سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
#خاطرات_رهبر_انقلاب #قسمت_اول پدر و مادرم، پدر و مادر خیلی خوبی بودند. مادرم یک خانم بسیار فهمیده،
#خاطرات_رهبر_انقلاب
#قسمت_دوم
...پدرم عالِم دینی و ملّای بزرگی بود.
برخلاف مادرم که خیلی گیرا و حرّاف و خوشبرخورد بود، پدرم مردی ساکت، آرام و کمحرف مینمود، که این تاثیرات دوران طلبگی و تنهایی در گوشهی حجره بود.
البته پدرم تُرک زبان بود _ما اصلاً تبریزی هستیم، یعنی پدرم اهل خامنهی تبریز است_ و مادرم فارس زبان.
ما به این ترتیب، از بچگی، هم با زبان فارسی و هم با زبان ترکی آشنا شدیم و محیط خانه، محیط خوبی بود. البته محیط شلوغی بود، منزل ما هم منزل کوچکی بود. شرایط زندگی، شرایط باز و راحتی نبود و طبعا اینها در وضع کار ما اثر میگذاشت.
🌺🌺🌺
چیزی که حتما میدانم برای شما جالب است، این است که من همان وقت، #معمّم بودم! یعنی در بین سنین ده و سیزدهسالگی، من عمامه به سرم و قبا به تنم بود! قبل از آن هم همینطور.
۷۶/۱۱/۱۴
ادامه دارد...
#خاطرات
#سید_علی_خامنه_ای
#حضرت_ماه
@syed213
1_32804261.mp3
2.35M
🎼 پادكست "شب عاشقی"
🔹روايتي متفاوت از حاج حسین یکتا
#پیشنهاد_دانلود
@syed213
🌹سه ذكر موثر از كتاب كافي🌹
امام صادق عليه السلام :
١- 🌴هركس نعمتي بر او رخ نمود بسيار بگويد:
" الحمدلله "
٢- 🌴وهر كه را هم حزن بسيار بدو رو آورد بايد طلب آمرزش كند:
( " استغفرالله ")
٣- 🌴وهر كه فقر وتهيدستي گريبانش را گرفت بسيار بگويد:
" لا حول ولاقوة الابالله العلي العظيم"
كه اين ذكر فقر را از بين ميبرد.
📕ترجمه روضه كافي كليني ص١٢٨
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️میدونستید شغل رضا ربع پهلوی چیه؟
و منبع درآمدش کجاست؟
🔹خودش که میگه بیکارم...
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
#خاطرات_رهبر_انقلاب #قسمت_دوم ...پدرم عالِم دینی و ملّای بزرگی بود. برخلاف مادرم که خیلی گیرا و ح
#خاطرات_رهبر_انقلاب
#قسمت_سوم
از اوائلی که به مدرسه رفتم با قبا رفتم، منتها تابستانها با سرِ برهنه میرفتم. زمستان که میشد، مادرم عمامه به سرم میپیچید. مادرم خودش دختر روحانی بود و برادران روحانی هم داشت، لذا عمامه پیچیدن را خوب بلد بود، سرِ ما عمامه میپیچید و به مدرسه میرفتیم.
البته اسباب زحمت بود که جلوی بچهها، یکی با قبای بلند و لباس نوع دیگر باشد. طبعاً مقداری حالت انگشتنمایی و اینها بود، اما ما با بازی و رفاقت و شیطنت و اینطور چیزها جبران میکردیم و نمیگذاشتیم که در این زمینهها خیلی سخت بگذرد.
🌸🌸🌸
دورانهای کلاس اول و دوم و سوم را که اصلا یادم نیست و الان هیچ نمیتوانم قضاوتی بکنم که به چه درسهایی علاقه داشتم، لیکن در اواخر دورهی دبستان _یعنی کلاس پنجم و ششم_ به ریاضی و جغرافیا علاقه داشتم، خیلی به تاریخ علاقه داشتم، به هندسه هم بخصوص علاقه داشتم. البته در درسهای دینی هم خیلی خوب بودم. قرآن را با صدای بلند میخواندم.
✨قرآن خوانِ مدرسه بودم.✨
۷۶/۱۱/۱۴
ادامه دارد...
#خاطرات
#سید_علی_خامنه_ای
#حضرت_ماه
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_هشتاد_و_شش
#فصل_هفتم_کتاب
#پنجرهای_روبهسوی_خدا
#از_زبان_سیدمحمدعلی_افقه_پسرداییشهیدصدرزاده
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✨ دو سال بعد وقتی برگشت برایم از #مصطفیآقامحمدلو و گروه مستند سازیاش گفت.
میگفت از بچههای دانشگاهشان هستند و مستندهای قوی میسازند.🎥
بعد زنگ زد به دوستش و دعوتش کرد تا بیاید آنجا.
🔺 از میان حرفهایشان فهمیدم که قرار است با مصطفی به سوریه بروند تا از جنگ سوریه فیلم بسازند. 📼📹
🌺🌺🌺
⚜ وقتی که دوستانش رفتند، همانطور که دستم زیر چانهام بود و عکس و فیلمهایش را میدم با حسرت گفتم: «ای کاش دو سال قبل بود که منم میاومدم اونجا، اما الان تازه ازدواج کردم و خانمم بارداره!»😔
🌹🌹🌹
💕 مصطفی بلند شد و آمد کنارم، دستی به شانهام زد و گفت: «داداش غمت نباشه، ❣ این جنگ به این زودیا تموم نمیشه، یه روز میرسه که همهتون راهی میشید!»🌹
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213