تأملات اجتماعی
📌تغییرات اجتماعی، تحلیل یک مورد عینی، و چند پرسش بنیادین(۱) 🔹در آخرین ساعات منتهی به شب اول محرم، م
📌تغییرات اجتماعی، تحلیل یک مورد عینی، و چند پرسش بنیادین(۲)
🔹قرآن کریم درباره ریشه ی تغییرات رفتاری که نهایتا منجر به تغییر نظام ارزشی و سپس تغییرات ساختاری کلان می شود، رهیافت های خوب و روشنی عرضه می کند.
نکته ی اول در باب #تغییرات کلان اجتماعی آنست که علی رغم اینکه سنت های تاریخی و اجتماعی بر زندگی انسانها حاکم است، اما این اراده ی انسانهاست که جریانات تاریخی و اجتماعی را ذیل کدام سنت تاریخی قرار دهند.
قرآن کریم درباره ی نسبت اراده ی انسانها و سنت های تاریخی اینطور می گوید:
آيه: 18 مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا
ترجمه:
هر كس پيوسته زندگي دنياي زودگذر را بخواهد، به مقداري كه بخواهيم و براي هركه اراده كنيم ، در اين دنيا بشتاب فراهم مي كنيم ، سپس جهنّم را برايش قرار مي دهيم كه با شرمندگي وطردشدگي ، وارد آن خواهد شد.
آيه: 19 وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا
ترجمه:
و هر كس خواهان آخرت باشد و براي آن تلاش شايسته و در خور كند، و مؤمن باشد، پس تلاش آنان سپاس گزارده مي شود.
آيه: 20 كُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا
ترجمه:
ما از عطاي پروردگارت ، اينان (فرصت طلبان ) و آنان (دنيا طلبان ) را كمك مي كنيم و عطاي پروردگارت از كسي منع نمي شود.
نکته ی دوم آنست که خداوند بواسطه ی فطرت الهی که در وجود انسانها نهاده، گرایش اصلی آدمیان را به سوی توحید، خیر و فضیلت ها قرار داده و اگر او خود با اراده اش از گرایش های فطری فاصله نگیرد، اراده اش نیز در جهت اراده ی الهی شکل خواهد گرفت.
... وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ حَبَّبَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَزَيَّنَهُۥ فِي قُلُوبِكُمۡ وَكَرَّهَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكُفۡرَ وَٱلۡفُسُوقَ وَٱلۡعِصۡيَانَۚ أُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلرَّـٰشِدُونَ
....ولی خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست و کفر و نافرمانى و گناه را در نظرتان ناپسند نمود آناناند که خود راه یافتهاند. (حجرات،۷)
با اینحال سوال این است که با وجود فطرت الهی، ریشه ی تغییر نظامات ارزشی و سپس تغییرات ساختاری و اجتماعی را در کجا باید جست؟
#تغییرات_اجتماعی
@taamollat
📌تغییرات اجتماعی، زمینه ساز قیام سیدالشهدا ع (بخش اول)
(خلاصه ی تحلیلی منبر محرم۱۴۰۲, تهران، مسجد سلمان)
۱. قیام امام حسین ع و سرباز زدن ایشان از بیعت با یزید اصلا یک حادثه ی معمولی نیست.
فارغ از آنکه امام حسین ع به عنوان ولی و امام و فرزند رسول خدا در یک طرف و یزید بعنوان نماینده ی جریان بنی امیه در ظرف دیگر قرار دارد، مقاومت تمام قد امام ع و مقابله ی وحشیانه ی یزید، نشان دهنده ی ابعاد پنهان این حادثه ی تاریخی است.
۲. رجوع به تاریخ و کنار هم چیدن اجزای مختلف ان، راهی است برای فهم لایه های پنهان این حادثه.
۳. به شهادت آیات قرآن کریم و منابع تاریخی، حرکت اجتماعی رسول خدا در طول بیست و سه سال، اگر چه قلب های بسیاری را متحول و ساختارهای اجتماعی را دگرگون کرد و نقطه ی آغاز حرکتی تمدنی بود، اما رسوبات بجامانده از دوران جاهلیت، پس از مدتی بخش زیادی از امت اسلامی را درگیر کرده و نظام اعتقادی و رفتاری دوران جاهلیت را در لباسی نو عرضه نمود.
پس از درگذشت خلیفه ی دوم و هنگام انتخاب خلیفه ی سوم، یکی از دلایل عدم انتخاب علی ع به خلافت تصریح ایشان به پیروی از قرآن و سنت پیامبر (و نه سنت شیخین) بود.
این مسئله نشان دهنده ی آن است که در همان زمان کوتاه پس از رحلت رسول خدا سنت هایی پایه گذاری شده که با سنت رسول خدا تفاوت داشت و این تفاوت به قدری ملموس بود که عدم پای بندی به آن، بهانه ای شد برای عدم انتخاب علی ع توسط شورای شش نفره.
این تفاوت ها در دوران خلیفه ی سوم به اوج خود رسید و منجر به قتل او گردید.
تفاوت های ارزشی و ساختاری در دوران خلیفه ی سوم، در دوران معاویه رسمیت پیدا کرد و تلاش های امیر ع برای توقف مسیر انحرافی به سر انجام نرسید.
۴. برهم خوردن نظام ارزشی که رسول خدا پایه گذاری کرده بود و برپا شدن مجدد نظام جاهلی به دست بنی امیه یکی از فصول دردناک و عبرت آموز تاریخ است.
تغییرات ارزشی به گونه ای بود که مردم در عین عمل به مناسک، از روح دین تهی و تحت سلطه ب طاغوت بودند.
بنی امیه نیز از هیچ کاری برای بایکوت اقدامات رسول خدا فروگذار نکردند.
از بین بردن اعتبار و جایگاه صحابه، از طریق تضعیف جایگاه مکه و مدینه و آلوده کردن این دو شهر مقدس به انواع فساد و لهو، یکی از اقدامات بنی امیه برای فراموشاندن رسول خدا و اقدامات ایشان بود. به این اقدام اضافه کنید مهجور کردن اهل بیت و رواج لعن امیر ع و... را که در نهایت سیرت جامعه ی اسلامی را تنها پنجاه سال پس از رحلت پیامبر، به سیرت دوران جاهلیت و ارزشهای آن برگرداند.
۵. ما در دوران اهل بیت با چند مدل رفتار اصلاحی مواجه هستیم.
مدل اول: مدل های ترویجی و اقناعی که عمدتا ناظر به تولید معرفت و یا تغییر نگرش جامعه بوده است.
این مدل بیش از همه در ابتدای رسالت رسول خدا،در دوران امام باقر و امام صادق ع و دوران امام رضاع رواج داشته.
اما زمانی که باطل بصورت عریان وارد میدان شده، اهل بیت نیز به مواجهه سخت رو آورده اند. مانند دوران حیات پیامبر در مدینه و قیام سیدالشهدا ع.
۶. در دوران امام حسین ع باطل با صریحترین شکل خود پس از رحلت رسول خدا به میدان امده بود:
«الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ في مَسيرِهِ إلى كَربلاءَ ـ : إنّ هذهِ الدُّنيا قَد تَغَيَّرَت و تَنَكَّرَت ، و أدبَرَ مَعروفُها ، فلَم يَبقَ مِنها إلاّ صُبابَةٌ كَصُبابَةِ الإناءِ ، و خَسيسُ عَيشٍ كالمَرعى الوَبيلِ .حديثأ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا يُعمَلُ بهِ ، و أنَّ الباطِلَ لا يُتَناهى عَنهُ ، لِيَرغَبِ المُؤمنُ في لِقاءِ اللّه ِ مُحِقّا ، فإنّي لا أرَى المَوتَ إلاّ سَعادَةً ، و لا الحَياةَ مَعَ الظّالِمينَ إلاّ بَرَما .حديث
امام حسين عليه السلام ـ در مسير خود به كربلا ـ فرمود : براستى كه اين دنيا ديگرگونه شده و چهره عوض كرده و خوبى هايش پشت كرده و رفته است و از آن جز ته مانده اى همچون ته مانده آبى در ظرفى و اندك عيشى همانند چراگاهى آفت زده باقى نمانده است. آيا نمى بينيد كه به حق عمل نمى شود و از باطل نهى نمى شود؟ براستى كه مؤمن بايد به [مرگ و ]ديدار خدا روى آورد. پس من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز رنج و ملال نمى بينم.»
در چنین شرایطی، که مقتضی قیام موجود و مانع (معاویه و...) مفقود بود، زمان، زمان قیام و برخاستن و شکستن هیمنه ی طاغوت بود. کاری که امام حسین ع، در اعلی درجه آن را بانجام رسانید.
۷. امام حسین ع با ایستادگی در برابر طاغوت زمانه ی خود عملا راه را برای اقدامات بعدی جریان حق در مواجهه ی سخت با جریان باطل گشود.
علت هراس دشمنان از امام حسین ع و روش ایشان، در دوره های مختلف نیز، همین تکرار آن حادثه بوده است.
#تغییرات_اجتماعی
#قیام_امام_حسین_ع
@taamollat
📌تغییرات اجتماعی، زمینه ساز قیام سیدالشهدا ع (بخش دوم و پایانی)
۸. درونمایه ی اصلی قیام سیدالشهداء ع نپذیرفتن ساختارهای باطل بوده و ما در تحلیل حادثه ی عاشورا به هر میزان که از این هدف عالی کوتاه آمده و حادثه را به امور دیگر تقلیل دهیم، به این حادثه ی مهم تاریخی جفا کرده ایم.
۹. نکات پایانی:
دامنه ی آنچه که ما امروز از تغییرات اجتماعی مراد می کنیم، از آنچه که استاد شهید از آن بحث کرده اند قدری فراتر است.
تغییرات در آثار استاد شهید بیشتر ناظر به تغییرات اقتضایی است که از تکامل طبیعی جامعه و تاریخ حاصل می شود.
به نظر می رسد به علت رواج جریانات علم گرا، استاد شهید نیز بر این بخش از تغییرات اجتماعی تمرکز کرده اند.
اما مقوله ی تغییرات اجتماعی در حوزه های دیگر، مانند تغییر ارزشها، فرم های رفتاری و در نهایت ساختارهای اجتماعی نیز قابل توسعه است.
۱۰. آنچه که ما در این چند شب از آن صحبت کردیم ناظر به همین حوزه های اخیر بود. در دوران صدر اسلام یک رفت و برگشتی بین ارزشها و ساختارهای اسلامی و ارزشها و ساختارهای جاهلی شکل گرفت. اصل توصیف این پدیده، تبیین و علت یابی و در نهایت عبرت گیری از آن، هدف اصلی این سلسله گفتارها بود.
۱۱. هدف نهایی این بحث توجه دادن به اصل مقوله ی «تغییرات اجتماعی» و نقش کنشگران خرد در تحقق آن بود.
به گمانم تاریخ صدر اسلام و دوران امیر (ع) یکی از بهترین نمونه های تاریخی و اجتماعی برای تحلیل های جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی است.
در ادامه یک کتاب خوب در این حوزه معرفی خواهم. نمود، انشالله
#تغییرات_اجتماعی
#قیام_امام_حسین_ع
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌تغییرات اجتماعی، تحلیل یک مورد عینی، و چند پرسش بنیادین(۱) 🔹در آخرین ساعات منتهی به شب اول محرم، م
📌 منطق حاکم بر تغییرات ارزشی در جامعه
۱. ارزش های یکی از ارکان مهم تشکیل دهنده ی جامعه است که نقش اصلی را در شکل دهی رفتارهای خرد و کلان بر عهده دارد.
علاوه بر این طبقات اجتماعی، شأن و منزلت اجتماعی و حتی ساختارهای سخت جامعه نیز از ارزش ها تاثیر می پذیرد.
۲. یکی از راه های تغییر نرم در جامعه، تغییر ارزش هاست؛ در مقابل تغییر سخت که بوسیله ی انقلاب رخ می دهد.
در فرایند اصلاح اجتماعی بصورت نرم، ابتدا ارزش های جامعه اصلاح می شود و پس از رفتارها و ساختارها نیز اندک اندک تغییر پیدا می کنند. این فرایند ممکن است دهه ها بطول بینجامد.
۳. با اینحال تغییر اجتماعی یک مسیر یک طرفه نیست و ممکن است تغییرات ارزشی فرایند رو به عقبی را تجربه کند.
۴. گرانیگاه بحث همین جاست که فرایند بازگشت ارزشی الزاما به شکل و سیاق سابق اتفاق نمی افتد، بلکه جوهره ی ارزش های سابق، با لباسی از ارزش های جدید به جامعه بازمی گردد و تثبیت می شود، بنحوی که بسیاری از افراد اصلا متوجه این دگرگونی ارزشی نمی شوند.
علاوه بر این گاهی ارزش های کاملا معارض با ارزش های مستقر در پوششی فریبنده و هماهنگ با ارزش های مستقر وارد جامعه شده و جامعه را به آشفتگی ارزشی دچار می کند.
۵. یکی از نمونه های تاریخی بسیار قابل توجه در باب تغییرات ارزشی، وضعیت جامعه ی اسلامی در سالهای آغازین است.
تلاش های پیوسته ی رسول خدا در طول ۲۳سال، علاوه بر تغییرات ارزشی، رفتارهای خرد و کلان و ساختارها را نیز در نوردید و جامعه ای کاملا نو پدید آورد. عقلانیت، عدالت، تقوا و.... نمونه ای از ارزش های بود که بجای ارزش های قبل از اسلام نشست.
با اینحال به علت رسوبات باقیمانده در کمون ذهن امت، پس از رحلت رسول خدا، روند تغییر اجتماعی، با فرایند ارتجاع ارزشی آغاز شد و بنی امیه با حفظ پوسته ی آیین اسلام، ارزش های جاهلی را دوباره در جامعه مستقر کردند.
اگر انتقال از جامعه ی جاهلی به جامعه اسلامی برای همه محسوس و ملموس بود، اما روند ارتجاع -بدلیل پیچیدگی- برای همگان قابل درک نبود. از اینرو فضای عمومی جامعه علی رغم بازگشت به فرهنگ جاهلی، همچنان خود را در مسیر سنت رسول خدا تلقی می کرد.
از همین رو بود که وقتی برچسب «خارجی» به فرزند رسول خدا زده شد، به راحتی توسط بخشی از جامعه پذیرفته شد.
۶. قیام اباعبدالله ع در واقع شورشی بود علیه این ارتجاع ارزشی که احتمالا بسیاری متوجه آن نبودند.
در چنین شرایطی بود که سیدالشهدا این انحراف و ارتجاع را اینگونه فریاد زد: «الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهی عنه»
۷. یکی از نمونه های قابل توجه دیگر در باب تغییر اجتماعی از طریق تغییر ارزشی، حادثه ی انقلاب مشروطه است.
در حوادث مشروطه، تغییرات ارزشی به سوی ارزش های گذشته نبود(به این دلیل که قبلش اصلا تغییری رخ نداده بود) بلکه تغییر ارزشی ناظر به ورود ارزش های نویی بود که با ارزش های جامعه ی ایران تناسب نداشت، اما در پوششی مقبول و مشروع، خود را به بدنه ی اجتماعی ایران تزریق کرد.
جنبش مشروطه در ناحیه روشنفکران، با سر دست گرفتن برخی ارزشهای مقبول چون قانون و ازادی، اهداف دیگری را نیز دنبال می کردند که برای عموم جامعه روشن نبود. علت اختلاف میان روحانیت بر سر مشروطه، و همچنین اعدام شیخ فضل الله، همین ابهام و نامعلوم بودن اهداف پشت پرده بود.
۸. نمونه ی دیگر جنبش موسوم به «زن، زندگی، ازادی» است. در این جنبش نیز با هدف تغییر اجتماعی گسترده، برخی ارزش ها به عنوان نماد و تابلو و پوشش جلو افتاد تا تغییرات مد نظر به جامعه تزریق شود.
۹. ارزش های اجتماعی اگرچه کارکرد انسجام بخشی دارند، اما کارکرد عمده شان در همین تغییرات اجتماعی مثبت و منفی است.
به نظر می رسد نقطه ی آغاز هر تغییر نرم در جامعه (چه اصلاحی و چه ضد آن) همین تغییر ارزشی است.
۱۰. ایران بعد از انقلاب اسلامی را باید آوردگاه ارزشهای متضاد نامید.
تقابل و رفت و برگشت ارزش ها در ایران پس از انقلاب نمونه های کم نظیری از تغییرات اجتماعی را آفرید که شاید در کمتر جایی بتوان شبیه آن را یافت.
جامعه ی ما از قدیم از ارزش های ملی و دینی اشباع بود، انقلاب اسلامی نیز ارزش های جدیدی چون جهاد و حاکمیت اسلام و.... به آن افزود.
تراکم ارزش هایی که گاهی نسبتشان با هم بدرستی معلوم نیست ، و همچنین ورود آهسته و چراغ خاموش ارزش های بیگانه در قالب هایی چون برنامه ی توسعه و اسناد بین المللی و.... بر آشفتگی ارزشی و نهایتا تضعیف هویت اجتماعی افزوده است.
۱۱. غرض از این نوشتار آنکه، در بحث مدیریت اجتماعی و مدیریت فرهنگی، باید سهم معتنابهی به «مدیریت ارزش های اجتماعی» داده شود.
بدون شناخت ارزش های اجتماعی -که نقطه ی آغاز بسیاری دیگر از تحولات است- و منطق حاکم بر آن، مدیریت اجتماعی و فرهنگی به نتیجه ی مطلوب نخواهد رسید.
#تغییرات_اجتماعی
🖊محمدرضا کرباسچی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 منطق حاکم بر تغییرات ارزشی در جامعه ۱. ارزش های یکی از ارکان مهم تشکیل دهنده ی جامعه است که نقش ا
📌منطق حاکم بر تغییرات اجتماعی
🔹در این هفته بحث کوتاهی داشتم در یکی از حسینیه های تهران، که در آن شاخه ای از بحث تغییرات اجتماعی را که در دهه ی اول ارائه شده بود، عرضه کردم. و ماتوفیقی الا بالله.
بحث این هفته اولا توجه دادن به تطورات تاریخی و اجتماعی در عصر رسول خدا و پس از آن بود(همان بحث دهه ی اول) و سپس منطق حاکم بر تغییرات ارزشی در جوامع.
در این پنج روز از این مسئله بحث شد که در دوران سیدالشهدا ع جریان باطل چگونه و با چه روشی به مقابله ی جریان حق آمد که اباعبدالله ع تصمیم به قیام گرفت؟
در پاسخ به این سوال فرایند استحاله ی ارزشی جامعه ی اسلامی از دوران خود رسول خدا در مدینه تا زمان شهادت سیدالشهدا مرور تاریخی شد که مطالب زیر گزیده ی آن است:
۱. تغییرات اجتماعی دارای منطق و روشی است که با مطالعه و بررسی قابل احصا، مدیریت و پیش بینی است.
۲. یکی از سکوهای شروع تغییرات اجتماعی، تغییرات ارزشی است؛ یعنی ابتدا ارزش ها تغییر می کند، سپس فرم های رفتاری و سپس ساختارهای اجتماعی.
هر سه مرحله ی تغییر اجتماعی، در عصر رسول خدا و پس از آن اتفاق افتاد.
ابتدا از ارزش های جاهلی به ارزش های اسلامی و سپس بازگشت مجدد ارزش های جاهلی
۳. آیا در این فرایند تغییرات اجتماعی اراده ی انسانها دخیل است یا اینکه سیر طبیعی جوامع بر این است که پس از مدتی ارزش های مستقر خسته شده و به ارزش های سابق بازگردند؟
به نظر می رسد که هیچ قانون ثابتی وجود ندارد که هر از چندگاهی ارزش های اجتماعی را جابجا کند، بلکه اگر ارزش های واقعی در جامعهای مستقر شود، قابلیت بقای ابدی را دارد.
در نتیجه اراده و فهم آدمیان (آگاهانه یا ناآگاهانه)، عنصر اصلی در تحقق تغییرات اجتماعی است.
۴. تغییرات اجتماعی در دوران استقرار ارزش های اسلامی، بطور خاص توسط جریان بنی امیه صورت گرفت.
مهمترین اقدام بنی امیه، در راستای ایجاد تغییرات اجتماعی و بازگشت به ارزش های جاهلی، استحاله ی ارزشی امت اسلام بود.
این فرایند که در زمان حیات رسول خدا در مدینه آغاز شده بود(توبه،۱۰۱)، با رحلت ایشان نظام مند و دارای عقبه های تئوریک شد و در زمان خلیفه ی سوم و امارت معاویه در شام با شتاب زائدالوصفی، ارزش های اسلامی را در نوردید و ارزش های جاهلی مانند ثروت و قدرت و نسب و طبقات اجتماعی و... را جایگزین کرد.
تفاوت ارزش های جاهلی در این دوره با دوره های قبل این بود که این بار پوششی از اسلامیت بر آن قرارداشت که همین مسئله تشخیص آن را برای عموم مردم دشوار می کرد.
۵. روشن است که فرایند استحاله ی ارزشی در امت اسلام یک باره و دفعی نبود، بلکه بصورت تدریجی رخ داد. یکی از اقدامات در این راستا کوبیدن و هتک حرمت و از اعتبار انداختن هر چیزی بود که انتسابی به رسول خدا داشته باشد.
در این راستا پیش از همه هتک حرمت امیرالمومنین ع و از اعتبار انداختن دو شهر مهم و مقدس مکه و مدینه از مهمترین اقدامات بنی امیه بود.
رواج لعن علی ع و بدنام کردن ایشان در بین امت و همچنین رواج فساد و شهوت رانی در قلب امت اسلام(مکه و مدینه) از جمله ی این اقدامات بود.
۶. در دوران انقلاب نیز کوبیدن افراد شاخص جریان حق و لجن مال کردن آنان یکی از اقدامات اصلی جریان باطل بود. (تخریب گسترده ی شهید بهشتی ره در سالهای اول انقلاب)
۷. اصرار رهبر انقلاب بر حفظ نام و یاد شهدا در همین راستاست؛ چون اگر این نام ها محو شود، ارزش های پشت سر آن نیز محو خواهد شد.
این جملات را بیاد بیاورید:
«زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.»
و یا «با این ستارگان (شهدا) می شود راه را پیدا کرد.»
اینها همه نشانگر آن است که در تقابل تاریخی حق و باطل، اشخاص با هویت خاصشان، خیلی مهم اند و باید آنها را حفظ کرد.
۸. سخن پایانی و روضه: در روز عاشورا زدن شخصیت و شخص ابالفضل العباس ع برای دشمن خیلی مهم بود.
چون اگر او زمین می خورد، کل جریان حق متاثر می شد و بهم می ریخت.
فلذا ابتدا شروع کردند به هتک شخصیت او (ماجرای امان نامه) و وقتی نتیجه نداد در فرصت مناسب شخص او را از میان برداشتند.
اهمیت شخص و شخصیت ابالفضل العباس ع در لشکر حق از کلمات سیدالشهدا ع هم آشکار است، آنجا که اباعبدالله ع در جواب ایشان که اذن میدان خواست به او فرمودند: «اما انت صاحب لوایی و اذا مضیت تفرق عسکری»
تو علمدار منی و اگر تو بروی لشکرم از هم می پاشد؛ السلام علیک یا اباعبدالله
#تغییرات_اجتماعی
#استحاله_ارزشی
#شهید_مطهری
@taamollat
تأملات اجتماعی
📸 چرا با دهههشتادیها کنار نمیآییم؟ #خونهزندگی @Farsna
چنین وضعیت هایی نشان می دهد غیر از مبادی و کلیات مسائل اجتماعی، همه چیز دیگر آن متغیر است و همه ی شرایط و زمانها را با یک فرمول نمی توان مدیریت کرد.
مایی که از دهه ی پنجاه و شصت برخاسته آیم و داریم برای این نسل نسخه می پیچیم، اینها را هم باید در نظر داشته باشیم.
تازه! دهه نودی ها هم در راهند، آنها از هشتادی ها هم پیچیده تر و دور از دسترس ترند.
#تغییرات_اجتماعی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌یادنامه ای برای همه ی متفکران انقلاب اسلامی (بمناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری ره) (بخش س
📌یادنامه ای برای همه ی متفکران انقلاب اسلامی (بمناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری ره) (بخش چهام)
🔹ویژگی های جریان حکمت و اجتهاد:
۴. توجه به واقعیات و پیچیدگیهای اجتماعی
چهارمین ویژگی مهم جریان حکمت اجتهاد، توجه به واقعیت های اجتماعی و پیچیدگیهای آن و تاثیر گرفتن آن در بخش های از علوم (خصوصا بخش های تجویزی ) است.
تغییر و تکامل، واقعیت غیر قابل انکار حیات آدمی است که نه تنها ساختارهای زندگی، بلکه افکار، عواطف و ظرفیت های انسانی را دستخوش تغییر می کند. تاریخ و زندگی روزمره ی آدمیان شاهد این ادعای بدیهی است.
علاوه بر این گاهی تغییرات زندگی اجتماعی بشر منجر به بروز پیچیدگیهایی می شود که شناخت واقعیت را با چالش روبرو می کند.
ویژگی امر پیچیده ی اجتماعی آنست که ظاهرش چیزی و جهتی را نشان می دهد که غیر از حاق و ذات اوست. این طبیعت زندگی اجتماعی است که البته در دوران اخیر، بر اثر تغییرات در جهان مدرن، واقعیات اجتماعی پیچیده تر و دور از دسترس تر گردیده اند.
(این مطلب از نگاه عموم جامعه شناسان و انسان شناسان مخفی نمانده و به زبان های مختلف آن را ابراز کرده اند. )
▪️در طول تاریخ جریانات علمی و اجتماعی متعددی حضور داشته اند که این تغییرات را کلا نادیده گرفته و کارعلمی خود را پیش برده اند (مانند جریان صوفیه و یا جریانات دینی ظاهرگرا یا نص گرا) ، اما آن جریان علمی که داعیه ی حضور در بطن جامعه و راهبری آن را دارد، هرگز نمی تواند این تغییرات را نادیده بگیرد و #جریان_حکمت_و_اجتهاد اینگونه بوده است.
عالمان جریان حکمت و اجتهاد، با وجود پای بندی روشمند و اجتهادی به نصوص، از #تغییرات_اجتماعی غافل نبوده و تلاش می کردند با شناسایی و تحلیل آنها، پاسخ متناسب را از دل تعالیم دینی بیرون بکشند و اصولاً اجتهاد در نظر آنان چیزی جز این نبود و اگر توجه به واقعیات اجتماعی و مسائل نو نبود، اصلا مجالی هم برای طرح مسئله ی اجتهاد نبود.
توجه به واقعیات اجتماعی و تحلیل آنها، برگ درخشانی از کارنامه ی جریان حکمت و اجتهاد و سند حیات و روزآمدی آنست.
در فرسته ی سپس، به نمونه های تاریخی مهم توجه به واقعیت اجتماعی توسط بزرگان مکتب حکمت و اجتهاد اشاره خواهد شد.
#جریان_حکمت_و_اجتهاد
#تغییرات_اجتماعی
@taamollat
📌 «الگوهای تغییر اجتماعی از صدر اسلام تاکنون»
🔹امسال برای منبر ظهر ها به مسجدی می روم در ضلع جنوب غرب بازار تهران، نزدیک میدان اعدام. منطقه ای بسیار پرتراکم از نظر جمعیت و حجم فعالیت اقتصادی.
فضای جنوب بازار تهران در مقایسه با اضلاع شمالی آن قدری متفاوت است.
ضلع شمالی بازار تهران که به میدان امام و ناصر خسرو و..... منتهی می شود، مکان های تاریخی معتبرتری دارد و سازمانها های مهمی چون قوه قضاییه و دارایی و مدارس علمیه ی متعددی را در خود جای داده، از اینجهت در آن مناطق، بعد فرهنگی نیز دوشادوش بعد اقتصادی حرکت می کند. (شواهد این مطلب را قبلا در یادداشتی نشان داده ام)
اما مناطق جنوبی بازار مثلا از مولوی گرفته تا اعدام و گمرک و..... عموما همان نمودهای فعالیت اقتصادی مانند تجارت و کارگری بروز بیشتری دارد. منطقه از لحاظ ظاهری بسیار آشفته و بی نظم است و این مطلب کاملا پذیرفته شده.
مسجدی که در حوالی میدان اعدام میروم در قلب بازار پوشاک است، اما دستفروشان و اغذیه فروشان و پیک موتوری ها و حمل کنندگان چرخ دستی هم به وفور حضور دارند.
فضا کاملا طوریست که گویی همه در یک کانال قرار گرفته و به سمتی روانند، برخی تندتر و برخی کندتر، اما همه در حال دویدن و سبقت از یکدیگرند.
در این رفتارهای شتاب الود، نوعی جبر احساس می شود، گویی فرد جز این کاری که دارد می کند، گزینه ی دیگری ندارد و فقط می تواند سرعتش را زیاد یا کم کند.
در نتیجه فضا از احساس و حتی تعقل کاملا خالی است.
اگرچه تراکم بازار چنین حالتی را بیشتر به چشم می اورد، اما سایر فضاهای شهری در تهران نیز تقریبا همینگونه است. متروها، پاساژها، اتوبانها و..... گویی همگی در یک جبر اجتماعی راه می سپارند.
من زندگی در شهرهای کوچک و روستاها برای مدت طولانی را نیز تجربه کرده ام. فضای زندگی حتی در قم نیز که نزدیک به تهران است، اصلا اینگونه نیست.
در چنین فضاهایی آزادی عمل بیشتری حس می شود.
▪️اینها که گفته امد، کلیاتی است از فضای تهران و بازار آن که برای سالها دوام داشته و احتمالا دارد.
اما رشته ای از عوامل است که نمی توان تاثیر آنها بر فضای اجتماعی کنونی را نادیده گرفت. به برخی از آنها فقط اشاره می کنم:
-ماجرای بنزین و دنباله های آن در ۹۸
- حوادث ۴۰۱
- دولت حسن روحانی و سیاست ماکیاولیستی عریان او
- انتخابات ۱۴۰۰ و مسائل آن
- پایان دولت شهید رییسی و انتخابات پس از آن
▪️اینها تنها یک ترسیم اولیه و ساده از یک زندگی شهری معمولی مدرن یا نیمه مدرن در تهران است.
در همین فضا، هئیات سنتی کارکرد خودشان را حفظ کرده و به پمپاژ مفاهیم و احساسات دینی مشغولند. منبرها نیز کم و بیش
▪️مخاطبانم در آن مسجد عموما کسبه ی همان اطراف هستند که علاقه ی خود را با مسجد و مناسک دینی حفظ کرده و در نماز و مراسم شرکت می کنند.
▪️موضوع بحث ظهر ها در آن مسجد، رویکردی عمدتا تاریخی به مسئله ی تغییرات اجتماعی پس از رسول خدا بود. و اینکه چه علل و عواملی باعث شد آن جامعه ی ساخته ی دست رسول خدا، پس از پنجاه سال به این نقطه برسد.
از رهگذر مرور تاریخ اسلام و اقدامات بنی امیه، در پی بیان قواعد کلی تغییرات اجتماعی هستیم و توجه دادن به این نکته که جامعه ای اسلامی هم نیازمند حراست و حفاظت است و اگر این نباشد، جامعه ی اسلامی نیز به ضد خود تبدیل می شود. چنانکه این اتفاق در عصر رسول خدا افتاد.
▪️یکی از ادوار تاریخ معاصر که شباهت زیادی با دوران تغییرات فرهنگی بعد رسول خدا دارد، سالهای پس از جنگ خودمان و دوران سازندگی است.
هدف از اشاره به این دوران و حرف و حدیث های آن تطبیق آن قواعد تاریخی بر زمان حاضر بود که بحمدلله به جان مخاطبان نشست، از چشمانشان پیدا بود.
▪️بخش آخر بحث که در روزهای اتی، به اشاره به آن خواهم پرداخت، تأمل در زمانه ی حاضر است و اینکه آیا رأی به پزشکیان، بعد از دوران پرمحنت روحانی و سه سال خدمات شهید رئیسی، نوعی بازگشت به عقب است ؟ (مانند نمونه های تاریخی گذشته)
قضاوت این بخش را با مخاطب خواهم گذاشت. و هدف ازین بحث چیزی جز توجه دادن به تغییرات در سطح کلان جامعه نیست.
مخاطب خود مرجع ضمیر را پیدا خواهد کرد.
▪️بحث فوق یک تتمه ای هم دارد که بعید می دانم مجال طرحش برسد.
اینجانب رای به پزشکیان را محصول یک تغییر اجتماعی گسترده می دانم، اما نه تغییر سیاسی.
آن قدری که می فهمم، عامل اصلی در تغییرات کنونی، نوعی عرفی گرایی گسترش یافته در سالهای اخیر است که بیش از همه نهاد دین و سپس خانواده و رفتارهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده و اکنون به وادی سیاست هم وارد شده است.
رای به پزشکیان را باید ازین زاویه نظر کرد.
▪️اما این ملاحظه که عرفی گرایی مورد ادعا پروژه ای تعریف شده و با اهداف مشخص است یا نه، خود موضوع قابل بحث دیگری است. 🤔
#محرم
#تهران
#تغییرات_اجتماعی
#عرفی_گرایی
#پزشکیان
@taamollat
📌چند نکته درباره ی «الگوهای تغییرات اجتماعی»
🔹آنچه در اینجا می آورم بسی فراتر و غنی تر از آن چیزی است که در مجلس عرضه می شود.
۱. نکته ی اول در باب تغییرات اجتماعی، آن است که تغییر اجتماعی ، امری لابد منه است و همه ی جوامع انسانی،بدلیل خصلت ذاتی انسان که تفکر و تأمل و اعتبارسازی است، تغییرات اجتماعی را به گونه ای تجربه می کنند.
۲. با اینحال همه ی تغییرات اجتماعی الزاما مثبت و رو به جلو نیست. شهید مطهری در کتاب اسلام و نیازهای زمان بیانات مفصلی درین رابطه دارند که این مطالب بر همان مبانی مبتنی است.
پایه ی اصلی در تقسیم تغییرات اجتماعی از نگاه ایشان، مسئله ی «فطرت جامعه» است خود که نیازمند بحث تفصیلی است.
۳. یکی از بهترین نمونه های تاریخی که در برگیرنده ی توامان تغییر اجتماعی مثبت و منفی است، دوران تاریخی رسول خدا و پس از آن است.
غیر از اقدامات مقدماتی رسول خدا در مکه، پدیده ی نفاق در مدینه، حادثه ی سقیفه و سپس ظهور جریانات کلامی و از همه مهمتر بررسی تاریخی جریان بنی امیه، دستمایه های بسیار خوبی برای تحلیل تغییرات اجتماعی در این دوران است.
۴. در دوران معاصر نیز، اصل واقعه ی انقلاب اسلامی، سالهای جنگ، و خصوصا سالهای پس از جنگ و جریان اصلاحات و چپ و.... نقاط عطف قابل بررسی در بحث تغییرات اجتماعی در دوران معاصر است.
۵. ریشه ی تغییرات اجتماعی منفی و حرکت قهقرایی امت پس از رسول خدا را در دو ساحت می توان پیگیری نمود:
ریشه های داخلی: ضعف ایمان ها. مرض های قلبی. نفاق
ریشه های خارجی: نفوذ و اقدامات یهود و بنی امیه در حوزه های فرهنگی، دینی و اقتصادی
۶. آیا جلوگیری از تاثیر این عوامل ممکن بود؟
بر اساس آیات قرآن کریم، مبنی بر لزوم رشد و استحکام درونی جامعه ی اسلامی و همچنین هشدارها نسبت به مراقبت از دشمنان خارجی، جلوگیری از این حوادث امکانپذیر بود و امت می توانست مسیر تاریخ را به سمت دیگری ببرد. (آیات قابل توجه در اینجا: فتح،۲۹- توبه،۲۴ و....)
۷. بنابر مجموع آنچه گفته شد و با تمرکز بر دو مورد تاریخی (صدر اسلام و انقلاب اسلامی), به نظر می رسد بطور کلی عوامل زیر مهمترین اثر را بر تغییرات اجتماعی بر جای می گذارند:
اول: باورها و خلقیات افراد جامعه
به نظر میرسد وضعیت اجتماعی در هر جامعه ای برآیند باور ها و خلقیات آن است و تغییرات اجتماعی نیز در پی تغییر همان ها پدید می آید.
تقسیم بندی فارابی از مدینه ها (مدینه فاضله و جاهله و تقسیمات آنها) ناظر به همین نظام باورها و خلقیات افراد است. مثلا مردمانی که به دنبال فضیلت ها هستند جامعه ای را شکل می دهند غیر از جامعه ای که مردم به دنبال رذیلت ها هستند.
دوم: قدرت های سیاسی
قدرت های سیاسی از آنجا که سرچشمه های نهادها را در اختیار دارند، یکی از عوامل عمده ی تغییرات اجتماعی هستند. بطوریکه گاهی عامل اول (باورها و خلقیات) تحت تاثیر عامل قدرت دچار دگرگونی شده و تغییرات بعدی را رقم می زند.
#تغییرات_اجتماعی
@taamollat
#مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا.(آیه 29 سوره فتح)
ترجمه:محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار قویدل و سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند، آنان را در حال رکوع و سجود نماز بسیار بنگری که فضل و رحمت خدا و خشنودی او را میطلبند، بر رخسارشان از اثر سجده نشانههای نورانیّت پدیدار است. این وصف حال آنها در کتاب تورات و انجیل مکتوب است که (مثل حال آن رسول) به دانهای ماند که چون نخست سر از خاک برآورد جوانه و شاخهای نازک و ضعیف باشد بعد از آن قوّت یابد تا آنکه ستبر و قوی گردد و بر ساق خود راست و محکم بایستد که دهقانان را (در تماشای خود) حیران کند (همچنین محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم و اصحابش از ضعف به قوّت رسند) تا کافران عالم را (از قدرت و قوّت خود) به خشم آرند. خدا وعده فرموده که هر کس از آنها ثابت ایمان و نیکوکار شود گناهانش ببخشد و اجر عظیم عطا کند.
۳. از اینجا به بعد جایگاه بسیاری از آیات قرآن کریم درباره ی ایمان واقعی و بحث ولایت روشن می شود.
ایمان و ولایت دو راهبرد اصلی رسول خدا برای قوام بخشی به امت اسلامی بود.
مع الاسف امت اسلامی پس از رسول خدا با نادیده گرفتن همین دو اصل مهم در مسیری دیگر قرار گرفت و تغییرات منفی با سمت و سوی غلبه ی جریانات باطل آغاز گردید.
#تغییرات_اجتماعی
@taamollat
تأملات اجتماعی
🔴 تحلیل وضعیت اسرائیل در شبکه وزارت خارجه آمریکا: اسرائیل دیگر نه تنها اهمیت استراتژیک برای غرب ندار
📌اسرائیل و آخرین برگ استعمار قدیم
🔹به ابعاد سیاسی این اعتراف کاری ندارم، حتی به بعد اجتماعی آن و اینکه چه بر سر قوم یهود خواهد آمد. این را هم فعلا کاری ندارم.
با توجه به این اعتراف، می خواهم توجه را به این نکته جلب کنم که:
بعد از شروع حرکت های استقلال طلبانه در کشورهای مختلف برای رها شدن از استعمار، تاسیس اسرائیل آخرین پنجره ی حضور و نفوذ استعمارگران برای حضور و دخالت مستقیم در کشورهای جهان سوم بود.
و غرب در این سالها تلاش کرد با حمایت و تقویت اسرائیل در این منطقه، همچنان کشورهای ضعیف را وابسته و درگیر نگه دارد.
اکنون که چنین اعتراف می کنند و خودشان می گویند حمایت از اسرائیل به صرفه نیست، گویی آخرین پنجره ی استعمار مستقیم هم در حال بسته شدن است.
این را بگذارید کنار فرسودگی فکری و سیاسی و فرهنگی تمدن غرب و قدرت گرفتن تدریجی شرق.
فضایی که از مشرق زمین در حال ظهور است، سابقه ی استعمارگری ندارد، بلکه بیشتر به توافق و همسازی، تجارت و تبادل فرهنگی شهره است.
پایان قریب الوقوع اسرائیل پایان تمدن غرب و آغاز روزهای جدید جهان خواهد بود.
غرب برای بقای اسرائیل، در این ده ماه هر چه در توان داشت و میخواست به میدان آورد و از همه مهمتر، شمشیر آخته ی خود را در نهایت سبعیت بیرون کشید، اما شرایط برای اسرائیل روز به روز در حال بدتر شدن است. تیغ علم و اقتصاد و سیاست و نظامیگری غرب دیگر کارگر نیست.
اوضاع طوری است که گویی روزهای زیبای جهان تازه دارد فرا میرسد.
بوی گل و سوسن و یاسمن آید....🌷🌷🌷
#تغییرات_اجتماعی
#فلسفه_ی_تاریخ
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر 👈انتقال فرهنگ یکی از مباحث مهم جامعه شناختی در حوزه فرهنگ، بحث «انتقال فرهنگ» است. ف
📌بعدالتحریر۲
🔹انتقال فرهنگ ، ثبات اجتماعی، چرخش هویتی
👈 اگر جامعه در وضعیت ثبات اجتماعی و فرهنگی قرار داشته باشد، آنگاه انتقال فرهنگ موجب استمرار ثبات و بقای آن جامعه خواهد شد، اما انتقال فرهنگ، در جامعه ای که دچار #تغییرات_اجتماعی گسترده و بنیانی است، نه تنها موجب رشد و بقای جامعه نیست، بلکه اساسا امکانپذیر نیست، چون آنچه که اکنون دارد منتقل می شود، در زمان پیش رو اعتبار خود را از دست داده است.
👈در چند یادداشت گذشته درباره ی #چرخش_هویتی در فضای تهران نوشتم و سپس سلسله یادداشت های درباره ی پدیده ی «اعتکاف» بعنوان «ابزار انتقال فرهنگ».
این دو دیدگاه با هم تنافی ندارد.
«انتقال فرهنگ» در بخشی از جامعه که با اتصال به سنت، گمان می رود دارای ثبات بیشتری است، طبق روال در جریان است، اما در بخش بزرگتری از جامعه ی کنونی، انتقال فرهنگ به دلیل چرخش هویتی امکانپذیر نبوده و آن بخش دارد به جای دیگری می رود.
با افراد بدون حجاب، با افراد قانون گریز و برخی از جوانان که صحبت می شود، این #گسست از گذشته بخوبی ملموس است.
#انتقال_فرهنگ
#چرخش_هویتی
#تهران
@taamollat