سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 هیچگاه دو دعوت متضاد وجود ندارد؛ مگر این که یکى از آن دو ضلالت و گمراهى است... 📒 #
✨ بعضى از شارحان نهجالبلاغه مانند ابنابىالحدید چون این جمله را برخلاف عقیده خود در تصویب در فروع دین دانستهاند آن را به مسئله اختلاف در عقاید دینى تفسیر کرده و گفتهاند:
🔺 دو عقیده #مختلف و #متضاد دینى نمىتواند هر دو #درست باشد؛ یکى از آن دو #حق است و دیگرى #باطل.
✅ در صورتى که کلام امام(علیه السلام) #عام است و هرگونه نظرات متضاد را شامل مىشود و گویا امام (علیه السلام) با این گفتار حکیمانه خود مىخواهد عقیده سخیف تصویب را ابطال کند.
🔹 توضیح این که گروهى از اهلسنت معتقدند مجتهدانى که اختلاف در آراء دارند؛ یکى فلان کار را حرام مىداند و دیگرى واجب یا یکى حرام مىشمرد و دیگرى حلال همگى بر حقند و عقیده همه حکم الهى است نه حکم ظاهرى بلکه حکم واقعى.
🔸 این عقیده بر اثر اختلاف آراء شدیدى که میان فقهاى آنها واقع شد ظهور کرد و متأسفانه آنان هدایت امامان اهلبیت را در این امور نپذیرفتند و به این گونه خطاها گرفتار شدند. از آن بدتر این که بعضى از آنها اختلاف در عقاید دینى اصول دین را هم هرچند متضاد باشد صحیح شمرده و حتى تصریح کردهاند که قرآن هم مطالب متضاد و متناقضى گفته و همه آنها صحیح است.
💠 مرحوم علامه شوشترى از ابن قتیبة در کتاب مختلف الحدیث نقل مىکند که عبیدالله بن حسن، از متکلمان اهل سنت که مدتى قاضى بصره بود نظر داشت که قرآن دلالت بر اختلاف دارد؛ آن کس که معتقد به آزادى اراده است صحیح مىگوید و مطابق بعضى از آیات قرآن است و آن کس که معتقد به جبر است او هم صحیح مىگوید و موافق بعضى از آیات قرآن است، پس همه آنها درست مىگویند..! روزى از او سؤال شد که درباره معتقدان به جبر و اختیار چه مىگویى؟ گفت: هر دو گروه صحیح مىگویند. گروهى خدا را بزرگ شمرده و گروهى او را منزه دانسته.اند. (گروه اول اشاره به #جبرىهاست که همه چیز را #فعل_الله مىدانند و گروه دوم اشاره به #اختیارىها که مىگویند #عدالت_خدا ایجاب مىکند افراد را مجبور به کارى نسازد و بعد مؤاخذه کند). نامبرده از این هم فراتر رفته و مىگوید اگر کسى زناکار را مؤمن بداند صحیح گفته و اگر کافر بداند او هم صحیح گفته و سخنان ناموزون و ابلهانه دیگرى از این قبیل.
🔺 بدین ترتیب او قرآن و اسلام را دینى غیر منطقى و دور از عقل و خرد معرفى کرده که هیچ عاقل آزاداندیشى حاضر نمىشود آن را بپذیرد.
❇️ امامان اهل بیت (علیهم السلام) در بیانات مختلفى این گونه عقاید خرافى را نفى مىکنند و اسلام را به شکل خردمندانه و مقبول عقلا که هماهنگ با آیات عقلانى قرآن است معرفى مىنمایند.
🔸 سایر امامان اهل بیت (علیهم السلام) نیز همین معنا را در سخنان نورانىشان دنبال کرده و با صراحت گفتهاند: 👇🏻
همیشه #حق یکى است و آنچه در #نقطه_مقابل آن باشد #باطل است و همه با هم باید بکوشند و حق را پیدا کنند.
✅ آرى اگر کسى تلاش و کوشش کافى براى رسیدن به حق چه در اصول دین و چه در فروع دین انجام دهد و راه خطا را بپیماید در نزد خدا معذور خواهد بود. نه این که آنچه را به آن رسیده حق و عین واقعیت است، بلکه به مقتضاى (لاَ یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا) بیش از این توان نداشته و تکلیفى متوجه او نیست وگرنه حق باطل مىشود و نه باطل حق.
👌🏻 مصیبت بزرگ نسبت دادن #تناقضگویى به قرآن مجید است که واقعاً گفتار بىشرمانهاى است و نمونه آن در کلام عبیدالله بن حسن متکلم گذشت.
❇️ قرآن مجید با صراحت مىفرماید: «آیا درباره قرآن نمىاندیشید اگر از سوى غیر خدا بود اختلاف فراوانى در آن مىیافتید».
💠 اصولاً نبودن #اختلاف در کتابى که حدود بیست و سه سال از سوى خدا در مورد حوادث تلخ و شیرین و سخت و آسان نازل شده یکى از دلایل #اعجاز_قرآن است.
🔹 در جاى دیگر بعد از بیان احکام دهگانه معروف مىفرماید: «این راه مستقیم من است از آن پیروى کنید و از راههاى پراکنده (و انحرافى) پیروى نکنید که شما را از راه او دور مى سازد، این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش مىکند، تا پرهیزگارى پیشه کنید». در این آیه #راه_خدا #یکى معرفى شده و راههاى منحرف و بیگانه از خدا متعدد و پراکنده...
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 اى فرزند آدم هر چه بیش از مقدار خوراک خود به دست آورى (و آن را ذخیره کنى) خزانهدار
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۹۲ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
✨ غالب مردم حد و اندازهاى براى به دست آوردن مال و ثروت قائل نیستند و معتقدند هر چه بیشتر بهتر؛ اما هنگامى که درست دقیق مىشویم مىبینیم بهرهی ما از اموالمان همان است که مصرف مىکنیم؛ غذایى که مىخوریم، نوشابهاى که مىنوشیم، لباسى که مىپوشیم، خانهاى که در آن زندگى مىکنیم و مرکبى که بر آن سوار مىشویم و مانند آن، و در مورد بسیارى از اشخاص، این مواد مصرفى تنها گوشهی کوچکى از اموال آنها را شامل مىشود و بقیه را ذخیره مىکنند، پیوسته در حفظ آن کوشش و از آن پاسدارى مىکنند تا سرانجام به فرزندان و دامادها و سایر بستگان خود بسپارند و با دنیایى از حسرت، چشم از آنها بپوشند و با یک کفن بسیار کم ارزش وارد سراى دیگر شوند.
🔹 ابنابىالحدید در شرح نهج البلاغه خود در شرح این کلام نورانى داستانى از «حسن بصرى» و «عبدالله بن اهتم» نقل مىکند، مىگوید: حسن به هنگامى که عبدالله بیمار شده بود و آخرین ساعات عمر خود را طى مىکرد به عیادت او رفت. نگاه کرد دید عبدالله پیوسته چشمش را به صندوقى دوخته که در گوشهاى از اتاق قرار داشت، سپس رو به حسن بصرى کرد و گفت: "در این صندوق صد هزار (درهم) است که نه زکات آن داده شده و نه صله رحم با آن انجام گردیده است." حسن گفت: "مادرت به عزایت بنشیند براى چه چیز آن را ذخیره کردهاى؟" گفت: "براى #ترس از حوادث زمان و مخالفت برادران و ظلم سلطان."
🔺 این را گفت و بعد از مدت کوتاهى از دنیا رفت. حسن در تشییع جنازه او شرکت کرده بود. هنگامى که او را دفن کردند دست خود را (از نهایت تأسف) به یکدیگر زد و اشاره به قبر او کرد و گفت: "این کسى است که شیطان بر او غلبه کرد، او را از حوادث زمان و ظلم سلطان و بیوفایى برادران ترساند و ودایع الهى را براى خود ذخیره کرد سپس از این دنیا غمگین و اندوهناک بیرون رفت، نه زکات مالش را پرداخت نه صله رحم به جاى آورد."
🔺 آن گاه روى به بازماندگان کرد و گفت: "اى وارثان گوارا این مال را بخورید، این مال حلال به دست شما افتاده مراقب باشید وبال شما نشود، این مال از سوى کسى است که آن را جمع کرد و بخل ورزید بر امواج دریاها سوار شد، از بیابانهاى خشک گذشت و از طریق باطل آن را اندوخت و حق آن را نپرداخت، خودش در حیاتش از آن بهره نگرفت ولى ضررهاى او بعد از وفات دامن او را خواهد گرفت. آن را گردآورى کرد و محکم آن را در صندوق نگه داشت تا روز قیامت که روز حسرت است."
🔺 (سپس به حاضران گفت:) "بالاترین #حسرت این است که مال خود را در میزان اعمالِ غیر خودت ببینى. تو بخل ورزیدى نسبت به مالى که خدا به تو روزى کرده بود و در مسیر طاعتش مصرف نکردى براى دیگرى آن را نگه دارى کردى که او در راه رضاى خداوند آن را صرف کند. واى بر این حسرت غیر قابل جبران و رحمت از دست رفته.
🔸 گویا این سخن را از على (علیه السلام) گرفته آنجا که فرمود: «از امیرمؤمنان (علیه السلام) سؤال کردند چه کسى روز قیامت حسرتش از همه بیشتر است؟ فرمود: کسى که در آن روز اموال خود را در میزان اعمال دیگران ببیند که خدا او را به واسطه آن مال وارد دوزخ کند و دیگرى را (که هیچ زحمتى را براى آن نکشیده بود براى نیکوکارى اش) به سبب آن مال وارد بهشت سازد».
❇️ این نکته شایان توجه است که مقصود امام (علیه السلام) از این سخن آن نیست که انسان تنها به اندازه تحصیل قوت خود تلاش و فعالیت اقتصادى داشته باشد بلکه به عکس، طبق دستورات اسلام باید از #طرق_صحیح بسیار تلاش کرد ولى اموالى را که جمعآورى مىکند، اضافه آن را در #راه_خدا و کارهاى #خیر و #خدمت به بندگانش صرف کند، نه این که آنها را ذخیره کرده و براى وارثان بگذارد و خودش هیچ بهرهاى معنوى از آن نبرد.
✨ قرآن مجید نیز به همین معنا اشاره فرموده آنجا که مى.گوید: «از تو سؤال مىکنند چه چیز را انفاق کنند؟ به آنها بگو از مازاد نیازمندىهاى خود انفاق کنید».
💠 مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار در حدیثى از کتاب خصال از امیرمؤمنان على (علیه السلام) چنین نقل مىکند که شخصى از حاجتمندىاش به امیرمؤمنان (علیه السلام) شکایت کرد، امام (علیه السلام) فرمود: «بدان آنچه را از دنیا بیش از مقدار هزینه خود به دست مىآورى خزانهدار دیگران در آن خواهى بود». گویا امام (علیه السلام) مىدانست که زندگى او تأمین است و نیازى را که مطرح کرده فوق آن است، همان گونه که بسیارى از مردم به همین مصیبت گرفتارند؛ پیوسته جمعآورى و به گمان خود براى روز مبادا ذخیره مىکنند در حالى که وضع کار و کسب و فعالیت اقتصادى آنها طورى است که از آینده بدى هرگز خبر نمىدهد. در واقع بسیارى از کسانى که به اندوختن مال روى مىآورند، نه حقوق آن را مىپردازند و نه صله رحم به جاى مىآورند و نه کار نیک با آن انجام مىدهند و مىگویند: "هدف ما تأمین آینده خود و فرزندان است."
👆🏻 اینها سوءظن به #رازقیت خدا دارند، همان گونه که