🔰 چ مثل چمران
✍️ محمد مهدی شکوهی
🔸چندسال با خودم كلنجار مي رم از آقامصطفا چمران بنويسم با اون همه كشش و تعليقي كه در زنده گي اين مرد موج مي زنه؛ اما هربار به يك دليل دستم به قلم نمي ره؛ مصطفاچمران ممنوعياتي دارد در اطرافش،در رفقايش، در اسطوره هايش، در عادت هايش و در ملاحظات و برخوردهايش، قهركردن ها و آشتي كردن ها و هجرت هايش كه هنوز جامعه ي از #سياست_زدگي زمين گيرِ ما كشش درك و هضم آن را ندارد و بايد به يك چمران اتوكشيده و بچه ي مثبتِ در چهارچوب اكتفاء كرد وگرنه حكم تكفير آماده ي صدور است،
🔹انگار نه انگار كه آنچه چمران را محبوب دلهاكرد همين عدم تمكين به مشهورات و مقبولات بود، همين بود كه چمران با حرف زور نمي ساخت حتا به قيمت قهر ازجماعت و هجرت به دفعات از اين سرزمين به آنجا و از آن مردم به اين ملت؛ به تمثيل چونان #اسفار_اربعه ي صدرا كه از دانشكده ي فني دانشگاه تهران شروع شد و پس از آمريكا و لبنان، در جنگ هاي نامنظم كردستان و خوزستان به طرز مشكوك و غريبي و با حالت قهر و وداع به پايان رسيد،
🔸اما چمران ديگر آن جوان پركينه ي ورود نيكسون به تهران نبود، يك #عارفِ_دنياديده و يك چريك دنياگريز شده بود كه #جنگ و #صلح را درون خود به وحدت آورده و جمع اضداد را بار ديگر به شيوه ي همه ي پيروان راستين علي مرتضا به ميدان ديد بشريت آورده بود. چمران را نشاندن كنار خط كشي هاي پرالتهاب اول انقلاب ايران همان قدر مضحك است كه محدودكردنش به اين خط و آن خط و اين شخص و آن يكي؛
🔹 چمران مردي بود كه سريعتر از همه ي انقلابيون صف اول از#تنگناي_معاصرت گريخت و پاي به ابديت گذاشت،و چقدر اين رهايي براي افرادي كه كيسه ي منفعت ندوخته و كشكول مناعت طبع به دوش دارند برازنده و شيرين است و آقامصطفا مُنعِم بود به اين درويشي و خرسندي و طوبي له كه هيچ گاه هيچ كجا لنگ عنوان و اطراف و خوش آمد اين و آن نماند و هماره بنده ي فهم و ستيز خويش از معارف جان و معايب نفس بود.
🔸بزرگي آقامصطفا به اندازه ي آزاده گي وي از قيد و بند دنيا بود و چقدررر اين كبوتر بال گشوده بر بلنداي #تاريخ_معاصر_اسلام و ايران از فهم و دسترس لاشخورهاي هرجايي بالاتر و تميزتر است و انصافن كسر چمران از روزگار را بايد هم كه به ولي نعمت آرمان شيعه حضرت بقيه الله ارواحنافداه تعزيت گفت؛
💢 مگر تاريخ چقدر كشش دارد كه بتواند امثال #چمران را بزايد و مگر شيعه چقدر عدد دارد كه فهم ومعرفت جهانشمول امثال چمران را مدام انتظار بكشد و مگر بنده گي و وارسته گي امثال چمران شوخي هرروزه ي ولگردان تاريخ است كه نبودنش جبران شود. آقامصطفانوشتن ازتو بماند براي روزي كه بتوان اسم تورا از امانت داري تاريخ تحويل گرفت!
⚜️ @taammolat74