eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
809 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
توهین و قبح شکنی نام اهلبیت با ماسک های در دماغی ✍ عزیزان این طرح بیش از آنکه خدایی باشد شیطانی هست نام اهلبیت باید بر روی سر باشند نه روی دماغ های..... خواهشن نه بخرید و نه سکوت کنید تا میتوانید کمپین بزدن ماسک با نام اهلبیت راه بندازید مردم رو بیدار کنید به بهانه ماه محرم کاسبی راه انداختن که در این کاسبی قبح شکنی وجود دارد هرکار میتوانید با توضیح و بیداری مردم رو آگاه کنید،، استوری کنید، فضای مجازی بلاخص اینستا گرام که زود پخش میشه اونجا با توضیح قبح شکنی نام اهلبیت مقابله کنید ✋ 💛 @syed213
. ‍ 🧔🏻🙋🏻‍♂ 🌹همیشه وقتے از حیا و حجاب حرف میزنیم از خانم ها میگیم... از چادرے ها🖤🍃 میگیم.. .اما امروز میخوام بگم... 🌷سلامتے هر پسرے🍃 ڪه ریش داره و بهش تیڪہ میندازن و خم به ابرو نمیاره...😌 🌷سلامتے اونیڪه پاتوقش مزار شهداس❤️ نه سر ڪوچه ها... 🌷سلامتے ڪسے ڪه جاے پرورش اندام و تزریق بازو پرورش ایمان💫 میڪنه و خودسازے📿... 🌷سلامتے پسرے🍃 ڪه سرشو خم میڪنه تا سنڱ فرش خیابونا....نه رودروے ناموس مردم👏👏... 🌷سلامتے هرچے پسرے🍃 ڪه بلوز👔 معمولے میپوشه و شلوار ڪتان نه لباس هاے تنگ و شلوار جاستین... 🌷سلامتے اون پسرے🍃 ڪه نماز اول وقتش📿 حجتــه... 🌷سلامتے اون آقایے ڪه ظهر تو دانشگاه پشت کفشاشو 👟خم میڪنه و آستیناش بالا👕 و آب میچڪہ از صورتش😌 و جوراباشم از جیباش آویزونه☹️ و مهم نیست ڪه دختراے جفنگ😬 دانشگاه مسخرش ڪنن... 🌷سلامتے هرچے پسر خوب این جوریه صلواتـــــ. . @syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در هوس دیدن رویت دل من تاب ندارد نگهم خواب ندارد قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد همه گویند به انگشت اشاره مگراین عاشق دلسوخته، ارباب ندارد! توکجایی گل نرگس 😔 @syed213
1_39458251-1.mp3
8.86M
اونایی که رفیقاشون شهید شده حتما گوش بدن شرمنده ناراحتت کنندس ولی خیلی قشنگه حتما گوش بدین خبر داری رفیق نیمه راهت تنگ دلش برای روی ماهت @syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اظهارات چند مسافر لبنانی هواپیمایی ماهان خانم "نور": 🔹هواپیما به صورت آرام و معمولی در حال فرود بود که ناگهان چند ثانیه به لرزه درآمد و سپس مستقیما بر زمین نشست. اکثر مسافران کمربند خود را نبسته بودند و فرزندان من که در کنارم بودند به شدت به سقف هواپیما برخورد کردند. حسین پسر کوچک خانم نور: 🔹من در حال حرف زدن با برادرم بودم که ناگهان مسافران دچار ترس و هراس شدند و من نیز به شدت به بالا پرتاب شدم و سپس به کف هواپیما برخورد کردم و دستم بسیار درد گرفت و حالا آن را گچ گرفته اند. امیر پسر دیگر خانم نور: 🔹من ناگهان به بالا پرتاب شدم و به شدت به کف هواپیما کوبیده شدم و چشمم به شدت دچار خونریزی شد و دستم هم آسیب دید. @syed213
♥️:↯ حیـــــفہ نماز اول وقت مون از دست برهッ امام علی (ع): هیچ عملی نزد خداوند محبوب تر از نماز نیست پس هیچ کار دنیایی، شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد 📿 🙏 🕊 @syed213
قسمتی از کتاب تقدیم نگاه مهربونتون🌺🌺
زندگی نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده کتاب _ماموریتمون افتاده شب،اومدم خودم ببرمتون فرودگاه! وسایلمان را چیدی داخل ماشین.چون دوستت همراهت بود،من و بچه ها نشستیم عقب ماشین.پشت سر ماشین ها راه افتادی.داخل فرودگاه کمکم کردی و محمدعلی به بغل ،چمدان را گرفتی.حتی از گیت هم رد شدی،محمدعلی بی قراری میکرد.احساس میکردم در بغل تو بیشتر گریه میکند،چون او را که می گرفتم ساکت میشد،اما تلاش میکرد دوباره بیاید بغلت.وقتی می گرفتی اش گریه میکرد.این حالم را بد میکرد. _چقدر این بچه مامانیه!دو دقیقه هم بغل من نمیمونه! _عوضش این یکی باباییه ! سعی میکردم با گفتن این حرف ها ،به خودم دل داری بدهم.در آخرین لحظه عمیقا نگاهت کردم.چقدر لباس سبزی که پوشیده بودی به تو می آمد!چقدر قدت بلند شده بود و شانه هایت پهن و صورتت نورانی. ■■■ با شنیدن پیامکی که ارسال شد گوشی را باز کردم. _رسیدی؟ _بله. _خداروشکر. تازه رسیده بودم ایران.گوشی را خاموش کردم و به بچه ها رسیدم. ساک ها را باز و وسایل را جابه‌جا کردم. صبح با صدای پیام بیدار شدم:《نمیخوای بیدار بشی؟》 _تازه بیدار شدم.خیلی خسته بودم! _مگه با شتر مسافرت کردی! _با محمدعلی برگشتم که پدرم رو توی هواپیما درآورد.هواپیما هم چهار ساعت و نیم تاخیر داشت.از ساعت هفت درای هواپیما رو بستن و موتور خاموش.نمیدونی چقدر گرم بود!این بچه هم مدام جیغ میزد.هواپیما که میخواست پرواز کنه خودمم کم آورده بودم و بیحال شده بودم.خدا پدر خانم صابری رو بیامرزه که بچه رو گرفت و دوید انتهای هواپیما تا اون رو آروم کنه.چند تا مهمان دار فقط بچه رو باد می زدند،چون کل مسیر بی تابی کرد.خونه هم که رسیدیم همینطور! کمی با هم صحبت کردیم.باز دوری،باز فاصله و باز امید به هم رسیدن.روزها از پی هم یکی یکی می رفتند و من امید داشتم با تمام شدن هر روز ،یک قدم به تو نزدیک تر شوم.نمی توانستم با تو حرف نزنم.زمان می گذشت و چون زیاد با تو صحبت میکردم،دو بار از طرف مخابرات تلفنم قطع شد.باید برای رفتن به هرجا و هر کاری از تو اجازه می گرفتم. گاهی که این ارتباط قطع میشد،دست به هیچ کاری نمی زدم تا وقتی که صدایت را می شنیدم.آن وقت یک نفس حرف میزدم. ادامه دارد... با ما همراه باشید... @syed213
🔺فتنه‌ای که در نطفه خفه شد! 🔹ماجرای هواپیمای ماهان را میشود اینگونه هم بیان داشت که آمریکایی‌ها قصد داشتند با فریب پدافند هوایی سوریه و رقم زدن یک فاجعه، ایران و دولت بشار اسد را محکوم کنند تا با این واسطه بتوانند ایران را از سوریه خارج کنند قطعا دست قدرت الهی مانع این فتنه شد @syed213
•♡گفتنے نیسـت ولے بےتــو کــماکــان در مـن... نفسے هسـت،دلے هسـت،ولے... جانے نیسـت...♡• 🌱 @syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا