eitaa logo
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
515 دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
522 فایل
کمپین دانشجویی ضد آمریکا و صهیونیست آتش به اختیاران افشاگر ادمین @Dailywriter
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
🌸 کي است؟ 🔰ظهور تمام انبيا دو مرحله اي بوده است: يک ظهور تدريجي و يک ظهور دفعي؛ ظهور حضرت هم دو مرحله ايست و ظهور تدريجي اتفاق افتاده که نشانه اش شوق اولي وداد و سُعدا به دين ميباشد،قبل از انقلاب تعداد معدودي به اعتکاف ميرفتند اما اکنون جمعيت بيشتري به اين عمل شريف ميپردازند،قبل از انقلاب هيئات به اين گستردگي نبود،قبل از انقلاب راهپيمايي اربعين به اين شکوه نبود و... اين مسائل و ديگر مسائل نشانه ي واضح از اتفاق افتادن ظهور تدريجي است.(اساسا هر اتفاقي در عالم که موجب تاليف قلوب مومنين شود نشانه ي قطعي ظهور تدريجي و بستر ظهور دفعي است). 🔸چرا؟ 🔹چون ظهور اِکمال نفوس به تکميل عقول است(و با تکميل عقل سلطنت قوا از وهم به عقل ميرسد لذا شيطان به مسلخ ميرود)و اين جز با اِحکامِ اَحکامِ مقدسه و انس افراد با آن مقدور نيست و اِحکام و تحکيم و تبليغ اَحکام نيازمند بستر و عزمي همه گاني است که اين مهم با انقلاب اسلامي محقق شده است. 📋نکته: فاصله ي بين ظهور تدريجي و دفعي که به فترة معروف است ممکن است طولاني شود و بستگي به مسائل متنوعي دارد که در مورد ظهور دفعي حضرت نشانه هاي قطعي آن از قبل گفته شده است و تمام آنچه معروف به نشانه هاي قطعي ظهور است مربوط به ظهور دفعي است. 📋نکته: تکامل عقول که نياز به زمينه سازي دارد از نشانه هاي قطعي ظهور تدريجي است و انقلاب اسلامي بستر را براي تشريع دين مبين فراهم آورده و لذا خود دليل قطعي بر اتفاق افتادن ظهور(تدريجي)است. 📋نکته: قبيله ي ملعون صهيون با اشاعه ي فحشا مانعي جدي براي ظهور بوده اند و هستند. 📋نکته: اگر ظهور تدريجي مقدمه ي ظهور دفعي قرار نميگرفت،جانها تاب نميآورد و بسياري بجهت عدم انس با معنا و معنويت قالب تهي ميکردند و البته براي اندکي معدود يزداد ايمانا مع ايمانهم بود(اگر اين نکته فهم شود علت وحشت عامه از موت،و راه علاج آن هم فهم ميشود،البته انشااللّه). 📋نکته: با اتمام و تکميل ظهور تدريجي و آمادگي نفوس و جانها و انس آنها با معنا قطعا ظهور دفعي بسيار نزديک تر خواهد شد پس هرکاري که بستر را براي اسلاميزه کردن نفوس محيا کند گاميست براي تحقق ظهور دفعي انشااللّه. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠پاسخ حضرت مولي به طعنه ي يهودي: 🔸يهودي به حضرت مولي ع گفت:هنوز پيامبرتان را دفن نکرده بوديد که درباره اش اختلاف کرديد! حضرت مولي (ع) فرمود:ما درباره آنچه از او رسيده اختلاف کرديم و نه در خوده او(ص) وليکن شما يهوديان هنوز پايتان از آب دريا خشک نشده بود که به پيامبرتان گفتيد:{{اِجعَل لنا اِلها كما لَهُم آلِهَةٌ قالَ اِنّكم قَومٌ تَجهَلونَ}}. ((براي ما خدايي بساز چنانکه بت پرستان خدايي دارند...)) و پيامبرتان گفت:((شما مردمي نفهم هستيد)). 📚 ،حکمت 317. @felhekmat
rastakhiz.pdf
3.12M
📚کتاب رستاخيز شگفت انگيز بقلم آيت اللّه سيد علي خامنه اي حفظه الله. 📝دکترين جمهوري اسلامي است که يک سال پس از رحلت امام امت نگاشته شده و چشم اندازي براي نظام ميباشد. @felhekmat
«معقول_ثانی_فلسفی»_در_فلسفة_صدرالمتألهین.pdf
377.2K
📚مقاله اي درباره معقول ثاني فلسفي در فلسفه صدرالمتالهين. @felhekmat
رساله_ای_درباره_ليلة_القدر_و_فاطمه_سل.pdf
310.8K
🔱رساله اي از علامه حسن زاده حفظه درباره ليلة القدر و مادر معصوم حضرت فاطمه ي زهرا سلام اللّه عليها. 🔸مقاله تخصصي است. @sokhanerfan @felhekmat
💠لزوم متابعت كامل از جميع احكام شرعيه در تمام مراحل سلوك: 🔰علامه طباطبائی(ره)می فرمایند: پوشيده نماند كه از ابتداى سير و سلوك تا آخرين مرحله از آن، سالك بايد در تمام امور ملازم شرع انور باشد و به قدر سر سوزنى از ظاهر شريعت تجاوز ننمايد. پس اگر كسى را ببينى كه دعوى سلوك كند و ملازم تقوى و ورع نبوده و از جميع احكام الهيّه شرعيّه متابعت ننمايد و به قدر سر سوزنى از صراط مستقيم شريعت حقّه انحراف نمايد او را منافق مىدان مگر آنچه به عذر يا خطا يا نسيان از او سر زند. و اينكه از بعضى شنيده شده است كه مىگويند سالك پس از وصول به مقامات عاليه و وصول به فيوضات ربّانيّه تكليف از او ساقط مىگردد سخنى است كذب و افترائى است بس عظيم، زيرا رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله با اينكه اشرف موجودات و اكمل خلائق بودند مع هذا تا آخرين درجات حيات تابع و ملازم احكام الهيّه بودهاند. بنابراين سقوط تكليف به اين معنى دروغ و بهتان است. بلى از براى آن مىتوان معناى ديگرى نمود كه قائلين، آن را قصد نمىنمايند. 📚لب اللباب،ص52 @felhekmat
اگر احکام صرفا اعتباري بودند و ريشه در حقايق والا نداشتند هرگز تشريع اعتباريه صرفه حصول طهارت را موجب نميشد پس احکام عين عرفان هستند و تنها کسيکه به قرب[اعم از قرب نوافليا بالاتر قرب فرائضيا بالاتر قاب قوسين يا...]رسيده توانايي شهود حقيقت را در شريعت دارد. تمام کتبي که ناظر به تاويل احکام از رکوع و سجود و..هستند در واقع گذارشگري مقيمين اين مقام از حقيقت هر عمل شرعي است. @felhekmat
🔰بخشي از وصيتنامه (صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشکلات معارف ذوقيه نکنند و به منصوصات(محکمات/صريح عقل/نصّ/قطعي) آن کفايت کنند و از تفقّه و تاويل معارف ذوقيه دست برکشند ، خواه در کلام من يا کلام شيخ(ابن عربي) چرا که اين راه بعد از من مسدود است و احدي به آن راه ندارد "مگر کسيکه که محضر حضرت صاحب(عجّ)را ادراک کرده باشد و از او(عجّ)معارف را گرفته باشد،پس سلام من را هم به او(عجّ)برساند"... . 📋أقول: حضور به محضر حضرتش(عجّ)مرقات فهم مشکلات معارف ذوقيه و علم عرفان نظري عنوان شده و بر محقق زحمت کشيده واضح است که بسياري از عبارات اين متون از مشکلات است،در همين راستا منظور امام خميني(ره) از اهل معارف که آنها را مشايخ العظام و عرفاء الکرام مينامد و تعلّم معارف ذوقيه را تنها از آنها صحيح ميداند مشخص ميشود که چه کساني هستند:... و تعلّم المعارف عند اهلها"من المشايخ العظام و العرفاء الکرام"و إلّا فمجّرد الرجوع الي مثل هذه المعارف لا يزيد الاّ خسرانا و لاينتج الاّ حرمانا... . 📋نکته: طبق اين قول تمام کسانيکه موفق به حل معضلات معارف ذوقيه شده اند و از اعاظم مدرسين اين کتب بوده اند بايد به محضر حضرتش(عجّ) هم رسيده بوده باشند(اعاظم مدرسين غير از مدرسين و متخصصين محترم هستند و شايد مثالشان دورا دور آب کر و آب مضاف است که طهارت فقط با اولي ميسر ميباشد). _____________________________________ 📚رسالة النصوص،ص34. 📚مصباح الهداية،ص213(خاتمه کتاب). @felhekmat
📚مدلهای : وجه مشترک نظریات ارائه شده در مقوله ی سکولار حذف و نادیده انگاشتن دین یا به حاشیه راندن آن در عرصه های مختلف است که این وجه مشترک به صورتها و نظریات مختلف وصف شده که از هر کدام می توان تعبیر به مدل کرد. 📚مدلهاي غير ديني سکولاريسم: 1⃣آتئیستی(atheism): انکار اصل دین یا نقش خداوند در جهان کار سکولارستهایی است که جهانبینی ماتریالیستی از هستی ارائه میدهند، از دید آنان وجود وم عرفت انسانی فقط در وجود مادی و این جهانی منحصر شده است و غیر از این جهان مادی عالمی دیگر وجود ندارد لذا خداوند و فرشتگان و دیگر امور غیبی وجود ندارد. مبانی فلسفه دیگاه آتئيستی فلسفه ی امپریسم و تجربه گرا است که ملاک حقیقت وجود را قبل تجربه و آزمون پذیری آن میداند هیوم از پیشگامان این رهیافت است. 2⃣دِئیستی(deism): الهیات خشک و دگماتیسم مسیحیت و تعارض آشکار برخی عقاید آن با عقل(مثل تثلیث، تجسد، گناه نخستین، مسئله فدا آمرزشنامه و عصمت پاپ) در قرن هجدهم گروهی از عقلیون از اساس منکر نیاز انسان به پيامبر و دین آسمانی شدند و معتقد شدند که عقل انسان خود به تنهایی به شناخت خداوند تواناست و به پیامبر نیازی نیست در تبیین مهندسی معرفت دینی خود به این اصل رسيدند که خداوند با خقلت ابتدایی جهان دیگری هیچ نقشی در اداره و تاثیر گذاری بر آن ندارد و همه امور به وسیله نظام علیت سامان می یاببد بر این اساس وحی و آموزه های آن اعم از آموزه های عبادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی از اعتبار میافتد این رهاورد موجب حذف حاکمیت الهی بر عالم و سلب اعتماد مردم به آموزه های دینی و تاثیر دعا و توکل شد که عامل سکولاریسم معرفتی و جهان بینی مردم شد. 📒نکته:مکتب دئيسم محصول الهیات دگماتیسم مسیحیت (تحریف شده توسط بنی اسرائیل) و برخورد کلیسا با دانشمندان و مسائل اخلاقی کلیسا بود که زمینه جدایی بعضی اندیشوران مسیحی از کلیسا بلکه از دیانت شد. @felhekmat
◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️ ◼️◼️ ◼️ 💠 از جلال الدين بلخي ره: 🔸آن شاه که با دانش و دين بود علي بود مسجود ملائک،ساجد و معبود علي بود 🔸خورشيد ضيا گستر و جمشيدِ دو کشور ماه فلک و موهبت و جود علي بود 🔸آن نکته ي تحقيق حقايق به حقيقت کز روي يقين مظهر حق بود علي بود 🔸آن بودِ وجودِ دو جهان کز ره معني بي او نشدي عالمِ موجود علي بود 🔸آن نور مجرد که به او در همه حالت با موسي و با عيسي و با هود علي بود 🔸آن روح مصفّا که خداوند به قرآن بنواخت به چند آيت و بستود علي بود 🔸هم صابر و هم صادق و هم قائم مشفق هم هادي هم شاهد و مشهود علي بود 🔸هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن هم موعد و هم وعده و موعود علي بود 🔸با ملک سليمان و با عصمت يحيي با منزلت آدم و داوود علي بود 🔸وجهي که بفرمود خداوند به قرآن آن وجه مکرم که بفرمود علي بود 🔸گويند ملک ساجد و مسجود بُد آدم از من بشنو ساجد و مسجود علي بود 🔸تا صورت و پيوند جهان بود علي بود تا نقش زمين بود و زمان بود علي بود 🔸شاهي که ولي بود و وصي بود علي بود سلطان سخا و کرم و جود علي بود 🔸هم آدم و هم شيث و هم ايوب و هم ادريس هم يوسف و هم يونس و هم هود علي بود 🔸هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم الياس هم صالح پيغمبر و داوود علي بود 🔸عيسي به زبان آمد و في الحال سخن گفت آن نطق و فصاحت که بِدو بود علي بود 🔸آن لحمک لحمي بشنو تا که بداني آن يار که او نفس نبي بود علي بود 🔸موسي و عصا و يد بيضا و نبوت در مصر که بنمود بفرعون علي بود 🔸آن معني قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود علي بود 🔸اين کفر نباشد سخن کفر نه اين است تا هست علي باشد و تا بود علي بود 🔸آن قلعه گشائي که در قلعه ي خيبر برکند به يک حمله و بگشود علي بود 🔸سرّ دو جهان جمله ز پيدا و ز پنهان شمس الحق تبريز که بنمود علي بود 🔸هارون ولايت ز پس موسي عمران باللّه که علي بود،علي بود،علي بود 🔸اين يک دو سه بيتي که بگفتم به معما حقا که مراد من و مقصود علي بود @felhekmat
🌺🌻🌻🌺 🔹مناظره با : آیت الله استاد (ره) در مقاله‌ای با عنوان «نکاتی دربارۀ فلسفه و عرفان» در مجلۀ کیهان اندیشه می‌نویسند: حقیر نمی‌داند چرا‌ برخی‌ از دوستان رنگ و صبغه‌ ای را که در اوایل دوران طلبگی به خود گرفته‌ اند محکم‌ نگه‌ داشته‌ اند‌ و تعصّب به خرج می‌ دهند و با پیغام‌ و گاهی مستقیماً، عدم تعرض نسبت به برخی از‌ مباحث‌ را می‌ خواهند. باید عرض کنم ـ اگر آنچه عرض می ‌شود باطل است مورد نقد قرار دهید و اگر حق است بپذیرید. در بین‌ این دوستان افراد دست به قلم نیز وجود دارند‌ ـ دشمنی مطلق با علم و دانش در حوزه مشهد ریشه دارد که جهل مرکّب ریشۀ آن می‌باشد. بنده از باب امتثال امر کسی که اطاعت از او را واجب می ‌دانم (منظورشان امام خمینی است) در نامه‌ای توسط آقای ملائی (از افاضل حوزه که شخصی بسیار متدیّن و سلیم النفس است) از آقایان [: حضرات و رضوان الله علیهما و ...] خواهش کردم که شما الهیات و اسفار و شرح فصوص قیصری را مطالعه و برای ما درس بدهید و افاضات شما را ضبط خواهیم کرد. اگر شما از عهده تدریس این دو کتاب برآمدید آنگاه حق دارید اشکال کنید و اگر نتوانستید از عهده تدریس الهیات اسفار و فصوص بر آیید عقلاً و شرعاً حق مخالفت و اعتراض ندارید. [آقای ملائی نامه را به حجة الاسلام و المسلمین سیدان دادند که به آقایان برساند و پس از چندی] حامل نامه [حجةالاسلام و المسلمین سیدان که نامه را نزد آقایان برده بود] به آقای ملائی گفته بود: «نامه را به آقایان رساندم سکوت اختیار کردند!» و نیز حامل نامه [ حجةالاسلام و المسلمین سیدان] پیغام داده بود که من حاضرم در موضوع معاد با نویسنده این نامه بحث کنم. بنده عرض کردم حاضرم در معاد بحث کنم ولی نه پا در هوا . بلکه باید از اول سِفْر نفس اسفار که در نحوۀ ظهور نفس و تحقق آن از عالم غیب به عالم شهادت و ماده است بحث کرده و به دلایل تجرد نفس پرداخت و بعد در نحوه وجود آن بعد از مرگ و عود آن به بدن در قیامت و آخرت گفتگو کرد. باید فهمید که آیا اصل معاد اعم از جسمانی و روحانی اصل است و در حقیقت اصل معاد ضروری است؟ یا آنکه ضروری، معاد جسمانی است؟ اگر معاد جسمانی ضروری باشد بحث در آن ناروا است . کسانی که به معاد جسمانی معتقدند عود روح به بدن را در آخرت معاد و در دنیا تناسخ می‌دانند. و به هر حال کسی حق اعتراض به ملاصدرا که خود از متصلبان در معاد جسمانی است را دارد که باید حاضر شود از اول سفر نفس تا آخرت مبحث معاد جسمانی را تقریر نماید ولی اگر در همان صفحه اول سفر نفس متوقف شد و نتوانست مطلب کتاب را درک نماید شرعاً در این باب محکوم به سکوت است. این گوی و این میدان. در آینده از آثار حضرات [بزرگان مکتب تفکیک] مطالبی نقل و جرح می‌ کنیم که موجب حیرت خواهد شد و جا از برای جواب و دفاع برای آنها باز است. آن آقا [ ] بهتر است مانند مشایخ خود ساکت باشند. چه آنکه او وقتی حق بحث در معاد را دارد که از عهده مباحث نفس اسفار برآید. یکی از دوستان که شخصی فاضل و متدین و محترم‌ و در معارف (به اصطلاح خودشان‌) از‌ تلامیذ‌ مرحوم‌ آقای حاج شیخ مجتبی قزوینی است زیاده‌ از‌ حد ناراحت گردیدند که چرا مجله کیهان اندیشه مقالۀ مفصل حقیر را در مقام نقد بر کتاب ابواب الهدی‌ چاپ‌ کرده‌ است.آن مقاله اگر مستدل نبود باید آقایان که‌ خود‌ اهل قلم و نویسنده‌ اند درصدد نقد آن بر می‌ آمدند نه آنکه نسخ مجله را جمع کنند که کسی‌ نبیند‌. 👈شکار این قبیل افراد ، طلبه ‌های‌ تازه‌ وارد است که‌ با ذهن خالی قابل پذیرش اوهام به اسم«معارف»در دام اوهام گرفتار‌ می‌ شوند‌. جمع کثیری از اکابر علمای‌ اسلام را نزد آنها ملحد و مخرب اسلام‌ جلوه‌ دادند، اکثر افرادی که در کمند حضرات‌ گرفتار‌ می‌ شوند‌، حوصلۀ تحصیل عمیق را ندارند و اگر توفیق‌ تحصیل‌ یابند، بی ذوقی و کج سلیقگی اظهر خواص آنها است. 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan 💢کانال فِي الحِکمة @felhekmat