eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
35.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
655 ویدیو
83 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹در فروردین سال 99 و در شرایط کرونایی هم برنامه تعطیل نگردید. در این ماه، کتاب با زیر تیتر «الگویی پویا برای روابط متقابل» نوشته‌ی مورد مطالعه جمعی و مباحثه دوستان مؤسسه معنا قرار گرفت. 🔹دبیر علمی این نشست، برادر بودند که زحمت گزارش جلسه را نیز به دوش کشیدند. گزارش این جلسه را تقدیم می‌کنم:👇 ▪️کتاب «دولت و بازار» از معدود کتاب‌هایی است که توسط فعالان خوش‌‌فکر و رسانه‌ای جبهه انقلاب با تاکید بر پرورندان یک «مساله/چالش» نگارش شده است، به نحوی که نویسنده ـ با وجود همه‌ی خلاها ـ تلاش کرده با انجام یک مطالعه‌ی نظری، ایده‌ای مشخص را با مرزگذاری با تئوری‌های جریان مکتب بازار آزاد (نئولیبرالیسم) پیشنهاد نماید. ما در این کتاب با ارجاعات فراوان و بی‌توضیح از جملات رهبر معظم انقلاب مواجه نیستیم و نویسنده تلاش دارد ایده‌ی خود را در متن داده‌های واقعیت سیاسی و اقتصادی کشورهای مختلف به اثبات برساند. از این حیث، باید نویسنده‌ی این کتاب را ستود و به استقبال چنین نوشته‌هایی رفت و با نقّادی همدلانه، پیشنهاداتی را برای برنامه‌ی پژوهشی مکمّل آن ارایه نمود. بی‌تردید حرکت مسیر جبهه انقلاب اسلامی به سوی نگارش راهبردهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود و تعامل و گفتگو حول آن، از ضروری‌تر است. ▪️در این جلسه‌ی هم‌اندیشی در کنار تمامی مزایای که ذکر شد، چند ملاحظه مطرح شد که خلاصه آن به شرح زیر است: ➖ 1ـ کتاب گزارشی تاریخی از وضعیت اقتصاد ایران ارایه نمی‌دهد و به همین دلیل، پیشنهاد ارایه‌شده از سوی نویسنده، دلیل منطقی نمی‌یابد. اینکه چرا «فقدان سیاست صنعتی» مهمترین چالش توسعه‌ی ایران است، در متن کتاب با توضیحی درخور روایت نشده است. فقدان روایت تاریخی از چالش‌های توسعه در ایران و فقدان توجه به بافت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاص ایران در ارایه‌ی پیشنهاد نویسنده، خلأ اساسی کتاب است که سایر نقدها از آن نشأت می‌یابد. ➖ 2ـ در این کتاب «سیاست صنعتی متناسب با وضعیت‌های پنج‌گانه‌ی بازار» اساس ایده‌ی نویسنده برای عبور از چالش‌های توسعه در ایران مطرح شده است. بر اساس نکته‌ای که در بند نخست مطرح شد، سوالات زیر را می‌توان پیرامون ایده‌ی مختار نویسنده مطرح کرد: 2ـ1ـ چرا در «تنظیم سیاست صنعتی» مساله‌ی «نحوه‌ی نقش‌آفرینی دولت» به عنوان کانونی‌ترین چالش صنعت در ایران درنظر گرفته شده است؟ به نظر می‌رسد که در مسیر صنعتی‌شدن ایران، علل و عوامل موثّر دیگری از جمله فرهنگ کار و استفاده از ابزار و همچنین قرار گرفتن ایران در میانه راه‌های مهم تجاری و ... هم وجود دارد که اساساً مورد توجه کتاب نبوده است. 2-2- با فرض پذیرش ایده‌ی کتاب در مورد چالش‌های صنعتی‌شدن در ایران، چرا از میان ده‌ها زیربخش اقتصاد کشور، صنعت به عنوان کانون تحوّلات انتخاب شده است؟ بودجه‌ریزی، کار و اشتغال و کارآفرینی، بازار سرمایه، چالش‌های پولی و بانکی و ... دیگر چالش‌های اقتصاد و توسعه‌ی اقتصادی ایران هستند که معلوم نیست چرا در مقایسه با مقوله‌ی صنعت، فرعی تشخیص داده شده‌اند؟ 2-3- با فرض پذیرش این‌که صنعت پیشران توسعه‌ی اقتصادی کشور است، چنین توسعه‌ای چه نسبتی با «پیشرفت اسلامی ـ ایرانی» دارد؟ وجه اسلامیت و جهت‌گیری اسلامی این توسعه چگونه تضمین و تأمین می‌شود؟ در جای جای کتاب از توسعه‌ی کره‌جنوبی به عنوان توسعه‌ای مطلوب یاد شده است و گویا نویسنده‌ی کتاب در حال ترجمه‌ی یکی از برنامه‌های توسعه کره‌ی جنوبی است. چگونه می‌توان توسعه‌ای را که در کره‌ی جنوبی پیگیری شده است، به صفت «اسلامی ـ ایرانی» متصف کرد؟ نویسنده اگرچه تلاش کرده است که میان «رشد اقتصادی» و «توسعه» تفاوت قائل شود، اما تفاوتی میان توسعه با پیشرفت اسلامی ـ ایرانی در نظر گرفته نشده است. 3ـ سهم تاثیر فرهنگ بر توسعه و سیاست صنعتی در این کتاب مغفول است و تنها به سویه‌های سیاست بین‌الملل که بر صنعت و توسعه سایه می‌افکند، پرداخته شده است. از این حیث، پروژه‌ی فکری «نهادگرایی» در اقتصاد ایران را می‌توان جلوتر از ایده‌ی این کتاب دانست. 4ـ نویسنده‌ی کتاب برای این‌که ایده‌ی توسعه‌ی موردنظر خود را به صورت منقّح‌تری پیش ببرد باید به بازتعریف اصطلاحاتی مانند «فرهنگ»، «ملت»، «ترجیحات مردم»، «تقاضا» ، «عرض» و حتی «صنعت» و «تکنولوژی»، بر اساس بنیان نظری خود بیشتر اهتمام بورزد. 🔹ان شاء الله پیگیر ارتباط و گفتگو با نویسنده محترم کتاب خواهیم شد.🌺 ❇️تاریخ نگارش:1399/3/5 https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
✨ پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت برگزار می کند: 🔷 درس‌گفتارهایی از کتاب ؛ الگویی پویا برای روابط متقابل (4 جلسه / دوره اول) ✅ مدرس: دکتر (مؤلف کتاب)، مربی حکمرانی و سیاستگذاری گروه پژوهشکده حکمت 📆 زمان برگزاری: 9، 16، 23 و 30 تیر ماه 1399 / ساعت 18:30 ✅ دوره بصورت و هم‌زمان برگزار می‌شود. 📍محل برگزاری: سالن جلسات پژوهشکده حکمت 🔗 لینک ثبت‌نام: https://evnd.co/clTxz @syjebraily
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
✍️ مواضعِ جناب دکتر جبرائیلی در مقابلِ مبتنیِ بر کتابِ ایشان است. برای اینکه متوجه شویم منشأ این موضع گیری ها چیست، کتاب مذکور بایستی مطالعه گردد. بنا داریم کتابِ خوب و کاربردیِ حاضر را در چند سلسله یادداشت تبیین کنیم. 🔰اجمالا باید گفت: همانطور که مؤلف محترم بیان می دارد؛ اصولِ ذیل راهنمای نویسنده در تألیف کتابِ حاضر است: : فعالیتِ اقتصادی در اسلام آزاد است. : برای اشراف و نظارت دولت بر این فعالیت های اقتصادی، هیچ مرز و مانعی وجود ندارد. : دولت، نه باید اقتصاد را رها کند و نه در اقتصاد تصدی گری کند. : بخش خصوصی موتورِ محرّکِ اقتصاد است. : خصوصی سازی، رهاسازي نیست و دولت باید ، و فعالیت های اقتصادیِ بخش خصوصی در جهتِ برنامه ی ملی باشد. 🔰 کتابِ مذکور متشکل از چهار فصل می باشد که ان شاء الله هر فصل آن را در قالبِ چند یادداشت موردِ تبیین و بررسی قرار خواهیم داد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتاب ، فصلِ اول [بخش یکم] 🔰 در ابتدای فصل اول کتاب، مؤلف محترم مقدماتی بیان می دارند و سپس به تاریخچه ی دوگانه ی و که مهمترین چالش نظری ِ پیش روی اقتصاددانانِ قرن پانزدهم تا کنون بوده است می پردازد. مفروضِ همه ی نظریه پردازانِ هر دو طیف، تامینِ منافع کشورها و پیشرفت اقتصادیِ آنهاست. مؤلف کتاب در فصل اول بنا دارد دیدگاه های متفکرینِ هر دو طیف را بیان نموده و سپس به نقادی آنها بپردازد. 🔰 ابتدا به بیانِ دیدگاه های دو تن از متفکرینِ معتقد به یعنی و پرداخته و آنها را نقادی می کند و سپس در ادامه به بیانِ دیدگاه های متفکرینِ همچون می پردازد. 🔰 از جمله نقاط قوتِ کتاب حاضر، ارجاعات و منابع خارجی و داخلی است که در بیانِ مطالبِ کتاب مورد استفاده قرار گرفته است. و نیز نگاهِ سیاست گذارانه ی مؤلف در بیان مطالبِ اقتصادی به خواننده کمک می کند تا درکی واقع بینانه تر نسبت به اقتصاد بین الملل و اقتصاد ایران داشته باشد. 🔰 در ادامه این سلسله یادداشت ها در فصلِ اول، دیدگاه های متفکرین و را بیان نموده و نقد های وارده بر آن را ذکر خواهیم کرد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصلِ اول؛ بخشِ دوم 🔰 بررسیِ دیدگاه دو تن از اقتصاددانانِ برجسته ی معتقد به و [اسمیت و ریکاردو] 🔰 در قرن هجدهم میلادی نخستین بار با طرح نظریه ی توسط دو اقتصاددانِ انگلیسی به نام های و به چالش کشیده شد. طرفداران بازار آزاد با ابداعِ دو مفهومِ و در حوزه ی تجارت خارجی این نظریه را مطرح نمودند که: : استفاده از منابع کمیاب ایجاب می کند هر کشوری به تولید کالا و خدماتی بپردازد که به طور مطلق یا نسبی ارزان تر از کشورهای دیگر توانایی تولید و عرضه ی آن را دارد. : متابعت از چنین رویه ای از سوی تمام کشورها به نفعِ همه خواهد بود، چرا که تجارت آزاد یک بازی و نه یک بازیِ است. 🔰 بحث های نظری درباره ی "تجارت آزاد" به عنوان اصلی ترین رکن رویکردِ بازار آزاد در قرن ۱۹ م و بویژه اوایل قرن ۲۰ در آمریکا و بریتانیا به اوج خود رسید، طوری که سیاستمدارانی چون "کوردل هال" به تبعیت از "جان استوارت میل" بر این نظریه اصرار نمودند که موجبِ تثبیتِ صلح بین المللی خواهد شد! و "وودرو ویلسون" با همین استدلال بر ضرورتِ از میان رفتنِ کلیه ی موانع تجارت آزاد در خود پس از جنگ جهانی اول تاکید کرد. به هر حال این دیدگاه در سطح جهان بصورت غالب مطرح شد. البته و همواره هم در حوزه ی نظر و هم در محدوده ی عمل مخالفانی داشته است که در ادامه دیدگاه موافقان و مخالفان و نقد آنها بیان خواهد شد. 🔰 پ‌ن: در ادامه ابتدا دیدگاه موافقانِ "تجارت آزاد" و "بازار آزاد" نظیرِ و مطرح خواهد شد، البته به همراه نقدشان و سپس دیدگاه مقابل و مخالف همچون بیان خواهد شد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصل اول؛ بخشِ چهارم 🔍 ادامه ی بررسیِ اصول سه گانه ی در اقتصاد 2️⃣ [تخصص گرایی]؛ آدام اسمیت در حمایت از ، به بیانِ توضیح مزایای "تقسیم کار بین المللی" می پردازد که از آن به عنوان "تخصص گرایی" نیز یاد می شود. او معتقد است: یک عاملِ مهم تعیین کننده ی ثروتِ ملل، است، و بهره وری نیروی کار بیش از هر چیز به بستگی دارد. اسمیت معتقد بود: تفاوت در توانایی افراد و در نتیجه، بهره وری آنها، خود تا حدودِ زیادی نتیجه ی "تقسیم کار" است. [مثالِ او، برای توضیحِ نظریه ی تقسیم کارش شهرت یافته است.] 🔸️ از نظر اسمیت، تقسیم کار منجر به افزایش تولید شده و اندازه ی این افزایش تولید هم تنها بستگی به اندازه ی دارد. بنابراین گسترشِ جغرافیاییِ بازار به تحقق تجارت آزاد منجر می شود. او در کتاب می نویسد: "اگر یک کشور خارجی می تواند کالایی را ارزان تر از خود ما در اختیار ما بگذارد، بهتر است آن کالا را از آن کشور بخریم و در عوض بخشی از تولیداتِ خودمان را که در تهیه ی آن به نوعی توافق داریم به کشور مزبور بفروشیم." 3️⃣ ؛ بر اساس نظریه ی آدام_اسمیت، تجارتِ بین دو کشور، با توجه به "مزیت مطلق" انجام می شود. مزیت مطلق یعنی؛ بالاتر بودنِ یک تولید کننده نسبت به تولید کننده ی دیگری در تولید یک کالا و یا خدمت است. وقتی یک کشور، کالایی را با بیشتر، نسبت به کشور دیگر تولید می کند؛ اقتصاددانان در این زمینه می گویند: کشور A در تولید کالای X مزیت مطلق دارد. 🔰 اجمالا اصول سه گانه ی در اقتصاد مطرح شد. در یادداشتِ بعدی به نقد و بررسیِ این اصول خواهیم پرداخت. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصل اول؛ بخش پنجم 🔍 نقد و بررسیِ اصول سه گانه ی آدام اسمیت در اقتصاد [دست نامرئی، تقسیم کار بین المللی، مزیت مطلق] 1️⃣ همانطور که سابقا اشاره شد، آدام اسمیت، معتقد و متاثر از مکتبِ بود. از اینرو اجمالا باید گفت: اشکالاتِ جدّی به مبانیِ ، و این مکتب و سایرِ مکاتبِ فلسفی وارد است که از آن می گذریم؛ چرا که پرداختن به آن بحث را بسیار مُطَوَّل خواهد نمود. 2️⃣ استدلالِ اسمیت درباره ی و مخدوش است. چرا که : نظریه او تجویزی است نه توصیفی؛ یعنی شرطِ را برای اینکه مکانیسمِ قیمت ها بازار را به تعادل بکشاند ضروری می داند، حال آنکه در عالَمِ واقع، شرطِ رقابتِ کامل هیچ گاه محقق نمی شود. : این ادعای اسمیت که "نیاز، باعث ایجاد تولید می شود و هیچ احتیاجی به دستور برای تولید نیست" شاید درباره ی میزان و حجم تولید صادق باشد، اما درباره ی نوعِ کالای تولیدی هرگز صادق نیست. 3️⃣ نظریه ی اسمیت، بویژه نسخه ای از آنکه برای کل نظام و محیطِ بین الملل تجویز شده است، یک نظریه ی است که بر پایه ی مفروضات غلطِ اقتصادی و سیاسی است. گویی وی از تاریخِ سرشار از منازعاتِ بشر برای سلطه جویی بی خبر است و ظاهرا علاوه بر ، را هم مفروض گرفته است. چطور ممکن است در یک محیطِ بین المللیِ انتظارِ این سطح از همکاری را داشت؟! 4️⃣ ایده ی تقسیم کار اسمیت کاملا منطقی است. تقسیم کار بهره وری را افزایش می دهد. اما تعمیمِ این ایده به محیط بین المللی، و اینکه هر ملتی به تولید کالایی بپردازد که در آن دارد، محل سؤال است. پرسش این است که: "منشاء این چیست؟ چرا یک کشوری می تواند کالایی را ارزان تر از کشور دیگر تولید کند؟ اگر این مزیت مطلق امری باشد یا مربوط به عوامل تولید باشد حرف اسمیت درست است، اما اگر این مزیت امری بوده و محصولِ یک فرایند باشد، سخن اسمیت قطعا مورد اشکال جدّی واقع می شود. 🔸️آیا کشوری که در یک دوره ی زمانی، فاقد مزیت است، نمی تواند با طی کردنِ فرآیندِ مشابه، به همان مزیت یا حتی مزیتی بالاتر از طرفِ تجاری خود دست یابد؟ آیا آزادی تجارت و تقسیمِ کار میانِ دو کشوری که اولی با طی یک فرآیندِ چند قرنی صنعتی شده و در تولید کالاهای صنعتی به مزیت رسیده است و دومی به هر دلیل از جمله استعمار و استثمار توسط اولی، عقب مانده است، کشور دوم را برای همیشه از کسبِ مزیت صنعتی محروم نخواهد کرد؟! 🔸️محرومیت و عقب ماندگیِ صنعتیِ کشورهای موسوم به جهانِ سوم پس از آزاد سازی تجاری در قالبِ و ، کاملا مؤید مدعای ماست. نقدهای دیگری هم می توان به اندیشه ی اسمیت وارد آورد که فی الحال از آن می گذریم، و اجمالا اهمّ آن به سمع و نظر رسید. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ اول، بخش هفتم [پایانی] 🔰 آنچه در سلسله یادداشت های گذشته به سمع و نظر رسید، پیرامون اندیشه ی قائلانِ به و بود. اکنون در این یادداشتِ پایانی از فصلِ اول، اجمالا به که به نحوی مقابلِ "تجارت آزاد" می باشد، مطالبی تقدیم می گردد. اگر نظریاتِ مدرنِ "تجارت آزاد" به دنبالِ تجارت هستند، نظریاتِ مدرنِ حمایت گرایی جنبه ی دارند و رویکردِ را نه بر مبنای مفروضات و ساده سازی روابط، بلکه بر مبنای الگوگیری از تجاربِ عملیِ کشورهای پیشرفته، تجویز و توصیه می کنند. 🔰 ؛ طیفی از اقتصاددانانِ قرن ۱۵ تا ۱۸ میلادی بودند که اساسِ ثروت و قدرت را در ذخایرِ ، و می دانستند. ایشان، نخستین مجریانِ بودند. بحث در بابِ مبانیِ فکری این مکتب هم بسیار است که از آن می گذریم. بنا شد در کنارِ بیانِ اندیشه ی بزرگانِ به بیانِ مخالفانِ ایشان همچون و مکتبِ تاریخیِ آلمان هم بپردازیم. 🔰 اجمالا انتقاداتِ به را در موارد ذیل می توان خلاصه نمود: 1️⃣ انتقاد به وجودِ قوانینِ اقتصادیِ جهان شمول مبتنی بر فردگرایی؛ مثالِ نقضِ "لیست" در این زمینه عدمِ جهان شمول بودنِ منافعِ ناشی از آزادیِ تجاریِ مورد نظر "اسمیت" و دیگر کلاسیک هاست. 2️⃣ انتقاد دوم لیست، مربوط به نگرشِ مادی گرایانه ی "مکتب کلاسیک" بود. از نظر وی، قدرتِ مولّدِ یک ملت، شاملِ فرهنگ، مذهب و عناصرِ مهم دیگری است که رابطه ی این عناصر با یکدیگر، تنها یک رابطه ی مادی و فنی نیست. 3️⃣ همچنین او معتقد بود؛ زندگی، بسیار فراتر از و است؛ که این شعارِ اصلیِ کلاسیک ها بود. 4️⃣ لیست، هدفِ "علم اقتصاد" را حرکت برای حل و فصلِ مسائل و مشکلاتِ ملی می دانست و دیدگاهِ خصوصی نگرِ کلاسیک ها را در این رابطه رد می کرد. 5️⃣ و نهایتا او برای ، اهمیتِ زیادی قائل بود و موقعیتِ هر کشور در امورِ اقتصادی را به اعمالِ سیاست های اقتصادیِ دولت مرتبط می ساخت. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ دوم، بخشِ اول 🔰 همانطور که در فصلِ گذشته دیدیم، مهمترین مسأله ی پیش روی و طبیعتا در کشورهای در حالِ پیشرفت، این است که؛ در تدوینِ برنامه های ، نقشِ دولت را چگونه تعیین کنند. آیا دولت باید مدیریتِ اقتصاد را به بسپارد یا دست به سازمان دهیِ بزند؟ 🔰 اجمالا باید گفت: بنا دارد به بپردازد. قبل از آن که بخواهیم نظریه ی مذکور را بیان و تحلیل کنیم، لازم است ابتدائا به طورِ اجمال، مقدمه ای برای ورود به بحث بیان کنیم. 🔰 قدرت های صنعتی و پیشرفته ی دنیا بویژه و ، در برهه هایی از تاریخ مدعی شدند: پیشرفت اقتصادیِ آنها در سایه ی و در اقتصاد اتفاق افتاده و به کشورهای دیگر هم توصیه می کنند اگر می خواهند همچون ایشان شوند، باید اقتصاد را به بسپارند، مرزهای تجاری را بردارند و را سرلوحه ی سیاست های بازرگانیِ خود قرار دهند. اما در یادداشت های بعدی [فصل سوم] خواهیم دید کشورهایی که به این توصیه ها عمل کردند، فرآیندِ و در آنها تداوم یافت. به تعبیر دیگر آنها نه تنها صنعتی نشدند، بلکه وضعیت شان تثبیت شد. 🔰 ها جون چانگ [مؤلفِ کتابِ نیکوکاران نابکار] می نویسد: "با وجود اینکه کشورهای پیشرفته ی جهان در طولِ تاریخ خود سیاست های داشته اند، امروز آنچه که این کشورها به کشورهای فقیر و رو به پیشرفت توصیه می کنند، و حتی با فشار به آنها می قبولانند، برخلافِ تاریخ و تجارب خودشان است. و انگاره ی را بر کشورهای فقیر جهان تحمیل کرده اند و نتایجِ خوبی هم به دست نیامده است. کشورهای پیشرفته ی امروزیِ جهان به کشورهای فقیر می گویند: آنچه ما می گوییم انجام دهید! نه آنچه که ما انجام داده ایم!" [Chang 2006] 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتاب ؛ فصلِ دوم، بخش دوم ✅️ چیستیِ 🔰 نظریه ی حمایت هوشمند؛ نوعی تلاش برای حلِّ معمّای و و گامی در مسیر پایان دادن به مجادله ای تاریخی درباره ی نوعِ رابطه ی این دو نهاد است. ؛ دقیقا در نقطه ی مقابلِ یا همان قرار دارد، اما در دامِ به معنای "تصدی گری دولتی" نیز نیفتاده است. در این نظریه؛ دولت نقشِ ، و را ایفا می کند. و نیز نقشِ را در پیشرفت کشور لازم می داند؛ لکن سازماندهیِ بازار را توسط دولت به اقتضای شرایط اقتصادی و هم جهت با و یک ضرورت می داند. 🔰 دولت به عنوانِ ، و بر نیروهای بازار نقش ایفا می کند؛ بدین معنا که؛ هم از نیروهای بازار حمایت می کند، هم بر عملکردِ آنها نظارت دارد، و هم آنها را در جهتِ برنامه ی پیشرفت هدایت می کند. از اینرو؛ ایفای نقشِ سه گانه ی دولت در رابطه با نیروهای بازار دو رکن اساسی نیاز دارد که اجمالا عبارتند از: 1️⃣ دولت بایستی یک داشته باشد. 2️⃣ مجهّز به یک باشد. 🔰 داشتن بدین معناست که؛ دولت با تعریف و وضعِ "قوانین، مقررات، اصول و سیاست ها" تلاشی استراتژیک/راهبردی خواهد داشت به جهت رشد و پیشرفت در بخش های منتخب از صنعت. سیاستی صنعتی است که؛ نقشِ سیاست های ، سیاست های ، سیاستِ ، رویکردِ دولت به و و... را در پیشرفتِ صنعتیِ کشور مشخص می کند. 🔰 و اما بدین معناست که؛ دولت باید اطلاعات دقیق و به لحظه ای درباره ی ظرفیت های بالقوه و بالفعلِ اقتصاد داشته باشد تا بتواند پیشرفتِ سیاستِ صنعتی را سنجیده و متناسب با آن، برنامه ریزی و تصمیم گیری نماید. برای ایجاد چنین سامانه ای در ایران ۱۵ مجموعه‌ی اطلاعاتی باید تجمیع شود و پیوسته مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند که بدین قرار می باشند؛ "اطلاعاتِ مربوط به سیستم بانکی"، "بیمه"، "مالیات"، "واردات و صادرات"، "بورس"، "تأمین اجتماعی"، "بودجه عمومی عمرانی"، "ظرفیت های واقعی و بالفعل تولید"، "بازرگانی داخلی"، "مستغلات و املاک"، "شرکت ها و اشخاص حقوقی"، "سیستم کد گذاری کالا"، "ثبت سفارش کالا"، "قیمت کالاها و خدمات" و نیز "حسابرسی شرکت ها". این سامانه و برنامه ها سابقه در کشورهای دیگر هم دارد. در ایران، ستاد فرماندهی باید این نقش را به عهده بگیرد و سایر دستگاه های مرتبط، باید ذیل این ستاد فعالیت کنند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ دوم، بخشِ سوم 🔰در ، دولت با نیروهای بازار، پنج نوع ارتباط برقرار خواهد نمود که اجمالا بدین قرار می باشد: 1️⃣ صیانت از بازار 2️⃣ خلق بازار 3️⃣ حفظ بازار 4️⃣ قبض بازار 5️⃣ بسط بازار 🔰 اما ؛ طبعا مهمترین وجه از "نظریه حمایت هوشمند" توجه به "صیانت از بازار" می باشد که اولین و مهمترین گام در تأمین بازار برای تولید است. ، یک فرصت برای تولید کننده به شمار می رود و این است که می تواند این فرصت را تضمین یا دریغ کند. راه تضمینِ این فرصت؛ "جلوگیری از حضورِ کالای مشابه خارجی در بازار" و راهِ دریغِ این فرصت؛ "آزاد سازی تجاری"، "حذف موانع گمرکی" و "تسهیل واردات" است. البته روشن است که؛ هدفِ این ، ایجادِ نوعی رانت برای بیشینه ساختنِ سودِ تولید کننده ی داخلی نیست، بلکه هدف ایجادِ فرصتِ بازار برای تولید کننده برای است. بحث جزئیاتِ دیگری هم دارد که با توجه مطوَّل شدن از آن می گذریم. 🔰 به نمونه هایی از اتخاذ سیاستِ در مقابلِ ایده ی توجه بفرمایید: 1️⃣ ماجرای شورشِ علیه تجارت آزاد در زمانیکه ایالاتِ آمریکای شمالی در سال ۱۷۷۶ م مستعمره ی بودند. لندن مانندِ سایر مستعمرات، قواعدِ تجارتِ آزاد را به آمریکا نیز تحمیل کرده و بازار این منطقه را به تصرف خود درآورده بود. 2️⃣ تعرفه زشت تا تعرفه سیاه؛ در طولِ تاریخ پیشرفتِ آمریکا، وضعِ تعرفه یکی از مهمترین ابزارهای بوده است. اولین کنگره آمریکا در سال ۱۷۸۹ وضعِ تعرفه بر کالاهای وارداتی را به تصویب رساند که هدف آن افزایش درآمدِ ملی و صیانت از صنایعِ نوزاد در برابرِ هجوم کالاهای خارجی بود. 3️⃣ انگلستان در بازه زمانی ۱۶۴۵ تا ۱۸۴۹ میلادی قوانینِ دریانوردی به جهت حمایت از خود به تصویب رساند که دو هدف داشت: ایجاد انحصار برای صنعت کشتی رانیِ خود در بازار دریانوردیِ جهان و ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای ورودِ کالاهای خارجی به بازار داخلی انگلیس. 4️⃣ و موارد متعدد دیگری در سایر کشورهای اروپایی و آسیایی من جمله و وجود دارد که از ذکر آنها می گذریم. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ دوم، بخش چهارم 🔰بیان شد در ؛ دولت با نیروهای بازار پنج نوع ارتباط برقرار می کند. اولین آن بود که گذشت. اما دومین مورد می باشد که اجمالا توضیح و مصادیقِ آن چنین است: 🔰صیانت از بازارِ داخلی توسطِ دولت به تنهایی پیشرفتِ یک کشور را تضمین نمی کند. در نظریه حمایت هوشمند، ؛ در رابطه با ایجادِ و تعریف می شود. دولت با تخصیص منابع از محل عمومی، برای ایجادِ زیر ساخت های ملّی سرمایه گذاری کرده یا پروژه هایی تحقیقاتی را برای دستیابی به فنّاوری های خاص تعریف می کند. 🔰اجمالا به نمونه هایی از توسط دولت ها در حوزه زیر ساخت و فنّاوری توجه کنید: 1️⃣ پروژه های نظامیِ آمریکا و خلقِ بازارِ فنّاوری؛ نقشِ دولتِ آمریکا حتی در توسعه صنعتیِ این کشور بواسطه سرمایه گذاریِ زیاد دولت در حوزه نظامی، بسیار کلیدی بوده است. [Felice 2003, 210] 2️⃣ برنامه اشتغال و توسعه زیرساختیِ WPA؛ برنامه ملی Work Progress Adminstration که در دوران رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ میلادی توسطِ دولت تدوین و اجرایی شد، نوعی خلقِ بازار برای ارتقای زیر ساخت های ایالات متحده آمریکا بود. [Smith 2006, 87] 3️⃣ دولت ژاپن و خلقِ بازار زیر ساخت برای توسعه؛ در فقدانِ بخش خصوصیِ قوی، در حوزه هایی نظیرِ "کشتی سازی، معدن، نساجی و صنایع نظامی" شرکت های الگوی دولتی تأسیس کرد. همچنین اولین کارخانه ی مدرنِ فولاد توسطِ دولت در سال ۱۹۰۱ م تأسیس شد. 4️⃣ صنعتِ الکترونیکِ کره جنوبی؛ در میانِ صنایعی که نقش اساسی در پیشرفتِ ایفا کردند، صنعت الکترونیک در جایگاه نخست قرار دارد. این صنعت از جمله صنایعی است که بازار آن مستقیما توسط خلق شده است. نه بخش خصوصی این صنعت را در کره ایجاد کرد و نه شرکت های خارجی. دولت کره در دهه ۱۹۶۰ میلادی صنعتِ الکترونیک را در زمره صنایعی قرار داد که باید با تخصیصِ منابع ملّی توسعه داده شوند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ دوم، بخشِ پنجم 🔰 بیان شد در ، دولت با نیروهای بازار پنج نوع رابطه برقرار می کند. دو مورد از آن ذکر شد و اینک به تبیینِ مورد سوم یعنی می پردازیم. تولیدکنندگان ممکن است نه به دلیلِ محرومیت از فرصتِ بازار داخلی به سببِ تسلط کالای خارجی، بلکه به دلایلی چون ناتوانی در تأمینِ منابع مالی تولید، فقدانِ تقاضای کافی و مؤثر برای عرضه، مقرون به صرفه نبودن تولید، ناتوانی در ارتقای محصول به دلایلی چون فقر فنّاوری یا نداشتنِ برنامه تحقیق و توسعه، پرریسک بودنِ سرمایه گذاری برای تولیدِ کالای خاص، پرسود بودنِ بازارهای دیگری که سرمایه شان به راحتی قابلیت انتقال به آنها را دارد و... در معرضِ خروج ارادی یا اخراج اجباری از بازار باشند. در چنین شرایط و مواردی؛ باید نقشِ ، و خود را برای حفظِ نیروهای عرضه در بازار و تقویت آنها ایفا نماید. کمک های مالی، فنّی و اجرایی که تحتِ نظارت دولت و برای رسیدن به اهداف مشخص ارائه می شوند، می تواند را از خطر نابودی کند. 🔰در ادامه به نمونه ای از سیاستِ در کشورهای پیشرفته امروزی از جمله ژاپن توجه تان را جلب می کنیم: 1️⃣ ؛ شرکتِ تویتا در ژاپن کار خود را با تولید ماشین آلاتِ نساجی و با نام "بافندگی خودکار تویودا" آغاز به کار کرد و در سال ۱۹۳۳ وارد فعالیتِ شد. در آن دوره دو شرکتِ آمریکایی و در قالبِ سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ژاپن خودرو تولید کرده و در بازار این کشور به فروش می رساندند. در سال ۱۹۳۹ دو شرکت آمریکایی مذکور را از خاک خود بیرون کرد تا فرصت برای تولید ایجاد شود. 🔸️ مواردِ متعدد دیگری از سیاستِ توسط دولت های مختلف وجود دارد که از ذکر آنها می گذریم. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصل دوم، بخش هفتم [پایانی] 🔰پنجمین و آخرین ارتباطی که دولت با نیروهای بازار در "نظریه حمایت هوشمند" برقرار می کند، می باشد. وقتی کالایی با به کارگیری سیاست های چهارگانه پیش گفته به مرحله ای رسید که توانِ حضور در "بازارهای بین المللی" را یافت، دولت می تواند با ابزارهای دیپلماتیک یا حمایت های مالی و غیره، به گسترش جغرافیایی بازار برای محصول یاد شده کمک کند. 🔰دو هدف عمده برای متصور است: 1️⃣ دستیابی تولید کنندگان داخلی به صرفه های ناشی از مقیاس 2️⃣ دستیابی کشور به ارز خارجی برای واردات کالاهای مورد نیاز 🔸️ دولت ها در طولِ تاریح برای ، ابزارهای گوناگونی همچون "تصرف سرزمین های بیگانه" با هدف سلطه بر بازار آنها گرفته تا "حمایت های مالی و سیاسی و فناوری از صادرکنندگان" تا "ایجاد رژیم های بین المللی" بکار برده اند. اما می توان گفت مهمترین ابزارِ طی قرون گذشته از سوی کشورهای پیشرفته چیزی نبوده جُز ترویج و گاه تحمیلِ در محیط بین الملل، که سابقا به آن اشاره شد. [در بصورت مبسوط به بررسی راهبردهای بسطِ بازار توسط دولت های استعمارگر پرداخته ایم] 🔰 در اینجا اجمالا به دو نمونه از سیاست های اتخاذ شده برای اشاره می کنیم: 1️⃣ بهره برداری کشورهای غربی از ابزارِ برای فتح بازار ایران؛ مقاماتِ تجاریِ انگلیس پس از امضای برجام اعلام کردند که؛ ایران پس از برجام "بزرگترین بازار جدید جهان طی دهه های گذشته برای ورود است." و تولیدکنندگانِ فرانسوی تعبیرِ "یک سرزمین جدید برای فتح" را برای بازار ایران به کار بردند. [Economist, 21 April 2016] همچنین بررسی آمارهای گمرک ایران نشان می دهد؛ ایران از کشورهای اروپایی در سال ۱۳۹۶ یعنی سال اجرای برجام نسبت به سال ۱۳۹۴ یعنی قبل از امضای برجام، جهش فوق العاده یافت. [برای نمونه واردات از ؛ از یک میلیارد و ۶۷۲ میلیون دلار به سه میلیارد و ۷۲ میلیون دلار (۸۳ درصد افزایش)؛ واردات از ؛ از ۶۵۲ میلیون دلار به یک میلیارد و ۷۶۳ میلیون دلار (۱۷۰ درصد افزایش)؛ و واردات از ؛ از ۸۰۲ میلیون دلار به یک میلیارد و ۴۲۶ میلیون دلار (۷۷ درصد افزایش) رسید.] [اتاق بازرگانی ایران، ۱۳۹۸] 2️⃣ اقداماتِ برای بسط بازار؛ جریان نئولیبرال دو سیاست جایگزینی واردات و توسعه صادرات را آلترناتیو یکدیگر معرفی کرده و با تقبیح جایگزینی واردات، توسعه صادرات را تشویق می کند. [برای توضیحات بیشتر رجوع شود به صفحه ۱۷۹ کتاب] 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ سوم، بخشِ اول 🔰نقطه مقابلِ ، قطع رابطه حمایتیِ دولت از تولیداتِ داخلی و حاکم شدن اندیشه بنیادگرایی بازار و اصولِ بر اقتصاد است. تجویز یا تحمیلِ رویکرد بنیادگراییِ بازار، آزاد سازیِ تجاری-مالی و توقف حمایت گرایی از تولیداتِ داخلی برای کشورهای در حالِ پیشرفت یا عقب مانده، یکی از سیاست های جدّیِ کشورهای پیشرفته غربی بویژه آمریکا و انگلیس با هدفِ حداکثرسازیِ قدرت و ثروت بوده که می توان این سیاست را در چارچوبِ تحلیل کرد. 🔰 در فصلِ سوم از کتابِ حاضر، ابتدا به بررسیِ جایگاهِ و نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماریِ دولت های غربی پرداخته و سپس آثار فاصله گرفتن از حمایت هوشمند و گرایش به اقتصادِ بازار را در سه کشورِ ، و مطالعه خواهیم کرد. 🔰 طبعا برای شناختِ جایگاه اقتصادِ بازار و سیاست های تجویزی نئولیبرالیسم در رویکردِ استعماری، ابتدائا ضرورت دارد مفهوم استعمار تعریف و هدفِ آن روشن شود. اجمالا برای پرهیز از طولانی شدنِ کلام باید گفت: در فرهنگِ اصطلاحاتِ سیاسی به مفهومِ حاکمیتِ کشوری قدرتمند بر کشوری ضعیف، با هدفِ چپاولِ منابع و معادن و استثمارِ نیروی انسانی و تثبیتِ تسلط سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بر آن ملت، با تظاهر به آبادسازی و ایجاد توسعه و پیشرفت است. [معین، ۱۳۷۱، ۲۵۲] 🔰 از این‌رو استعمار از قرونِ ۱۷ و ۱۸ میلادی رواج یافت که کشورهای سلطه گرِ اروپای غربی سراغِ قاره آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و جنوبی رفتند. چهره ای انسان دوستانه به خود گرفتند و هدف خود را آباد کردنِ کشورها و آشنا ساختنِ ملت ها با فنّاوری و صنعت، و کمک به توسعه و پیشرفتِ آنها اعلام کردند. اما در عمل، دست به غارتِ و کشورهای استعمارزده و این کشورها را تبدیل به بازارِ مصرفِ محصولاتِ تولیدی خود کردند. بنابراین استعمار دو هدفِ اساسی دارد: تصرفِ بازار مستعمره و غارتِ منابعِ آن. یعنی استعمارگر می خواهد منابع مستعمره را غارت کند و محصولاتِ خود را در بازارِ آن به فروش برساند؛ و برای رسیدن به این هدف نیز از ابزارهای مختلفِ سیاسی، فرهنگی، نظامی و غیره استفاده می کند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ سوم، بخش دوم 🔰همانطور که سابقا ذکر شد، مستعمره و دو هدفِ اساسیِ استعمار می باشد. قبل از آنی که در باب نکاتی عرض شود؛ ضرورت دارد انواع استعمار اجمالا مشخص و تبیین گردد. 🔰استعمار به طور کلی به سه بخش تقسیم می گردد: 1️⃣ : نوعی از استعمار است که طی آن قدرت های بزرگ از طریقِ تسخیرِ نظامی و حضورِ فیزیکی بر کشورها مسلط می شدند و خود بر آنها حُکمرانی می کردند و به غارت و چپاول منابع و ثروت ها می پرداختند. 2️⃣ : بر خلافِ استعمار کهن، استعمارگران از طریقِ اشغال نظامی بر مستعمره مسلط نمی شوند، بلکه حکومت های بومی که یا گماشته استعمار هستند و یا تحت فشار و تهدید، زیر بارِ "قراردادهای استعماری" می روند و از طریقِ پذیرش و اجرای قراردادها و قواعدِ استعماری، و کشور خود را در اختیار بیگانگان قرار می دهند. 3️⃣ : نوعِ سوم و جدیدِ استعمار که عاملانِ واسطِ آن، نه حاکمان نظامی و نه دیکتاتورهای دست نشانده، بلکه هستند. این نخبگان عاملانِ دست نشانده ی استعمار نیستند، اما به ارزش ها و قواعدِ استعماری باور و اعتماد دارند و در کشور خود آنها را پیاده می کنند. این نخبگان؛ عمدتا در نظام های آموزشیِ دولت های استعمارگر تربیت شده اند و از طریقِ هضمِ کشور خود در نظم های استعماری نظیرِ و ، زمینه ی تصرف بازار و غارتِ منابع کشورشان به دست استعمار گران را فراهم می کنند. 🔰بنابراین، با توجه به شواهد و مؤیداتِ موجود، یکی از ویژگی های مهم عصرِ استعمارِ فرانو این است که؛ استعمارگر در این مقطع، مراحل توسعه را پُشت سر گذاشته و به پیشرفت رسیده است. این مزیت، یک امکان مهم به این کشورها داده و آن اینکه برای تسلط بر ، نه لزوما نیاز به اشغال کشورها دارند و نه حتی وجودِ دیکتاتورهای شریک. پس از طیِ مراحل توسعه، زمانی که مطمئن شدند دیگران حتی اگر بتوانند در بازار آنها حضور یابند، توانِ رقابت با محصولاتِ آنها را ندارند، ادعای غلط بودنِ مسیر گذشته ی خود را مطرح کرده و خواستارِ و توقفِ از تولیدِ داخلی در جهان شدند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ؛ فصلِ سوم، بخش سوم ✅️ رشد (Growth) یا توسعه (Development) ؟! 🔰 پرسشی جدّی مطرح است که؛ چرا توصیه ی برای آزادسازیِ بازارها همچنان اعتبار خود را به عنوان یک گزینه پیش روی کشورهای در حالِ پیشرفت حفظ کرده است؟ از جمله نکاتِ مهم درباره ی این است که عمده ی تحقیقاتِ انجام گرفته در چارچوبِ اقتصادِ متعارف درباره ی آثار آزادسازی بر اقتصاد کشورها، عمدتا متمرکز بر آثار آزادسازی بر روی بوده است. نتایح این آزادسازیِ تجاری همواره مثبت بوده و منجر به رشد اقتصادی شده است، لکن این مطالعات یک انحراف اساسی دارد و آن اینکه مسأله ی اصلیِ این کشورها، نه رُشد، بلکه پیشرفت است. بنابراین ضرورت دارد در اینجا اجمالا به تفاوت های و بپردازیم که عبارت است از: 1️⃣ رُشد اقتصادی یک تحوّلِ کمّی است اما توسعه و پیشرفت یک تحوّلِ کیفی است. 2️⃣ نتیجه ی هر توسعه ای رُشد است، اما هر رُشدی ضرورتا به توسعه منجر نمی شود. 3️⃣ رُشد ممکن است بصورت جهشی و در کوتاه مدت صورت گیرد، اما توسعه معمولا زمان بر است و تدریجی اتفاق می اُفتد. 4️⃣ رُشد برگشت پذیر است؛ یعنی از مثبت به منفی تبدیل می شود، اما توسعه چنین نیست. 5️⃣ رُشد وسیله است، اما توسعه هدف است. 6️⃣ شروعِ رُشد به مراتب ساده تر از حفظ و تداوم آن است، اما توسعه، رُشد را تداوم می بخشد و جلوی نزول آن را می گیرد. 7️⃣ رُشد اقتصادی ممکن است در نتیجه ی افزایش سرمایه گذاری و تزریقِ پول در همان ساختارِ اقتصادیِ عقب مانده و تعادلیِ قبلی صورت گیرد، در حالیکه توسعه، تعادلِ قبلی را بر هم می زند و تعادلی جدید و پویا ایجاد می کند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚کتابِ ، فصلِ سوم، بخش چهارم [پایانی] 🔰همانطور که سابقا در یادداشت ها گفته شد؛ نهاد های مالیِ بین المللی از جمله "صندوقِ بین المللیِ پول" و "بانک جهانی"، همواره کشورهای در حالِ توسعه را به "آزادسازیِ تجاری و مالی" تشویق کرده و اتخاذ این سیاست ها را به عنوانِ تنها راه توسعه تبلیغ کرده اند. در بسیاری از کشورها این سیاست ها هر چند با رونقی مصنوعی همراه شده، اما دیری نپائیده که "بحران کسری حساب جاری"، "تراز منفی پرداخت ها"، "انباشتِ بدهی خارجی" و " کاهش تولید و ارزش پول ملی" دامن گیرِ کشورهای تابع این سیاست ها شده است. کشورهایی همچون ، و ، نمونه ی عینیِ تبعیت محض و بی کم و کاست از سیاست های است که سرنوشتِ آن در مقابلِ چشمانِ دیگر کشورها قرار دارد. برای اطلاع از جزئیات ِاتفاقاتی که به سببِ پیاده سازیِ در کشورهای نامبرده رُخ داده به صفحاتِ ۲۱۰-۲۶۱ از فصلِ سومِ کتابِ رجوع شود. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصلِ چهارم [پایانی]، بخشِ اول 🔰دستگاهِ معرفتیِ که از نقل محروم است و با رویکردِ "اینجا و اکنون" به فهمِ پدیده ها، تجربه را کنار می گذارد، را یک "فرآورده دفعی" می داند؛ و طبیعی است که وقتی پیشرفت به یک فرآورده ی دفعی تقلیل یافت، در چارچوبِ این تفکر راهی سهل تر و مطلوب تر از و این فرآورده برای تحصیل آن وجود نخواهد داشت. اما در عالَمِ واقع چنین رویکردی هرگز به پیشرفت نمی رسد. چه، پیشرفت، "آبادانیِ" صرف نیست، بلکه دستیابی به "توانِ آباد کردن" است. پیشرفت، مصرفِ محصولاتِ پیشرفته نیست، بلکه توانِ تولیدِ محصولاتِ پیشرفته است. 🔰 طی چند دهه ی گذشته صاحبانِ نگاه فرآورده ای به پیشرفت در ایران، را مثال و مصداقِ "پیشرفتِ دفعی و انتقالی" معرفی کرده، صنعتی شدنِ این کشور را به روابط حسنه اش با آمریکا گره زده و نتیجه گرفته اند که باید چون کره، با آمریکا پیوند خورد، پیشرفت را وارد کرد و بدونِ معطلی در ایران برقرار ساخت. ما تا جایی که در این مجال می گنجد، پرده ی پُرچینِ روایت های لیبرال های ایرانی را از روی کنار زده و ذهنِ آزاداندیش را در معرضِ واقعیاتِ این تجربه قرار خواهیم داد. ما نشان خواهیم داد که نه تنها محصولِ امدادهای آمریکایی نبوده، بلکه از جهاتی من جمله "نداشتنِ یک قطره نفت برای صادرات و حتی مصرف داخلی"، "کمبود شدیدِ منابع ارزی برای واردات"، "حضورِ بسیار کمرنگِ شرکت های خارجی در اقتصاد" و... در شرایطی به ظاهر بغرنج تر از "ایران مبتلا به تحریم" قرار داشته است. 🔰 کره جنوبی از ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۵ مستعمره ژاپن بود. پس از تسلیمِ ژاپن و پایانِ جنگ جهانی دوم، کره به دو قسمتِ جنوبی و شمالی تقسیم شد. قسمتِ جنوبی، به مدت سه سالِ تحتِ اشغالِ نظامیِ آمریکا قرار گرفت. سال ۱۹۴۸ حکومتی بومی به رهبریِ که تحصیل کرده آمریکا بود و اساسا حکومتِ وی یک حکومتِ آمریکایی بود، روی کار آمد. در گزارش سال ۱۹۷۸ کنگره ی آمریکا درباره ی روابطِ واشنگتن-سئول آمده است: "سیاست آمریکا این بوده است که اقلامِ نظامیِ مصرفی به کره ارسال کند و از ایجادِ صنایعِ دفاعی در این کشور اجتناب ورزد." [US, 204, 78-80, Congress 1978] 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصلِ چهارم، بخشِ دوم 🔰با سرنگونی حکومتِ که حدود ۱۳ سال تحتِ حمایتِ تمام عیارِ آمریکا بود، تحولی در اقتصادِ کره شکل نگرفت. بطوریکه درآمد سرانه مردمِ در سال ۱۹۶۲ فقط ۸۷ دلار ثبت شده است که در آن زمان از کشورهای هائیتی، اتیوپی و یمن پایین تر بود. فقر به شدت شایع بود و ۴۰ درصد مردم از فقر مطلق رنج می بردند. [Kim 1999] 🔰بعد از سینگمان ری، ژنرال رئیس جمهور کره جنوبی شد. او قهرمان پیشرفت کره جنوبی بود. در دوره حکومتِ خود، توانست با تدوین و اجرای یک ، اقتصاد کره را متحول ساخته و کشورش را در ردیف کشورهای پیشرفته قرار دهد. تولید ناخالص کره جنوبی از ۳/۹ میلیارد دلار در سال ۱۹۶۰ با ۱۷۰۰ درصد افزایش به ۶۶/۵ میلیارد دلار در سال ۱۹۷۹ رسید. امید به زندگی از ۵۳ سال در ۱۹۶۰ به ۶۵/۵ سال در سال ۱۹۷۹ رسید. نسبت سرمایه گذاری ناخالص به تولید ناخالص ملی از ۱۲/۸ در سال ۱۹۶۲ به ۳۵/۷ در ۱۹۷۹ رسید. 🔰در مسیری که "پارک چانگ هی" برای متحول ساختن اقتصاد کره پیمود (فارغ از اشکالات جدی در رویکردهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی وی که وجود دارد) نوعی از وجود دارد که در چارچوب که در فصل دوم ارائه شد، قابل توضیح است. در ادامه نمونه هایی از ابعادِ حمایت هوشمند در دوره ی وی را مرور خواهیم کرد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚کتابِ ، فصلِ چهارم، بخش سوم 🔰در ادامه سلسله یادداشت های فصلِ چهارمِ کتاب، بنا شد در این یادداشت به نمونه هایی از ابعادِ در دوره ی که منجر به تحول اقتصادی در کره جنوبی شد بپردازیم. پارک چانگ هی که هدف از کودتای خود را انقلاب صنعتی در کره جنوبی اعلام کرده بود [Alam 1989, 41] در تاریخ ۲۲ جولای ۱۹۶۱ یعنی کمتر از دو ماه پس از به دست گرفتنِ قدرت، یک ایجاد کرد که می توان آن را متولیِ تدوینِ برنامه های پیشرفت، هدایتِ نیروهای بازار در مسیرِ برنامه ها، حمایت از صنایع فوق برنامه و نظارتِ دقیق بر عملکردِ نیروهای بازار طبق برنامه دانست. 🔰هیئتِ برنامه ریزی اقتصادی، شرکت های خصوصی را نه به اسارتِ خود درآورد و نه به حالِ خودشان رها کرد. مدیریت این شرکت ها که عمدتا مجموعه هایی خانوادگی و به اصطلاحِ کره ای Chaebol بودند، با صاحبانِ آنها بود و آنان تصمیم های خودشان را می گرفتند، منتهی این تصمیم ها محدود به چارچوب هایی بود که سیاست های دولت تعیین می کرد. [Kim and Vogel 2011, 6-265] ابزار هدایتِ شرکت ها در جهتِ سیاست های دولت نیز صرفا اجبار و اخذ تعهد نبود، بلکه این شرکت ها به شیوه های مختلف مورد حمایت دولت قرار می گرفتند که در ادامه به برخی از این شیوه های حمایتی اشاره می کنیم. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصل چهارم، بخشِ چهارم 🔰 اگر بخواهیم ریشه های صنعتی شدنِ را بررسی کنیم، باید بگوئیم رابطه تنگاتنگی میانِ و پیشرفت این کشور وجود دارد؛ به گونه ای که سایر صنایع، یا مصرف کننده زیرساخت هایی بودند که برای ایجاد شد و یا از فناوری هایی بهره برداری کرده اند که در تحصیل شد. این مسأله در تاریخِ اقتصاد سیاسیِ کره جنوبی به قدری پررنگ است که برخی صنعتی شدنِ این کشور را با عبارت توصیف کرده اند. [Moon 2005] اما کمتر گفته می شود که این مدرنیته نظامی، واکنشی به محرومیت های نظامی و تحریم های تسلیحاتی آمریکا علیه کره بوده است. [توضیحات بیشتر رجوع شود به صفحات ۲۷۸ -۲۸۷] 🔰 بسیاری از شرکت های عظیم کره ای که امروز در جهان شناخته شده اند، موفقیت خود را مدیون پروژه های نظامی هستند که دولتِ برای دستیابی به توان تسلیحاتی تعریف کرد. برای نمونه، شرکتِ و مجری پروژه هایی در رابطه با "سیستم های الکترونیکی" و "اطلاعاتی-نظامی" بودند. شرکتِ ، و مجریِ پروژه های مرتبط با خودروهای زرهی و قطعاتِ آنها بودند. همچنین کیا، هیوندای و دِوو مجری پروژه های تولید زیردریایی و دیگر تسلیحاتِ مرتبط با نیروی دریایی بودند. به نمونه های عینیِ ذیل توجه کنید: 1️⃣ از مثال های بارزِ سرریز فناوری از حوزه نظامی به حوزه تجاری، فناوری است که شرکت صنایعِ سنگین کیا در سال ۱۹۷۶ در فرآیند تولید بدنه خودروهای زرهی موفق به کسبِ آن شد. این پیشرفت، صنایع خودروسازی و کشتی سازیِ کره جنوبی را متحول ساخت. 2️⃣ شرکتِ صنایع سنگین دِوو و شرکت صنایع تونگیل، موفق به تولید شدند. این شرکت ها طولی نکشید که به فناوری های لازم برای تولید ماشین آلاتِ سنگینِ کره جنوبی از جمله مواد و متالوژی برای فولادهای خاص، آلمینیوم با کشش بالا، فولاد ریخته گری، برنج، ماشین آلات کنترل حرارت و... نیز دست یافتند. [Kwon 2018] 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ ، فصلِ چهارم، بخش پنجم [پایانی] 🔻 در دورانِ حکومتِ ژنرال پارک چانگ هی [۱۹۶۱- ۱۹۷۹] 🔰روایتِ نادرستی درباره نسبتِ دولت و بازار در کره جنوبی وجود دارد که گفته می شود؛ در دوره این کشور، دولت دست به زده است. اما شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد این روایت، مجعول است. آنچه از آن به عنوان آزادسازی تجاری در کره یاد می شود، درواقع، آزادسازی برای صادرات است. در دورانِ این به اصطلاح آزادسازی، تعرفه های واردات همچنان بالا بودند و دولت از ابزارهای مختلفی برای صیانت از بازار استفاده می کرد. 1️⃣ از جمله نمونه های این است که؛ تا سال ۱۹۶۷ کره جنوبی از بازار داخلی با رویکردِ [Positive List] صیانت می کرد. بدین معنی که صرفا به کالاهایی که در لیستِ مشخصی قرار داشتند، اجازه واردات داده می شد. 2️⃣ پس از سال ۱۹۶۷، سیاست کنترل واردات از "لیست مجاز" به تغییر کرد که طی آن، کالاهایی که در لیستِ ممنوعه قرار می گرفت، اجازه واردات نداشت. در کنارِ سیاستِ لیست ممنوعه، از ابزار تعرفه برای کنترل الگوی واردات استفاده شد. [Kim 1991] 3️⃣ دولتِ پارک چانگ هی، با علمِ به رویکردِ "تصرف بازار در سرمایه گذاری های خارجی" در این حوزه نیز با تمام توان از بازار داخلی صیانت کرد. یکی از مخاطراتِ برای اقتصاد ملی این است که؛ شرکتِ خارجی، بازارِ میزبان را به تصرف خود درآورده و آن را برای تولید کنندگان داخلی محدود کند. کره جنوبی در دوره مقرراتِ مختلفی را برای صیانت از بازار داخلی کره در برابر سرمایه گذاران خارجی وضع کرد. [Chaudhuri 1996] 4️⃣ صیانت از بازار یک هدف مهم دیگر نیز داشت و آن جلوگیری از تخلیه بود که باید به نقاطِ پیشرفت کشور اصابت می کرد. در همین راستا، در دهه ۱۹۶۰ قانونی به تصویب رسید که برای خروج بدون مجوز ارز از کشور در ارقامِ بالای یک میلیون دلار، جریمه ای از ۱۰ سال حبس تا اعدام در نظر گرفته شد و در طول دو دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ این قانون با سخت گیری تمام اجرا شد. [Amsden 1989, 17-18] 🔸️ سخن آخر؛ پیشرفت صنعتی کره جنوبی در دوره حکومتِ [۱۹۶۱ - ۱۹۷۹] را می توان نمونه ای از بکارگیری در رابطه دولت و بازار دانست. علی ای حال، این مطالعه موردی ، مانند هر مطالعه ای که درباره تجربه ملت ها انجام می شود، بلاتردید به معنی تأیید همه این تجربیات و تجویز مسیری که در یک برهه تاریخی توسط یک دولت طی شده، نیست. اما این تجارب، درس های زیادی برای آموختن دارد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari