امام خامنهای (مدظلهالعالی):
✅ عنوان #پاسدار، یادگار روز های افتخار برای همهی دوران تاریخ ما در آینده و یادگار لحظههای حساس این انقلاب است؛ که اگر پاسدار نبود، هیچ چیزی نبود و هیچ چیزی نمیماند.
🌺🌼🌸 فرا رسیدن سوم شعبان، سالروز ولادت باسعادت حضرت #امام_حسین علیهالسلام و روز پاسدار را به همه شیعیان بویژه سبزپوشان کشور پرافتخارمان تبریک و شادباش عرض می کنیم.🌸🌼🌺
#ماه_شعبان
#میلاد_امام_حسین🎊
#روز_پاسدار
روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان طبس
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ| تلاوت گروهی قرآن کریم
⚜آیات پایانی سوره مبارکه فجر
🔸با اجرای قاریان نوجوان:
💠گروه تواشیح تسنیم💠
🎙️ضبط صدا و تدوین فیلم:
✨استودیو قرآنی تسنيم
📌بر اساس تلاوت مشهور استاد عبدالباسط
☀️امام صادق (علیه السلام):
منظور از نفس مطمئنّه، امام حسین (علیه السلام) میباشد،این سوره در شأن امام حسین و شیعیان آن بزرگوار نازل شده است. کسی که در تلاوت سورهی مبارکه والفجر مداومت نماید درجهی او در بهشت نظیر درجهی امام حسین (علیه السلام) خواهد بود که خداوند، توانا و حکیم است.
📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت:
🌐 aparat.com/v/vzxr881
#امام_حسین
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
#پیاده_روی_اربعین_حسینی
جاده چشم انتظار زائرهاست
با دم یا علی قدم بردار
لشکر آخرالزمانی یار
میرود صف به صف به کرب و بلا
#امام_حسین
#آزادگان_عالم_در_خیمه_حسین_اند
#نهضت_اسلامی_طبس
روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان طبس
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
#پیاده_روی_اربعین_حسینی
این راهپیمایی شبیه لیله القدر است
گم می شوی در آن اگر چه قدر آن پیداست
گفتم از اول…تا به آخر حرف من این است
زائر تماشا کن…تماشا…اربعین زیباست
#اللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
#امام_حسین
#آزادگان_عالم_در_خیمه_حسین_اند
#نهضت_اسلامی_طبس
روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان طبس
@tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
به گزارش روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان طبس جلسه کمیته فرهنگی و آموزشی با حضور اعضای کارگروه های اربعین حسینی روز چهارشنبه(17 مرداد) برگزار گردید
در این جلسه با توجه به اینکه مهمترین رکن اربعین حسینی جنبه فرهنگی آن می باشد:
◀️ بر اهمیت معرفتافزایی در برنامههای فرهنگی اربعین تأکید شد.
◀️وجود محتوای غنی و همچنین برنامه ریزی دقیق در خصوص معرفت بخشی و آگاهی به زائران حسینی توسط کارگروه ها یادآوری شد.
#امام_حسین
#مقاومت
#آزادگان_عالم_در_خیمه_حسین_اند
روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان طبس
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
در دایره ی یاران "حسین"، نوجوانان ایستاده بر آستانه ی بلوغ درخششی ویژه دارند..."عمرو بن جُناده" یکی از همین یاران است که پدرش شهید تیربارانِ صبحدم است...رجز زیبای "امیری حسین و نعم الامیر" را از او دانسته اند...
زمین را گرفتند مرداب ها
به خوش رقصیِ کرم شب تاب ها
نشستند بر عقل ها،خواب ها
کجایند مردان عهد غدیر؟
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
سراپا اگر موج طوفانی ام
جنون است پشت پریشانی ام!
جهان پا به پا با رجزخوانی ام
صدا می زند در دل این کویر:
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
خم گیسویش پاسخ "هل أتیٰ"
قد و قامتش سرّ "قالوا بلیٰ"
"لهُ طلعةٌ مثلُ شمسِ الضّحیٰ
له غُرَّةٌ مثلُ بدرِ المُنیر"
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
نگاهش پر از سلسبیل بهشت!
نفس هاش عطر اصیل بهشت!
بهشتِ وجودش بدیلِ بهشت
"فَهَل تعلمون لَهُ مِن نَظیر؟"
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
سراپاش از نور ناب قدیم
خدا در میان دو پلکش مقیم
سر و جان فدای امامی کریم
که از سینه ی "فاطمه" خورده شیر
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
زمان، دم به دم سرخوش از ساغرش
زمین، تشنه ی جرعه ی کوثرش
شبیه اذانِ "علی اکبر"ش
مرا می کِشد جذبه ای دلپذیر!
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
در این دشت شبگون پر التهاب
نثار رخ حضرت آفتاب
"سر"م بی سرانجام؛ مثل شهاب
تنم کهکشان باد از ردّ تیر!
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
#یاران_اباعبدالله
#کربلا
#امام_حسین
#سیده_اعظم_حسینی
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
اقامه بسته اند؛ آنگونه موزون که شکوهشان آرایه های درمانده را برنمی تابد...اقتدایشان شاعرانه است بی آنکه شعر باشد؛ به قامت ملکوتی امامِ ظهرِ عاشورا اقتدا کرده اند و تیرها کمر بسته اند به پراکندگیشان...
دو رکعت خاشعانه ی "خوف"؛کوتاه و شکسته؛مانا و باشکوه...
تنی چند از اصحاب، دور نمازگزاران حلقه زده اند و چند تن دیگر،با بنی هاشم، نماز را صف بسته اند..."سعید" پنجاه سالگی اش را به مسلخ کشانده است و "عمرو" شصت سالگی اش را بی آنکه توانسته باشد برادرش "علی" را از منجلاب "عمر سعد" به اقیانوس "حسین" بکشاند...
پشت سر،هر آنچه زیبایی،به نماز ایستاده و پیش رو، هر آنچه پلشتی، به پرتابِ کینه زانو زده است..نماز که به پایان می رسد از "سعید" تنی می ماند تیر آلود با سیزده چوبه ی تیر و از "عمرو" تن پاره ای زخم آگین که بر لبانشان آخرین عاشقانه جاری ست:" أ وَفَیتُ یابن رسول الله؟"
سلام بر سعید بن عبدالله حنفی و عمرو بن قرظه بن کعب،شهیدان نماز...
باد هم نیست که از هُرم زمین،کم بکند
خبری هست که بایست هوا دَم بکند!
آن قدَر در شبِ این دشت،صلیب آوردند
که خدا رحم به حالِ دلِ مریم بکند!
دیگر از آب بعید است پس از این همه تیر
مشک را در نظر خویش،مجسّم بکند!
لبِ تفتیده نه،ای کاش توان داشت،فرات
خارِ خشکیده ی این بادیه را نم بکند!
این طرف دست کسی هست که با مُشتی آب
کمرِ موجِ برافراشته را خم بکند!۱
دوقدم مانده به خورشید،زمین می سوزد!
دشت،پرآب ترین...تشنه ترین...می سوزد!
"مثل یک اسب،که از بستر شط،"هی" شده است
موج،رم کرده و در ساحلِ خود،پی شده است!"
کودکِ خیمه،دلش خواست چنین فکر کند
ساعتِ بازی اش امروز،چنین طی شده است!
"هی می آید به لبِ ساحل و بر می گردد
موج،ترسیده که این دشت،پر از نی شده است!
"موجِ بعدی به درِ خیمه می آید حتماً"...
دلخوشی هاش،همین دردِ پیاپی شده است!
کودکانه،همه ی فلسفه اش درگیرِ
ربطِ مشک حرم و مزرعه ی ری شده است...
این طرف،شیهه ی بی حوصله ی نارسِ اسب!
تشنگی...دلهره...سُمکوبیِ دلواپسِ اسب!
سرِ ظهر است،هوا ساکن و گرما جاری
تشنگی در تَرَکِ خاکیِ لب ها،جاری
عرق از گوشه ی جلباب حرم می ریزد
خار در خار، ردِ پاست به هر جا جاری!
رو به تاری ست در این بادیه چشمانِ کسی
آب را گو نشود بهر تماشا،جاری!
جز خدا نیست در این سوی و کمی آنسوتر
بر لبِ حرمله ها" اشهد ان لا"..جاری!
عشق،اینجا سپر از جنس جنون می خواهد!
نیست در چشمِ کسی،غیرِ تمنّا،جاری!
به نماز آمده و قصد قیامت دارد!
و قیامت- همه دیدند- حقیقت دارد!
پشتِ "قد قامتِ او،"ماه" دلش قرص شده
با همین مصرع کوتاه،دلش قرص شده!
خیمه،در قدِّ "اباالفضل"،نمایان دیده
قامتِ" نصرُ من الله"...دلش قرص شده!
کوه،درهیاتِ یک زن،به سجود آمده است
به سجود آمده..ناگاه،دلش قرص شده!
نیمه راهان همگی پیشتر از این،رفتند!
بی سبب نیست اگر راه،دلش قرص شده!
"می رسد هق هقِ کودک،به تلظّی حتماً"
کسی از لشکر "اشباه"،دلش قرص شده!
پیش "قد قامتِ" او،مرگ،تلاطم کرده!
و خودش را کسی از شوقِ فنا گم کرده!
ایستاده ست،دو گامی ز بقا بالاتر
مرد و مردانه و از شرطِ "بلیٰ" بالاتر!
پای هر واجب وهر رکن،تبر خورده..ولی
" مَن یَزید" است و طلب کرده دوتا بالاتر!۲
هر طرف خواسته کس سنگ به خورشید زند
او گرفته ست کمی آینه را بالاتر!۳
"چه قدَر معجزه بایست که باور بکنند؟
معجزه؟ معجزه از وجهِ خدا بالاتر؟"
عشق،آغوش گشوده ست در آنسوی فنا
عاشقان! حیّ علیٰ..حیّ علیٰ...بالاتر!
اقتدا کرده:"دورکعت،سپرِ جانِ امام"..
در نمازی که ندارد رکنی،غیرِ قیام!
تا ابد،عشق، در این زخمِ مکرر،باقی ست!
که سر افتاده و شوریدگیِ سر،باقی ست!
این چه بزمی ست که در چرخشِ دستِ ساقی
ساغری نیست ولی مستی ساغر،باقی ست!
ای خوشا طایفه ی دَرد،که در مسلکشان
سر و جان گر برود،عهد،سراسر باقی ست!
سیزده مرتبه صیقل زده آیینه ی خویش
سیزده بار شکسته ست وَ جوهر،باقی ست!
باغبان! از پسِ طوفان نظری این سو کن!
تا ببینی چه از این نخل تناور،باقی ست!
چه قدَر بر سرِ تکبیر،تبر می ریزد!
پیشِ پایت،همه اجزای "سپر" می ریزد!
۱- اشاره به دست زدن حضرت اباالفضل علیه السلام به آب و نخوردن آن
۲-"من یزید"؛مزایده... اشاره به ارکان و واجبات نماز که یازده مورد است و بدن مطهر جناب سعید بن عبدالله،سیزده تیر خورد.
۳-اشاره به این که تیر به سمت هر عضو بدن مبارک امام که پرتاب می شد،جناب سعید همان عضو بدن خود را سپر قرار می دادند.این تعبیر درباره جناب "عمرو" نیز هست.
توضیح: در مورد نحوه ی شهادت جناب "سعید بن عبدالله" اتفاق نظر وجود دارد اما در مورد جناب "عمرو" برخی عقیده دارند زخم برداشت و در میدان به شهادت رسید.عاشورا پژوه گرانقدر -دکتر سنگری- ایشان را از شهدای نماز می داند.
#یاران_اباعبدالله
#کربلا
#امام_حسین
#سیده_اعظم_حسینی
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
34.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی در حرم حضرت احمدابن موسی شاه چراغ علیه السلام
#ام_البنین
#حضرت_ابالفضل
#عاشورا
#امام_حسین
#مدینه
#سیده_اعظم_حسینی
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین
🎙نوحه خوانی آقای داریوش طبسی
#امام_حسین (ع)
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
🖤حکایت عبدالله دیوونه
بخونید قشنگه😭
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب🌿
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد❤️
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ،خیلی خوب صحبت میکرد.
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔😭
میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله براشون درست کن...بحق مادر😭😭
#امام_حسین علیهالسلام
#امام_زمان ارواحنافداه
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
میخوای امسال هم اربعینی بشی؟
🔥گاه همین آه و ناله و دلتنگی از جاماندن اجباری از راهپیمایی اربعین، حملهای است از سمت شیطان ، و دستاویزی است برای او ؛
تا ذهن تو را منحرف کند به سمتی که ....
#کاغذ_نقاشی
#امام_حسین
#اربعین
#کربلا
به کانال #طبس_ما بپیوندید👇👇
🔺 @tabasma 🌴 #طبس_ما 🌴