✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تملق گویی» چه زیان هایی به بار می آورد؟
🔹معناى #تملّق، مدح و ثناى بيش از حدّ و #گزافهگويى درباره فضايل افراد براى نزدیک شدن به آنها و استفاده از #مواهب_مادّى آنان است. حتى ذكر اوصاف برجسته واقعى يك شخص بدون اشاره به نقاط ضعف، آن هم نوعى #تملّق محسوب مى شود و گاه از اين فراتر مى رود و #تملّق_گويان نقاط ضعف را در لباس نقاط قوت بيان مى كنند.
🔹#تملّق_گويى بيشتر درباره #قدرتمندان است و خطر بسيار بزرگى براى #زمامداران و #مديران محسوب مى شود، زيرا نخستين شرط مديريت، آگاه بودن از #واقعيّات مربوط به حوزه مديريت است، و #متملّقان بر روى واقعيّتها پرده مى افكنند و #مشكلات را از نظر #مديران و #زمامداران مى پوشانند و از اين طريق #مفاسد بى شمارى به بار مى آورند.
🔹عجيبايناستكه «زمامداران #نالايق و گمراه» نيز غالباً #متملّقان را تشويق مى كنند، از #حقگويى ناراحت مى شوند و از #تملّق_متملّقان احساس آرامشى كاذب و دردآفرين می کنند. از این رو اميرمؤمنان #امام_على (عليه السلام) #تملّق را بدترين درد يا درد بى درمان شمرده ميفرمايد: «أَدْوَأُ الدَّاءِ الصَّلَف» [۱] (بدترين درد #تملّق_گويى است). [يكى از معانى صلف تملّق گويى و ديگرى خودستايى است].
🔹همچنین در سخن ديگرى مى فرمايد: «إنَّما يُحِبُّكَ مَنْ لايَتَمَلَّقَكَ» [۲] (دوستان واقعى تو كسانى هستند كه به تو #تملّق نمیگويند). نيز می فرمايد: «لَيْسَ الْمَلَقُ مِنْ خُلُقِ الاَْنْبِياءِ» [۳] (#تملّق از اخلاق انبياء نيست). اين سخن را نيز نبايد فراموش كرد كه #تملّق گاهى به صورت مستقيم و گاه غير مستقيم، گاه با نثر و گاه با شعر و گاهى با عمل، اجرا مى شود که #آثار_زيانبار همه يكسان است.
پی نوشت:
[۱] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص ۱۸۶، قصار ۲۹
[۲] همان، ص ۲۷۳، قصار ۱۷
[۳] همان، ص ۵۵۶، قصار ۳
📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج ۸، ص ۲۶۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تملق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چه رابطه اى بین «ایمان» و «بصیرت» وجود دارد؟
🔹مسأله مهم در زندگى #انسان، این است که: #واقعیات را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیشداورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید #واقعیات - آنچنان که هست - نگردد، و مهمترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهمترین تقاضاهایی که #معصومین (علیهم السلام) از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ» (خداوندا، #واقعیتها و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده)، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و #حق آن را ادا کنم.
🔹و این حالت بدون #ایمان میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و #تمایلات_نفسانى، بزرگترین #حجاب و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو #تقوا و #کنترلهواینفس، امکان پذیر نیست. لذا در «آیه ۴ سوره نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون» (کسانى که به #آخرت ایمان ندارند، #اعمال_زشتشان را براى آنها #زینت مى دهیم، و سرگردان مى شوند). #آلودگى در نظر آنها پاکى، #زشتیها نزد آنها زیبا، #پستیها افتخار، و #بدبختىها و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در #طریق_غلط گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند.
🔹واضح است وقتى #انسان کار زشت و #نادرستى را انجام داد، تدریجاً #قبح و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن #عادت مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند #افراد_جنایتکار و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش #سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک #انسان دست مى دهد.
🔹جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این #تزیین به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به #خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است که او #مسبب_الاسباب در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود؛ آرى این خاصیت را #خداوند در #تکرار_عمل قرار داده که #انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد، و #حس_تشخیص او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید)
🔹و اگر به #شیطان یا #هوای_نفس نسبت داده شود، به خاطر این است که #عامل_نزدیک و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت #فعل_مجهول آمده، اشاره به این است که #طبیعتِ_عمل، چنین اقتضا مى کند که بر اثر #تکرار، ایجاد حالت، #ملکه، عشق و #علاقه مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از #دنیاپرستان_زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز #ننگ و آلودگى و #رسوايى نیست.
🔹آنها لجام گسیختگى و #بىبندوبارى را نشانه «آزادى»، #برهنگى و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در #تجملپرستى را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع #فساد را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و #جنایت و #ویرانگرى را دلیل بر «قدرت»، خرابکارى و #غصب سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!،
🔹اسارت در چنگال #اعتیادها، #هوسها، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، #تقلب و #تزویر و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول #عدل و داد و #احترام به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و #دورویى و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه #اعمال_سوء و ننگین شان آنچنان در نظرشان #زینت داده شده است، که نه تنها از آن احساس #شرم نمى کنند، که به آن #افتخار و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟!
پی نوشت:
[۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸
📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳
منبع: وبسایت راسخون
#ایمان #تقوا #بصیرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد