#شهیدانزندهاندونزدپروردگارشانروزیمیگیرند
#ای_شهـید
ازمیلہ هاے این قفس
نگاهم میرسدبہ تو
تویے ڪہ رهاشده اے
ازهمہ #تیروترڪشهاے گناه
جداشده اے ازاین تن خاڪے
پرواز یادم بده
اے پرستوے عاشق
سلام! صبحت بخیر علمدار...🌹
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سالروز_شهادت
@syed213
❤️بسم رب الشهداء و الصدیقین❤️
🌹« و أفوض أمري إلى الله إن الله بصير بالعباد »🌹
معرفی مختصری از مدافع حرم
🌹#شهید_مصطفی_صدرزاده🌹
فرمانده ی دلاور گردان خط شکن عمار لشکر فاطمیون
با نام جهادی #سید_ابراهیم
🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂
تاریخ تولد: نوزدهم شهریور ماه 1365
محل تولد: شوشتر
وضعیت تاهل: متاهل
فرزندان نازنین به نام #فاطمه خانم و #محمد_علی
🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂
📖 یک برگ از خاطرات دفتر زندگی ❤️#آقا_مصطفی 🌹
روزي كه #محمد_علي متولد شد، #آقا_مصطفي براي چندمين بار مجروح و در همان بيمارستان بستري شده بود. سيد ابراهيم با #شوخ_طبعي هميشگي خود و برای فرار از نگاه پرستاران كه نگران سلامت ايشان بودند و با پهلويي تير خورده نزديك هفت طبقه به سمت طبقات بالای بیمارستان قدم بر داشت. تا #محبت هميشگي خود را نثار #همسرش كند. ❤️
🌹و #شهيد قريب به هشت بار در راه دفاع از حريم اهل بيت با مجروحيت جسمش ،حريم حضرت زينب را #علمدار بود...
🌹 شهادت در تاریخ : ظهر جمعه روز تاسوعا مصادف با آبان ماه 1394
🌹محل شهادت: شهر حلب واقع در سوریه
🌹مزار شریف شهید: گلزار شهدای بهشت رضوان کهنز ( #شهریار )
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔴 شهید مورد علاقه : #شهید_ابراهیم_هادی
🍂🍂🍂🍂🍂
🌹❤️ #شهید_صدرزاده و یک دنیا معرفت ❤️🌹
و اما چقدر از تو نوشتن #سخت است كه سرمشق از انوار الهي #معصومين داشتي.. ..شجاعت بي حد تو درس گرفته از علمداري بود كه تو فدايي #زينبش شدي. وجودت مملو از عشق و احترام به پدر عزيز و مادر مهربانت، اخلاص عجيبت در كارها و رفتار زبانزد همگان بود و در نهایت همه ي وجودت را براي #عمه_جانِ_سادات "خرج يك كاشي حرم بي بي كردي " اي #شهيد...
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔴🔴🔴 #سيره و مرام او ...
از نگاه همرزم #شهيد: یکی از مشخصات بارز شهید تاکید بر #نماز_اول وقت بود، و مادر: تو را #ولايي معرفي كرد آنچنان كه همه ميدانستند و #خط_قرمز تو رهبر و آقاي توست...پس اين تو بودي كه مردانه جلوي فتنه گران 88 حضور داشتي و حريم ولايت و كشور را جانانه مدافع بودي...و #اخلاص در عمل را عامل به حرف #شهيد_همت هستي كه در مرام به مانندش بودي
⬅️ روايتي از خواب #مادر_بزرگ شهيد ...
در منزل تنها و در اتاقم حضور داشتم، مصطفی با #لبانی_خندان و سرشار از خوشحالي و با تعداد زيادي #سربند_رنگی نوشته شده، به پيش من آمد. همه سربندها روي شانه او بودن انگار که می خواست به همه، سربند اهدا كند
دو بیتی که بر لبانش جاری بود
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند ..... فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی ........ دیوانه که شد هر دو جهان را چه کند
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روایت حاج قاسم سلیمانی از نحوه حضور شهید صدرزاده در سوریه
✅کانال مدافع حرم شهید سید مصطفی صدرزاده( سید ابراهیم)
@syed213
هدایت شده از
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تهدید اسرائیل توسط لشگر فاطمیون
لب مرز اسرائیل
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
برای دعوت شدگان کربلای ارباب که به نیابت از #شهید_مصطفی_صدرزاده تشریف میبرند...
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا مصطفی سالروز شهادتت مبارک...🌹
#آقامصطفیالتماسدعا
@syed213
eb643c3fe9897e99043285e0ab068dc1cfb57d93.mp3
14.14M
💥مارفتیم جبهه شددانشگاه
شما اومدین دانشگاه شد جبهه 💥
❤ حاج حسین یکتا
گوش بدین تا حالتون جا بیاد
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_هفتاد_و_سه
#فصل_ششم_کتاب
#پلهپله_تا_ملاقات_خدا
#از_زبان_هادی_صدرزاده_پسرعموشهیدصدرزاده
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔰 اوایل اگر کسی چیزی میگفت با تندی جواب میداد. چون او میدید آنجا چه اتفاقات و جنایاتی در حال وقوع است، برای همین نمیتوانست سکوت کند.
🔰 به او میگفتند: «به تو چه ربطی داره که میری سوریه میجنگی؟»❓
🔰 یکی از عموهایم که از پانزده سالگی در جنگ ایران و عراق بود، در یکی از دورهمیهای خانوادگی با مصطفی شروع به بحث دربارهی مباحث جنگی کرد و از مصطفی انتقاد کرد. مصطفی هم جواب عمو را داد و این قضیه کمی باعث دلخوری و ناراحتی شد.😔 دیگر هر بار که برمیگشت، جواب حرفهای دیگران را نمیداد و سکوت میکرد.
🔰 تازه بعد از شهادتش همهی ما فهمیدیم در سوریه چه خبر است و او آنجا چه میکرده.😔
🔰 بیشتر وقتها میرفت سوریه. گاهی به خاطر رفاقتی که با هم داشتیم زمان سفرش را به من میگفت. چون خیلی وقتها پیش هم بودیم، دیگران مدام سراغش را از من میگرفتند. من هم چیزی به رویم نمیآوردم تا به موقع خودشان متوجه شوند.
🔰 نوع محبت کردنش خاص بود.💕 هر وقت خانهی پدربزرگ و مادربزرگمان میآمد، عمهها را بغل میکرد و میبوسید. مامانبزرگ را نوازش میکرد. بعد هم پایین پای بابابزرگ مینشست و با روغن زیتون پایش را با آرامش ماساژ میداد.❣
🔰 دائمالوضو بود. محمدحسین برادرش به شوخی میگفت: «داداش چه خبر اونقدر وضو میگیری، رنگت عوض شده!»😉
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213
4_5940766521507709904.mp3
4.1M
🎧 #حتما_گوش_کنید👆
✅🎼مداحی واحد #بسیار_زیبا
🔴اربعین قسمت خوبان شد و من جا ماندم
🔴رفیقام یکی یکی رفتن و تنها ماندم😭
#ویژه_جامانده_ها
🔹 #نشر_دهید
@syed213
آقای خوبی ها!
کربلا را چگونه ساختی که اینگونه آرام میکند هر دل بی دل را... ✨
وقتی قدم به خاکش میگذاری؟!
🍃🌸🍃🌸🍃
آقای مهربانم!
کربلا چگونه است که به دست فراموشی میسپارد تمام غم و غصه های دنیا را و تمام غصه ات میشود دیدن حرم و ضریح و.... 💕
کاش میشد بیاییم و بمانیم و.... 🙏🏻
دلتنگم.....!!!!😔
@syed213
#قرار_منتظران_مهدی(عج)
هر شب ۵ صلوات جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا #امام_زمان(عج) به نیابت از #شهید_حسن_غفاری
#شبتون_شهدایی
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_هفتاد_و_چهار
#فصل_ششم_کتاب
#پلهپله_تا_ملاقات_خدا
#از_زبان_هادی_صدرزاده_پسرعموشهیدصدرزاده
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
⭕️ یکی از تکه کلامهایش این بود که «نماز رو ول کن خدا رو بچسب!» جملهاش برایم خیلی عجیب بود.😳 وقتی از او پرسیدم که چرا این را میگوید، خندید و دستی به شانهام زد و گفت: «داداش یعنی اینکه توی نمازت باید به دنبال خدا باشی و فقط خدا رو ببینی!»💕
⭕️ خیلی وقتها فیلمهایی از جنایات داعش نشانمان میداد و به من یا خانوادهاش میگفت: «اگر کسی حرفی زد یا نقدی داشت بگید بابت این چیزاست که میجنگیم. اینا تصویری غلط و فاسد از اسلام رو به جهان نشون میدن!»
⭕️ وقتی حرف جنگ سوریه میشد، میگفت: «ما جنگ بزرگتری توی راه داریم و باید خودمون رو برای جنگ با اسرائیل آماده کنیم!»
⭕️ عمهفروغ خیلی نگران مصطفی و خانوادهاش بود. با اینکه میدانست راه مصطفی درست است، نمی توانست نبودش را بپذیرد.😔
⭕️ یکبار قبل از رفتن مصطفی به او زنگ زد و گفت: «قبل از رفتنت بیا و من رو قانع کن!»
⭕️ با هم رفتیم پیش عمه.
⭕️ مصطفی به عمه گفت: «دغدغهی خونوادهی رزمندهها برای دیروز و امروز نیست. این نگرانی، تو همهی دورههای تاریخی بوده. حنظله ابی عامر، فردای عروسیش همراه پیامبر توی جنگ احد حاضر شد و همونجا هم شهید شد. خدا خودش میگه هر کسی رو که عاشقش میشم میکشم. ❣ راه رشد فقط از سختی میگذره و منم باید از خودم و خونوادم که دوستشون دارم بگذرم. آدم باید هیچ بشه تا به خدا برسه!» بعد هم با خنده گفت: «حتی توی شعر یه توپ دارم قلقلی خودمونم، اول توپ زمین خورد بعد رفت آسمون!»😉 بعد هم اشاره کرد به من و گفت: «همین هادی که بچه درس خونه، وظیفهشم همینه، اما من استعدادم توی مسایل نظامیه!»
⭕️ پدرش اصرار میکرد و میگفت: «پسرم بیا برو وارد سپاه شو!» او هم دلیل میآورد که «من الان چریک آزادم. هرجا که به کمک نیاز باشه میتونم برم. الان سوریه جنگه، بعدا ممکنه نیاز بشه جای دیگهای برم!»👏
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213
1_31768836.mp3
5.18M
🎙 بشنوید| صوت سخنرانی رهبرانقلاب در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم. ۱۳۹۷/۰۷/۳۰
✨ اگر مدافعان حرم نبودند، راهپیمایی اربعین هم نبود...
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_هفتاد_و_پنج
#فصل_ششم_کتاب
#پلهپله_تا_ملاقات_خدا
#از_زبان_هادی_صدرزاده_پسرعموشهیدصدرزاده
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔶 سال ۱۳۹۳ وقتی دید خبری از شهادت نیست، دلگیر شد😔 و نوع خودسازیاش را عوض کرد.
🔶 یک شب برای سر زدن آمد خانهی مادربزرگمان. قبل از رفتنش جلوی در گفت: «هادی مسجد نماز صبح جماعت هم برگزار میکنه. پایهای بریم؟»🙏 قبول کردم. خندید و گفت: «جمعه هم بریم دعای ندبه؟»😊 سرم را به نشانهی تایید و قبول تکان دادم.
🔶 آن دوران درخشانترین روزهای زندگیام بود. من پایم را همانجایی میگذاشتم که مصطفی میگذاشت.😍 به او ایمان داشتم.
🔶 همان روزها یک بار در کوچه همدیگر را دیدیم. مرا برد خانهشان. روی مبل نشستیم و مشغول حرفزدن شدیم. فاطمه آمد کنارمان. مصطفی دستی به سرش کشید و گفت: «فاطمه جان با موبایل عموهادی یه عکس دونفره ازمون میگیری؟»📱 آن موقع دلیل گرفتن این عکس یکدفعهای را نفهمیدم، اما الان در روزهایی که نیست دلیل کارش را میفهمم.
🔶 وضعیت جنگ سوریه به نحوی است که آدمها آنجا واقعاً ساخته میشوند. جاسوس زیاد است و نمیشود خیلی بر اساس اعتماد به افراد کار کرد. ممکن است یکی از خودیها نیروی دشمن باشد😔 و بدتر اینکه جنگ، جنگ شهری است. در هر خانه و ساختمان ممکن است دشمن سنگر چیده و نفوذ کرده باشد. نمیشود خیلی روی مسیر کوچهپسکوچهها حساب باز کرد. هر لحظه ممکن است رزمندهها اسیر شوند.
🔶 مصطفی میگفت: «آنجا جنگ قناسهست و تلهی انفجاری. دشمن چاشنی نارنجک رو خالی میکرد، همونجا نارنجک رو رها میکرد. اوایل فکر میکردیم چقدر غنیمت جنگی گرفتیم و خوشحال میشدیم. به محض اینکه بچهها ضامن رو میکشیدن نارنجک به خاطر نداشتن چاشنی منفجر میشد.😔 همین باعث میشد ما به راحتی شهید بدیم. بعد از مدتی، به بچهها میگفتیم هر آب و غذایی که دستتنو رسید، نخورید. مواد منفجرهای رو هم که غنیمت گرفتید بیارید توی مقر تا بچههای تخریبچی اونا رو به صورت رندوم تست کنن!»
🔶 مصطفی میگفت: «دشمن توی ساختمون سنگر میگرفت، بعد یه تکتیرانداز توی ساختمون پنهان میشد و اونجا روبا پمپ باد لولهکشی میکردند. موقع تیراندازی، تکتیرانداز با پایش شاسی پمپ رو فشار میداد، بعد همزمان با تیراندازی، از تمام سوراخهای پمپ خاک بلند میشد و این باعث میشد تا جای تکتیرانداز مشخص نشه. با همین کار، گاهی یک تکتیرانداز یه گردان رو میخوابوند!»
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213
💕 امام زمان (عج) 💕
#عملصالحوتقرّببهاهلبيت(عليهم السلام)
✨ فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِء مِنْكُمْ بِما يُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْيَتَجَنَّبْ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهِيَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فُجْأَةً حينَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ، وَ لا يُنْجيهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حَوْبَة ✨
🌹 هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستى ما نزديك مىسازد، عمل كند و از آنچه كه خوشايند ما نبوده و خشم ما در آن است، دورى گزيند، زيرا خداوند به طور ناگهانى انسان را مىگيرد، در وقتى كه توبه برايش سودى ندارد و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمىدهد. 🌹
@syed213