eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سيره‌ عملی امام على عليه السّلام (بخش اول) 🔹 (عليه السّلام) كنار سفره‌ی غذا مانند بندگان می‌نشست. اگر دو لباس مرغوب و غير مرغوب تهيه ميكرد مرغوبش را به غلام خويش ميداد. با دست مبارك خويش هزار برده را تربيت كرد و در راه خدا آزاد نمود. هيچ كس را توانايى انجام كارها و عبادات حضرت نبود؛ شب و روز هزار ركعت نماز بجا می‌آورد و البته شبيه‌ترين اشخاص به ايشان علی بن الحسين (ع) بود. [۱] هر وقت ثروتی به دست امام (ع) ميرسيد فقرا و مستضعفين را جمع ميكرد و پول‌ها را از دست راست به دست چپ می‌ريخت و ميفرمود: ای پول‌های زرد و سفيد مرا گول نزنيد و برويد و غير مرا گول بزنيد، و در همان مجلس همه را به هر صاحب حقی عطا ميفرمود و سپس دو ركعت نماز شكر بجای می‌آورد. [۲] 🔹هر روز صبح كه می‌شد وارد بازار مسلمين می‌شد در حالی كه تازيانه‌اش بر دوش بود، اول بازار می‌ايستاد و ميفرمود: ای اهل بازار و تجّار، ابتدا از خدا طلب خير كنيد و با آسان‌گيری بر مردم، خير و بركت را به كسب خود وارد كنيد، ‌شغل را به زينت حلم مزيّن نماييد، حتماً از دروغ و قسم پرهيز كنيد، از ظلم و بی‌انصافی اجتناب نماييد و به داد محرومين برسيد و به هيچ وجه به ربا و معاملات ربوی نزديك نشويد. [۳] برای كارگزاران مملكتی می‌نوشت كه قلم‌ها را كوتاه بگيريد، خطها را نزديك هم قرار دهيد، حرف و سخن‌های اضافی را حذف كنيد، جداً مواظب باشيد كه در استفاده از بيت المال مسلمين زياده روی نكنيد. [۴] پس از هجرت رسول الله (ص) به مدينه، تا هنگام مرگ در شهر مكه نخوابيد و هر وقت نماز عصر را ميخواند از شهر خارج می‌شد و استراحت می‌كرد، سئوال می‌كردند كه يا علی چرا چنين ميكنی؟ ميفرمود: در زمينی كه پيامبر خدا (ص) از آن هجرت كرده كراهت دارم استراحت كنم. [۵] 🔹يكی از شب‌ها مقدارى پول برای (ع) آوردند، فرمود: هم اكنون آن را تقسيم كنيد. عرض كردند، الآن شب است صبر كنيد تا فردا تقسيم كنيم، فرمود: «تُقبِّلونَ أنْ أعيشَ إلي غدٍ» آيا شما يقين داريد كه من فردا زنده هستم. گفتند ما هم برای خود چنين باوری را نداريم فرمود: پس تأخير نيندازيد. شمعی آوردند، زير نور شمع اموال را تقسيم كردند. [۶] در آن هنگام كه مردم به سفره‌ی چرب و درهم و دينار هجوم می‌بردند، ‌عده‌ای از راه خيرخواهی می‌گفتند يا اميرالمؤمنين، از اموال بيت المال به اشراف عرب و قريش بده كه اين قدر از كنار تو پراكنده نشوند. ميفرمود: آيا از من می‌خواهيد كه پيروزى را از طريق ظلم بدست آورم نه به خدا سوگند چنين كارى را نخواهم كرد. [۷] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] أمالی صدوق، ص ۱۶۹ [۲] همان [۳] بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۰۴ [۴] همان [۵] علل الشرايع، ص ۱۵۵ [۶] امالى شيخ طوسی، ص ۲۵۷ [۷] بحار، ج ۴۱، ص ۱۰۹ 📕سيره عملی امام على (ع)، سیدکاظم ارفع، ج ۲، ص ۱۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️اثر مراقبت خانم‌ها از حجاب، در زندگی اخروی و پیشرفت کشور 🔹 ... هم برای آنجا [زندگی آخرت]، هم برای حفظ عزت کشور و پیشرفت کشور، وضع را، وضع را، وضع تقیدات و پایبندی را باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. و جلوه‌فروشی، یک لحظه است و آثار سوء آن برای کشور، برای جامعه، برای اخلاق، حتّی برای سیاست، و ماندگار است؛ در حالی که ملاحظه‌ی عفاف، در رفتار و حرکات بانوان، اگر چنانچه سختی‌ای داشته باشد، سختیِ کوتاهی است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگاری است. خود خیلی باید مراقبت کنند مسئله‌ی حجاب را، مسئله‌ی عفاف را؛ وظیفه‌ی آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست. بیانات مقام معظم رهبری ۹۱/۰۲/۲۳ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ نگاه حرام (بخش سوم و پایانی) 🔸در مكتب انسان ساز اسلام، از ارزش های والاى انسانی به حساب می آيد و در مقابل، بی عفّتي و بی بندوباری جنسی محكوم شده است. نخست با راهنمايی و هدايت،‌ مسائل جنسی و شهوانی را كنترل و تعديل می كند، مسلمانان را به  و پاكدامنی فرا می خواند، سپس با تدابير حكمت آميز و اصولى زمينه هاى انحراف را از ميان بر می دارد. هم به پيروان خويش دستور می دهد، بی‌عفتی نكنند و هم از آنان می خواهد كه اسباب لغزش و گناه ديگران را فراهم نسازند. 💠قرآن و زيباترين داستان 🔹 برای عبرت و راهنمايی مردم، داستان‌های گوناگونی را نقل كرده كه ميان همه آنها از (ع) به عنوان «احسن القصص» يا زيباترين داستان ياد شده است. در اين داستان حضرت يوسف (ع) از زشت‌ترين عمل كه «خيانت به ناموس ديگران»‌ است پرهيز كرده، و با فراهم بودن تمام مقدمات، با توجه به حضور و قدرت الهی، شهوت خود را كنترل كرده و از نامحرم چشم پوشيده، و اين كاری بزرگ است كه تنها با كمك ايمان به پروردگار انجام‌پذير است. قرآن مجيد حضرت يوسف (ع) را به عنوان قهرمان ميدان «عفاف» مطرح می كند، تا جوانان مسلمان كه در پی قهرمان يابی و الگوپذیری هستند، از يوسف نبی (ع) كه شجاعترين مرد روزگار بود پيروى كنند؛ 🔹چرا كه رسول اکرم (ص) فرمود: «اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ؛ [۱] شجاع‌ترين مردم كسى است كه بر خواهش نفسانی اش چيره شود». نكته شايان توجه در داستان حضرت يوسف (ع) استمداد از خدای سبحان و پناه بردن به قدرت سرمدی اوست، كه هيچ چيز جز ايمان به پروردگار نمی تواند جلوی نفس سركش و غريزه نيرومند شهوت را بگيرد. از اميرالمؤمنين امام على (ع) سؤال كردند: «بما يستعان علی غمض بصر؟؛ به كمك چه چيزى میتوان چشم از نامحرم پوشيد؟ پاسخ داد: «بالخَمُودِ تَحْتَ السُّلطانِ الْمُطَّلَعِ عَلی سَتْرِكَ؛ [۲] با آرام گرفتن، به همراه در نظر داشت قدرت خداوندى كه بر نهانى هاى تو آگاه است». 💠عفت در برابر عفت 🔹نكته ظريف ديگری كه در مسأله «ناموس»‌ نهفته است و روايات نيز آن را تأييد كرده اند اين است كه به هر دستي بدهی، به همان دست پس می گيری، چنان كه فرموده اند: «كَما تُدينُ تُدانُ؛ [۳] آن طور كه جزا دهی جزا بينی». امام صادق (ع) فرمود: «در زمان حضرت موسی (ع) مردی با زنی زنا كرد، وقتی به خانه خويش آمد، مردی را با زن خود ديد، آن مرد را نزد حضرت موسى (ع) آورد و از او شكايت كرد؛ در آن لحظه جبرئيل (ع) بر آن حضرت نازل شد و گفت: هر كس به ناموس ديگران تجاوز كند به ناموسش تجاوز كنند. حضرت موسی (ع) به آن دو فرمود: با عفت باشيد تا ناموستان محفوظ بماند». [۴] 🔹بنابراين، مؤمن باغيرت هرگز به ناموس ديگران نمی كند، چرا كه نمى خواهد كسى به ناموسش نظر بد داشته باشد. "هر كه باشد نظرش در پی ناموس كسان، پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان". شخصي از امام صادق (ع) پرسيد: آيا نگاه كردن به پشت سر زنانی كه عبور می كنند جايز است؟ حضرت پاسخ داد: اگر به ناموس شما اين‌گونه نگاه كنند، خوشنود می شويد؟! آنگاه فرمود: برای مردم همان را بخواهيد كه براى خود می خواهيد. [۵] 💠خلوت با نامحرم 🔹«اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند كه كسى در آنجا نباشد، در حالی كه ديگری هم نتواند وارد شود، چنانچه بترسند كه به حرام بيفتند، بايد از آنجا بيرون بروند». [۶] يكی ديگر از راههای پيشگيرى از انحراف اين است كه مؤمن با نامحرم در جای خلوت اجتماع نكند، چرا كه دور از چشم مردم، زمينه لغزش و انحراف فراوان است. پيامبر اکرم (ص) فرمود: «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللهِ و اليَوْمِ الاخِرِ فَلا يَبيتَ في مَوْضِعٍ تُسمَعُ نَفَسُ امْرأَةٍ لَيْسَتْ لَهُ بِمَحرَمٍ؛ [۷] آنكه به خدا و روز جزا ايمان دارد، نبايد در جايی بخوابد كه صدای نفس زن نامحرم شنيده می شود». پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج‌ الفصاحه، پاينده، ص ۵۸، ح ۲۹۹ [۲] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۴۱۱ [۳] فروع كافی،‌ ج ۵، ص ۵۵۳ [۴] همان [۵] مستدرك الوسائل، ج ۲، ص ۵۵۵ [۶] رساله توضيح المسائل امام خمينی (ره)، مسأله ۲۴۵۲ [۷] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۵۰ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حسادت یا غبطه  🔹خداوند مالک هستی، و تمام خلایق، مِلک او می باشند. او نعمت‌هایش را به هر کس به اندازه استعداد و ظرفیتش، و نیز بسته به مصالحی که حضرتش برای او در نظر گرفته است، عطاء می کند. چه نیک است آدمی تنها چشم به خدا بدوزد و نیازهای خود را تنها از او بطلبد. 🔹نگریستن به بندگان خداوند و رشک بردن به داشته های آنان، و غفلت از آنچه خود دارد، حکایت از شقاوت نفس و خبث طینت و فساد اعتقاد می کند. انسان اگر خداوند را فاعل مایشاء می دانست و او را قادر به انجام هر کاری می یافت و درونی آراسته می داشت، نیازش را به خدا عرضه می کرد، و نداشته ها را از او اخذ می نمود و هرگز در فراق نداشتن نعمتی، به زوال عزّت و یا دوام نقمت احدی از بندگان خدا راضی نمی شد، چه رسد که آن را بطلبد. 🔹البته اگر آدمی به داشته های دیگران نظر کند و نعمت های داده شده به آنها را از خداوند طلب نماید، مثلا علم و دانش دیگران را ببیند، و همان یا بیشتر آن را برای خود از خدا بخواهد، مال و ثروت و نیز اولاد صالح دیگران را ببیند و مثل آن را برای خود بطلبد، شمرده نمی‌شود؛ چنین چیزی را نام نهند و آرزوی ترقی برای خود گویند. 🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «لا حَسَدَ الّا فِی اثْنَینِ رَجُلٍ اتاهُ اللهُ مالًا فَهُوَ ینْفِقُ مِنْهُ آناءَ اللَّیلِ وَ آناءَ النَّهارِ، وَ رَجُلٍ اتاهُ اللهُ القُرآنَ فَهُوَ یقُومُ بِهِ آناءَ اللَّیلِ و آناءَ النَّهارِ؛ [۱] جز در مورد دو کس جایز نیست؛ کسی که خدا مالی به وی عطا فرموده و او شبانه روز از آن انفاق می‌کند، و کسی که خداوند قرآن (علم) به وی عطا فرموده و او شبانه روز بدان قیام می‌کند (احکام قرآن را ابلاغ و خود بدان عمل می‌نماید). پی نوشت؛ [۱] خصال، ج ۱، ص۷۶ 📕اخلاق در قرآن و سنت حاوی یکصد مبحث اخلاقی (علی غضنفری)، ج۱، ص،۳۵۷ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سيره‌ عملی امام على عليه السّلام (بخش دوم) 🔹يك روز عقيل برادر آن حضرت درخواست كمك مالی كرد و گفت: من تنگدستم مرا چيزى عطا كن، حضرت فرمود: صبر داشته باش تا ميان مسلمين تقسيم كنم، سهميه‌ی تو را خواهم داد، عقيل اصرار ورزيد، (عليه السّلام) به مردی گفت: دست عقيل را بگير و ببر ميان بازار، بگو قفل مغازه‌ای را بشکند و آنچه در ميان مغازه هست بردارد. عقيل در جواب گفت: ميخواهی مرا به عنوان دزدی بگيرند. (عليه السّلام) فرمود: پس تو ميخواهی مرا سارق قرار دهی كه از بيت المال مسلمين بردارم و به تو بدهم؟! [۱] يك روز معاويه به يكى از دوستان اميرالمؤمنين (عليه السلام) به نام ضرّار گفت: مقدارى از اوصاف و اخلاق (عليه السّلام) را برايم شرح بده: گفت هر چه بگويم در امان هستم، گفت در امان خواهی بود. 🔹ضرّار گفت سوگند به خدا كه او در كسب مكارم اخلاق بلند همت بود، به عدل حكم ميكرد، چشمه‌های علم و دانش از همه‌ی وجودش جوشان بود، از دنيا و زرق و برق آن وحشت داشت، با شب و تاريكی‌اش مأنوس بود، او در دل شب‌ها خيلی گريه ميكرد و با خدای خويش مناجات می‌نمود، لباس خشن می‌پوشيد، نان خشك می‌خورد. او در ميان ما مثل يكی از ما بود و به محض آن كه او را می‌خوانديم پاسخ مثبت ميداد، و با همه قرب و نزديكی كه با او داشتيم هيبتش ما را ميگرفت و ما نمی‌توانستيم چشم در چشمش بيندازيم. وقتی می‌خنديد، دندان‌هايش مثل لؤلؤ بود، اهل دين را محترم می‌شمرد، مساكين و محرومين را دوست ميداشت، مردم قوی در باطل خود به او طمع نمی‌بردند، فقراء هم از عدل حضرتش مأيوس نمی‌شدند. به خدا قسم در بعضی مواقع در دل شب‌ها او را در حالی در محراب عبادت می‌ديدم كه مثل انسان مار گزيده به خود می‌پيچيد و با ناله گريه ميكرد. مثل آن است كه الآن دارم صدای نازنينش را ميشنوم كه ميفرمود: ای دنيای پست آيا به من تعرّض ميكنی، مرا به سوى خود تشويق ميكنی؟ هيهات، هيهات برو و غير مرا فريب بده، مرا به تو حاجتی نيست! سپس ميفرمود: آه آه از كمی توشه و طولانی بودن سفر و وحشت راه! 🔹در اينجا بود كه اشك معاويه و يارانش جاری شد و گفت: قسم به خدا ابوالحسن اينچنين بوده، تو در فراقش چگونه صبر ميكنی؟ گفت صبر كسی كه فرزندش در دامنش ذبح شود، آنگاه ضرّار در حالی كه گريه ميكرد از جای برخاست و كاخ معاويه را ترك كرد. معاويه خطاب به دوستان خود كرد و گفت: اگر من از ميان شما بروم شما مرا اينگونه ثنا نخواهيد گفت. يكی از حضار پاسخ داده هر كس صاحب آن چيزى است كه به دست آورده! [۲] مقدارى عسل و انجيز از هَمْدان و حُلْوان برای حضرت آوردند، امر فرمود بين يتيمان تقسيم كنند و خود حضرت شخصاً بچه‌های يتيم را نوازش ميكرد و از عسل و انجيز به دهانشان می‌گذاشت، عرض ميكردند چرا شما اين كار را ميكنيد؟ ميفرمود: امام پدر يتيمان است، اين عمل را انجام ميدهم تا احساس بی‌پدری نكنند. [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۴۱۴ [۲] ارشاد دیلمی، ج ۲، ص ۱۳-۱۴ [۳] بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۲۳ 📕سيره عملی امام على (ع)، سیدکاظم ارفع، ج ۲، ص ۱۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️مذهب تشیّع، مکتب فداکاری 🔹 ، مذهب فداکاری بوده است و در طول تاریخ، مردم برای عدالت و برای حقوق از دست رفته خود، همیشه قیام کرده‌اند، همیشه خون داده‌اند. بیانات حضرت امام در مصاحبه با رادیو بی بی سی درباره حکومت آینده ایران ۵۷/۰۹/۱۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انتقاد آیینه است 🔹حال، اندکی درنگ کنیم و ببینیم که دقیقاً چیست و چه کاری انجام می‌دهد که این همه آن را ارجمند می‌سازد. به معنای داوری ناهمدلانه و قضاوت غالباً بی رحمانه درباره‌ی چیزی یا کسی و یا رفتاری است. هنگامی که - برای مثال - کسی از رفتار خاص ما انتقاد می‌کند، در حقیقت، ارزیابی خود را به گونه ای صریح و بدون ابهام آشکار می‌سازد و به ما نشان می‌دهد که رفتار ما را نادرست می‌شمارد. این داوری دو معنا می‌تواند داشته باشد: نخست آنکه رفتار مورد نظر، واقعاً نادرست و خلاف هنجار اجتماعی و اخلاقی است و باید اصلاح شود. معنای دوم این انتقاد آن است که آن شخص - به دلایلی آشکار یا نهان - می‌پندارد که رفتار ما نادرست است، هرچند واقعاً چنین نباشد. اینجاست که همچون آینه عمل می‌کند و گاه رفتار ما را به ما نشان می‌دهد و گاه آینه‌ی داوری کسانی می‌شود و ما می‌توانیم از طریق آن‌ها با قضاوت دیگران آشنا شویم. 🔹بدین سان، همواره موجب کشف ناشناخته های زندگی است و همچون جهانگرد ماجراجویی است که با انتقاد خود، نقاط ناآشکار و پنهان وجود ما را بر ما عیان می‌سازد و یا داوری های نهفته‌ی خود را برملا می‌کند. پس همواره بر دانش ما می‌افزاید، اما این دانش، دانشی بی خاصیت و به دور از عمل نیست، بلکه از آن دانش هایی است که مقدمه‌ی ضروری عمل به شمار می‌روند و بی آن هیچ اصلاحی ممکن نیست. این آگاهی را به ما می‌دهد که بدانیم در وجود یا رفتارمان چه کاستی هایی وجود دارد و ما را به اصلاح آن‌ها بر می‌انگیزد، یا آنکه ما را متوجه می‌سازد که دیگران درباره‌ی ما چه تصوراتی دارند و چگونه می‌اندیشند و داوری می‌کنند. این نقش آینه گون انتقاد را هرگز نمی‌توان از آن جدا ساخت و ارزش واقعی انتقاد نیز همین است. ما هرگز از نگریستن در آینه، زیان نمی‌کنیم و سودها می‌بریم، خواه این آینه شفّاف باشد و خواه زنگار بسته، خواه این آینه از آن خود ما باشد و خواه عاریتی. آینه، آینه است و بزرگ ترین کارکردش نمایشگری. 🔹 نیز بزرگترین فایده اش آن است که جنبه های ناشناخته‌ی رفتار ما را بر ما آشکار می‌سازد و به ما نشان می‌دهد که دیگران ما را چگونه می‌بینند و چه سان ارزیابی می‌کنند. در حقیقت، ما، آینه هایی می‌شوند تا ما خود را در آن‌ها ببینیم و کم و بیش خودمان را بشناسیم و نقاط نیازمند اصلاح را اصلاح کنیم. منتقدان خواسته یا ناخواسته لطفی را در حق ما می‌کنند و به ما اجازه می‌دهند تا از انتقاداتشان بدینگونه بهره مند شویم و خود را همواره بازسازی کنیم و در خود بنگریم و از خویش فراتر برویم و طرح تازه ای برای وجود خود دراندازیم. این هدیه‌ی کم بهایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، بلکه زمینه های رشد و شکوفایی ما را همین انتقادها فراهم می‌سازند. امام علی (ع) به ما می‌آموزد تا کسانی را به خود نزدیک سازیم و برتر نهیم که عیوب ما را به ما می‌نمایانند، و از کسانی برحذر باشیم که عیب های ما را از خود ما می‌پوشانند و ما را با این دشمنان ناشناخته و نهانی تنها رها می‌سازند؛ چرا که این کسان، دشمنان واقعی ما هستند: «مَن اَبانَ لک عیبَک فهو ودودُک، مَن ساترک عیبکَ فهو عدوُّک؛ [۱] آن که عیب تو را بر تو آشکار سازد، دوستدار تو است و آن که عیب تو را از تو پنهان دارد، دشمن تو است». 🔹احادیثی از این دست بسیارند. مضمون همه‌ی آن‌ها تأکید بر بیان به خود شخص و پرهیز از لاپوشانی های بی خاصیت و گاه خطرناک است. این توجه، گویای در زندگی انسان و ضرورت آن برای رشد آدمی است، رشدی که از طریق بیان عیب‌ها و رفتار آیندگان انتقاد به دست می‌آید. افزون بر این، ما از طریق دیگران است که به کشف خویش نائل می‌شویم و در هنگام رویارویی با اظهارات این و آن است که حدود و ثغور وجود خود را در می‌یابیم و به چند و چون آن پی می‌بریم. هیچ شناخت منفردی وجود ندارد و هیچ‌کس در خلأ به فهم خود دست نمی یابد. به گفته‌ی رومن رولان، متفکر فرانسوی، «آدمی از دریچه‌ی چشم دیگران می‌بیند و آنان او را می‌بینند؛ جز از راه انعکاس، نمی توان خود را شناخت». [۲] پی‌نوشت‌ها: [۱] میزان الحکمه، ج۳، ص۲۲۰۷ [۲]جان شیفته، ج۴، ص۱۶۷۹ 📕انتقاد و انتقادپذیری، سیدحسن اسلامی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel