eitaa logo
سلوک معنوی ـ حیات عارفانه
788 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
203 ویدیو
7 فایل
🎈#سلوک_معنوی #حیات_عارفانه، معارفِ تدوین شده و بازنویسیِ سخنانِ ارزش‌مندِ توحیدی، ولایی، عرفانی و معنویِ سالکانِ راه در حوزۀ نظری و معرفتی (معرفتِ توحیدی، معرفتِ نفس، معرفتِ هستی)، و حوزۀ عملی (تهذیبِ نفس، و حضورِ دین در متنِ زندگی) است. @Useriran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 👆👆👆👆 🖌موضوع:خدایا! از طاعت‌های من بگذر! 🎤استاد مرحوم علی صفایی حائری @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🖌اگر بتوانی خیالات، دروغ‌ها، و مزخرفات را از گفتگوها حذف کنی، چیزِ زیادی برای گفتن نخواهی داشت! @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 روح و کُنهِ (۲) 🔹مراقبه کردن در هنگامِ بی‌قراری مهم‌تر است. وقتی گمان می‌کنیم مراقبه کردن برای‌مان ممکن نیست چون ذهن‌مان به‌هم‌ریخته است، همان‌وقت مهم‌ترین زمان برای مراقبه کردن است. 🔹در مراقبه و حضور، تنها شناختِ حالتی که ذهن در آن قرار دارد کافی است. اگر سعی کنید چیزی بیش از این انجام دهید، بیش‌تر آزرده خواهید شد. سعی نکنید کنترلی اِعمال کنید. وقتی ذهن پر از شهوت است، فرد بداند که ذهن پر از شهوت است ... شناختِ روشن. همین، نه بیش‌تر. خشم را ببینید، و ... 🔹ذهن دوست دارد به گذشته یا آینده فکر کند. ذهن لحظهٔ حال را صرفاً به‌صورتِ غیرمستقیم لمس می‌کند، نمی‌خواهد در لحظهٔ حال بمانَد. آدم‌ها می‌گویند می‌خواهند شاد باشند، پس چرا برای در حضور بودن علاقه‌ای نشان نمی‌دهند؟ زیرا گمان می‌کنند شادی در جای دیگری است، مثلاً در لذّتِ حسّی، یا به‌دست آوردنِ خواسته‌ها، یا کسی شدن و موقعیّت‌های خطیری را در کنترلِ خود داشتن، و تجربه کردنِ احساساتِ خوشایند. 🔹باید فعالیّت‌های غیرضروریِ خود را کم کنیم. وقتِ زیادی را به‌دنبالِ چیزهای بی‌ارزش تلف می‌کنیم؛ باید وظایف و مسئولیّت‌های اندک داشت تا آن‌ها را درست انجام داد. 🔹باید مراقب بود حرص، بیزاری، مقایسه، حسادت، خِسّت، نگرانی، غرور، و ... در ذهن پدید نیاید. نخستین و مهم‌ترین قدم در مراقبه، نچسبیدن به پدیده‌های ذهنی و جسمی است. در روح ساکن شوید. حضور، ساکن شدن در روح است. مراقبه، توجّه به این مطلب است، مراقبه، مراقبت کردن از حضور است. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 روح و کُنهِ (۳) ♦موانعِ حضور (۱) ✔️۱. آرزوها 🔸اگر بخواهیم فرایندهایی را که در ذهنِ ما دائماً وجود دارند و مانعِ حضورِ ما هستند برشماریم، چند مقوله شایع‌تر و پررنگ‌تر‌اَند؛ یکی از آن‌ها آرزوهاست. 🔸آرزو سرچشمهٔ ناراحتی است و ذهن را بی‌قرار می‌کند. به سببِ این‌که آرزو داریم و آن‌ها را خیلی جدّی می‌گیریم، رنج می‌بریم. فکر می‌کنیم اگر آن‌چه را که می‌خواهیم بدست آوریم، زندگی پرمعناتر می‌شود، امّا وقتی بدست آوریم می‌بینیم خیلی بی‌ارزش است و چیزی حل نمی‌شود و همان هستیم با همان رنج‌ها! یک بچّه در یک اتاقِ پر از اسباب‌بازی، امّا باز هم کسل و ناشاد، و بدنبالِ اسباب‌بازی‌های بیش‌تر. آن بیش‌ترها را هم که بدست آوری، می‌بینی باز رنج می‌بری. 🔸عمرت در رنجِ چیزهایی می‌گذرد که نداری در حالی‌که هیچ‌وقت از آن‌چه داری خرسند نیستی؛ انگار برایت تکراری و بی‌معنا می‌شوند. باید تصمیم گرفت این چرخه را متوقّف کرد. باید فهمید اگر همان‌چه الان داری خرسندت نسازد، چیزی که آرزوی آن‌را داری نیز خرسندت نخواهد ساخت. 🔸آرزوها تو را به این گمان می‌اندازد که اگر برآورده شوند، شاد خواهی بود؛ امّا پایانی بر کامرواییِ آرزوها نیست. گمان می‌کنیم روزی شاد خواهیم بود؛ روزی، روزی، ... و آن روز همواره جلوتر می‌رود! در هیچ چیز رضایتی نیست، امّا هنوز گمان می‌کنیم اگر چنین و چنان شود، شادکام خواهیم شد. طلبِ رضایت، طلبِ درد است. 🔸با درکِ عمیقِ این پدیده، را می‌آموزیم. اگر خواهانِ لذّتی، ناگزیر دردِ همراهِ با آن‌را نیز باید پذیرا باشی؛ اگر درد نمی‌خواهی، پس بدنبالِ لذّت نرو. طمع، آرزو، و وابستگی، زندگی را پیچیده می‌کند؛ بدونِ آن‌ها می‌توانی زندگیِ ساده‌ای داشته باشی. آرزوی کم‌تر، فشارِ کم‌تر. 🔸نارضایتی یک بیماری است. اگر آلودگی‌های ذهنیِ خود را حفظ کنی، فرقی نمی‌کند کجا باشی؛ به هرجا که برَوی، ناراحت خواهی بود. آدم‌ها مملوّ از آرزوها و تمایلاتِ متعارض‌اَند، و اغلب نمی‌دانند واقعاً چه می‌خواهند؛ آن‌ها چپ و راست نظرِ خود را تغییر می‌دهند. (ناپایداری، خود یک قاعدهٔ ذهنِ مملوّ از احساساتِ متعارض است). 🔸اگر در درون شاد باشی، چیزِ زیادی برای شاد بودن لازم نخواهی داشت ... @sulookmanavi
🖌 ... وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ... (لقمان، ۱۹) 🔹با تُنِ آرام حرف بزنیم! 🔸آرام سخن بگوییم! 🔹داد و هوار راه نیاندازیم! 🔸صدای تلویزیون را کم کنیم! 🔹صدای موسیقی را به دیگران تحمیل نکنیم! 🔸بی‌جا بوق نزنیم! @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 روح و کُنهِ (۴) ♦موانعِ حضور (۲) ✔️۲. وابستگی به داشته‌ها 🔸ما عادت کرده‌ایم به اشخاص - و حتّی اشیاء - وابسته شویم. وابستگی، ترسِ از دست دادن است؛ از دست دادن اگر یک‌بار آدم را ناراحت کند، ترسِ از آن هر روز مثلِ خوره آدم را می‌خورَد. 🔸باید وابستگی‌های خود را شناسایی کنیم. وابستگی‌ها وقتی شناسایی شدند، راحت‌تر از بین می‌روند. (وقتی شناسایی شدند و وقتی احمقانه دانسته شدند، از بین می‌روند). درک کردنِ وابستگی بسیار مهم است؛ تنها درکِ عمیقِ وابستگی است که می‌تواند ذهن را از آن آزاد سازد. ✔️۳. بیماری‌های ذهن 🔹غرور، طمع، و حسد سه بیماریِ اصلیِ ذهنِ انسان است؛ کینه و خشم و شهوت و عداوت از آن‌ها می‌آیند. 🔹نخستین چیزی که باید به‌روشنی به آن رسید، این حقیقت است که شخص از افکارِ ناسالمِ خود ناراحت می‌شود؛ پذیرشِ این واقعیّت برای اغلبِ آدم‌ها سخت است. متاسّفانه ما نه فقط نسبت به این صفاتِ درونی بصیرت نداریم بلکه آن‌ها را انکار می‌کنیم. انکار، کور می‌کند. اگر آدم ناراستی‌اش را بشناسد و به آن معترف باشد، قطعاً می‌تواند از آن نجات یابد. اگر دیو را انکار کنیم، در تاریکی شکارمان خواهد کرد. بگذار دیو به بیرون در روشناییِ روز بیاید؛ او طاقتِ نور را ندارد، جان خواهد داد. 🔹یکی دیگر از صفاتِ بد، بددلی است. بددلی از بدخواهی ناشی می‌شود. آدمِ بددل هر روز خود و اطرافیان را با تلقیناتِ منفی آزار می‌دهد؛ او اشتباهاتِ خود را نمی‌بیند و یاد گرفته دیگران را سرزنش کند. فکر می‌کند علّتِ ناشادیِ او دیگران‌اَند. 🔹حتّی باید از احساساتِ شدید حذر کرد. احساساتِ شدید بسیار انرژی‌بَر است و ما را فرسوده می‌کند؛ زندگی با احساساتِ شدید نمی‌تواند تداوم یابد؛ به همین سادگی! @sulookmanavi
هیچ از این خوبانِ گندم‌گون نصیبِ ما نشد ما سیه‌بختان مگر فرزندِ آدم نیستیم؟! 🖌 @sulookmanavi