان حال مادر)
اِیوای پُر از زخمی، اِیوای پُر ازخونی
عطشان اگه بودی، عُریان نمیمونی
نترس اگه غارت شده پیراهنت
چادرمو میندازم رو بدنت
من هم شَبیهِ خِیمههات میسوختم
کاشکی خودم برات کَفَن میدوختم
خدای من خدای من
عُریانه بچهی باحیای من
خدای من خدای من
ببین چقدر تَنهان بچههای من
(بُنَیَّ، بُنَیَّ، لَعَنَ اللهُ بَنیاُمَیّه)
دیدم توی مَقتَل، سینهت پُر از تیره
شمر از سَنان داره، خنجر رو میگیره
تیر رو از سینهت بیرون میکشه
میشینه روی سینه تا آماده شه
باخنجرش ضربهی محکم میزنه
رَگهای نامُرتّبت سَهمِ منه
خدای من خدای من
کشتن بچمو جلو چشای من
خدای من خدای من
به هیچکسی نمیرسه صدای من
(بُنَیَّ، بُنَیَّ، لَعَنَ اللهُ بَنیاُمَیّه)
گودال پُر از خونه، خِیمه تو آتیشه
رفتین تو و عباس، زینب غریب میشه
با اینکه ریختن سَرِ تو قبیلهای
ولی تو فکرِ خواهرت عقیلهای
زَجر که دخترا رو هر بار میزنه
سَرِ تو از رو نیزهها زار میزنه
خدای من خدای من
سَر بُریدن بچمو رو پاهای من
خدای من خدای من
قَهقَهه میزنن به نالههای من
(بُنَیَّ، بُنَیَّ، لَعَنَ اللهُ بَنیاُمَیّه)
___________
♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش آمدید ♦️
♻️انتشار مطالب آزاد است♻️
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#گودال
کسی که سفرهی افلاک را بی وقفه نان میداد
چرا با تشنه کامی زیر پای شمر جان میداد
به زیر دست و پا روح عبادت دست و پا میزد
همان ساعت کسی در لشکر دشمن اذان میداد
مناجاتش به مقتل روبه پایان بود بی تردید
سنان تنها اگر یک لحظهی دیگر امان میداد
گمانم این خطا از کارهای قاتلش باشد
کجا سلطان عالم پشت سوی آسمان میداد
لگد کوب انچنان شد زیر پای مرکب دشمن
نسیمی پیکر او را در آن صحرا تکان میداد
حسینی را که من فهمیده ام حاجت اگر میدید
خود انگشتر بدون زخم دست ساربان میداد
رها شد کشته زیر آفتاب داغ آن صحرا
کسی که قد و بالایش به زهرا سایه بان میداد
سر او را اگر چه برد خولی با خودش کوفه
ولی انگشت او تنها مخیم را نشان میداد
سید محمد حسینی
_______
♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش آمدید ♦️
♻️انتشار مطالب آزاد است♻️
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#گودال
کشتههای خودشونو خاک کردن
زینبو هلاک کردن، زینبو هلاک کردن
تشنههای خودشونو آب دادن
زینبو عذاب کردن، زینبو عذاب کردن
صد رحمت به گرگ بیابون
صد رحمت به شیر درنده
بین این همه نامسلمون، فریادم بلنده
خدا نگذره از شمر
که از کهنه لباست نگذشت
خدا نگذره از شمر
که با نیزه به مقتل برگشت
حسین جانم، حسین جان
به تنِ بیسرِ تو نگاه کردم
رو به قتلگاه کردم
از غمت نمردم اشتباه کردم
رو به قتلگاه کردم
نیزه دست و بالتو بسته
خاک غم رو چهرهات نشسته
مثل مادر زخمیه پهلوت، ای پهلو شکسته
تنت زخم و سرت زخم
کدوم زخمتو باید بست
سر و تشنه بریدن، نگفتن که حسینم زندهاس
_______
♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش آمدید ♦️
♻️انتشار مطالب آزاد است♻️
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#گودال
دوباره عاشورا شد، حسین تنها شد
میون صحرا دور و برش غوغا شد
تیر سه شعبه اومد از راه
قلبت رو زیر و رو کرد مولا
خون تو مثل رود جاری شد، به روی خاکا
حدود ساعت سه از حال رفتی
کشون کشون میون گودال رفتی
هجوم آوردن
اون که به مال حروم عادت کرده
بریدن سرت رو قیمت کرده
هجوم آوردن
«برای غربتت بمیرم مولا، چه سخت جون دادی»
همونی که پای صد تا نامه مُهر زد
آروم آروم از گوشه با نیزه اومد
آهت عرشو به گریه انداخت
وقتی نیزه به پهلوت میخورد
پهلوی زخمی مادر رو، به یادت آورد
یه عده سکه واسه شمشیر داشتن
یه عده اما چوب و سنگ برداشتن
مسلمون نیستن
یه عده تنها هلهله میکردن
یه عدهشون با اینکه پیرمردن
عصا برداشتن
«برای غربتت بمیرم مولا، چه سخت جون دادی»
صدا میزد آب... با سنگ جواب میدادن
با اینکه حتی به اسبا آب میدادن
از زخم تیر و تیغ و نیزه
زخم زبونشون سختتر بود
ناسزاها همه تقصیرِ، بغض حیدر بود
با گریه ابن سعد به لشکر میگه:
تموم کنین کار حسینو دیگه
سرش رو میخوام
اول برید راحت کنید این مردو
بعدش برید غارت کنید این مردو
سرش رو میخوام
«برای غربتت بمیرم مولا، چه سخت جون دادی»
چقد طولانی شد کشتن ثارالله
چرا این لشکر دست برنمیداره؟ آه...
آه از اون ساعتی که مردی
سنگین کرد سینهشو آه یا رب
جسمش رو با لگد برگردوند، به سمت زینب
چِشم حسین داره سیاهی میره
محاسنش رو تووی دست میگیره
چه تیغ کندی...
یکی... دو تا... سه تا... دوازده بار زد
سرو نشون دادو توو لشکر جار زد
حسینو کشتم...
«برای غربتت بمیرم مولا، چه سخت جون دادی»
شاعر: سید مهدی سرخان
_______
♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش آمدید ♦️
♻️انتشار مطالب آزاد است♻️
@stayashura313