eitaa logo
سلوک معنوی ـ حیات عارفانه
789 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
202 ویدیو
5 فایل
🎈#سلوک_معنوی #حیات_عارفانه، معارفِ تدوین شده و بازنویسیِ سخنانِ ارزش‌مندِ توحیدی، ولایی، عرفانی و معنویِ سالکانِ راه در حوزۀ نظری و معرفتی (معرفتِ توحیدی، معرفتِ نفس، معرفتِ هستی)، و حوزۀ عملی (تهذیبِ نفس، و حضورِ دین در متنِ زندگی) است. @Useriran
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ﷽ 📚 🎈أماتَ الحُبُّ عُشّاقاً وَ حُبُّک أنت أحیانی؛ عشق چه بسیار عاشقان را به کشتن داد، حال آن‌که عشقِ تو مرا زنده کرد. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🎈محبّتِ مَرزوق ♦دهمِ ربیع‌الاوّل ـ بنا بر مشهور ـ سالگردِ رسولِ مکرّم صلی‌الله‌علیه‌وآله و بانوی قدسی، حضرتِ خدیجۀ کبری سلام‌الله‌علیها است. ♦"مسلم بن حجّاج" به سندِ خود در صحیحِ مسلم نقل می‌کند که "عایشه" گفت: مَا غِرْتُ عَلَى نِسَاءِ النَّبِيِّ إِلَّا عَلَى خَدِيجَةَ وَ إِنِّي لَمْ أُدْرِكْهَا. قَالَتْ: و َكَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا ذَبَحَ الشَّاةَ فَيَقُولُ: "أَرْسِلُوا بِهَا إِلَى أَصْدِقَاءِ خَدِيجَةَ". قَالَتْ: فَأَغْضَبْتُهُ يَوْماً فَقُلْتُ: خَدِيجَةَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: "إِنِّي قَدْ رُزِقْتُ‏ حُبَّهَا"؛ نسبت به هیچ‌یک از زنانِ پیامبر (ص) رشک نورزیدم مگر خدیجه، و من او را درک نکردم. رسولِ خدا (ص) هرگاه گوسفندی قربانی می‌کرد می‌فرمود: "آن‌را برای دوستانِ خدیجه نیز بفرستید". من روزی آن حضرت را به خشم درآوردم و برای آن‌که ایشان آرام شود، نامِ خدیجه را بردم. رسولِ خدا (ص) فرمود: "همانا محبّتِ خدیجه، رزق و روزیِ من قرار داده‌ شده است". (صحيح مسلم؛ قاهره: دار الحدیث، ۱۴۱۲ ق: ج ‏۴، ص ۱۸۸۸). 🔹بنابر این روایت و روایاتِ متعدّدِ دیگر در منابعِ اهلِ سنّت، "عایشه" نسبت به خدیجۀ کبری سلام‌الله‌علیها حسادت می‌ورزیده؛ و نشان می‌دهد که صاحبِ این صفت از دریای قداستِ وجودیِ رسولِ خاتم صلّی‌الله‌علیه‌وآله بهره‌ای نبرده و از انوارِ فضائلِ اخلاقیِ آن وجودِ مقدّ٘س استضائه نکرده است. 🔹حضرتِ ختمی‌مرتبت صلّی‌الله‌علیه‌وآله از چنان خُلقِ نیکویی برخوردار است که خدای متعال آن حضرت را با عنوانِ خُلق عظیم می‌ستاید و می‌فرماید: وَ إِنَّكَ‏ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ؛ و راستى كه تو را خويى والاست! (قلم، ۴). 🔹در صحیح مسلم از "انس بن مالک" منقول است که گفت: "من بیست سال به رسولِ خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله خدمت کردم امّا به خدا قسم هرگز به من اُف نگفت و هیچ‌گاه در موردِ کارها نگفت: چرا چنین کردی!" (صحيح مسلم: ج ‏۴، ص ۱۸۰۴). حالْ در فرازی از این روایت، "عایشه" می‌گوید: "فَأَغْضَبْتُهُ يَوْماً؛ من روزی رسولِ خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به غضب درآوردم. 🔹این‌که "عایشه" چگونه آن حضرت را ـ که کوهِ صبر بودند ـ به خشم درآورده، خود موضوعی شگفت‌آور است؛ امّا به‌هرحال به خشم درآوردنِ کسی‌که تمام افعالش انعکاسِ فعلِ الهی محسوب می‌شود، درواقع به خشم آوردنِ خدای متعال است؛ و قرآنِ کریم نیز در موردِ کسی‌که غضبِ الهی بر او نازل شود می‌فرماید: وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي‏ فَقَدْ هَوى؛‏ و هركس خشمِ من بر او فرود آيد، قطعاً در ورطۀ‏ هلاكت افتاده است. (طه، ۸۱). 🔹"عایشه" وقتی رسولِ خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله را خشمگین می‌کند، برای آرامشِ آن حضرت، نامِ مبارکِ خدیجۀ کبری سلام‌الله‌علیها را می‌آورَد. عشق و علاقۀ حضرتِ رسول صلّی‌الله‌علیه‌وآله به آن بانوی عرشی چنان زیاد بوده است که بردنِ نامِ ایشان موجبِ آرامشِ آن حضرت می‌شود و دریای عطوفت و شفقتِ ایشان را به تلاطم می‌آورَد و خشمِ ایشان را فرو می‌نشانَد. 🔹پس همان‌طور که "عایشه" موجبِ برانگیخته شدنِ خشمِ الهی می‌شود، نامِ مبارکِ خدیجۀ کبری سلام‌الله‌علیها نیز موجبِ جوششِ رحمت و لطفِ خدای متعال است؛ که هردوی این غضب و رحمتِ الهی، در آیینۀ وجودِ مقدّسِ حضرتِ ختمی‌مرتبت صلی‌الله‌علیه‌وآله متجلّی بوده است. ♦در انتهای حدیث، رسولِ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با بیانِ عبارتی کوتاه، عظمتِ وجودیِ خدیجۀ کبری سلام‌الله‌علیها را بیان می‌فرمایند که محیّرالعقول است؛ حضرت می‌فرمایند: إِنِّي قَدْ رُزِقْتُ‏ حُبَّهَا؛ همانا محبّتِ خدیجه، روزیِ من قرار داده‌شده است. ♦رزقِ مادّی و معنویِ هرکس به‌تناسبِ حالِ خودِ اوست. رسولِ خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله که صاحبِ روحِ کلّیِ عالَم و حائزِ مقامِ حبیب‌اللّهی است، محبّتِ خدیجۀ کبری سلام‌الله‌علیها را رزقِ خود می‌داند که خدای متعال به ایشان ارزانی داشته است؛ و برای پاسخ به استبعاد و استعجابِ افکارِ ضعیف و حسودِ برخی از مخاطبینِ خود، جملۀ خود را با "إنّ" ـ که از حروفِ تأکید است ـ آغاز می‌کند و فعل "رُزِقتُ" را با "قَدِ" تحقیق همراه می‌نماید. @sulookmanavi
🖌... نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ ... (یوسف، ۵۶) از ما نهادنِ سر بر خاکِ کوی معبود او هرکه را که خواهد از خاک برگزیدن @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹در هیچ پیش‌آمدی نباید فریادِ شادی برآورد یا شِکوه و زاری کرد، چرا که همه چیز متغیّر است ـ که این شاملِ آن پیش‌آمد نیز می‌گردد ـ و هم‌چنین به این علّت که قضاوتِ آدمی درباره‌ٔ سود و زیانِ خویش دست‌خوشِ خطاست. 🔹تقریباً هرکس به مناسبتی از آن‌چه بعد برای او بهترین واقعه بوده است، شِکوه کرده؛ یا از پیش‌آمدی که بعد سرچشمه‌ٔ بزرگ‌ترین رنج‌های او شده است، فریادِ شادی برآورده است. 🔹کسی‌که در زندگی طعمِ شادی‌ها و غم‌های ناگهانی را بسیار چشیده‌، دیگر هرگز در نگاهِ نخست از دیدنِ چهره‌ٔ این‌دو، عنان را از کف نمی‌دهد. @sulookmanavi
معارف معنوی (۲۷۶).mp3
13.27M
🎧 👆👆👆👆 🌀 🎤موضوع: ۱. سختی‌هایی که خدا، انسان را مبتلا می‌کند، موجبِ رشد است. ۲. انسان نباید شروع‌کنندهٔ تخاصم باشد. ۳. وظیفهٔ ابتداییِ انسان نسبت به دیگران، بِرّ و قسط و انصاف است. ۴. وظیفهٔ انسان در درگیریِ دیگران با او، استقامت است. ۵. محورِ احکامِ دین، توحید است. @sulookmanavi
🖌وَ قَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (فرقان، ۳۰)؛ و آن‌روز پیامبر شکایت می‌کند: خدایا، قومِ من این قرآن را کنار گذاشتند. ♦مهجور کردنِ قرآن - که در همهٔ ما امّتِ نبی (ص) کم و بیش هست - یا به ناآشناییِ با قرآن است یا با ترکِ قرائتِ مستمرّ آن یا با زندگی نکردن طبقِ آن. اگر می‌خواهیم مشمولِ گِلِهٔ رسولِ خدا (ص) نباشیم، باید قرآن را بیاموزیم و با آن انس داشته و روزانه تلاوت کنیم و زندگیِ خود را صد در صد طبقِ قرآن تطبیق دهیم. 🌻 🌻 @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 ♦از نشانه‌های سلامتِ روان، لذّت بردن از تنهایی با خویش است. @sulookmanavi
معارف معنوی (۲۷۷).mp3
3.75M
🎧 👆👆👆👆 🌀 🎤موضوع: ۱. مسکین (سائل)، رسول (فرستاده) خداست. ۲. انسان باید دیدهٔ خدابین داشته باشد. @sulookmanavi
🖌لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ ... (آل‌عمران، ۱۲٨) 🖌إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ ... (آل‌عمران، ۱۵۴) 🖌... فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ... (بقره، ۱۰۹) ♦از این سه آیه فهمیده می‌شود که تقدیرِ خدانوشته را نمی‌توان عوض کرد اِلّا با صبر و گذشت و رضا. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔸درحالی‌که جاندارانِ فروتر چیزی بیش از ویژگی‌های نژادیِ نوعِ خود را دارا نیستند، انسان یگانه موجودی است که می‌تواند مدّعیِ داشتنِ شخصیّتِ فردی باشد؛ امّا این شخصیّتِ فردی در بیش‌ترِ مردمان، به‌اندازه‌ای بس‌ناچیز محقّق می‌شود و تقریباً همگیِ ایشان زیرِ لوای دسته و رسته‌ای قرار می‌گیرند. 🔸اندیشه‌ها و خواست‌های این مردم ـ هم‌چون چهره‌هاشان ـ یا نمونه‌ای از کلّ نوع است و یا دست‌ِکم مشتی نمونه‌ٔ خروارِ دسته‌شان؛ و به همین جهت، شخصیّتی دارند عامی و مبتذل و وضیع. معمولاً می‌توان حدس زد که می‌خواهند چه بگویند یا چه بکنند. هیچ‌گونه ویژگیِ به‌خصوصی ندارند که ایشان را برجسته و متمایز سازد؛ هم‌چون اجناسِ کارخانه‌ای، همه از یک جنس. پس اگر طبیعتِ این‌ها با طبیعتِ نوع پیوند خورده و یکی شده، دیگر وجودشان چه اندازه می‌تواند از آن فراتر برود؟ 🖋آرتور شوپنهاور 📚 جهان و تأمًلاتِ فیلسوف @sulookmanavi
🖌... وَ فَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ مَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ (رعد، ۲۶)؛ به دنیای پستی دل‌خوش‌اند که در برابرِ آخرت هیچ است. @sulookmanavi
معارف معنوی (۲۷۸).mp3
8.39M
🎧 👆👆👆👆 🌀 🎤موضوع: صله رحم، زیارت قبور، زیارت معصوم (ع) @sulookmanavi
با سلام و احترام لطفاً اگر نقد، نظر، توصیه و پیشنهادی داشتید، برایم بنویسید یا بگویید (صوتی). عباسعلی جعفری: مدیر کانال 👇👇👇 @Useriran
رفتن به اوّلین پیام در کانال: 👇👇👇👇 https://eitaa.com/sulookmanavi/3
🌷با سلام و احترام ♦فایل pdf جلدهای ۱ تا ۲۱ مجموعه کتاب‌های "سلوک‌معنوی‌ ـ حیات‌عارفانه" آمادهٔ ارائه می‌باشد. 🔸دوستانی که مایل به تهیّه فایل‌ِ‌های pdf یادشده هستند، به بنده اعلام نمایند. ♦واریزِ مبلغ و مقدارِ آن، اختیاری است. (شماره کارتِ 6221061234736520 بانک پارسیان؛ به نام: عباسعلی‌ جعفری‌ فوتمی).
🖌أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ (علق، ۱۴)؛ نمی‌داند که خدا می‌بیند!! ♦این آیه از کمرشکن‌ترین آیات در تمامِ قرآن و از بهترین نصایحِ آن است. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🖋عَن عَلِیِّ بنِ اَبِی طَالِبِِ عَلَیهِماالسَّلَامُ اَنَّهُ قَالَ: اِغتَنِمُوا الدُّعَا عِندَ مَوَاطِنَ عِندَ قِرَاءَةِ القُرآنِ وَ عِندَ الاَذَانِ وَ عِندَ نُزُولِ الغَیثِ (الاشعثیات، ج۱، ص۲۳۵). ♦امیرِمۇمنان (ع): قرآن که می‌خوانید، دعا کنید؛ اذان که می‌شنوید، دعا کنید؛ باران که می‌بارد، دعا کنید. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🌻 (قسمتِ ۱) 🖋لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ (۱۲۸) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ (۱۲۹) [توبه]؛ ای بنی‌آدم، پیامبری به‌سوی‌تان آمده، از جنسِ خودتان! دیدنِ درد و رنج‌تان برایش سخت است؛ برای هدایت‌شدن‌تان حرص و جوش می‌زنَد و در حق مؤمنان، دل‌سوز و مهربان است. ای محمد، اگر مردم از پذیرشِ حق رُو گرداندند، بگو: خدا برایم بس است، معبودی جز او نیست، توکّلم فقط به اوست و حکم‌رانیِ جهان هم فقط دستِ اوست. 🔸این‌ دو آیه، آخرین آیه‌هایی است که بر رسولِ مکرّم، حضرتِ ختمی‌مرتبت (ص) نازل شده و با نزولِ آن، پروندهٔ وحیِ تشریعی برای بشر بسته شده تا ابد. آیهٔ اوّل اتمام حجّت با مردم است و آیهٔ دوّم اتمام حجّت با پیامبر. این دو آیه خلاصهٔ تعالیمِ قرآن هم هست. ♦آیهٔ اوّل خصلت‌های رسولِ اکرم‌ (ص) است و چند صفت به ایشان نسبت می‌دهد: 🔸یکی از خودِ مردم بودن، یعنی از جنسِ مردم بودن و با آن‌ها راحت و بی‌تکلّف مراوده کردن. این، فضلیتی است که در سلاطین و اَشراف به‌ندرت پیدا می‌شود، امّا محمّد‌ (ص) با این‌که در اواخرِ عمرِ شریفش سلطان بود و از کودکی از اَشرافِ شبه‌‌جزیرهٔ عربستان محسوب می‌شد، امّا درویش‌ و بی‌خویش بود و با همهٔ مردم یک‌جور رفتار می‌کرد و با همه صمیمی بود. 🔸صفتِ دوم، "عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ" است؛ یعنی مشکلاتِ شما را مشکلِ خودش می‌دید و سختش می‌آمد که شما در سختی باشید؛ یعنی انصاف داشت و خودش را جای دیگران می‌گذاشت و دیگران را از خودش جدا نمی‌دانست. این صفت هم مثلِ صفتِ قبلی بغایت کم‌یاب و نادر است. (صفتِ قبلی در اغنیاء نادر بود و این صفت در تمامِ بنی‌آدم نادر است). آدم‌ها گلیمِ خود را که از آب کشیدند، از آب فاصله می‌گیرند و پیِ کارِ خود می‌روند؛ امّا رسول‌ِ خدا‌ (ص) جانِ یک‌پارچه‌ای بود برای تمامِ بشریّت. همهٔ مردم را واقعاً برادر یا خواهر یا پدر و مادر یا فرزند می‌دانست و به آهنگِ غمِ آن‌ها غصّه می‌خورد. 🔸سومین صفت، "حرص" پیامبر بر هدایتِ خلق بود. برای همین خدا ایشان را برگزیده بود تا خاتمِ انبیاء باشد. (این صفت را حتّی بعضی انبیاء نداشتند). این صفت چنان در ایشان راسِب بود که در عینِ تمجیدِ اصلِ بودنِ آن، زیادی‌اش را خدا‌وند در چند جا حدّ زده و محدود کرده؛ ازجمله: وَ مَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (يوسف، ۱۰۳)؛ اکثرِ مردم گرچه حریص بر هدایت‌شان باشی، لایقِ ایمان نیستند. إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ مَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ (النحل، ۳۷)؛ گرچه بر هدایت‌شان حریصی، امّا خدا خیلی‌ها را هدایت نمی‌کند. 🔸صفتِ چهارم که دو اسمِ خداست و خداوند جز خودش برای هیچ‌کس جز وجودِ مقدّسِ خاتم‌النبیین بکار نبرده، رأفت و رحمت است: بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ. رأفت و رحمت موجب می‌شود که در سختی‌ها به کمکِ دوستان بشتابیم و یاری‌شان کنیم. یعنی سنگِ محکّ وجود این صفات در کسی، حینِ شداید است نه در گرمابه و گلستان؛ در سختی‌ها مشخّص می‌شود که چه کسی واقعاً مهربان و فداکار است و چه کسی خودخواه و گریزپا. 🔹این چهار صفت را خدا در آخرین آیات آورده تا ما یاد بگیریم، وَاِلّا پیغمبر‌ (ص) که قرار است چند ماه بعد از نزولِ این آیات از دنیا برود. (البتّه این آیات، این صفات را در روحِ ایشان نیز اثبات می‌کند و خطّ خوبی برای توسّل به ایشان دمِ دستِ ما می‌گذارَد). 🌻 @sulookmanavi
🍒 برکاتِ خجسته‌میلادِ موفورالسّرورِ گزینِ خلائق، حضرتِ ختمی‌مرتبت محمّد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله و صادقِ آل‌الله، حضرتِ امام جعفر بن محمّد علیهماالسّلام صد افزون باد. 🌻 🌻 @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🌻 (قسمتِ ۲) ♦اما آیهٔ آخر ـ که فی‌الواقع آخرین وحیِ تشریعیِ خدا از طریقِ جبرئیل به بنی‌بشر است، ـ آخرین حرفِ خداست با آدم و چنان‌که انتظار می‌رود حرفی پُرپیمان است و خلاصه‌ای است از قرآن و توحیدِ مندرج در آن. 🔹در این آیه، نخست توجّهِ پیامبر‌ (ص) ـ و به تبعِ آن سالکینِ طریقِ ایشان ـ را منقطع می‌کند از دیگران؛ یعنی برای شما مهم نباشد که چه کسی راهِ خدا را می‌رود و چه کسی اِعراض می‌کند؛ شما راه‌تان را بگیرید و بروید. این انقطاع خیلی مهم است و مقدّمهٔ توحیدی است که بعدش آمده. 🔹توحید خِتام قرآن با کلمهٔ "قل" شروع می‌شود که یعنی شعارت چنین باشد و این کلام را در عمرت پیاده کن و طبقِ آن زندگی کن. پس "قل"، صِرفِ گفتن نیست، با همهٔ وجود بودن است. 🔹چه بگو یا چه بجو یا چه بشو؟ این‌که "حَسْبِيَ اللَّهُ، یعنی خدا بَسَت باشد. غیرِ خدا را می‌خواهی چه کنی؟! پیِ رضای خدا باش و تنها حرفِ خدا را گوش کن و فقط از خدا بترس. کدام خدا؟ همان خدا که "لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ"؛ همان‌ که جز او معبودی نیست، جز او‌ کسی لایقِ پرستش نیست، لایقِ خدا بودن نیست. 🔹تحویلِ معرفت‌الله در قرآن به این عبارت و انتهای این عبارت، در "هو" است. "هو" یعنی او، خودِ او. نزدیک‌ترین لفظ و بی‌حجاب‌ترین لفظ به خدا، همین "هو"ست. "هو"ست که الله را متجلّی می‌کند، الله‌ی که صدها اسم و صفت دارد. قرآن "هو"نامه است. "هو" دارد در قرآن با ما حرف می‌زند و از خود پرده برمی‌دارد. 🔹عبارتِ "عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ" خلاصهٔ وظایفِ ما در قِبالِ خداست. کُنهِ توکّل، تسلیم است؛ یعنی اسلام ـ که دینِ قرآن است ـ آخرش، بلکه اوّلش، بلکه همه‌اَش، همین یک کلمه است: رها کردنِ خود و چسبیدن به خدا و سپردن به خدا و تسلیم شدن به خدا و راضی بودن به دادِ خدا و مطیعِ خدا بودن. (تسلیم در تکوین، نامش رضاست؛ و تسلیم‌ نسبت به تشریع، نامش تقواست). در "عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ" همهٔ این‌ها جوهرکشی شده. 🔹آخرین عبارت، "وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ" است. ربوبیّتِ عرش کنایه از قدرت، حکومت، و چیرگیِ خدا بر کلّ خلقت برای ادارهٔ آن است. این عبارت می‌خواهد بگوید قدرتی جز قدرتِ خدا نیست و حکم‌رانی جز خدا نیست و هرچه در هستی تحقّق می‌یابد، طبقِ نظرِ خدا و به‌دستورِ خدا و توسّطِ خداست. این عبارت دلیلِ کارآییِ توکّل و لزومِ آن است. وقتی همه‌چیز دستِ خدا بود، هیچ‌کاری جز از طریقِ خدا پیش نمی‌رود. 🔹جلدِ چهل‌وهفتمِ بحارالأنوار از امام صادق‌ (ع) روایت می‌کند: هنگامی‌که شرّ را در چهرهٔ منصورِ دوانیقی دیدم، گفتم: حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. این عبارت ـ که خِتامِ قرآن است ـ در حرزهای مأثورِ زیادی آمده و می‌شود فهمید که خاصیّتِ حفظ و حراست دارد؛ حفاظتِ مادّی و معنوی. 🌻 @sulookmanavi
معارف معنوی (۲۷۹).mp3
7.18M
🎧 👆👆👆👆 🌀 🎤موضوع: ۱. دعا، دفعِ بلا می‌کند. ۲. روحِ دین، تسلیم در برابرِ خداست. ۳. وظیفهٔ انسان، بندگی وعبودیّت است. @sulookmanavi
بهاراندامِ من! این شهر را اردیبهشتی کن که من ـ برعکسِ شاعرها ـ به‌شدّت ضدّ پاییزم ... 🖋علیرضا بدیع 🍒 به امید آن روزی که بهار برسد ... @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🖋عَن عَلِیِّ بنِ اَبِی طَالِبِِ عَلَیهِم‌ُالسَّلَامُ قَالَ: لَا یَکُونُ العَبدُ عَالِماً حَتَّی لَا یَحسُدَ مَن فَوقَهُ وَ لَا یُحَقَّرَ مَن هُوَ دُونَهُ (الاشعثیات، ج۱، ص۲۳۳). ♦امیرِمۇمنان (ع): عالِمِ واقعی کسی است که حسد به بالادست و تحقیرِ زیردست از وجودش رخت بربسته باشد. @sulookmanavi