زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده
کتاب #اسم_تو_مصطفاست
_ماموریتمون افتاده شب،اومدم خودم ببرمتون فرودگاه!
وسایلمان را چیدی داخل ماشین.چون دوستت همراهت بود،من و بچه ها نشستیم عقب ماشین.پشت سر ماشین ها راه افتادی.داخل فرودگاه کمکم کردی و محمدعلی به بغل ،چمدان را گرفتی.حتی از گیت هم رد شدی،محمدعلی بی قراری میکرد.احساس میکردم در بغل تو بیشتر گریه میکند،چون او را که می گرفتم ساکت میشد،اما تلاش میکرد دوباره بیاید بغلت.وقتی می گرفتی اش گریه میکرد.این حالم را بد میکرد.
_چقدر این بچه مامانیه!دو دقیقه هم بغل من نمیمونه!
_عوضش این یکی باباییه !
سعی میکردم با گفتن این حرف ها ،به خودم دل داری بدهم.در آخرین لحظه عمیقا نگاهت کردم.چقدر لباس سبزی که پوشیده بودی به تو می آمد!چقدر قدت بلند شده بود و شانه هایت پهن و صورتت نورانی.
■■■
با شنیدن پیامکی که ارسال شد گوشی را باز کردم.
_رسیدی؟
_بله.
_خداروشکر.
تازه رسیده بودم ایران.گوشی را خاموش کردم و به بچه ها رسیدم.
ساک ها را باز و وسایل را جابهجا کردم.
صبح با صدای پیام بیدار شدم:《نمیخوای بیدار بشی؟》
_تازه بیدار شدم.خیلی خسته بودم!
_مگه با شتر مسافرت کردی!
_با محمدعلی برگشتم که پدرم رو توی هواپیما درآورد.هواپیما هم چهار ساعت و نیم تاخیر داشت.از ساعت هفت درای هواپیما رو بستن و موتور خاموش.نمیدونی چقدر گرم بود!این بچه هم مدام جیغ میزد.هواپیما که میخواست پرواز کنه خودمم کم آورده بودم و بیحال شده بودم.خدا پدر خانم صابری رو بیامرزه که بچه رو گرفت و دوید انتهای هواپیما تا اون رو آروم کنه.چند تا مهمان دار فقط بچه رو باد می زدند،چون کل مسیر بی تابی کرد.خونه هم که رسیدیم همینطور!
کمی با هم صحبت کردیم.باز دوری،باز فاصله و باز امید به هم رسیدن.روزها از پی هم یکی یکی می رفتند و من امید داشتم با تمام شدن هر روز ،یک قدم به تو نزدیک تر شوم.نمی توانستم با تو حرف نزنم.زمان می گذشت و چون زیاد با تو صحبت میکردم،دو بار از طرف مخابرات تلفنم قطع شد.باید برای رفتن به هرجا و هر کاری از تو اجازه می گرفتم. گاهی که این ارتباط قطع میشد،دست به هیچ کاری نمی زدم تا وقتی که صدایت را می شنیدم.آن وقت یک نفس حرف میزدم.
ادامه دارد...
با ما همراه باشید...
#کپیممنوع
@syed213
🔺فتنهای که در نطفه خفه شد!
🔹ماجرای هواپیمای ماهان را میشود اینگونه هم بیان داشت که آمریکاییها قصد داشتند با فریب پدافند هوایی سوریه و رقم زدن یک فاجعه، ایران و دولت بشار اسد را محکوم کنند تا با این واسطه بتوانند ایران را از سوریه خارج کنند قطعا دست قدرت الهی مانع این فتنه شد
@syed213
•♡گفتنے نیسـت ولے
بےتــو کــماکــان در مـن...
نفسے هسـت،دلے هسـت،ولے...
جانے نیسـت...♡•
#شبتـــــون_شهدایے 🌱
@syed213
سلام #امام_زمان_مهربانم
حضرت #عشق یا اباصالح المهدی
🌹🍃کی باغ به بوی او معطر گردد؟!
کی دیدن روی او میسر گردد؟!
آن ماه که از فراق او جان به لبم
کی دیده به نور او منور گردد؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
@syed213
❣🍃برسرم افتاده دیدم سایه های عشق را
با تو کامل مےکنم سرمایه های عشق💞 را
درنگاه 👁مهربانت بارها و بارها
خط به خط تعبیرکردم آیه های عشق را❤️
#صبحت_بخیر_علمدار😉
#صبحتون_شهدایی😊
@syed213
#دلـانہ💛🌈
❣🍃همیشه آرزو داشت روز عاشورا شهید شه،سرشم مثل آقاش جدا شه،روز عاشورا داشت جعبه مهمات رو جابجا میکرد که یه خمپاره اومد کنارش منفجرشد
سرش جدا شد مثل اربابش..
قشنگه؟؟
هرچی از امام حسین بخوای بهت میده هااا
ولی شهادتو به هرکی نمیدن...
سر پست بود رفتم پست رو ازش تحویل بگیرم دیدم به صورت سجده سرش تیر خورده شهید شده...
#حاجحسین_یکتا🌷🎈
@syed213
🌷امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) :
☘ بسیاری از گرفتاریهای بشر از قطع صله رحم است.
📚 غررالحکم
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
🕊 @syed213
♥️#سیـــــدابراهیـم:↯
حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهツ
امام حسن عسکری(؏) فرموده اند:↯
«موسی بن عمران با خداوند سخن گفت و از پروردگار خویش پرسید: خدایا! پاداش کسی که نمازش را اول وقت می خواند چیست؟ خداوند تبارک و تعالی فرمود: خواهش و خواسته او را برآورده می کنم و بهشت را بر او مباح می گردانم.»
#حے_علے_صلاة📿
#التماس_دعـــــا🙏
🕊@syed213
🌹 امام حسن عسکری(ع):
در زمان غیبت مهدی(عج) هيچ کس نجات پيدا نميکند غیر از دو دسته:
اول: شیعیان ثابت قدمش
دوم: دعاکنندگان فرجش
@syed213