eitaa logo
استیکر مدرسه
10.3هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
76 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 #کانال_استیکر_مدرسه کپی برداری ازمطالب مجازاست باذکرصلواتی برمحمدو آل محمد(ص)به جهت تعجیل درفرج امام زمان (عج) @Habibi2629 جهت درخواست استیکر و تبادل و تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/tabstikermadreseh
مشاهده در ایتا
دانلود
دو اباعبدالله: از نجات دین تا گسترش مذهب ✍🏻 زهرا کبیری پور در دوران امام صادق (علیه‌السلام)، شرایط برای ترویج و تثبیت مذهب تشیع به بهترین شکل ممکن مهیا بود. امام صادق (علیه‌السلام) علاوه بر آنکه خود در این مسیر گام‌های مؤثری برداشتند، با برگزاری مجالس عزاداری برای حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) و تأکید بر برپایی روضه‌ها، عشق و ارادت به سیدالشهدا (علیه‌السلام) را در جامعه‌ اشاعه دادند. در برخی از روایت‌ها آمده است که امام (علیه‌السلام) از شعرا می‌خواستند که اشعاری در رثای حضرت حسین (علیه‌السلام) بسرایند و خود پس از شنیدن این اشعار، به شدت گریه می‌کردند. این روایات نشان می‌دهد که امام صادق (علیه‌السلام) در حقیقت بانی و پشتیبان اصلی روضه‌های عزای اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) بودند. امام صادق (علیه‌السلام) که خود با کنیه‌ی «اباعبدالله» شناخته می‌شد، نه تنها با قیام جدش حسین بن علی (علیه‌السلام) هم‌نام بود، بلکه به‌طور عملی نیز تلاش کرد تا یاد و خاطره‌ی قیام عاشورا را زنده نگه دارد. ایشان از نسل اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) بودند و در حالی که در دوران خود امکان حکمرانی و فعالیت‌های اجتماعی بیشتری داشتند، اما از نظر مظلومیت و غربت هیچ‌گاه کمتر از اجدادشان نبودند. در اواخر عمر شریف امام صادق (علیه‌السلام)، ایشان به شدت ضعیف و لاغر شده بودند و دوران سخت و پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته بودند. طبق برخی روایات، در روزهای پایانی عمر امام صادق (علیه‌السلام)، شباهت‌های بسیاری میان حوادثی که در زمان شهادت امام علی (علیه‌السلام) و امام حسن (علیه‌السلام) رخ داده بود، مشاهده شد. دستان امام صادق (علیه‌السلام) همچون جد بزرگوارشان، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، بسته شد، درب خانه‌اش به آتش کشیده شد، و همانند امام حسن (علیه‌السلام) به‌وسیله‌ی سم از دنیا رفت. امام صادق (علیه‌السلام) با تلاش‌های فرهنگی و دینی خود، راه را برای گسترش و تثبیت مذهب تشیع هموار ساخت. او با برگزاری مجالس عزای امام حسین (علیه‌السلام) و اشاعه فرهنگ عاشورا، پایه‌گذار رسانه‌ای قوی برای معرفی این قیام شد. اگر امروز شاهد حضور عاشقان امام حسین (علیه‌السلام) در صحن و سرای او هستیم، این توفیق را مدیون تلاش‌های امام صادق (علیه‌السلام) هستیم که خود هیچ صحن و سرا و حرمی نداشت. امیدواریم روزی برسد که پرچم یالثارات‌الحسین (علیه‌السلام) بر فراز گنبد حرم امام صادق (علیه‌السلام) برافراشته شود.  ۱. ابن قولویه، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۱۲. ۲. طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۳۲. 💠@Delneveshteeee ‌‌
‌‌ چله‌ی کلیمیه؛ میعادگاهی برای تطهیر روح ✍🏻 زهرا کبیری‌پور در فرهنگ ما، چله‌ها کم نیستند، اما چله‌ی ذی‌القعده، قصه‌ی دیگری دارد. چله‌ای با طعم وعده‌ی الهی؛ آنجا که خداوند به موسی کلیم‌الله وعده داد: «وَ واعَدنا موسی ثلاثین لیلةً و أتممناها بعشر...» (اعراف، ۱۴۲) سی شب را وعده نهادیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم. امشب، شب نخست ذی‌القعده است؛ آغازی برای فرصتی ناب. چله‌ای که رایحه‌ی آسمان می‌دهد و بذر امید در دل‌ها می‌پاشد. چله‌ی کلیمیه یعنی بازگشت؛ یعنی نگاهی دوباره به راه رفته و نرفته. فرصتی است برای عهد بستن با خویش؛ پیمانی برای پاکسازی دل، برای پالایش رفتار. و چه نیکوست که این مسیر روشن را به سنت‌های اهل دل بیامیزیم؛ از جمله زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام، آن‌گونه که آیت‌الله حق‌شناس سفارش می‌فرمود، که تجربه‌ی آن، نسیم‌های گشایش و رحمت را به زندگی انسان می‌دمد. فرصت را دریابیم؛ چله‌ای که با وعده‌ی خدا آغاز شده، بی‌گمان می‌تواند ختم به بارش‌های بی‌پایان برکت شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌ 💠@Delneveshteeee ‌ ‌
دحوالارض؛ در جمعه‌ای برای آغاز ✍🏻 زهرا کبیری پور جمعه است و دحوالارض؛ روزی که زمین از دلِ آب سربرآورد، گسترده شد، و برای میزبانی از خلیفه‌ خدا آماده گشت. این جمعه اما فقط یک روز خاص در تقویم نیست، فرصتی است برای بازگشت، برای از نو شدن، برای به پهنای رحمت خدا سجده کردن. می‌گویند در چنین روزی، زمین از نقطه‌ای که کعبه در آن بنا شده، حیات یافت. و من فکر می‌کنم، مبادا دحوالارض فقط داستان خاک و آب باشد؟ مبادا خدا، هر سال این روز را در تقویم ما می‌گذارد، برای آن‌که ما هم از دل تلاطم‌مان، از دل ناامیدی‌ها و خاکستری‌ها، دوباره بیرون بیاییم؟ شاید این جمعه، روز گسترده شدن ماست؛ ما که خسته‌ایم، دور افتاده‌ایم، اما هنوز هم می‌توانیم قبله‌ باشیم برای رحمتی که خلیفه‌اش را انتظار می‌کشد. دحوالارض امسال با جمعه گره خورده؛ و مگر جمعه، وعده‌گاه ندبه‌ها نیست؟ دلم می‌خواهد باور کنم زمینی که آماده‌ی حضور حجت خدا شد، امسال ما را هم آماده می‌خواهد؛ برای ظهور، برای حضور، برای آن وعده‌ی قدیمی: یملأُ الأرضَ قسطاً و عدلاً… این جمعه، در روزی که زمین مأمن خلیفه‌الله شد، ما هم عهد می‌بندیم که زمین دل‌هامان را برای آمدنش آماده کنیم. اللهم اجعلنا من انصاره و اعوانه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌ 💠@Delneveshteeee ‌‌‌
‌ 🔰 کم کم داریم به عید غدیر نزدیک می‌شویم با انجام کارهای بسیار ساده می‌توانیم مبلغ این عید بزرگ باشیم. ▫️یک راننده‌ی تاکسی می‌تواند با پذیرایی شکلات در ماشین خود مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک مادر بزرگ می‌تواند با گفتن قصه‌های غدیری برای نوه‌هایش مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک امام جماعت مسجد می‌تواند با صحبت درباره‌ی واقعه‌ی غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک نمازگزار مسجد می‌تواند با پذیرایی از نمازگزاران مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک مادر می‌تواند با آماده کردن بهترین لباس‌ها برای فرزندانش در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک مادر می‌تواند با پختن غذای مورد علاقه‌ی فرزندانش در عید غدیر مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک مادر می‌تواند با پخش مداحی‌های شاد در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک مادر می‌تواند با چشم‌پوشی از خطاهای فرزندش به مناسبت عید غدیر مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک پدر می‌تواند با تهیه‌ی هدیه برای فرزندانش مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک پدربزرگ می‌تواند با ارسال احادیث امیرالمومنین برای نوه‌هایش مبلّغ عید غدیر باشد. ▫️یک مادربزرگ می‌تواند با دادن نذری در ایام عید غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک کاسب می‌تواند با قرار دادن تخفیف ویژه در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک دانشجو می‌تواند با هدیه‌ی کتاب مرتبط با غدیر به اساتید، دوستان و نزدیکانش مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک معلم می‌تواند با برگزاری مسابقات مرتبط با عید غدیر در کلاس مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک مدیرِ مدرسه می‌تواند با مسابقه‌ی تزئینات بین کلاس‌ها مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک پدر می‌تواند با تهیه‌ی هدیه‌ای برای فرزندانش در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک دانش‌آموز می‌تواند با تهیه‌ی روزنامه دیواری با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک دانش‌آموز می‌تواند با آماده کردن دکلمه و قرائت در مجالس، مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک استادِ دانشگاه می‌تواند با اختصاص دادن بخشی از زمان تدریس خود به تبیین واقعه‌ی غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک هیئت می‌تواند با برگزاری مراسم جشن با شکوه مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک هیئت می‌تواند با دیدار از سالمندان و اهدای هدیه مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک هیئت می‌تواند با ایجاد ایستگاه صلواتی مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک خانواده می‌تواند با دیدار با اقوام و سادات مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک پدر می‌تواند با خرید لباسِ نو برای خانواده‌اش مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک دانش‌آموز می‌تواند با اجرای مصاحبه با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک فرد می‌تواند با دادن عیدی در روز غدیر به رفتگر محله‌اش مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک فرد می‌تواند با دادن هدیه به همسایگان محله‌اش مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک فرد می‌تواند با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه‌ها مبلغ غدیر باشد. ▫️یک فرد می‌تواند با تزئین ماشینِ خود در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک فرد می‌تواند با تزئین درب منزل یا آپارتمان خود مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک فرد می‌تواند با عیادت از بیماران در بیمارستان در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک فرد می‌تواند با ترویج آداب عید غدیر مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک فرد می‌تواند با تهیه و گردآوری جدول با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک فرد می‌تواند با طراحی کارت پستال با موضوع غدیر و پیام آن مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک فرد می‌تواند با ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام مبلّغ غدیر باشد. 🔸یک فرد می‌تواند با یک لبخند و شادباش در روز عید غدیر مبلّغ غدیر باشد. ▫️یک فرد می‌تواند با خواندن خطبه‌ی برادری میان دوستانش مبلّغ غدیر باشد. 🔅و هر رفتار و کار ساده‌ای که می‌توان برای تبلیغ جشن امامت و ولایت انجام داد را نباید دریغ کرد. 🔅باید با انجام هر کار کوچکی اهمیت و عظمت این عید را به تمام جهان نشان داد. 💠@Delneveshteeee ‌‌
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌ رفـت حاجــی به طـــواف حـــرم و بــازآمــد ما به قربان تو رفتیم و همان‌جا ماندیم عیدتان مبارک...
2.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به قدر دانه ارزن نه کمتر از آن هم! شناخته است علی‌ را جهان به قدر خودش علیست چشمه هستی... نه! بلکه اقیانوس! کسی نرفت و ننوشید از آن به قدر خودش شناخته است علی را به قدر وسعت خود زمین به قدر خودش آسمان به قدر خودش 💠@Delneveshteeee ‌‌
غدیر، میثاق جاودان ولایت ✍🏻 زهرا کبیری پور در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، کمتر روزی به عظمت و درخشش غدیر خم می‌رسد؛ روزی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، در بازگشت از آخرین حج، در میان کاروانی از هزاران مسلمان، دست علی علیه‌السلام را بالا برد و با ندای رسا فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ، فَهذا عليٌّ مَولاهُ»؛ و بدین‌گونه، آینده‌ی امت را به روشنی ترسیم کرد. اما غدیر، صرفاً یک خاطره‌ی باشکوه در صفحات تاریخ نیست؛ غدیر، حجت همیشگی حق بر ماست؛ حجتی برای شناختن ولایت، ایستادن در کنار حق و عمل به عهدی که با رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بسته‌ایم. رسول الله فرمودند: «آیا کسی هست که بغض علی را در دل داشته باشد؟ فرمودند: آری، هرکه در یاری علی کوتاهی کند، در حقیقت بغض او را در دل دارد.»* غدیر آزمونی ماندگار است؛ آزمون ایمان و وفاداری به ولایت. و در طول تاریخ، مؤمنان بیدار، این روز الهی را عزیز شمردند؛ چنان‌که مردم ری، مصر و مغرب از سده‌ی چهارم هجری، غدیر را جشن گرفتند، شب آن را به عبادت گذراندند، لباس نو پوشیدند، جشن برپا کردند و شادی را به خانه‌ها بردند.** امروز نیز ما وارثان آن عشق و آگاهی هستیم. پس بیایید ما نیز همچون نیاکان مؤمن‌مان، خانه‌ها را چراغانی کنیم، لباس نو بپوشیم، هدیه بدهیم و قربانی کنیم و غدیر را با شکوهی درخور شأن ولایت، جشن بگیریم؛ تا فرزندان‌مان بدانند غدیر زنده است و تا همیشه خواهد ماند. غدیر، گوهر هویت شیعی ماست و اگر در یاری صاحب غدیر کوتاهی کنیم، نه‌تنها شکر نعمت ولایت را ادا نکرده‌ایم، بلکه در شمار کوتاهی‌کنندگان در راه علی (علیه‌السلام) قرار گرفته‌ایم. اکنون وقت برخاستن است؛ بیایید شاد باشیم و غدیر را فریاد بزنیم... تا زمین و زمان، بار دیگر طنین «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌّ مَولاهُ» را بشنوند. * ابن شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۳، ص۲۴۸. ** مقریزی، اتعاظ‌الحنفا، ج۲، ص۲۵۵ / ابن تغری‌بردی، النجوم‌الزاهرة، ج۴، ص۲۵. ‌ 💠@Delneveshteeee ‌‌
‌‌ خیلی‌ها دارند سؤال می‌کنند الان وظیفه‌ی ما چیست؟ تا اعلام رسمی از نهادهای مسئول صـــــــبر و ســــکــــــوت و عدم شتابزدگی در ارسال خبرهایی که بوی فتنه می‌دهند، آن هم دقیقا در زمانی که در اوج وفاق ملی هستیم. ‌✍🏻 زهرا کبیری پور ‌‌ 💠@Delneveshteeee
نامش عبدالله بود، ما به او علی‌اصغر گفتیم ✍🏻 زهرا کبیری‌پور در میانه‌ی غبار و عطش دشت کربلا، نوزادی بر دستان پدر، به سوی خیمه‌ی دشمن رفت؛ نه برای جنگ، که برای یک جرعه آب... و همین نوزاد، در بلندای قرن‌ها، به بلندترین نشانه‌ی مظلومیت عاشورا بدل شد. کسی که نامش در بیشتر منابع عبدالله است؛ عبدالله رضیع، یعنی شیرخواره‌ی حسین. اما ما، دل‌سپردگان سوگ، او را علیِ کوچک‌تر صدا زدیم… از همان روز که تاریخ، نام او را در سایه‌ی آفتاب داغ عاشورا گم کرد، دل‌هایمان به «اصغر» گفتنش آرام گرفت، شاید برای آن‌که فرق باشد میان این طفل و برادر دیگرش، علی‌اکبر… در منابع قدیمی، نام «علی‌اصغر» کمتر آمده؛ بیشتر، از «عبدالله» سخن گفته‌اند، همان که حرمله، با تیری گلوگاهش را در آغوش پدر شکافت. بلاذری بی‌پرده نوشت: «رماه بسهم فذبحه»؛ با تیر گلویش را برید... طبری بود که نخستین بار، به صراحت او را «علی اصغر» نامید. اما در باب سنّ او، سکوت معنا‌داری در منابع موج می‌زند: گاهی واژه‌هایی چون «صبی» یا «طفل» آمده، نه شش‌ماهه، نه یک‌ساله، نه سه‌ساله… برخی همانند یعقوبی، روایت کرده‌اند که این طفل، در صبح عاشورا به دنیا آمده! روایتی عجیب و در عین حال، نشانه‌ای از اوج مظلومیت... دیگران، چون بلعمی، سن او را یک سال، یا چون کسائی، پنج ماه گفته‌اند؛ اما هیچ‌کدام، سندی برای گفته‌شان نیاورده‌اند. واقعیت آن است که هیچ منبع معتبر و کهنی، از شش‌ماهه‌بودن او سخن نگفته است. اما روضه‌ها، مخصوصاً در دو قرن اخیر، برای جان‌سوزتر شدن واقعه، این سن را بر او نهاده‌اند؛ بی‌آنکه منبعی تاریخی برای آن بیاورند. ما دل‌باختگان حسین اما، او را همچنان با نام «علی اصغر» می‌خوانیم، چرا که گویی این نام، آینه‌ای است از دل‌سوختگی ما… او، فراتر از سن و نام، نشانی است از غربت یک خاندان؛ از زخم دل یک مادر؛ از بغضی که در گلوی تاریخ مانده… سلام بر عبدالله رضیع، سلام بر علی‌اصغرِ ما، سلام بر کوچک‌ترین شهید کربلا، که تاریخ هنوز، با یاد او تاب و قرارش را از دست می‌دهد… ‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠@Delneveshteeee ‌ ‌
‌‌ چند قدم مانده... ‌ صدای «مای بارد زائر» در ذهنم می‌پیچید به مشامم اما عطر عجیبی می‌رسید چشمانم را به آرامی باز کردم در کنار یک موکب بر روی یک نیمکت چوبی خوابم برده بود سراسیمه بلند شدم و چادرم را مرتب کردم دستم را چرخاندم تا کوله‌پشتی‌ام را پیدا کنم روی نیمکت بود همانجایی که چند دقیقه‌ی قبل سرم را گذاشته بودم گیج و منگ نگاهی به اطراف انداختم همسفرانم کجا بودن؟! دست کوچکی مقابل صورتم قرار گرفت و آب خنکی را به دستم داد آمدم کلمات عربی‌ای که در ذهنم داشتم را بتکانم و به عربی تشکر کنم که او پیش‌دستی کرد و گفت:«خاله من ایرانی‌ام، اینجا هم موکبمونه» از لهجه‌اش فهمیدم اهل کرمان است تا بیایم کلمات فارسی را ادا کنم برای تشکر، او رفته بود بلند شدم کوله‌پشتی را روی شانه‌ام انداختم چند قدمی که رفتم چشمانم سیاهی رفت و با صدای «شد شد نشد میرم کربلا، پیش عموم اباالفضل میزنم زیر گریه»‌ی مداحی‌ای که از هندزفری در گوشم پخش می‌شد، بیدار شدم ولی این‌بار در خانه و زیر کولر... ✍🏻زهرا کبیری‌پور 💠@Delneveshteeee ‌‌
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ سلام آقای مهربون حسن جان تو آقای حسین بی‌کسایی... ‌‌‌ 💠@Delneveshteeee ‌‌