#چهل_شب_چهل_نکته
کربلا؛
شاهکار امامت است،
در مقابله با جبهه طاغوت
با استفاده از تمام ظرفیت موجود
آری؛آنگاه که تقدیر پروردگار بر آن است که با دست خلیفه خویش شاهکاری معجزه گر خلق کند در زمین برای روشنگریِ بشر در مقابله با طاغوت،غوغای کربلا عَلَم میشود در عالم...
و امامِ امت با استفاده از ظرفیتهای موجودِ زمانِ خویش،و به بهترین و رساترین شیوه قیامش را در مقابل جبهه طاغوت به منصه ظهور میرساند تا از آن پس شاخصه ای باشد برای هدایت اهل حق در شناخت باطل...
راه و نشانِ کربلا،جاری و ساریست در طول تاریخ تا مدد کند هر آنکس را که خواهان هدایت است و عجیب آنکه پایان هدایت شدگانِ کربلا ممهور به مهر شهادت است در دنیا...
#سیداحمدرضوی
#حسینیم
@syed213
باید که دوباره عشق معنی بشود
در چله ی عشق شور و غوغا بشود
قطره قطره چو زائران جمع شوند
این سیل روانه سوی دریا بشود
#حب_الحسین_یجمعنا
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ توطئه گروهک تروریستی منافقین برای فتنهگری در زیارت اربعین؛ زوار هوشيار باشند
👤 یک مسؤول امنیتی عراقی:
🔸 طبق بررسیهای بهعملآمده، گروهک تروریستی منافقین قصد دارند در ایام منتهی به اربعین حسینی، با ایجاد درگیریهای صوری و فتنهانگیزی قومیتی، مسیر پیادهروی اربعین را به آشوب بکشانند.
🔸 عناصر منافقین در صددند در قالب تیمهای دو یا چند نفره، متشکل از یک یا چند خانم و آقا با پوشش زوار عادی، در نقاط مختلف مسیر و موکبها، اقدام به داد و فریاد و درگیری نمایند که در این توطئه، طرح ادعای اهانت ناموسی و آزار جنسی، به عنوان بهترین دستاویز قلمداد شده است.
🔺 انتظار میرود زوار ایرانی و عراقی، فریب این قبیل نزاعها و درگیریهای تصنعی را نخورند و خدایناکرده باعث خونریزی در مسیر زیارت سیدالشهداء (عليهالسلام) نشوند و اینگونه فتنهانگیزیها را در نطفه خفه کنند.
☑️ @syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_هفتاد_و_یک
#فصل_ششم_کتاب
#پلهپله_تا_ملاقات_خدا
#از_زبان_هادی_صدرزاده_پسرعموشهیدصدرزاده
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠 یکی از مهمترین دغدغههایش برای ورود به دانشگاه این بود که جای بچه حزباللهیها در این فضاها کم است. مدام هم به من میگفت: «خوب درس بخونو دکترا بگیر که بتونی کرسی استادی بگیری و خوراک فکری برای بچههای مردم درست کنی!»
💠 مصطفی خیلی دغدغهی ورود به سپاه را داشت. به خاطر چاقوهایی که در سال ۱۳۸۸ خورده بود و شکستگی گوشش، در بخش پزشکی او را رد کرده بودند. 😔 به نظرشان آمده بود که مصطفی شروشور دارد. وقتی ردش کردند با ناراحتی پیشم آمد و گفت: «وارد شدن به سپاه کار حضرت فیله!»😔
💠 از سال ۱۳۸۹ صمیمیت ما خیلی بیشتر شد.💕 برای کارشناسی ارشد آمده بودم تهران. تنها کسی که خیلی خوب حرفهایم را میفهمید، مصطفی بود. برای همین آخرِ هفتهها خانهی پدربزرگم بود.
💠 آنقدر دوستش داشتم که تمام عشقم دیدن مصطفی بود. 😍 زمانی که بود، وقتش برای بسیج و مسجد خانوادهاش بود. برای همین حتی دیدارهای کوتاهمان هم برایم باارزش بود. اسم صحبتهایمان را "چقچق" گذاشته بودیم.😉 وقتی همدیگر را میدیدیم میگفت: «هادی داداش بیا با هم یهکم چقچق کنیم!»😉
💠 آن موقع کارش در استخر بود. یک بار که داشتیم با هم چقچق میکردیم، بچههای داخل استخر را نشانم داد و گفت: «باید به بچهها خیلی اهمیت بدیم!» بعد برایم چند مثال از پیامبر (ص) زد که چطور با بچه ها بازی میکرد.
یک بار دیگر هم به من گفت: «تا میتونی پاچهخواری معلم و بزرگترا رو بکن!»
💠 هرازگاهی با خودم که فکر میکنم میگویم: ای کاش مصطفی فقط برای من بود و میتونستم زمان را در جایی نگه دارم تا اینکه چقچقامون تا بینهایت ادامه پیدا میکرد!
💠 بعد از رفتنش به سوریه قدر حرفهایمان را بیشتر دانستم. چون مطمئن بودم که مصطفی جز با شهادت طور دیگری نمیرود.
✨او مرد بود و من به او تکیه میکردم.✨
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم_ انتشارات روایت فتح
@syed213