#خاطره 2
#حاج_مهدی_مطلبی
#تکیه_گاه
🔻🔻 از سال 84 با مهدی هم درس و هم کلاس بودیم. رفته رفته رفاقت مان بیشتر شد تا جایی که مهدی از یک جا به بعد شده بود واقعا برادر بزرگ تر و یک #تکیه_گاه.
🔸🔹 خیلی ها در مشکلات سراغ #حاج_مهدی می آمدند. طوری با همه وجود، با مهربانی، بدون منت و توقع دنبال حل مشکلات بچه ها بود که همه با خیال راحت سراغش می آمدند. مهدی هم از هیچ کمکی دریغ نمی کرد.
🔻🔻 یکبار گرفتار مشکل پیچیده ای شده بودم و تنها چاره را توسل به #امام_رضا ع دیدم. مهدی از مشکل خبر داشت، چهارشنبه عصر ساکش را بست گفت: پاشو بریم #مشهد.
🔸🔹 چهارشنبه عصر حرکت کردیم و جمعه عصر برگشتیم که شنبه صبح سر کلاس باشیم. اما مهدی وقتی دید رفیقش گرفتار مشکل است و نیاز به #زیارت دارد همراه او شد تا با همراهی اش کمک کند مشکلی حل شود.
🔻🔻 مهدی واقعا #تکیه_گاه بود. از وقتی که رفته خیلی ها با همه وجود #نبودنش را حس می کنند.
🔹 حال بدی است وقتی تکیه گاهت را از دست میدی...
🆔 @taalighat
#از_معصومیه_ای_که_بود
#بخش_ششم
🔻🔻 #معنویت_معصومیه5
💢 4. #زیارت
🔸🔹 تشرف به #حرم_مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، جزئی از برنامه و بخش مهم زندگی طلبه ها بود. زیارت، زنگ درس پیوند ولایی بود. برخی هفته ای یکبار، برخی دوبار، برخی هرشب... هر کسی متناسب با حالش، ولی اصل برنامه زیارت توی زندگی بچه ها ثابت بود.
🔸🔹 قبلا گفتم، نگاه بچه ها به حضرت معصومه سلام الله علیها، نگاه فرزند به #مادر بود. خیلی ها همه کارهای شان را با بی بی چک می کردند. حتی اگر در مسئله های کوچک به مشکل می خوردند، مشکل را با خانم درمیان می گذاشتند، فرقی نداشت مشکل انتخاب هم حجره ای خوب بود یا انتخاب استاد خوب، یا یک گره بزرگ، بعضی بچه ها واقعا حتی نمک غذای شان را از اهل بیت علیهم السلام می خواستند.
🔹🔸 تشرف به مسجد مقدس #جمکران، صبح جمعه و گاهی عصر جمعه، شب های چهارشنبه، این هم جدی بود. برخی بچه ها شب های چهارشنبه یا شب های جمعه از 12 شب تا نماز صبح جمکران بودند، هر هفته، منظم و ثابت.
🔹🔸 زیارت #مشهد و زیارت #سیدالکریم شاه عبدالعظیم حسنی هم در برنامه برخی بود. بعضی ها 5 شنبه ها می رفتند تهران، #سیدالکریم، دعای کمیل #حاج_منصور. بعضی هم چهارشنبه بعد از کلاس با قطار مشرف می شدند #مشهد و جمعه عصر برمی گشتند، یک زیارت نمکی و کوچیک در حد اینکه فقط رفع #دلتنگی شود. به این فهرست اضافه کنید اردوی مشهد که #بسیج مدرسه سالانه برگزار می کرد و خودش غوغایی بود از شور و نشاط و عشق...
https://eitaa.com/taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
تعلیقات
#قدیمیها #مدیران_پنجاه_و_هفتی (3) ☘ رئیس سازمان برنامه و بودجه استان بود. #مأموریتی داشت و باید به
#قدیمیها
#مدیران_پنجاه_و_هفتی (4)
❇️ نامزد #انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. دو روز مانده بود به انتخابات مجلس، بلیط #مشهد گرفت و رفت خدمت امام هشتم علیه السلام.
❇️ می گفت: بمانم اینجا چکار؟ وظیفهای که داشتم را انجام دادم. می روم خدمت امام علیه السلام، توسل کنم آنچه خیر من و شهر است پیش بیاید.
❇️ آرامِ آرام بود. نه دغدغه رأی نیاوردن داشت نه حرص و اشتیاق رأی آوردن، نه گرفتار لابی و نه اضطراب و استرس هایی که خیلی از نامزدها داشتند.
📍نمایندگی را یک فرصت برای #خدمت به #انقلاب می دانست نه یک طعمه یا پله برای ترقی.
#علی_آقامحمدی
🆔 @taalighat