eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
419 عکس
62 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب فقط با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
شاخص "کاشف الکرب" بودن برای ولی جامعه 🔻 ما در مناسبات خود با ولی جامعه نیازمند ارزیابی نوع ارتباط خود با ولی هستیم. برای ارزیابی نیز به و معیار و سنجه نیاز داریم. به‌نظر یکی از شاخص‌ها را می‌توان از محرم آموخت. 🔻 یکی از توصیفات قابل توجه درباره حضرت قمربنی هاشم علیه السلام "کاشف الکرب عن وجه الحسین علیه السلام" است. کسی‌که غبار غم را از چهره امام می‌زداید. 1. افق "کرب" و با افق غصه‌های کوچک ما متفاوت است. کسی می‌تواند غم امام را بزداید که در باشد و ادراکی از واقعیات، شبیه به امام داشته باشد. 2. برای رسیدن به افق امام باید" المطیع لله و لرسوله" شد. باید به مقام اطاعت و تسلیم نسبت به ولی رسید تا افق‌های جدید در تراز امام برای او باز شود. 3. کسی‌که در افق امام قرار گرفت، حزن او را شناخت و گام در مسیر زدودن کرب امام برداشت، ولی جامعه را در تحقق طرحش مدد می‌کند. 4. کرب زدایی از وجهه ولی جامعه، یک نوع در کنش اجتماعی، در کارها و نوعی است. 🔻تفصیل مطلب در جای دیگر، اما اجمالاً درس "کاشف الکرب" بودن قمر بنی هاشم برای ما این است که وجهه همت خود را برداشتن بار ولی از زمین قرار دهیم. پیش‌نیاز کاشف الکرب شدن، تلاش برای فهم دردها و دغدغه‌های اصلی ولی جامعه است. 🔻 در عصر ما و دو فردی بودند که ولی جامعه آن‌ها را به‌نوعی" کاشف الکرب" می‌دانست. آقا فرمودند وقتی کاری به حاج قاسم می‌سپردیم خیالمان راحت بود این کار انجام می‌شود. یعنی بار ولی جامعه را برمی‌داشت، دغدغه او را می‌شناخت و حل می‌کرد. 🔻 محرم نسبت ما و امام جامعه است. ای‌کاش رزق و روزی این محرم ما رسیدن به مقام "کاشف الکرب" باشد... 🆔@taalighat
📝 حوزه‌ای که نمی‌شناسیم، واقعیت حوزه بعد از انقلاب اسلامی (به‌بهانه سخنان منتشرشده دکتر شفیعی کدکنی) 📌بخش اول 🔹 تصویر بیرونی از حوزه که سال‌ها از افراد مختلف شنیدیم، تصویری مملو از عقب‌ماندگی، خرافه، تحجر، مقاومت در برابر تحول، ادعا، سطحی‌نگری و توهم آلود بودن است. تصویری که در آن هیچ امر فاخری دیده نمی‌شود و نهایتاً امثال دکتر شفیعی کدکنی می‌گوید: "این‌ها فقه اصول خودشان را هم درست نخواندند حالا از جامعه‌شناسی اسلامی حرف می‌زنند" و دکتر رنانی می‌گوید: "حوزه از صفویه تا امروز مروج خرافه در ایران بوده" و امثال این قضاوت‌ها. آیا این تصویر صحیح است؟ تصویر واقعی از حوزه چیست؟ چه عواملی موجب ساخت چنين تصویری است؟ 🔹 حوزه بعد از انقلاب اساساً عصر جدیدی را تجربه کرده است و دستاوردهای فاخر و خیره‌کننده‌ای داشته است. در ده‌ها زمینه ورود جدی داشته که روایت نشده است: حوزه و علوم انسانی حوزه، تفقه و مسائل مستحدثه حوزه و فقه معاصر (فقه مضاف) حوزه و فلسفه‌های مضاف حوزه و حکمرانی حوزه و امر اجتماعی حوزه و حضور بین‌المللی حوزه و تربیت بانوان حوزه و تحول در علوم اسلامی حوزه و ساختارهای سازمانی حوزه و حاکمیت (نظام اسلامی) حوزه و پاسخ به شبهات حوزه و هنر، رسانه، سینما حوزه و تخصص گرایی حوزه و تحول در ساختار آموزشی حوزه و ژورنال‌های علمی گسترده حوزه و ده‌ها عرصه جدید دیگر... 🔹 در هریک از عرصه‌های بالا خود مقالات و یادداشت‌های متعدد می‌طلبد. این قاب نشان می‌دهد حوزه امروز با حوزه دیروز تفاوت بنیادین داشته، حیات جدید یافته و خیز بلندی برداشته. 1) در افرادی تربیت می‌شوند که مسئله اول آن‌ها است، تبدیل و ترجمه آموزه‌های دینی به سازوکار حیات و زیست اجتماعی دینی، پاسخ به نیاز جوان امروز و نگاه به بیرون به‌جای محصورماندن در درون. 2) در صدها داریم که انگلیسی و اسپانیولی و چینی و روسی و آلمانی و فرانسوی و عربی را هچون یک نیتیو سخن می‌گویند. به آن زبان‌ها می‌نویسند، منبر می‌روند و تبلیغ می‌کنند و در دانشگاه‌های اروپا تدریس می‌کنند. 3) در دانشمندانی داریم که مدرن را عمیق و دقیق و گاه بیشتر و بهتر از اساتید مطرح دانشگاهی می‌دانند که وقتی در مجامع دانشگاهی سخن می‌گویند مخاطب اعجاب می‌کند. به زبان انگلیسی مقاله می‌نویسند و در همایش‌های بین‌المللی ارائه می‌دهند. 4) در با تخصص‌های متناظر با نیازهای جدید روبرو هستیم. امروز ده‌ها مرکز تخصصی در بیش از 200 گرایش در حوزه دائر است تا طلابی متخصص در جزئی‌ترین موارد تربیت کند. برای مثال صدها طلبه اقتصاد خوانده‌اند و دکتری اقتصاد دارند، صدها طلبه در رشته‌ها و گرایش‌های مختلف علوم انسانی تحصیل کردند و بسیاری صاحب‌نظر در آن هستند. 5) در تربیت دختران و مسئله جدی است. صدها بانوی طلبه جوان دارای مدرک دکتری تربیت شده که خوش‌فکر، صاحب قلم و بعضاً مسلط به یک یا دو زبان هستند و برای تبلیغ بین‌الملل به کشورهای مختلف می‌روند. 6) در ساختار حوزه نسبت به نیاز پاسخگو و دغدغه‌مند است. امروز چندین پژوهشکده اقماری چون پژوهشکده قوه قضائیه، پژوهشگاه مرکز تحقیقات مجلس، پژوهشکده شورای نگهبان، و... پرسش‌های بخش‌های مختلف حاکمیت را دریافت می‌کند و طلاب فاضل به آن پاسخ می‌دهند. 7) در شبهات در سطح بین‌المللی رصد می‌شود. اگر امثال ریچارد و استیون و در فضای بین‌الملل به شبهه‌افکنی و ترویج مشغولند، عده‌ای در حوزه قم موضوع کتاب و مقاله و پایان‌نامه خود را نقد آن قرار می‌دهند. 8) در تبلیغ توسعه می‌یابد، طلبه در کنار منبر، گاه در است و گاه در استدیو و و پیج اینستاگرام در حال تبلیغ است. تبلیغ صور جدید می‌یابد، فیلم‌نامه‌نویسی و رمان‌نویسی و... بخشی از روش‌های انتقال مفاهیم دینی به جامعه می‌گردد. 9) توسعه می‌یابد و طلبه در بسیاری از نقاط می‌شود و زندگی می‌کند. صدها طلبه‌ای که در شهرستان‌ها و روستاهای دورافتاده خلق کردند و کسی نه آن‌ها را می‌بیند و نه می‌شوند. بااینکه هرکدام می‌توانستند سوژه چند فیلم داستانی یا مستند جذاب باشند. 📌 ادامه دارد... 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
🖤 پیامبر اعظم، وجودی که قدرش را نمی‌دانیم ☘ یادم می‌آید برخی منبری های قدیمی وقتی خطبه ابتدای را می‌خوانند و به نام مبارک رسول‌الله صلی الله علیه و آله می‌رسیدند، به نشانه احترام نیم خیز می‌شدند و سر را به نشانه تعظیم فرود می‌آوردند. این نوع از بروز خضوع و ادب نسبت به پیامبر مکرم اسلام برایم معنای خاصی داشت. یکی از ویژگی‌های قدیمی‌ها بود. قدر نعمت‌ها را می‌دانستند. ☘ ما را نمی‌دانیم. حداقل اندازه عظمتی که او رقم زده است، نمی‌دانیم. پیامبری که از میانه فراگیر در غرب و شرق، اسلام عزیزی را به ارمغان آورد که شاگردان بی‌نظیری چون عمار و و ابوذر و مقداد و حمزه و... تربیت کرد. ☘ ما حتی معنای را درست تبیین نمی‌کنیم، پیامبر خاتم، دین خاتم و اندیشه خاتم، و غالب است، اندیشه بی‌پایان است، دینی است که خدای متعال اراده فرموده: "لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون" پس ما هیچ بن‌بستی در مقابل دنيای و تمدن مادی نداریم. راه عبور از و رهانیدن انسان معاصر از چنگ شیطان مدرنیته، تمسک به ذیل اندیشه آسمانی پیامبر خاتم است. ☘ خاتم ما را به عالی‌ترین که خدای متعال وعده داد بود، می‌برد. نعمتی که ابعاد مهمی از آن در مقابل امم دیگر باز نبود. ☘ ما خود را، امکان تحول و تقرب خود را، امکان رسیدن به مراتب بالای توحیدی را مدیون وجود مبارک و نازنین پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم هستیم ولی او همچنان ناشناخته و است و ما نسبت به وجود مقدسش دچار شده‌ایم. با آنکه آموزه‌های دینی ما فقدان او را چنین عظیم توصیف می‌کند: أُُصِبْنَا بِک یا حَبِیبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِیبَةَ بِک حَیثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْی و حیث فقَدناک... فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ 🆔@taalighat