🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
🔸در #حرف_زدن_با_خدا حواستان را جمع کنید که چه چیزی از خدا میخواهید ؛ مثلاً همیشه بگویید: "#پناه_بر_خدا" ؛ و چون هنوز قوی نشدهایم نگوییم من راضی هستم به رضای خدا!
🔹از آنجا که مقام ، مقامِ خواستن است و خدا هر چه خواستید میدهد ، لذا اگر به #مقام_رضا اقرار کردید ، خداوند ــ به جهتِ امتحان ــ پشتِ سرِ هم مشکلات را به سراغتان میآورَد تا صداقتتان معلوم شود .
🔹 و گاهی انسان دعا میکند ولی چون به رضای خدا رضایت داده ، مشکلاتِ او بیشتر میشود ؛ زیرا مقامِ رضا همراه با بلاست . لذا انسان باید دائماً بگوید: "پناه بر خدا"!
🔹مقامِ رضا مربوط به جنابِ سیّدالشهداء علیه السّلام است ؛ که اگر جنابِ سیّدالشّهداء نمیفرمود که من راضی به رضای خدا هستم ، شاید قضیّۀ کربلا پیش نمیآمد ؛ امّا چون حضرتشان تسلیمِ محضاَند ، وقتی دوستان و فرزندانِ او شهید شدند ، فرمودند: "الهی رضاً برضائک" ؛ و حتّی لحظۀ آخر که تمامِ یاران شهید شدند و دیدند که ممکن است زن و فرزند به اسارت بروند ، امّا باز هم گفت: "الهی رضاً برضائک" .
🔸لذا اگر هفتاد و دو پیغمبرِ خدا را در یک روز در بیتالمقدّس آتش زدند ، و یا آن همه مصیبت در روزِ عاشورا بر سیّدالشّهداء و صحابۀ عصمت وارد شد ، و یا هزار و چند سال است که حضرتِ بقیّة الله منتظرِ ظهورند ، و همۀ بلاهائی که بر ائمه و پیامبرانِ دیگر آمد ، به جهتِ این است که آنها تسلیمِ محضاَند و هیچگونه نقص و کژی ندیدند و همه چیز را در نهایتِ راستی و درستی دیدند ، و در مقامِ رضا و تسلیم بودهاند .
🔸باید توجّه داشت که منظور از تسلیمِ محض شدن این نیست که در اموری که پیش میآید بُروزِ عواطف نکنیم! چنانچه از جنابِ رسولالله ــ صلّی الله علیه و آله ــ نقل شده که وقتی فرزندشان از دنیا رفت ، اشک ریختند ، که مردم به این عملِ حضرت اعتراض کردند ؛ ایشان فرمودند: "ما حرفِ گزافی نمیزنیم و نمیگوئیم خدایا چرا این طور شد(تسلیمِ محض) ، امّا ــ خوب ــ ما پدر هستیم ، عاطفه داریم ، برای مرگِ فرزندمان دلمان سوخته و اشک میریزیم .
🔸آنهائی که عارف به سِرّالقدرند میدانند مثلاً این آقائی که مریض شده باید مریضی بکَشد ، و مأموریت ندارد که برای شفا دادنش کاری بکند ؛ از یک طرف این مریضِ بیچاره ، ناراحت است و آه میکشد و این عالِم هم برایش ناراحت میشود . این است که محقّق قیصری در شرحِ فصوصالحکم فرمودند: "عارف به سِرّالقدر ، هم در راحتیِ محض است و هم در عذابِ الیم" .
🔸حضرتِ بقیةالله از آنجا که کلّ نظام هستی برایشان یکپارچه در شهودِ محض است ، از یک طرف میبیند که نظام آنطور که باید پیاده میشد شد ، در راحتی اَند ؛ و از طرفی هم اعمال و رفتارِ ما را میبیند و ناراحت میشوند و در عذاب و اَلماَند ؛ و هیچ دستِ تصرّف بکار نمیگیرند .
@sulookmanavi
🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
🔸در #حرف_زدن_با_خدا حواستان را جمع کنید که چه چیزی از خدا میخواهید ؛ مثلاً همیشه بگویید: "#پناه_بر_خدا" ؛ و چون هنوز قوی نشدهایم نگوییم من راضی هستم به رضای خدا!
🔹از آنجا که مقام ، مقامِ خواستن است و خدا هر چه خواستید میدهد ، لذا اگر به #مقام_رضا اقرار کردید ، خداوند ـ به جهتِ امتحان ـ پشتِ سرِ هم مشکلات را به سراغتان میآورَد تا صداقتتان معلوم شود .
🔹 و گاهی انسان دعا میکند ولی چون به رضای خدا رضایت داده ، مشکلاتِ او بیشتر میشود ؛ زیرا مقامِ رضا همراه با بلاست . لذا انسان باید دائماً بگوید: "پناه بر خدا"!
🔹مقامِ رضا مربوط به جنابِ سیّدالشهداء ـ علیهالسّلام ـ است ؛ که اگر جنابِ سیّدالشّهداء نمیفرمود که من راضی به رضای خدا هستم ، شاید قضیّۀ کربلا پیش نمیآمد ؛ امّا چون حضرتشان تسلیمِ محضاَند ، وقتی دوستان و فرزندانِ او شهید شدند ، فرمودند: "الهی رضاً برضائک" ؛ و حتّی لحظۀ آخر که تمامِ یاران شهید شدند و دیدند که ممکن است زن و فرزند به اسارت بروند ، امّا باز هم گفت: "الهی رضَاً برضائک" .
🔸لذا اگر هفتاد و دو پیغمبرِ خدا را در یک روز در بیتالمقدّس آتش زدند ، و یا آنهمه مصیبت در روزِ عاشورا بر سیّدالشّهداء و صحابۀ عصمت وارد شد ، و یا هزار و چند سال است که حضرتِ بقیّةالله منتظرِ ظهورند ، و همۀ بلاهائی که بر ائمه و پیامبرانِ دیگر آمد ، به جهتِ این است که آنها تسلیمِ محضاَند و هیچگونه نقص و کژی ندیدند و همه چیز را در نهایتِ راستی و درستی دیدند ، و در مقامِ رضا و تسلیم بودهاند .
🔸باید توجّه داشت که منظور از تسلیمِ محض شدن این نیست که در اموری که پیش میآید بُروزِ عواطف نکنیم! چنانچه از جنابِ رسولالله ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده که وقتی فرزندشان از دنیا رفت ، اشک ریختند ، که مردم به این عملِ حضرت اعتراض کردند ؛ ایشان فرمودند: "ما حرفِ گزافی نمیزنیم و نمیگوئیم خدایا چرا این طور شد(تسلیمِ محض) ، امّا ـ خوب ـ ما پدر هستیم ، عاطفه داریم ، برای مرگِ فرزندمان دلمان سوخته و اشک میریزیم .
🔸آنهائی که عارف به سِرّالقدرند میدانند مثلاً این آقائی که مریض شده باید مریضی بکَشد ، و مأموریت ندارد که برای شفا دادنش کاری بکند ؛ از یک طرف این مریضِ بیچاره ، ناراحت است و آه میکشد و این عالِم هم برایش ناراحت میشود . این است که محقّق قیصری ـ در شرحِ فصوصالحکم ـ فرمودند: "عارف به سِرّالقدر ، هم در راحتیِ محض است و هم در عذابِ الیم" .
🔸حضرتِ بقیةالله از آنجا که کلّ نظام هستی برایشان یکپارچه در شهودِ محض است ، از یکطرف میبیند که نظام آنطور که باید پیاده میشد شد ، در راحتیاَند ؛ و از طرفی هم اعمال و رفتارِ ما را میبیند و ناراحت میشوند و در عذاب و اَلماَند ؛ و هیچ دستِ تصرّف بکار نمیگیرند .
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
🔹دنیا را #دار_امتحان قرار دادند، چون ترقّیِ انسان به این امتحانات منوط است؛ یعنی مثلاً انسان را زمانی از #مقام_صبر به #مقام_رضا رشد میدهند که او در امتحاناتِ الهی با مجاهداتِ خود در مرحلهٔ صبر پیروز شده باشد و با مُهرِ تثبیتی که به پروندهٔ عملِ او زدند به مقامِ صبر رسیده باشد.
🔹امتحاناتُ خداوندِ متعال، #سنت_الهی است، یعنی همهٔ افراد ـ حتّی انبیاء و اولیاء، امّتهای گذشته، حال، آینده، مشمول هستند.
🔹هدف از امتحاناتِ الهی این است که حالِ ما به خودِ ما معلوم شود، یعنی ادراکِ عیوب کنیم. میدانِ حرف برای همه باز است و بازارِ حَرّافی بسیار گرم است امّا پای میدانِ عمل که وسط میآید، #مرد_میدان میخواهد که پای ادّعا بایستد! طبق قرآن کریم، نور ایمان را با شعار به ما نمیدهند بلکه با عمل به جان ما میچشانند.
🔹نکتهٔ دقیق اینجاست که به تعلّقاتِ قلبی امتحان میکنند؛ نگاه میکنند که قلب به چه چیزی عُلقه دارد، به همان چیز امتحان میکنند. آیا قلب و روح، مریدِ مرادِ پروردگار است؟ یا مریدِ ارادهٔ نفسانی؟
🔹اگر عُلقه به چیزِ منفی باشد، امتحانی جلو میآید که بفهمانند آیا حاضر است برای خدا از این عُلقهٔ باطل دست بردارد یا نه؟
🔹گاهی شخص حاضر نیست که ارادهٔ نفسانی را به قربانگاهِ توحید بُرده و فدای ارادهٔ الهی کند (قربانی) و در امتحان شکست میخورَد؛ اینجاست که متوجّه میشود مرد در میدانِ حرف است نه میدانِ عمل، لذا کمربندِ همّت را محکمتر میبندد و مجاهده از سر میگیرد (جهاد اکبر)، تا اینکه یک روزی پیروز در امتحانات بیرون میآید و مُهرِ تثبیت به آن مرحله میزنند و با مُهرِ تثبیت، شخصِ سالک از آن "مرحله" به "مقام" میرسد.
@sulookmanavi