eitaa logo
تا ابد زندگی
897 دنبال‌کننده
367 عکس
82 ویدیو
0 فایل
🔴معارف کاربردی با نگاه عمیق به مرگ و حیات برزخی و عالم قیامت 👤 ارتباط با ادمین @admin_ravaasi ‌ ⭕آدرس دیگر صفحات ما https://zil.ink/ravasii ✅ آثار حجت‌الاسلام عابدینی؛ حول احادیث کتاب الموت و المعاد بحارالانوار ‌ 🔸 مؤسسه مطالعات اسلامی رواسی
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi
🔶️میزان ذکر موت، نسبت به اشخاص مراتبی دارد، انسان نباید آ نچنان بكند كه زندگی را بر خود تلخ کند. نه غفلت حاصل بشود و نه آ نچنان مرعوب بشود كه زندگی بر انسان تلخ شود. 🔶️گفته شده مرحوم حاج شیخ مرتضی زاهد می گفت این قدر حبّ به عبادت داشتم و نسبت به خداوند تبارك و تعالی علاقه داشتم كه وقتی مادر و پدرم برای غذا صدا می زدند، می رفتم و می خوردم اما احساس می كردم دارم كاه می خورم از بس كه برای من بی مزه بود. 🔶️این مرتبه ای است كه از ما نخواستند، بلکه از ما خواستند كه از غذا و طعام لذت هم ببریم. اما در عین حال آنچنان لذت نبریم كه همه وجود ما آن لذت بشود. تولدی دیگر صفحه ۳۷۲ حجت الاسلام و المسلمین عابدینی @ta_abad_zendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰هر نَفَس کشیدن یک موت و حیات است. ❇️یعنی اینکه ما عادت کردیم نفس بعدی می‌آید این طبیعی نیست؛ این عادت ما است. و إلّا برگشتن هر نَفَس، وقتی می‌رود در آن نَفَسی که دوباره بازدم برمی‌گردد، این موت و حیات است. 📚قسمتی از تولدی دیگر برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi
🔻انسان وقتی از دنیا می رود، عالم دنیا در نظرش تنگ ترین و کوچک ترین عالمی ست که خداوند خلق کرده است. 🔻در روایت آمده است که خداوند متعال از آن زمانی که دنیا را خلق کرده است به آن نگاه نکرده است. یعنی این عالم دنیا آنقدر کوچک و حقیر و پست است که ارزش نداشته به آن نگاه شود. همین که مرگ فرا می رسد یک عالم دیگری به اسم عالم مثال پیش روی انسان باز می شود که رابطه عالم دنیا با این عالم طبق روایت مانند یک انگشتر در بیابان است. 🔻پس در لحظه ی مرگ و هنگام سكرات موت است که این چشم انداز برای انسان ایجاد می شود و تازه می فهمد که ارزش این عالم دنیا چقدر بوده و او می بایست در چه رتبه ای قرار می گرفته و چه عوالمی با چه وسعتی در انتظار او بوده، اما او خودش را به عالمی فروخت که حد آن مانند یک انگشتر در بیابان است و اینجاست که حسرت از دست دادن را می یابد. تطهیر جان صفحه ۳۰۱ حجت الاسلام و المسلمین عابدینی 🔻برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi
✳️به نظر ما لحظه موت، به لحاظ عالم دنیا و از منظر کسانی که اطراف محتضر هستند، یک ثانیه است ولی ممكن است همان یک ثانیه برای کسی هزاران سال طول بكشد. کسی هم ممكن است آن قدر وجودش تثبیت شده باشد که اصلا لحظه مرگ را نفهمد. ✳️نقل می کنند که رباخواری از نردبان افتاده بود. کسی او را در خواب می بیند و آن رباخوار به او می گوید: من اصلا نفهمیدم که موت یعنی چه؟! فقط همین مقدار فهمیدم که همین که از نردبان افتادم یك دفعه در قعر جهنم بودم. یعنی این شخص اصلا مراتب و پرسش قبر و غیره را نداشته است. چرا که پرسش قبر متعلق به کسانی است که امكان تطهیر در وجودشان هست و حتی اگر جهنمی هم هستند یک تأمل و حسابی برای آن ها در کار باشد. در حالی که این فرد رباخوار، حسابش کاملا روشن بوده است و برای همین می گوید به محض اینكه از نردبان افتادم یکباره دیدم در قعر جهنم هستم. ✳️برعكسش هم مرحوم آخوند حاج آقا رضا همدانی - مؤلف مصباح الفقیه - است که پس از مرگشان به کسی که در خواب، ایشان را دیده بود گفته بودند: من هیچ نفهمیدم؛ فقط همین را به یاد دارم که برایم حادثه ای اتفاق افتاد و یکباره دیدم که در آغوش حورالعین هستم و چیز دیگری نفهمیدم. یعنی مواقف و شب اول قبر و غیره را نفهمیدم. تطهیر جان صفحه ۷۴ حجت الاسلام و المسلمین عابدینی ✳️برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi
🔷یکی از انواع موت اختیاری، زیارت و اطاعت است. همین تبعیت و تمسک به اهل بیت علیهم السلام خودش نوعی از موت اختیاری است. 🔷چون زیارت یعنی من از اراده خود صرف نظر می کنم و خودم را تحت اختیار و اراده ی آن ذوات مقدسه قرار می دهم. 🔷نظام دینداری و تابع دین بودن، نحوه ای از موت اختیاری است. اینکه انسان تابع اوامر الهی باشد، هر لحظه از خود مردن است. تطهیر جان صفحه ۸۳ حجت الاسلام و المسلمین عابدینی ✳️برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi
🔷️یک نوع از موت اختیاری به این نحو است که دارنده ی آن، لحظه ی مرگ خود را می داند و مرگش به دست خودش است، به این معنا که اراده ی او با اراده ی الهی تطابق دارد، مانند مرحوم جولا. 🔷️ایشان به آقا سید علی شوشتری می فرمایند که تو برای این کار(قضاوت) نیستی و به درد کار دیگری می خوری. از ایشان پرسیده شد: آن کار چیست؟ ایشان پاسخ داد: این که هر زمان بخواهی بمیری راحت خواهی مرد. الآن من می خواهم بمیرم و راحت هم خواهم مرد و بعد از دنیا رفت و دیگر برنگشت. 🔷️مرحوم جولا با همان یک موت آنچنان تكانی داد و آنچنان کمالی را ایجاد کرد که نتیجه ی آن ایجاد یک سلسله ی طهارتی در عالم شد که از قِبَل آن کسانی مثل ملاعلی شوشتری، مرحوم آخوند ملاحسین قلی خان همدانی و اقا سيد علی قاضی و شا گردان آنها مثل آیت الله بهجت، علامه طباطبایی، امام خمینی و دیگران تربیت شدند. تطهیر جان صفحه ۸۳ حجت الاسلام و المسلمین عابدینی ✳️برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi
تطهیر جان صفحه ۱۷۸ حجت الاسلام و المسلمین عابدینی ✳️برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi
🔰شباهت روح انسان و فرشتگان ✳️روح انسان خواب ندارد. گفته می شود: "احساسات بدن متعلق به روح است" یعنی روح به وسیله آلات بدنی احساسات را به دست گرفته و مدیریت می کند. اگر روح می خوابید وقتی کسی را صدا می زدید دیگر بیدار نمی شد! چون آن چیزی که در خواب جواب می دهد، وقتی که شما آن را صدا می کنید، روح است. از مجرای همین گوشی که ثقیل شده است و تعلق به او کم شده است باز صدا را می شنود. لذا وقتی هم انسان می میرد همین طوری است. 💠روح نه موت دارد و نه خواب. روح مظهر "لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ" است. خستگی هم ندارد حالا حساب کنید اگر حواس شما به اینها باشد، بعدا که انسان وارد بهشت می شود، که مانعیت بدن وجود ندارد _ نه اینکه بدن نباشد بلکه فقط مانعیت آن نباشد _ آن وقت این حقیقت خیلی خوب خود را نشان می دهد. 🔶پس روح نه خواب دارد و نه چُرت و نه خستگی و ملال. جنبه آسمانی انسان اصلا هیچ کدام از اینها را ندارد، لذا ملائکه هم همین طوری هستند ملائکه مظهر تام "لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ" هستند. تولدی دیگر📚 حجت الاسلام و المسلمین عابدینی✏️ @ta_abad_zendegi
🔅هبوط انسان به این شكل بود که تن خود را «من» می دید و حقیقت خودش را در قالب این تن می دید، بنابراین تمام روابط خود را در قالب این تن برقرار می کند، در صورتی که دین آمده تا بگوید این تن حقیقت تو نیست، بلكه یک مرتبه و شأنی از تو است که تا یک جایی همراه تو هست و زمانی هم از تو جدا خواهد شد و همیشه با تو نیست. 🔅این حرکتی که انسان مرتبه به مرتبه در طول زندگیش انجام می دهد و در نهایت به مرتبه ی موت می رسد در واقع جدا شدن از غیر خود انسان است. یعنی آن چیزی که انسان تا به حال خودش می دید و فكر می کرد خود اوست و احساس نمی کرد که غیر خودش باشد، آنجا برایش روشن می شود که خود او چه کسی بوده و غیر خودش چه چیزی است! 🔅برای همین در لحظه ی موت برای شخص آشکار می شود که خود او کیست و می فهمد که تا به حال اشتباه گرفته بود و غیر خود را خود تلقی می کرد. کتاب تطهیر جان صفحه ۱۸۹ حجت الاسلام و المسلمین عابدینی ✳️برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi