تاملات
🔰تفاوت جنگ شناختی با جنگ رسانهای ✍️ محمد بحرینی 📍 اولین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است ک
✔️ [ادامه...]
🔸هدف از ایجاد رسانهها انتشار اخبار نیست بلکه هدف، مدیریت افکار عمومی است. بهعبارتدیگر رسانهها برای انتشار اخبار به وجود نمیآیند بلکه برای مدیریت افکار عمومی به وجود میآیند. لذا در دهههای اخیر شاهد این بودهایم که جریانهایی که به دنبال اثرگذاری بیشتر هستند، حتماً در راستای راهاندازی یک یا چند رسانه قدم برمیدارند.
🔹در شرایط کنونی که انحصار رسانه از بین رفته و هیچکس نمیتواند جریان اطلاعات را در کنترل خود داشته باشد، چه راهبردی باید اتخاذ کرد؟ اینجاست که مزیتهای جنگ شناختی خود را نمایان میکند و جنگ رسانهای را بهعنوان شیوهای منسوخ به حاشیه میراند.
🔸نفوذ به ذهن تکتک افراد برای دستکاریهای ذهنی، تغییر نگرش، تغییر و تسلط بر مدل تحلیل اطلاعات در افراد، اثرگذاری بر تصمیمگیریها و اقدامات افراد، پیشبینی کنشهای رقیب، مدیریت هیجانات و احساسات و حب و بغضها، مدلسازی ریاضی فرایندهای ذهنی، استفاده حداکثری از هوش مصنوعی و فناوریهای نوین و سایر اقداماتی از این دست و فراتر از آن، اهدافی است که در جنگ شناختی مورد توجه قرار میگیرد.
💢با این اقدامات صرفنظر از اینکه چه کسی کنترل جریان اطلاعات را در اختیار دارد، میتوان پس از ورود جریان اطلاعات به ذهنها، بر افکار و رفتارهای افراد تأثیر گذاشت و نقشی تعیینکننده ایفا نمود.
🔹تصور غالب این است که مرکز فرماندهی هر انسان مغز اوست. مغز است که برای سایر اعضای بدن فرمان صادر میکند و اعمال و رفتارهای ما را شکل میدهد. اما دانیل کانمن، روانشناس برنده جایزه نوبل اقتصاد اثبات میکند اغلب انسانها بیش از آنکه بر اساس فکر تصمیم بگیرند بر اساس هیجانات و احساسات تصمیم گرفته و اقدام میکنند.
🔸از این جهت در جنگ شناختی فقط ذهن بهعنوان مرکز فرماندهی اعمال هر انسان مورد توجه قرار نمیگیرد بلکه حوزه احساسات، علایق و هیجانات نیز بهعنوان بخشی تأثیرگذار و غیر قابل چشمپوشی مورد توجه جدی است. به همین دلیل است که در کتاب «نبردی برای تسخیر ذهنها و قلبها» (The Battle for Hearts and Minds) که سالها پیش توسط پنتاگون منتشر شد، میبینیم که تسخیر هر دو حوزه ذهن و قلب مورد توجه است.
#جنگ_شناختی
#جنگ_رسانهای
⚜️ @Taammolat74