eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت در گفتار (بخش هفتم و پایانی) 🔸نحوه­‌ سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید». در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­‌شناسید. 💠سخن بی­ ارتباط (۲) 🔹در بخش پیشین این نوشتار بیان شد که یکی از نشانه های عفت در گفتار از نظر اسلام، سخن نگفتن در مورد چیزهایی است که ارتباطی به انسان ندارد. پیامبر اکرم میفرماید: «من حسن اسلام المرء ترکه مالا یعنیک؛ از اخلاق پسندیده­ انسان دخالت نکردن در چیزی است که به او ارتباطی ندارد». [۱] در مقابل، سخنان بی­‌ربط به شدت در آموزه­‌های دینی مذمت، و به عنوان یکی از موانع سعادت انسان معرفی شده است. چنان که از انس بن مالک نقل شده است: «در جنگ احد غلامی از ما مسلمانان شهید شد. بعد از شهادت او ما دیدیم که از شدت گرسنگی سنگی را به شکم خود بسته است. مادر آن غلام کنار بدن فرزند خود آمد و گرد و غبار از چهره­ او پاک کرد. او خطاب به فرزندش گفت: «هنیئا لک الجنه یا بنی؛ فرزندم بهشت برایت گوارا باد. پیامبر فرمود: ما یدریک لعله کان یتکلّم بما لایعنیه؛ از کجا می­دانی فرزندت به بهشت می­رود شاید او سخنانی که به او ارتباط نداشت می­گفت». [۲] 🔹با توجه به اهمیت این آموزه­‌های اخلاقی، پیشوایان دینی همواره به پیروان خودشان توصیه می­کردند تا به اموری که به آن­ها ربطی ندارد سخن نگویند. چنان که اميرالمؤمنين امام علی (ع) در این رابطه می­فرماید: «فتکلّم بما یعنیک و دع مالا یعنیک؛ درباره­ آنچه به تو مربوط است سخن بگو، و آنچه به تو ارتباطی ندارد را ترک کن». [۳] همچنین در توصیه­ به فرزندشان امام مجتبی (ع) می­فرماید: «و الخطاب فیما لم تکلّف؛ آنچه به تو مربوط نیست به زبان میاور». [۴] اميرالمؤمنين (ع) همچنین می‌فرماید: «عجبت لمن یتکلّم بما لاینفعه فی دنیاه و لا یکتب له فی اجره فی أخراه؛ عجب دارم از کسی که به چیزی سخن گوید که در دنیایش سودی نمی­‌بخشد و در آخر مزدی برایش در قبال آن عمل نوشته نمی­شود». [۵] براساس این بیان نورانی باید انسان درباره­ چیزی سخن بگوید که یا در زندگی دنیا نفعی به حال او داشته باشد و یا در آخرت. پی نوشت‌ها؛ [۱] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۰۹ [۲] محسن فیض کاشانی، محجه البیضا، ج۵، ص۲۰۰ [۳] حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۲، ص۱۹۷ [۴] نهج البلاغه، نامه­ ۳۱ [۵] حسین شیخ الاسلام، گفتار امیرمومنان، ج۲، ص۱۲۱۸ عارفی محمد یونس برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ (ارسال مطلب به سایت: حسن طالب) منبع؛ وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️بسیج باید با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد 🔹 باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکی از ضروری ترین تشکل‌ها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجی‌ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر «نه شرقی و نه غربی» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. به هیچ وجه نگذارند ایادی و شوروی در آن دو محل حساس کنند. 🔹تنها با است که این مهم انجام می‌پذیرد. مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمی است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هسته‌های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد بیانات حضرت امام ۶۷/۰۹/۰۲ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خدا و نظم جهان (بخش سوم و پایانی) 🔸برهان نظم چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال می‌شود؟ 💠گونه های برهان نظم 🔹 گونه ها و تقریرهای مختلفی دارد که به اختصار برخی از آنها اشاره می شود [جهت آگاهی بیشتر در این باره بنگرید: الف. احمد دیلمى، طبیعت و حکمت، (پژوهشى در برهان نظم)، قم: معارف، ۱۳۷۶؛ ب. حمیدرضا شاکرین، براهین اثبات وجود خدا در نقدی بر شبهات جان هاسپرز، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۵]. 1⃣برهان مبتنی بر علیت 🔹استدلال از نظم موجود در عالم هستی، دو نتیجه می توان گرفت: «اثبات وجود ناظم و «اثبات ویژگیهای او مثل علم، عقل و شعور». برای اثبات وجود ناظم می گوییم: «در عالم طبیعت، برقرار است و هر نظمی به دست ناظمی است، پس باید ناظمی این نظم را در طبیعت قرار داده باشد». و برای اثبات ویژگی های ناظم می گوییم: «در طبیعت نظم وجود دارد و هر نظمی برخاسته از شعور و آگاهی است، پس بایستی طبیعت دارای شعور و آگاهی باشد». اساس این استدلال بر اصل علیت استوار است و اینکه «هر پدیده ای محتاج پدیدآورنده است» و چون «نظم» پدیده است پس محتاج پدیدآورنده ­ای یعنی ناظمی است، و چون نظم و سامان دادن به یک مجموعه نیازمند آگاهی و شعور است پس این ناظم دارای این ویژگی هاست‌. [جعفر سبحانی، الالهیات، قم، موسسه امام صادق (ع)، چ ششم، ۱۳۸۴، ج ۱، ص ۳۳-۳۵؛ و م‍ح‍س‍ن غ‍روی‍ان، سیری در ادله اثبات وجود خدا، ص ۸۰، ق‍م، ان‍ت‍ش‍ارات دف‍ت‍ر ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات اس‍لام‍ی ح‍وزه ع‍ل‍م‍ی‍ه ق‍م، ۱۳۷۷] 2⃣برهان انسجام محور 🔹مجموعه های عالم طبیعت دارای انسجام و اتصال شگفت آوری هستند، به گونه ای که گاهی یک جزء کوچک در کل عالم طبیعت تأثیر می گذارد. اکتشافات علمی همچون اثبات تأثیر نجوم در حیات موجودات روی زمین و دیگر دستاوردهای علمی، این اتصال و انسجام را آشکارتر می سازد. این ارتباط و تنیدگی مجموعه‌ ها در همدیگر، دلالت بر وجود شعور و دخالت عقلی بزرگ در ساختار جهان می کند. [الالهیات، همان، ص ۴۳] 3⃣استدلال بر اساس حساب احتمالات 🔹حیات روی زمین نتیجه شروط و قیود فراوانی است و علل گوناگونی با یکدیگر هماهنگ شده اند تا حیات کنونی، نظم و سامان یافته، به گونه ای که فقدان هریک از این شرایط موجب بی نظمی و فساد این عالم می شود. این قیود و شروط به قدری فراوانند که احتمال صُدفه و اتفاق در ایجاد این نظم و هماهنگی را بسیار ضعیف و در حدّ صفر می کند، و احتمال دخالت شعور و قصد در ایجاد این مجموعه های زنجیره وار بسیار بالاست. [همان، ص ۵۱] 4⃣برهان هدف مدارانه 🔹با دقت در مجموعه نظامات عالم هستی متوجه می شویم که برخی از این نظام ها در خدمت نظامی دیگر قرار دارد، به طوری که در صورت نبودن نظام اول، نظام دوم از بین خواهد رفت. به عبارت دیگر نظام اول هدف و غایتی دارد که آن تأمین احتیاجات نظام دوم است، و بدین ترتیب، ارتباط تنگاتنگی بین نظام های عالم هستی وجود دارد. مثلاً ساختار وجودی مادر و وجود پستان او برای تأمین احتیاجات غذایی نوزاد است. مشخص است که این هدفمندی و ارتباط در عالم، نشان دهنده موجود عالم و باشعوری است که چنین ارتباط و هدفمندی را در عالم به وجود آورده است. [همان، ص ۴۷] 5⃣استدلال مبتنی بر تنظیم ظریف ثابت های طبیعت 🔹امروزه اسلوب های جدیدتری یافته، که از مهمترین آنها تقریر مبتنی بر تنظیم ظریف ثابت های طبیعت است. در سال ۱۹۸۶ دو کیهان شناس انگلیسی، جان بارو و فرانک تیپلر، تقریری از «تنظیم ظریف ثابت های طبیعت» ارائه کردند که مقدمه اسلوب جدیدی از برهان نظم شد. آن دو در کتاب «اصل کیهان شناختی انسان محور» [John Barrow, Frank Tipler & John Wheeler, The Anthropic Cosmological Principle (Oxford Paperbacks,1987)] استدلال کردند که جهان به نحو خاصی برای پیدایش انسان تنظیم ظریف شده است. [جهت آگاهی بیشتر در این زمینه بنگرید: مهدی گلشنی، خداباوری و دانشمندان معاصر غربی، ص ۷۷-۱۱۲، تهران، انتشارات کانون اندیشه جوان، ۱۳۹۵] و در عین حال تقریر اخیر را می توان زیرگونه ای از برهان هدف مدارانه و بیانی نو از چگونگی هدفمندی جهان به حساب آورد. 📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبیین
⭕️آغاز چالش بین ملّت ایران و آمریکا ۲۸ مرداد است 🔹آغاز چالش بین ملّت ایران و آمریکا است؛ ۲۸ مرداد سال ۳۲. در ۲۸ مرداد یک حکومت ملّی سر کار بود. یک بود؛ مشکلش هم با غربی‌ها فقط بود؛ نه حجّت‌الاسلام بود، نه داعیه‌ اسلام‌خواهی داشت؛ فقط مسئله‌ نفت بود. نفت دست بود، او گفت نفت دست خودمان باشد؛ جرمش فقط این بود. ایجاد کردند، یک کودتای عجیب و غریبی... آمریکایی‌ها نشستند علیه مصدّق توطئه کردند، با اینکه مصدّق به آمریکایی‌ها خوش‌بین بود، نسبت به آنها اعتماد داشت، حتّی علاقه داشت و فکر میکرد دولت آمریکا در مقابل انگلیس‌ها از او حمایت خواهد کرد؛ [امّا] اینها از پشت خنجر زدند؛ اینها مأمور خودشان را - که اسم آن مأمور، کیم روزوِلت بود - فرستادند ایران، با انگلیس‌ها هماهنگ کردند، او را با یک چمدان پُر از دلار فرستادند ایران؛ 🔹رفت سفارت انگلیس - سفارت آمریکا هم نرفت - با چند نفر نظامیِ خائن هماهنگ کرد، با چند عنصر وابسته‌ی به انگلیس هماهنگ کرد،‌ الوات و اوباش را هم جمع کردند، نظامی‌ها را کشاندند و روز مرداد آن را به وجود آوردند، و مصدّق و اطرافیانش همه را دستگیر کردند؛ بعضی را بعدها اعدام کردند، بعضی را هم سالهای متمادی زندان کردند. اختلاف ملّت ایران با آمریکا از روز ۲۸ مرداد است. چرا شما کودتا کردید و یک را که با انتخاب مردم سرِ کار آمده بود سرنگون کردید؟ و نفت را که از چنگ انگلیس‌ها درآورده بود، دادید به یک کُنسِرسیومی، که در آن انگلیس بود، آمریکا بود، چند دولت دیگر [هم] بودند؛ یعنی از چاله در ‌آمد، افتاد در چاه. شروع دعوای ما با از آن روز است. پس آمریکایی‌ها حتّی به یک آدم خوش‌بین به آمریکا و آدم فرنگی‌مآب هم رحم نکردند - مصدّق فرنگی‌مآب بود - برای خاطر منافعشان، که آن روز این منافع، نفت بود. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۱/۰۸/۱۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بصیرت؛ چیستی و چگونگی (بخش هفتم و پایانی) 💠ویژگی های افراد بابصیرت 4⃣صبر 🔹چهارمین ویژگی ، و بردباری آنهاست. از نگاه قران، بین صبر و بصیرت رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ صابران، بصیر و اهل بصیرت، صبورند. در قرآن‌ اشاره می کند که ۲۰ مجاهد صبور، در برابر ۲۰۰ نفر از کافران توان مقاومت دارند و سپس تعداد یاد شده را به صد نفر در برابر دویست نفر تقلیل داده، می فرماید: «الْآنَ خَفَّفَ اللهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا ۚ فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللهِ ۗ وَاللهُ مَعَ الصَّابِرِينَ؛ [انفال، ۶۶] هم اکنون خداوند از شما تخفیف داد و دانست که در شما ضعفی وجود دارد، بنابر این هر گاه یکصد نفر بااستقامت از شما باشند، بر دویست نفر پیروز می شوند و اگر یک هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد و خدا با است». 🔹به نوشته مفسران بزرگی همانند طبرسی (ره)، مقصود از «ضعفا» ضعف در بدن نیست؛ بلکه ضعف در بصیرت است؛ زیرا مومنان صدر اسلام، همگی تنومند نبودند؛ بلکه برخی از آنان افرادی بودند که از حیث بدنی ضعیف، ولی دارای بودند. [۱] گاه قران کریم افراد بی بصیرت را به نابینایان تشبیه کرده است و می فرماید: «أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ [رعد، ۱۹] آیا کسی که می داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، حق است، همانند کسی است که نابیناست؟ تنها متذکر می شوند». 🔹در این آيه نمی گوید: آیا کسی که می داند این قرآن بر حق است، مانند کسی است که نمی داند؛ بلکه می فرماید: آیا کسی که این حق را می داند، همانند اعمی است؟ این تعبیر اشاره لطیفی است به اینکه ندانستن این واقعیت به هیچ وجه امکان پذیر نیست، مگر اینکه انسان به کلی از کار افتاده باشد، وگرنه چگونه ممکن است دارنده چشم بینا و سالم، چهره آفتاب را نبیند؟ و الا عظمت این درست همانند نور آفتاب است. [۲] نکته درس آموز دیگر آیه اینکه به خاطر رضایت خداوند است؛ یعنی آنها به خاطر جلب رضای حق در برابر مشکلات صبر و استقامت به خرج می دهند [۳] و این جمله دلیل روشنی است بر اینکه و شکیبایی و هرگونه عمل خیر، در صورتی ارزش دارد که برای خدا باشد، و اگر انگیزه های دیگری از قبیل: ریاکاری، جلب توجه مردم - که او آدم با استقامت و نیکوکاری است - و یا حتی برای ارضای غرور خود کاری را انجام دهد، بی ارزش خواهد بود. 🔹به گفته برخی مفسران، گاهی انسان در برابر حوادث ناگوار صبر می کند تا مردم بگویند که چقدر با استقامت است! گاهی نیز از ترس اینکه نگویند چه آدم کم ظرفیتی است، گاهی به خاطر اینکه دشمنان شماتتش نکنند، گاهی به خاطر اینکه می داند بی تابی و جزع کردن بیهوده است، گاهی به خاطر اینکه چهره مظلومی به خود بگیرد و به یاری او برخیزند؛ اما هیچ یک از این امور دلیل بر کمال نفس انسانی نیست؛ بلکه وقتی به خاطر و اینکه هر حادثه ای در زندگی رخ می دهد، دلیل و حکمتی دارد، و استقامت به خرج دهد، آنچنان که عظمت حادثه را در هم شکسته، از گشودن زبان به کفران، و آنچه دلیل بر جزع است، خودداری کند، این همان صبری است که در آيه فوق به ان اشاره شده و «ابتغاء وجه الله» محسوب می شود. [۴] 5⃣توبه و ترک گناه 🔹یکی دیگر از ویژگیهای ، و وسوسه های اوست. قرآن کریم در این باره می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ؛ [اعراف، ۲۰۱] مسلماً کسانی که [نسبت به گناهان، معاصی و آلودگی های ظاهری وباطنی] تقوا ورزیده اند، هرگاه وسوسه هایی از سوی شیطان به آنان رسد [خدا و قیامت را] یاد کنند، پس بی درنگ بینا شوند [و از دام وسوسه هایش نجات یابند]». امام علی (ع) نیز می‌فرماید؛ «اَبْصَرُ النَّاسِ مَنْ اَبْصَرَ عُیوبَهُ وَ اَقْلَعَ عَنْ ذُنُوبِهِ؛ را کسی می داند که عیبهای خود را بشناسد و گناهان خویش را ریشه کن کند». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۵۶ [۲] تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۱۸۴ (با کمی تلخیص و ویرایش) [۳] همان، ص ۱۸۸ [۴] همان، ص ۱۸۹ (با کمی تلخیص و ویرایش) [۵] میزان الحکمه، ج ۱، ص ۲۶۶  منبع: حوزه نت، به نقل از مبلغان، شماره ۲۲۲، محمد علی محمدی @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مواهب دهگانه اى که خداوند به حضرت یحیى (ع) عطا کرد چه بود؟ 🔹خداى متعال در آیات ۱۲ تا ۱۵ سوره «مریم» به مواهب دهگانه اى که خدا به (ع) داده بود، و یا او به توفیق الهى کسب کرد، اشاره مى کند؛ ۱) «وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً»؛ ما فرمان نبوت و عقل، هوش و درایت را در کودکى به او دادیم. ۲) «وَ حَناناً مِنْ لَدُنّا»؛ به او رحمت و محبت نسبت به بندگان، از سوى خود بخشیدیم. «حَنان» در اصل به معنى رحمت، شفقت، محبت و ابراز علاقه و تمایل است. ۳) «وَ زَکاةً»؛ به او پاکى روح و جان و پاکى عمل دادیم». گرچه مفسران براى «زکات»، معانى مختلفى کرده اند: بعضى آن را به عمل صالح، بعضى به اطاعت و اخلاص، بعضى، نیکى به پدر و مادر، بعضى، حسن شهرت، و بعضى به پاکى پیروان، تفسیر کرده اند، ولى ظاهر این است که زکات معنى وسیعى دارد و همه این پاکیزگى ها را در بر خواهد گرفت. ۴) «وَ کانَ تَقِیّاً»؛ (او پرهیزگار بود) و از آنچه خلاف فرمان پروردگار بود، دورى مى کرد. ۵) «وَ بَرّاً بِوالِدَیْهِ»؛ او نسبت به پدر و مادرش خوشرفتار، نیکوکار و پر محبت بود. 🔹 ۶) «وَ لَمْ یَکُنْ جَبّاراً»؛ او مردى ستمگر، متکبر و خود برتربین در برابر خلق خدا نبود. ۷) «عَصِیّاً»؛ او معصیت‌کار و آلوده به گناه نبود. ۸ و ۹ و ۱۰) «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً»؛ چون او جامع این صفات برجسته و افتخارات بزرگ بود (درود ما بر او به هنگام ولادتش، و درود ما بر او به هنگام مرگش، و درود بر او در آن روز که زنده و برانگیخته خواهد شد). تعبیر به «سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً» نشان مى دهد: در تاریخ زندگى انسان و انتقال او از عالمى به عالم دیگر، سه روز سخت وجود دارد، روز گام نهادن به این دنیا «یَوْمَ وُلِدَ» و روز مرگ و انتقال به جهان برزخ «یَوْمَ یَمُوتُ» و روز برانگیخته شدن در جهان دیگر «وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً». و از آنجا که این سه روز انتقالى طبیعتاً با بحران هایى روبرو است، خداوند سلامت و عافیت خود را شامل حال بندگان خاصش قرار مى دهد، و آنها را در این سه مرحله طوفانى، در کنف حمایت خویش مى گیرد. هر چند این تعبیر تنها در دو مورد در قرآن مجید آمده است، در مورد (ع) و حضرت عیسى (ع)؛ 🔹اما در مورد (ع) تعبیر قرآن، امتیاز خاصى دارد، چرا که گوینده این سخن خداوند است، در حالى که در مورد مسیح (ع) گوینده، خود او است. ناگفته پیدا است کسانى که: در شرایط مشابهى با این دو بزرگوار باشند مشمول این سلامت خواهند بود. جالب اینکه در روایتى از امام رضا (ع) منقول است: «إِنَّ أَوْحَشَ ما یَقُومُ عَلى هذَا الْخَلْقِ فِى ثَلاثِ مَواطِنَ: یَوْمَ یُولَدُ وَ یَخْرُجُ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ فَیرَى الدُّنْیا، وَ یَوْمَ یَمُوتُ فَیُعایِنُ الآخِرَةَ وَ أَهْلَها، وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً، فَیَرى أَحْکاماً لَمْ یَرَها فِى دارِ الدُّنْیا وَ قَدْ سَلَّمَ اللّهُ عَلى یَحْیى فِى هذِهِ الْمَواطِنِ الثَّلاثِ وَ آمَنَ رَوْعَتَهُ فَقالَ وَ سَلامٌ عَلَیْهِ...»؛ وحشتناکترین دوران زندگى انسان سه مرحله است: آن روز که متولد مى شود و چشمش به دنیا مى افتد، و آن روز که مى میرد و آخرت و اهل آن را مى بیند و آن روز که برانگیخته مى شود و احکام و قوانینى را مى بیند که در این جهان حکم فرما نبود، خداوند سلامت را در این سه مرحله شامل حال (ع) نمود و او را در برابر وحشت ها امنیت و آرامش داد و فرمود: «وَ سَلامٌ عَلَیٌهِ...». پروردگارا! در این سه موطن حساس و بحرانى سلامت را به ما مرحمت کن. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ بیست و پنجم، ج ۱۳، ص ۳۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا