eitaa logo
تاملات
769 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
348 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 این‌قدر خیانت مکن بر این امانت الهی! پاک کن آینه قلب را تا نور جمال حق در او جلوه کند، و تو را از عالم و هر چه در اوست بی‌نیاز کند، و آتش محبت الهی در قلب افروخته شده تمام محبت‌ها را بسوزاند که همه عالم را به یک لحظه آن ندهی، و چنان لذتی ببری از یاد خدا و ذکر آن که تمام لذات حیوانی را بازیچه بدانی. ✍️ امام خمینی(ره) 📚 شرح چهل حدیث، ص 42 🌸 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼 ⚜️ @Taammolat74
23.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ابعاد عظمت انسان در عمل به روزه استاد علامه محمدتقی جعفری دی ماه ۱۳۷۶‌ - ماه مبارک رمضان 🌿تهران - مسجد بلال ⚜️ @Taammolat74
❇️ تک‌نکته‌های قرآنی - تمدنی 🔖 سرعتِ پنهان در عشق و محبت (قسمت دهم) ✍️حبیب‌الله بابایی 🔸آیات «بعض ـ بعض» در قرآن (مثلا آیۀ «لیتخذ بعضهم بعضا سخریا» یا «ولا یغتب بعضکم بعضا» یا «و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض») یکی از مجموعه‌ آیاتی است که دسته‌بندی گروه‌های انسانی را نشان می‌دهد، همان طور که نشان از گونه‌هایی مختلف از مناسبات انسانی دارد. 🔹نکته مهم در معنا و ماهیت مشارکت در کلمات «مسارعه»، «مصابره»، «مسابقه»، «مرابطه» و واژه‌های قرآنیِ از باب «مفاعله»، درکی درست از روابط و پیوند بین گروه‌های انسانی (بعض‌ها) در قرآن است. یکی از این رابطه‌ها بین بعض‌های قرآن، رابطۀ ولایت (به معنای دوستی یا سرپرستی) است (و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض، و الذین کفروا بعضهم اولیا بعض). 🔸نکته مهم در این میان اینکه، مسارعه در میان بعض بعض‌هایی که اولیاء یکدیگر هستند، بسیار متفاوت است از مسارعه در میان بعض‌بعض‌هایی که اولیاء یکدیگر نیستند. به بیان دیگر، محبت به یکدیگر و پشتیبانی از همدیگر (چه در جبهه ایمان باشد و چه در جبهه کفر) کشش جدیدی در مسارعه و مشارکت در شتاب خیرات و یا شتاب در گناهان ایجاد می‌کند که در وضعیت عادی چنین شتاب و تراکمی رخ نمی‌دهد. 🔹هرچند می‌توان در اصل و فرایند محبت‌ورزی نیز سخن از سرعت و سبقت به میان آورد، لیکن مهم‌تر از آن عاملیّتِ محبت و تأثیر آن در شتاب و حرکت انسان است. اساسا محبت موجب شوق و شتاب در حرکت می‌شود و راه‌های بلند را کوتاه می‌کند و موجی از نیکی و خیر بوجود می‌آورد. اگر این نکته درست باشد، آنگاه باید گفت که سرعت در خیرات، بدون محبت (محبت به فاعل خیر و محبت به فعلِ خیر) به سرانجام نمی‌رسد. 🔸در این صورت، در مواجهه با سرعت تطورات و تحولات فکری و فرهنگی در جامعه امروز، باید نرم‌افزار «محبت» را در نظام پرورشی فعال کرد و بر فرهنگ محبت و دوست‌ داشتن، مخصوصا در فرهنگ شرقی، به مثابه یک عامل شتاب‌دهنده در برابر عوامل شتاب‌های عرفی و سکولار تحفظ کرد. 💢 گاهی اوقات صبر و شکیبایی برای اقدام‌نکردن است، و گاهی هم صبر و شکبایی در متن اقدام و برای استمرار اقدام است. گاهی نیز صبوری، آهستگی و کُندی در پی دارد، گاهی هم نه، صبوری مداومت بر حرکت و بلکه شتاب در حرکت در پی می‌آورد. بدین‌سان، صبوری برای تحمل شرایط و تسلیم وضعیت شدن (یا صبر منفعلانه) فرق‌ می‌کند با صبوری برای تغییر شرایط (صبر فعال). اکنون در تلازم بین «مسارعه» و «مصابره»، مراد از مصابره نه مشارکت در تسلیم و مساهمت در سکوت است، بلکه منظور صبر فعال و مشارکت در صبوری‌ها برای تغییر و دگرگونی‌ها و اصلاح است. ⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع نشست | اخلاق در قرآن کریم از منظر نصایح لقمان حکیم 🎙حجت‌الاسلام سید طاهر غفاری ویژه‌برنامۀ «آیه در آینه» سلسله گفت‌وگوهای اخلاقی با حضور اساتید حوزۀ اخلاق خانه اخلاق‌پژوهان جوان ⏰ جمعه ۱۷ رمضان (۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰) ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
آیه در آینه4.طاهر غفاری .mp3
28.13M
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع نشست | در کریم از منظر نصایح 🎙حجت‌الاسلام سید ویژه‌برنامۀ «» 🔹 لقمان به تأیید الهی حکمت را داشت و موعظه او را قرآن کریم نقل می‌کند و به عنوان یک موعظه مورد تأیید دستگاه الهی به بشریت عرضه شده است...محبت و ولایت توحیدی با زدودن شرک شکل می‌گیرد و باید این معنا را متوجه شویم که تمام حقوق، بالذات برای حضرت حق است، چون غیر از حق‌تعالی که مالکی نداریم. بنابراین تمام حقوق ناشی از حق رب العالمین است که به گردن ماست. اگر این حق ضایع شود، دیگر حقوق نیز ضایع می‌شود و این حق اگر اقامه شود، زمینه دیگر حقوق نیز اقامه می‌شود؛ لذا این ظلم عظیم در ابتدا و در نظام عبودیت، ظلم به حضرت حق است. 🔗 برای شنیدن سخنرانی قبل این نشست، اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammolat74
تاملات
🔰 در باب آن روشنفکری که چیز خاصی نیست! ✍️محمدحسین نظری 📍گفت‌وگوی اخیر عبدالکریم سروش و مصطفی ملکیا
✔️ ادامه... 🔘 بخش 2 از 4 💠
 ملکیان: روشنفکرِ فارغ از مصائب خارجی

🔸ملکیان تقریر حقیقت را بالاتر از تقلیل مرارت دانسته، اما بر آن است که ترجیح میان این دو «آرمان»، امری است شخصی و وابسته به شهود اخلاقی هر شخص. نمی‌توان حکمی نهایی صادر کرد که تقریر حقیقت مهم‌تر است یا تقلیل مرارت. ازنظر ملکیان شهود اخلاقیِ شخصی است که ملاک است و این شهود اخلاقی است که مشخص می‌کند که تقریر حقیقت مهم‌تر است یا تقلیل مرارت، و نه خود حقیقت. ملاک عمل، نه حقیقت، بلکه شهودی اخلاقی است و هرکس -به‌طور من‌عندی- خودش می‌داند و شهود اخلاقی‌اش! با این‌وصف حقیقت مدنظر ملکیان، ملاک عمل نیست. 🔹دیگر آنکه -با تقریر ملکیان- حقیقت حتی در وادی نظر هم اهمیتی ندارد. ملکیان می‌گوید: «مراد از حقیقت آن چیزی است که صادقانه و مجدانه به گمان شخص حقیقت می‌آید.» صداقت و جدیت دو انفعال نفسانی است که ضامن صحت و سقم نیست و خب، اگر حقیقت تابع گمان است، دیگر چه حقیقتی؟ اینکه کسی به‌زعم خودش صادق و جدی بود و گمانی داشت، سخنش در عالم نظر قابل‌اعتنا و بلکه بالاتر از آن، حقیقت خواهد بود؟ 🔸ضمنا گویا ملکیان از نقدهای وارد به «ترقی تاریخی» مطلع نیست. شاید هم مطلع است ولی گمان خود را ترجیح می‌دهد. درهرحال سخن ملکیان من‌باب ترقی تاریخی فارغ از نقدها است و او بدون آنکه تقریری تازه به‌دست دهد -که آن نقدها بدان وارد نباشند- یا آنکه پاسخی به نقدها داشته باشد، صرفا پافشاری بر سخنی قرن هجدهمی دارد. 🔹ملکیان مدعی است که روشنفکر نباید مجیزگوی مردم باشد(1) و از این حیث او روشنفکران را غیر از عوام مردم می‌داند و آنها را در طبقه‌ای دیگر صورت‌بندی می‌کند. اما مجیزگویی و نقد حدش کجاست؟ طبیعتا روشنفکر ملکیان -چنانکه پیش‌تر نیز اشارت رفت- در امور مخل وضع موجود (مثل باورها و عواطف و خواسته‌های افراد) نقاد است و در امور مقوم وضع موجود، مجیزگو. فی‌المثل زعم همگانی مدرن قرن هجدهمی شایسته تبعیت است؛ یعنی مجیز پراگرس و مطلق‌پنداشتن آن جایز است و نقدش مسموع روشنفکر ما نیست. 💢 و بالاخره درنظر ملکیان روشنفکر تکنسین یا Mental Therapist است که با علوم فوق‌الاشاره -آن‌هم به‌قدر نیاز و نه در حد خبرگی- آشناست و موظف است همه اینها را به‌خدمت تقلیل مرارت انسان‌ها درآورد، ولی تقریر مرارت نه چرخ برهم زدن و طرحی نو درانداختن بلکه کالیبره کردن افراد و استانداردیزاسیون آنها با استانداردهای ایدئولوژیک مدرن است؛ مدرنیته‌ای که تاریخش گذشته و مورد پرسش‌های جدی و اساسی و بنیان‌افکن است و به آسانی قابل‌توجیه و دفاع نیست. 🔻 پ.ن: (1) روشنفکری و حقیقت، گفت‌وگوی ملکیان و سروش ⚜️ @Taammolat74
🎬 مناظره چالشى و ديدنى دكتر ذاكريان و دكتر متقى درباره عملكرد دكتر ظريف و فايل صوتى منتشر شده 🔹مناظره اى درباره عملكرد دكتر محمد جواد ظريف وزير امور خارجه و فايل صوتى منتشر شده او 🔹 دكتر مهدى ذاكريان و دكتر ابراهيم متقى از اساتيد برجسته روابط بين الملل شبكه مستند 👇👇👇👇 🌐 https://www.instagram.com/tv/COoAxLNhhfo/?igshid=1ji8zbsnaj176 ⚜️ @Taammolat74
📣 اطلاعیه گروه معارف اسلامی دانشگاه صداوسیما با همکاری کانون اندیشه جوان برگزار می‌کند: پیش نشست پانزدهمین همایش حکمت مطهر «اسلام و ایران در قرن جدید» 🔶 موضوع نشست | علوم انسانی در قرن پانزدهم و ضرورت تحول 👥 با حضور: دکتر علی اصغر خندان عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) دکتر مهدی جمشیدی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به میزبانی دکتر علیرضا بلیغ 🗓 زمان: سه شنبه 21 اردیبهشت ماه، ساعت 14 در بستر اسکایپ 💻 برای شرکت در این نشست به لینک زیر بپیوندید: 🌐 https://join.skype.com/Ovn2IltVazeh 📌@canoon_org (https://join.skype.com/Ovn2IltVazeh) ⚜️ @Taammolat74
🔽 یادداشت‌هایی در اندیشه فلسفی ـ اجتماعی شهید مطهری 🔖مدنی بالطبع بودن انسان، به معنای وابستگی کمال انسان به در جامعه بودن (قسمت سوم) ✍️علی محمدی 📍یکی از مباحث پردامنه و مهم در اندیشه مرحوم شهید مطهری، اهتمام ایشان به توضیح مسئله است. مبنای اتخاذ شده توسط ایشان، ثمرات بسیار مهمی در تحلیل وحدت و کثرت جوامع، آینده جوامع و همچنین نسبت دین با تکثر جوامع دارد. ایشان برای توضیح معنای مدنی بالطبع بودن_انسان، سه نظریه کلان طرح می‌کند: ⏺نظریه اول: مدنی بالطبع بودن به معنای و گرایش انسان به حیات اجتماعی ⏺نظریه دوم: مدنی بالطبع بودن به معنای بودن پیوستن انسان به حیات اجتماعی ⏺نظریه سوم: مدنی بالطبع بودن به معنای گرایش انسان به حیات اجتماعی نظریه اول را شهید مطهری خود تطبیق به دیدگاه ژان ژاک روسو و همچنین نظریه مرحوم علامه طباطبایی مبنی بر مستخدم بالطبع بودن انسان کرده و نقد نموده است. علاوه بر این می‌توان نظریه دوم را با تقریری دقیق‌تر، نظریه استاد مصباح یزدی حفظه‌الله قلمداد نمود. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔽 یادداشت‌هایی در اندیشه فلسفی ـ اجتماعی شهید مطهری 🔖مدنی بالطبع بودن انسان، به معنای وابس
✔️ ادامه... 🔸شهید مطهری معتقد است که پذیرش نظریه اول و دوم (با تقریرهای مختلف)، بدین معناست که شخصیت انسان ها اساساً ساختاری فردی است و عوامل و شرایط بیرونی مانند تهدیدات بیرونی و یا محاسبه‌ی منافع زندگی مشترک، آنها را به سمت زندگی اجتماعی سوق داده است و لذا می‌توان گفت که بر اساس این نظریات، انسان، است و تکاملش تکویناً وابسته به «بودن در جامعه» نیست. 🔹این در حالی است که بنا بر نظریه سوم، اساساً انسان به کمال خود نمی‌رسد مگر در زندگی اجتماعی. در این نظریه، عامل درونىِ خود انسانها آنها را به زندگى اجتماعى مى‏كشاند و از درون خودشان به زندگى اجتماعى منبعث مى‏شوند؛ این معنای درست مدنىّ بالطبع از نظر شهید مطهری است. 🔸بنا بر نظریه سوم، انسان برای به کمال رسیدنِ شخصیتش، نیازمند به زندگی اجتماعی دارد و بدون زندگی اجتماعی یک سلسله استعدادها و نیازهایش تأمین نمی‌شود و است که به خواسته‌هایش می‌رسد؛ به عنوان مثال، انسان استعداد و نیاز به آموختن دارد و این جامعه است که به او می‌آموزد. 🔹اما علاوه بر این، شهید مطهری معتقد است درجه‌ای بالاتر هم وجود دارد و آن این است که در انسان یک سلسله استعدادهای کمالی هست که فقط با در جامعه بودن، امکان تجلی و بروز پیدا می‌کند. این استعدادها عبارتند از # ارزش‌های معنوی و کمالات اخلاقی که شکوفا شدن و تجلی کردن اینها فرغ بر این است که جامعه‌ای باشد. تا جامعه‌ای نباشد اساساً زمینه ایثار و انفاق و بخشش و در مقابل، خودخواهی و طمع و بخل مهیا نمی‌شود. لذا ایشان تصریح می‌کند: 🔸"تا زندگى اجتماعى نباشد معاويه معاويه بودنش ظهور نمى‏كند، ابوذر هم ابوذر بودنش ظهور نمى‏كند. در زندگى انفرادى هر دوى اينها دو موجود على السويّه بودند، ولى در زندگى اجتماعى است كه يك انسان تا آن حد تعالى پيدا مى‏كند و يك انسان ديگر تا اين حد تسافل پيدا مى‏كند. آنچه كه انسانيت انسان ناميده مى‏شود ـ يعنى ارزشهاى معنوى انسان ـ تنها در زندگى اجتماعى مجال بروز و ظهور دارد. اين است كه تكامل اجتماعى انسان جز در اجتماع امكان پذير نيست. اگر اجتماع نباشد، انسان تكامل پيدا نمى‏كند." (ر.ک مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (فلسفه تاريخ(1 - 4))، ج‏15، ص: 538 تا 547) در یادداشت‌های بعدی به لوازم این نظریه‌ی شهید مطهری، و نقاط اشتراک و اختلاف ایشان با دیدگاه‌های مرحوم علامه طباطبایی خواهم پرداخت ـ إن شاء الله ـ . ⚜️ @Taammolat74 ⚜️ @alimohammadi1389
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع |شهید مطهری و طرح مسئله‌ی انحطاط مسلمین 🎙 دکتر احمد مهرشاد سها؛ سیمای هنر و اندیشه ⏰ ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
دکتر احمد مهرشاد.mp3
34.97M
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع | و طرح مسئله‌ی 🎙 دکتر 🔹 شهید مطهرى در آثار متعدد خویش به ریشه یابى وضعیت کنونى جهان اسلام مى پردازد از منظر این متفکر مسلمان و احیاگر اسلامى ، دین اسلام به دلیل در بر داشتن عناصر اصلى هدایت و تکامل به بهترین نحو و همچنین اثبات آن در کارنامه درخشان خویش در دوران تمدن اسلامى به هیچ وجه باعث عقب ماندگى مسلمانان نبوده است . از این دیدگاه اسلام ، مکتب حیات بخشى است که فراتر از سلطه و سیطره بر منابع مادى ، روشناى ذهن‌ها و فراخ‌ناى فضلیت و عدالت و عزت بشرى را مى‌طلبد. ⚜️ @Taammolat74