هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار، فصل اول؛ بخشِ چهارم
🔍 ادامه ی بررسیِ اصول سه گانه ی #آدام_اسمیت در اقتصاد
2️⃣ #تقسیم_کار_بین_المللی [تخصص گرایی]؛ آدام اسمیت در حمایت از #تجارت_آزاد، به بیانِ توضیح مزایای "تقسیم کار بین المللی" می پردازد که از آن به عنوان "تخصص گرایی" نیز یاد می شود. او معتقد است: یک عاملِ مهم تعیین کننده ی ثروتِ ملل، #بهره_وری_نیروی_کار است، و بهره وری نیروی کار بیش از هر چیز به #تقسیم_کار بستگی دارد. اسمیت معتقد بود: تفاوت در توانایی افراد و در نتیجه، بهره وری آنها، خود تا حدودِ زیادی نتیجه ی "تقسیم کار" است. [مثالِ #کارخانه_سنجاق_سازی او، برای توضیحِ نظریه ی تقسیم کارش شهرت یافته است.]
🔸️ از نظر اسمیت، تقسیم کار منجر به افزایش تولید شده و اندازه ی این افزایش تولید هم تنها بستگی به اندازه ی #بازار دارد. بنابراین گسترشِ جغرافیاییِ بازار به تحقق تجارت آزاد منجر می شود. او در کتاب #ثروت_و_ملل می نویسد: "اگر یک کشور خارجی می تواند کالایی را ارزان تر از خود ما در اختیار ما بگذارد، بهتر است آن کالا را از آن کشور بخریم و در عوض بخشی از تولیداتِ خودمان را که در تهیه ی آن به نوعی توافق داریم به کشور مزبور بفروشیم."
3️⃣ #مزیت_مطلق؛ بر اساس نظریه ی آدام_اسمیت، تجارتِ بین دو کشور، با توجه به "مزیت مطلق" انجام می شود. مزیت مطلق یعنی؛ بالاتر بودنِ #بهره_وری یک تولید کننده نسبت به تولید کننده ی دیگری در تولید یک کالا و یا خدمت است. وقتی یک کشور، کالایی را با #کارآیی بیشتر، نسبت به کشور دیگر تولید می کند؛ اقتصاددانان در این زمینه می گویند: کشور A در تولید کالای X مزیت مطلق دارد.
🔰 اجمالا اصول سه گانه ی #آدام_اسمیت در اقتصاد مطرح شد. در یادداشتِ بعدی به نقد و بررسیِ این اصول خواهیم پرداخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتاب #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخش دوم
✅️ چیستیِ #نظریه_حمایت_هوشمند
🔰 نظریه ی حمایت هوشمند؛ نوعی تلاش برای حلِّ معمّای #دولت و #بازار و گامی در مسیر پایان دادن به مجادله ای تاریخی درباره ی نوعِ رابطه ی این دو نهاد است. #حمایت_هوشمند؛ دقیقا در نقطه ی مقابلِ #بنیادگرایی_بازار یا همان #نئولیبرالیسم قرار دارد، اما در دامِ #دولت_گرایی به معنای "تصدی گری دولتی" نیز نیفتاده است. در این نظریه؛ دولت نقشِ #حامی، #هادی و #ناظر را ایفا می کند. و نیز نقشِ #نهاد_بازار را در پیشرفت کشور لازم می داند؛ لکن سازماندهیِ بازار را توسط دولت به اقتضای شرایط اقتصادی و هم جهت با #سیاست_صنعتی و #برنامه_توسعه_ملی یک ضرورت می داند.
🔰 دولت به عنوانِ #حامی، #هادی و #ناظر بر نیروهای بازار نقش ایفا می کند؛ بدین معنا که؛ هم از نیروهای بازار حمایت می کند، هم بر عملکردِ آنها نظارت دارد، و هم آنها را در جهتِ برنامه ی پیشرفت هدایت می کند. از اینرو؛ ایفای نقشِ سه گانه ی دولت در رابطه با نیروهای بازار دو رکن اساسی نیاز دارد که اجمالا عبارتند از:
1️⃣ دولت بایستی یک #سیاست_صنعتی داشته باشد.
2️⃣ مجهّز به یک #سامانه_اشراف باشد.
🔰 #سیاست_صنعتی داشتن بدین معناست که؛ دولت با تعریف و وضعِ "قوانین، مقررات، اصول و سیاست ها" تلاشی استراتژیک/راهبردی خواهد داشت به جهت رشد و پیشرفت در بخش های منتخب از صنعت. سیاستی صنعتی است که؛ نقشِ سیاست های #پولی_و_مالی، سیاست های #تعرفه_ای، سیاستِ #اشتغال، رویکردِ دولت به #سرمایه_خارجی و #نقش_شرکت_های_چند_ملیتی و... را در پیشرفتِ صنعتیِ کشور مشخص می کند.
🔰 و اما #سامانه_اشراف بدین معناست که؛ دولت باید اطلاعات دقیق و به لحظه ای درباره ی ظرفیت های بالقوه و بالفعلِ اقتصاد داشته باشد تا بتواند پیشرفتِ سیاستِ صنعتی را سنجیده و متناسب با آن، برنامه ریزی و تصمیم گیری نماید. برای ایجاد چنین سامانه ای در ایران ۱۵ مجموعهی اطلاعاتی باید تجمیع شود و پیوسته مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند که بدین قرار می باشند؛ "اطلاعاتِ مربوط به سیستم بانکی"، "بیمه"، "مالیات"، "واردات و صادرات"، "بورس"، "تأمین اجتماعی"، "بودجه عمومی عمرانی"، "ظرفیت های واقعی و بالفعل تولید"، "بازرگانی داخلی"، "مستغلات و املاک"، "شرکت ها و اشخاص حقوقی"، "سیستم کد گذاری کالا"، "ثبت سفارش کالا"، "قیمت کالاها و خدمات" و نیز "حسابرسی شرکت ها". این سامانه و برنامه ها سابقه در کشورهای دیگر هم دارد. در ایران، ستاد فرماندهی #اقتصاد_مقاومتی باید این نقش را به عهده بگیرد و سایر دستگاه های مرتبط، باید ذیل این ستاد فعالیت کنند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخشِ پنجم
🔰 بیان شد در #نظریه_حمایت_هوشمند، دولت با نیروهای بازار پنج نوع رابطه برقرار می کند. دو مورد از آن ذکر شد و اینک به تبیینِ مورد سوم یعنی #حفظ_بازار می پردازیم. تولیدکنندگان ممکن است نه به دلیلِ محرومیت از فرصتِ بازار داخلی به سببِ تسلط کالای خارجی، بلکه به دلایلی چون ناتوانی در تأمینِ منابع مالی تولید، فقدانِ تقاضای کافی و مؤثر برای عرضه، مقرون به صرفه نبودن تولید، ناتوانی در ارتقای محصول به دلایلی چون فقر فنّاوری یا نداشتنِ برنامه تحقیق و توسعه، پرریسک بودنِ سرمایه گذاری برای تولیدِ کالای خاص، پرسود بودنِ بازارهای دیگری که سرمایه شان به راحتی قابلیت انتقال به آنها را دارد و... در معرضِ خروج ارادی یا اخراج اجباری از بازار باشند. در چنین شرایط و مواردی؛ #دولت باید نقشِ #هدایتی، #حمایتی و #نظارتی خود را برای حفظِ نیروهای عرضه در بازار و تقویت آنها ایفا نماید. کمک های مالی، فنّی و اجرایی که تحتِ نظارت دولت و برای رسیدن به اهداف مشخص ارائه می شوند، می تواند #بازار را از خطر نابودی #حفظ کند.
🔰در ادامه به نمونه ای از سیاستِ #حفظ_بازار در کشورهای پیشرفته امروزی از جمله ژاپن توجه تان را جلب می کنیم:
1️⃣ #صنعت_خودرو_سازی_ژاپن؛ شرکتِ تویتا در ژاپن کار خود را با تولید ماشین آلاتِ نساجی و با نام "بافندگی خودکار تویودا" آغاز به کار کرد و در سال ۱۹۳۳ وارد فعالیتِ #خودروسازی شد. در آن دوره دو شرکتِ آمریکایی #جنرال_موتورز و #فورد در قالبِ سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ژاپن خودرو تولید کرده و در بازار این کشور به فروش می رساندند. در سال ۱۹۳۹ #دولت_توکیو دو شرکت آمریکایی مذکور را از خاک خود بیرون کرد تا فرصت برای تولید #خودروی_داخلی ایجاد شود.
🔸️ مواردِ متعدد دیگری از سیاستِ #حفظ_بازار توسط دولت های مختلف وجود دارد که از ذکر آنها می گذریم.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ سوم، بخش دوم
🔰همانطور که سابقا ذکر شد، #تصرف_بازارِ مستعمره و #غارت_منابع دو هدفِ اساسیِ استعمار می باشد. قبل از آنی که در باب #استعمار_فرانو نکاتی عرض شود؛ ضرورت دارد انواع استعمار اجمالا مشخص و تبیین گردد.
🔰استعمار به طور کلی به سه بخش تقسیم می گردد:
1️⃣ #استعمار_کهن: نوعی از استعمار است که طی آن قدرت های بزرگ از طریقِ تسخیرِ نظامی و حضورِ فیزیکی بر کشورها مسلط می شدند و خود بر آنها حُکمرانی می کردند و به غارت و چپاول منابع و ثروت ها می پرداختند.
2️⃣ #استعمار_نو: بر خلافِ استعمار کهن، استعمارگران از طریقِ اشغال نظامی بر مستعمره مسلط نمی شوند، بلکه حکومت های بومی که یا گماشته استعمار هستند و یا تحت فشار و تهدید، زیر بارِ "قراردادهای استعماری" می روند و از طریقِ پذیرش و اجرای قراردادها و قواعدِ استعماری، #بازار و #منابعِ کشور خود را در اختیار بیگانگان قرار می دهند.
3️⃣ #استعمار_فرانو: نوعِ سوم و جدیدِ استعمار که عاملانِ واسطِ آن، نه حاکمان نظامی و نه دیکتاتورهای دست نشانده، بلکه #نخبگان_فراملیتی_نئولیبرال هستند. این نخبگان عاملانِ دست نشانده ی استعمار نیستند، اما به ارزش ها و قواعدِ استعماری باور و اعتماد دارند و در کشور خود آنها را پیاده می کنند. این نخبگان؛ عمدتا در نظام های آموزشیِ دولت های استعمارگر تربیت شده اند و از طریقِ هضمِ کشور خود در نظم های استعماری نظیرِ #رژیم_های_بین_المللی و #جهانی_سازی، زمینه ی تصرف بازار و غارتِ منابع کشورشان به دست استعمار گران را فراهم می کنند.
🔰بنابراین، با توجه به شواهد و مؤیداتِ موجود، یکی از ویژگی های مهم عصرِ استعمارِ فرانو این است که؛ استعمارگر در این مقطع، مراحل توسعه را پُشت سر گذاشته و به پیشرفت رسیده است. این مزیت، یک امکان مهم به این کشورها داده و آن اینکه برای تسلط بر #بازار_جهانی، نه لزوما نیاز به اشغال کشورها دارند و نه حتی وجودِ دیکتاتورهای شریک. #استعمارگران پس از طیِ مراحل توسعه، زمانی که مطمئن شدند دیگران حتی اگر بتوانند در بازار آنها حضور یابند، توانِ رقابت با محصولاتِ آنها را ندارند، ادعای غلط بودنِ مسیر گذشته ی خود را مطرح کرده و خواستارِ #آزاد_سازی_تجاری و توقفِ #حمایت_گرایی از تولیدِ داخلی در جهان شدند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari