eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ ، به معنای محبت و اعتقاد به ائمه نیست‼️👇 رهبر معظم انقلاب: یک عده ای خوششان می آید سرِ خودشان را کلاه بگذارند. خیال می کنند را دارند واقعاً، به صرف اینکه دارند به ائمه، به صرف اینکه دارند به ائمه، خیال میکنند ولایت یعنی همین. ، از این بالاتر است ولایت. [...] همیشه در ایام عید غدیر، معمول است، این را میخوانند مردم: *«اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلنا مِنَ المُتِمَسِکین بِوِلایَةِ عَلیِ بنِ اَبی طالِبٍ عَلَیهِ السَّلام»* بنده به دوستانم غالباً این جور میگویم، میگویم نگویید «اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلنا»، میترسم دروغ باشد، بگویید: *«اَللّهُمَ اجعَلنا مِنَ المُتِمَسِکین بِوِلایَةِ عَلیِ بنِ اَبی طالِبٍ عَلَیهِ السَّلام»* خدایا ما را از . 📗طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟ 🔹چنانچه معنای به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه و از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱] 🔹در اصطلاح، مراد از تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. (عليه السلام) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از و همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد. 🔹به علاوه (علیه السلام) می‌تواند در «امور تکوینیه» نیز دخل و تصرف نموده، و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. از نظر شیعه شناخت و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‌ها و احکام او بر همگان است، و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است، 🔹و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش می‌باشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار می‌دهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از را در طول اطاعت از خدا و رسول قرار می‌دهد، و نیز که را قرین می‌نماید،  [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى «هر کس که بمیرد و را نشناسد به مرده است» [۳] تأکید می‌شود؛ 🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی‌ شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه (عليه السلام) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». [۵] (لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت)). 🔹در حدیثی دیگر (عليه السلام) می فرماید: « بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و  ، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین نمی رسد». [۶] از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن (علیهم السلام) به قبول نکردن «ولایت خداوند» برمی‌گردد. روشن است که این امر سبب می‌شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد. 🔹پذیرش سبب می‌شود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت نشود، و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این (علیهم السلام) هستند که راه را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به دنیا و آخرت را روشن می‌کنند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این باره می فرماید: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت و او، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸ [۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق [۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸ [۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت [۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷ [۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳ [۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حدیث «سلسلة الذهب» 🔹«سلسلة الذهب» نام حدیث معروفی است که (علیه‌السلام) هنگام عزیمت به خراسان در نیشابور برای جمعیت انبوهی که به دیدار ایشان آمده بودند نقل فرمودند. در این حدیث شریف به عنوان برای در امان ماندن از عذاب خداوند دانسته شده و (علیهم السلام) به عنوان شرط ورود به وادی توحید یاد شده است. این حدیث به جهت سند آن که از (علیهم‌ السلام) تا (صلی الله علیه و آله) است، به به معنای «زنجیرۀ زرّین» معروف شده است. 💠متن حدیث 🔹این حدیث شریف، در کتابهاى حدیثى شیعه و اهل سنت با سندها و مضمون هاى گوناگونى نقل شده است. از جمله شیخ صدوق در سه کتاب التوحید، معانى الاخبار و عیون اخبارالرضا خود چنین آورده است: اسحاق بن راهویه ميگويد: چون (علیه‌السلام) به نیشابور رسید و قصد خروج از آن [به سوى مأمون] را نمود، محدثان اطراف او گرد آمدند و عرضه داشتند: «اى پسر رسول خدا، آیا از میان ما کوچ میکنى و حدیثى که از آن سود ببریم برایمان بیان نمیکنى؟». 🔹 (علیه السلام) درحالى که در کجاوه نشسته بود، سرش را بیرون آورد و فرمود: «حدثنی ابی موسی الکاظم عن ابیه جعفربن محمد الصادق عن ابیه محمدالباقر عن ابیه زین العابدین عن ابیه الحسین عن ابیه علی بن ابیطالب قال حدثنی رسول الله صلی الله علیه و آله قال حدثنی جبرئیل قال سمعت عن الله تعالی قال کلمة لا اله الا الله حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى» 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (شنیدم پدرم موسى بن جعفر فرمود شنیدم پدرم جعفربن‌محمد فرمود شنیدم پدرم محمدبن‌على فرمود شنیدم پدرم على بن الحسین فرمود شنیدم پدرم حسین بن على فرمود شنیدم پدرم على بن ابیطالب فرمود شنیدم رسول خدا(ص) فرمود شنیدم جبرئیل گفت شنیدم خداوند جلّ جلاله فرمود: «، دژ محکم من است؛ پس هرکس که داخل دژ من گردد، از عذاب من در امان است). راوى میگوید چون قافله حرکت کرد حضرت ندا برآورد: «بشروطها و انا من شروطها». (با شرایط آن، و من از شرایط آن هستم). [۱] 💠اعتبار حدیث 🔹این حدیث را محدّثان شیعه و سنّى با سندهاى گوناگون نقل کرده اند و درباره سند حدیث، عباراتى که حاکى از اهمیت آن است، بیان کرده اند. افزون بر اینها، مضمون حدیث در بسیارى از آیات و روایات دیگر نیز آمده است؛ بنابراین، اگر نگوییم متواتر لفظى است، به طور قطع متواتر معنوى مى باشد. [۲] ابن صبّاغ میگوید: «تعداد نویسندگان صاحب قلم و دوات که حدیث سلسلةالذّهب را مى نوشتند، بیشتر از بیست هزار تن شمار کردند».[۳] 🔹حافظ ابونعیم از دانشمندان بزرگ اهل سنت مى نویسد: «این حدیث، با همین سند از انسانهاى پاک، از پدران پاکشان رسیده و یکى از محدّثان بزرگ پیشین، هنگامى که این حدیث با همین سند روایت شد، گفت چنانچه این سند بر فردى مجنون خوانده شود، سالم میگردد».[۴] 💠مفهوم و پیام حدیث 🔹به باور شارحان و مفسران این حدیث، کلمه «لا اله الا الله»، اقرار به آن و عمل نمودن به آن، موجب است. کلمه «لا اله الا الله»، در حقیقت همان معنا و مفهوم ریشه اى است که مایه سعادت جامعه بشری تا پایان جهان است، ولی کلمه «لا اله الا الله» منهای ، ناقص و بلکه هیچ است. بااین توضیح که، هنگام نصب على ابن ابیطالب به ولایت در روز غدیر، آیه اکمال نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا». 🔹و قبل از آن، آیه تبلیغ به پیامبر چنین خطاب میکند: «یا ایها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته» (ای پیامبر آنچه به تو نازل شد ـ نصب امیرالمؤمنین به ولایت ـ به مردم بگو اگر تبلیغ نکنی، رسالت خود را نرسانیده ای). بنابر بسیارى تفسیرها، ماجراى حدیث سلسلة الذهب امام رضا (علیه السلام)، با تاکید روى جمله «بشروطها و أنا من شروطها»، همان آیه اکمال و آیه تبلیغ را یادآوری میکند و ميگويد: شرط اساسی کلمة لا اله الا الله، پذیرش ولایت و رهبرى است و بدون پذیرش اساسا مسلمانى و رستگارى اخروى شما زیر سئوال است. 🔹در مجموع میتوان گفت، این حدیث به دو نکته مهم اشاره دارد: وصول به ، انسان را در پناهگاهی وارد میکند که رهاورد آن، امنیت از عذاب الهی است. وصول به این جایگاه، بدون اعتقاد به «امامت و ولایت اهل بیت» (علیهم السلام) میسر نیست. در واقع که از ولایت ظاهری و باطنی برخوردار است، انسان کاملی است که در پناه او انسانها به پناهگاه بار می یابند.[۵] پی نوشت‌ها: [۱]التوحید(صدوق)ص۲۵. [۲]بررسى حدیث سلسلة الذّهب، محمد رحمانى، علوم حدیث۱۳۷۵، ش۲. [۳]الفصول المهمّة فى معرفة احوال الائمّة، ص۲۳۵. [۴]حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج۳، ص۱۹۲. [۵]رابطه توحید و ولایت، قاسم ترخان منبع:دانشنامه اسلامی @tabyinchannel