✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️حسادت یا غبطه
🔹خداوند مالک هستی، و تمام خلایق، مِلک او می باشند. او نعمتهایش را به هر کس به اندازه استعداد و ظرفیتش، و نیز بسته به مصالحی که حضرتش برای او در نظر گرفته است، عطاء می کند. چه نیک است آدمی تنها چشم به خدا بدوزد و نیازهای خود را تنها از او بطلبد.
🔹نگریستن به بندگان خداوند و رشک بردن به داشته های آنان، و غفلت از آنچه خود دارد، حکایت از شقاوت نفس و خبث طینت و فساد اعتقاد می کند. انسان اگر خداوند را فاعل مایشاء می دانست و او را قادر به انجام هر کاری می یافت و درونی آراسته می داشت، نیازش را به خدا عرضه می کرد، و نداشته ها را از او اخذ می نمود و هرگز در فراق نداشتن نعمتی، به زوال عزّت و یا دوام نقمت احدی از بندگان خدا راضی نمی شد، چه رسد که آن را بطلبد.
🔹البته اگر آدمی به داشته های دیگران نظر کند و نعمت های داده شده به آنها را از خداوند طلب نماید، مثلا علم و دانش دیگران را ببیند، و همان یا بیشتر آن را برای خود از خدا بخواهد، مال و ثروت و نیز اولاد صالح دیگران را ببیند و مثل آن را برای خود بطلبد، #حسد شمرده نمیشود؛ چنین چیزی را #غبطه نام نهند و آرزوی ترقی برای خود گویند.
🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «لا حَسَدَ الّا فِی اثْنَینِ رَجُلٍ اتاهُ اللهُ مالًا فَهُوَ ینْفِقُ مِنْهُ آناءَ اللَّیلِ وَ آناءَ النَّهارِ، وَ رَجُلٍ اتاهُ اللهُ القُرآنَ فَهُوَ یقُومُ بِهِ آناءَ اللَّیلِ و آناءَ النَّهارِ؛ [۱] #حسد جز در مورد دو کس جایز نیست؛ کسی که خدا مالی به وی عطا فرموده و او شبانه روز از آن انفاق میکند، و کسی که خداوند قرآن (علم) به وی عطا فرموده و او شبانه روز بدان قیام میکند (احکام قرآن را ابلاغ و خود بدان عمل مینماید).
پی نوشت؛
[۱] خصال، ج ۱، ص۷۶
📕اخلاق در قرآن و سنت حاوی یکصد مبحث اخلاقی (علی غضنفری)، ج۱، ص،۳۵۷
منبع: حوزه نت
#حسد #حسادت #غبطه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️سيره عملی امام على عليه السّلام (بخش دوم)
🔹يك روز عقيل برادر آن حضرت درخواست كمك مالی كرد و گفت: من تنگدستم مرا چيزى عطا كن، حضرت فرمود: صبر داشته باش تا ميان مسلمين تقسيم كنم، سهميهی تو را خواهم داد، عقيل اصرار ورزيد، #امیرالمؤمنین (عليه السّلام) به مردی گفت: دست عقيل را بگير و ببر ميان بازار، بگو قفل مغازهای را بشکند و آنچه در ميان مغازه هست بردارد. عقيل در جواب گفت: ميخواهی مرا به عنوان دزدی بگيرند. #امام_علی (عليه السّلام) فرمود: پس تو ميخواهی مرا سارق قرار دهی كه از بيت المال مسلمين بردارم و به تو بدهم؟! [۱] يك روز معاويه به يكى از دوستان اميرالمؤمنين (عليه السلام) به نام ضرّار گفت: مقدارى از اوصاف و اخلاق #امام_علی (عليه السّلام) را برايم شرح بده: گفت هر چه بگويم در امان هستم، گفت در امان خواهی بود.
🔹ضرّار گفت سوگند به خدا كه او در كسب مكارم اخلاق بلند همت بود، به عدل حكم ميكرد، چشمههای علم و دانش از همهی وجودش جوشان بود، از دنيا و زرق و برق آن وحشت داشت، با شب و تاريكیاش مأنوس بود، او در دل شبها خيلی گريه ميكرد و با خدای خويش مناجات مینمود، لباس خشن میپوشيد، نان خشك میخورد. او در ميان ما مثل يكی از ما بود و به محض آن كه او را میخوانديم پاسخ مثبت ميداد، و با همه قرب و نزديكی كه با او داشتيم هيبتش ما را ميگرفت و ما نمیتوانستيم چشم در چشمش بيندازيم. وقتی میخنديد، دندانهايش مثل لؤلؤ بود، اهل دين را محترم میشمرد، مساكين و محرومين را دوست ميداشت، مردم قوی در باطل خود به او طمع نمیبردند، فقراء هم از عدل حضرتش مأيوس نمیشدند. به خدا قسم در بعضی مواقع در دل شبها او را در حالی در محراب عبادت میديدم كه مثل انسان مار گزيده به خود میپيچيد و با ناله گريه ميكرد. مثل آن است كه الآن دارم صدای نازنينش را ميشنوم كه ميفرمود: ای دنيای پست آيا به من تعرّض ميكنی، مرا به سوى خود تشويق ميكنی؟ هيهات، هيهات برو و غير مرا فريب بده، مرا به تو حاجتی نيست! سپس ميفرمود: آه آه از كمی توشه و طولانی بودن سفر و وحشت راه!
🔹در اينجا بود كه اشك معاويه و يارانش جاری شد و گفت: قسم به خدا ابوالحسن اينچنين بوده، تو در فراقش چگونه صبر ميكنی؟ گفت صبر كسی كه فرزندش در دامنش ذبح شود، آنگاه ضرّار در حالی كه گريه ميكرد از جای برخاست و كاخ معاويه را ترك كرد. معاويه خطاب به دوستان خود كرد و گفت: اگر من از ميان شما بروم شما مرا اينگونه ثنا نخواهيد گفت. يكی از حضار پاسخ داده هر كس صاحب آن چيزى است كه به دست آورده! [۲] مقدارى عسل و انجيز از هَمْدان و حُلْوان برای حضرت آوردند، امر فرمود بين يتيمان تقسيم كنند و خود حضرت شخصاً بچههای يتيم را نوازش ميكرد و از عسل و انجيز به دهانشان میگذاشت، عرض ميكردند چرا شما اين كار را ميكنيد؟ ميفرمود: امام پدر يتيمان است، اين عمل را انجام ميدهم تا احساس بیپدری نكنند. [۳] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۴۱۴
[۲] ارشاد دیلمی، ج ۲، ص ۱۳-۱۴
[۳] بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۲۳
📕سيره عملی امام على (ع)، سیدکاظم ارفع، ج ۲، ص ۱۸
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
#امام_علی #اميرالمؤمنين #علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭕️مذهب تشیّع، مکتب فداکاری
🔹 #مذهب_تشیع، مذهب فداکاری بوده است و در طول تاریخ، مردم برای عدالت و برای حقوق از دست رفته خود، همیشه قیام کردهاند، همیشه خون دادهاند.
بیانات حضرت امام در مصاحبه با رادیو بی بی سی درباره حکومت آینده ایران ۵۷/۰۹/۱۳
منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
#امام_خمینی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️انتقاد آیینه است
🔹حال، اندکی درنگ کنیم و ببینیم که دقیقاً #نقش_انتقاد چیست و چه کاری انجام میدهد که این همه آن را ارجمند میسازد. #انتقاد به معنای داوری ناهمدلانه و قضاوت غالباً بی رحمانه دربارهی چیزی یا کسی و یا رفتاری است. هنگامی که - برای مثال - کسی از رفتار خاص ما انتقاد میکند، در حقیقت، ارزیابی خود را به گونه ای صریح و بدون ابهام آشکار میسازد و به ما نشان میدهد که رفتار ما را نادرست میشمارد. این داوری دو معنا میتواند داشته باشد: نخست آنکه رفتار مورد نظر، واقعاً نادرست و خلاف هنجار اجتماعی و اخلاقی است و باید اصلاح شود. معنای دوم این انتقاد آن است که آن شخص - به دلایلی آشکار یا نهان - میپندارد که رفتار ما نادرست است، هرچند واقعاً چنین نباشد. اینجاست که #انتقاد همچون آینه عمل میکند و گاه رفتار ما را به ما نشان میدهد و گاه آینهی داوری کسانی میشود و ما میتوانیم از طریق آنها با قضاوت دیگران آشنا شویم.
🔹بدین سان، #انتقاد همواره موجب کشف ناشناخته های زندگی است و #منتقد همچون جهانگرد ماجراجویی است که با انتقاد خود، نقاط ناآشکار و پنهان وجود ما را بر ما عیان میسازد و یا داوری های نهفتهی خود را برملا میکند. پس #انتقاد همواره بر دانش ما میافزاید، اما این دانش، دانشی بی خاصیت و به دور از عمل نیست، بلکه از آن دانش هایی است که مقدمهی ضروری عمل به شمار میروند و بی آن هیچ اصلاحی ممکن نیست. #انتقاد این آگاهی را به ما میدهد که بدانیم در وجود یا رفتارمان چه کاستی هایی وجود دارد و ما را به اصلاح آنها بر میانگیزد، یا آنکه ما را متوجه میسازد که دیگران دربارهی ما چه تصوراتی دارند و چگونه میاندیشند و داوری میکنند. این نقش آینه گون انتقاد را هرگز نمیتوان از آن جدا ساخت و ارزش واقعی انتقاد نیز همین است. ما هرگز از نگریستن در آینه، زیان نمیکنیم و سودها میبریم، خواه این آینه شفّاف باشد و خواه زنگار بسته، خواه این آینه از آن خود ما باشد و خواه عاریتی. آینه، آینه است و بزرگ ترین کارکردش نمایشگری.
🔹 #انتقاد نیز بزرگترین فایده اش آن است که جنبه های ناشناختهی رفتار ما را بر ما آشکار میسازد و به ما نشان میدهد که دیگران ما را چگونه میبینند و چه سان ارزیابی میکنند. در حقیقت، #منتقدان ما، آینه هایی میشوند تا ما خود را در آنها ببینیم و کم و بیش خودمان را بشناسیم و نقاط نیازمند اصلاح را اصلاح کنیم. منتقدان خواسته یا ناخواسته لطفی را در حق ما میکنند و به ما اجازه میدهند تا از انتقاداتشان بدینگونه بهره مند شویم و خود را همواره بازسازی کنیم و در خود بنگریم و از خویش فراتر برویم و طرح تازه ای برای وجود خود دراندازیم. این هدیهی کم بهایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، بلکه زمینه های رشد و شکوفایی ما را همین انتقادها فراهم میسازند. امام علی (ع) به ما میآموزد تا کسانی را به خود نزدیک سازیم و برتر نهیم که عیوب ما را به ما مینمایانند، و از کسانی برحذر باشیم که عیب های ما را از خود ما میپوشانند و ما را با این دشمنان ناشناخته و نهانی تنها رها میسازند؛ چرا که این کسان، دشمنان واقعی ما هستند: «مَن اَبانَ لک عیبَک فهو ودودُک، مَن ساترک عیبکَ فهو عدوُّک؛ [۱] آن که عیب تو را بر تو آشکار سازد، دوستدار تو است و آن که عیب تو را از تو پنهان دارد، دشمن تو است».
🔹احادیثی از این دست بسیارند. مضمون همهی آنها تأکید بر بیان #عیبها به خود شخص و پرهیز از لاپوشانی های بی خاصیت و گاه خطرناک است. این توجه، گویای #اهمیت_انتقاد در زندگی انسان و ضرورت آن برای رشد آدمی است، رشدی که از طریق بیان عیبها و رفتار آیندگان انتقاد به دست میآید. افزون بر این، ما از طریق دیگران است که به کشف خویش نائل میشویم و در هنگام رویارویی با اظهارات این و آن است که حدود و ثغور وجود خود را در مییابیم و به چند و چون آن پی میبریم. هیچ شناخت منفردی وجود ندارد و هیچکس در خلأ به فهم خود دست نمی یابد. به گفتهی رومن رولان، متفکر فرانسوی، «آدمی از دریچهی چشم دیگران میبیند و آنان او را میبینند؛ جز از راه انعکاس، نمی توان خود را شناخت». [۲]
پینوشتها:
[۱] میزان الحکمه، ج۳، ص۲۲۰۷
[۲]جان شیفته، ج۴، ص۱۶۷۹
📕انتقاد و انتقادپذیری، سیدحسن اسلامی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
منبع: وبسایت راسخون
#انتقاد #منتقد #نقد
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آرامش و زيبايی های زندگی! (بخش اول)
🔸يکی از مهارت های مهم انسان، «مهارت درک زيبايی های زندگی» است. با داشتن چنين مهارتی، زندگی با تمام ابعاد آن زيبا و لحظه لحظه زيستن در آن لذتبخش ميشود. افرادی که از درک زيبايی های زندگی بی بهره اند، زندگی در نظرشان تيره و تار و پوچ می نمايد، و نه تنها از لحظات زندگی خود لذتی نمی برند، بلکه زيستن در اين دنيا را غير قابل تحمل فرض می کنند. مهم درک صحيح از زندگی و رويدادهای آن است؛ پس بياييد اين مهارت باارزش را با تمرين کردن راهکارهای زير در خود شکوفا سازيم:
🔹 ۱) زندگی زيباتر از آن است که می بينيد، مهم چگونگی نگرش و زاويه ديد شما به زندگی است. عينک سبز زندگی را به چشمانتان بزنيد و آن را آنگونه که هست بنگريد؛ با واقع نگری ريشه خيلی از به ظاهر بدی ها و مشکلات به راحتی خشکيده ميشود. ۲) سعی کنيد فلسفه درست آفرينش و هدف صحيح از زندگی را بياموزيد. اهداف کوتاه مدت و درازمدت خود را مشخص کنيد و طبق آن گام های استوار برداريد. ۳) با درونگری افکار خود را مورد بررسی قرار دهيد، و عينک بدبينی را ازچشمانتان بيرون بياوريد. بدانيد که ريشه درک نادرست از زيبايی های زندگی خيالبافی ها، سوءظنها و افکار منفی و نادرست می باشد؛ پس سعی کنيد خود را از شر اينگونه افکار و تخيلات رهايی بخشيد.
🔹 ۴) با خود قرار بگذاريد تا هميشه فکر و احساس مثبت داشته باشيد. با تمرين و تلقين به نفس بر روی احساسات و افکار مثبت تمرکز داشته باشيد. هرگاه تفکر منفی يا احساس غلط سراغتان آمد، سريع فضا را عوض کرده، و زيبايی های زندگی و موفقيت ها و نقاط روشن زندگی خود يا ديگران را يادآوری کنيد. ۵) يک قدم جلوتر از زندگی باشيد. نگذاريد رويدادها و اتفاقات زندگی برای شما تصميم بگيرد و مسير زندگی شما را تعيين کند؛ بلکه خود، برای خودتان تصميم بگيريد و مسير زندگيتان را با توجه به توانمندی ها و انگيزه ها به دلخواه مشخص کنيد.
🔹 ۶) از زندگی هميشه انتظار خوشی و راحتی نداشته باشيد؛ دنيا مملو از شيرينی ها و تلخى هاست. امام علی (ع) میفرمایند: «روزگار دو روز است، روزى به كام تو و روزى به زيان تو؛ چون به كام تو بود، سرمست مشو و چون به زيان تو بود، غمناك مباش؛ زيرا هر دو مايه آزمايش توست». [تحف العقول، ۲۰۷] بدانيد که اگر قدرت ديد وسيع داشته باشيد و همینطور واقع نگر باشید، اين سختی ها و مشکلات را هم زيبا می بينيد؛ چرا که سربلندی از اين آزمايشات باعث رشد و تکامل شما می شود که دستيابى به سعادت و کمال از بهترين زيبايی هاست. ۷) صبور و بردبار باشيد. بدانيد که پايان هر سختی، گشايش و راحتی است؛ «ان مع العسر یسرا» [انشراح، ۶] پس با تلاش و کوشش خود سختی ها را پشت سر بگذاريد، که اين خود خيلی لذتبخش است. ۸) هر روز به خود وقتی بدهيد، برای خلوت، سکوت و فکر، و خود و خدای خود را بيش از پيش بشناسيد؛ چرا که با خودشناسی، خداشناسی و جهان شناسی است که توانايى درک بهتر زيبايی های زندگي را پيدا خواهيد نمود. #ادامه_دارد...
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
#زندگی #آرامش
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️سيره عملی امام على عليه السّلام (بخش سوم و پایانی)
🔹يك روز پنج بار شتر خرما برای شخص آبرومندی فرستاد كه جز از #امام_علی (عليه السّلام) از ديگرى درخواست و سئوال نميكرد. يك نفر خدمت حضرت بود، گفت: يا علی آن مرد از شما تقاضايی نكرد و از پنج بار شتر يكی او را كفايت مینمود، حضرت فرمود: مانند تو در ميان مؤمنين هرگز زياد نشود، من میبخشم و تو بخل ميكنی، اگر به كسى كمك كنم بعد از آنكه سئوال نمايد، در اين صورت آنچه به تو دادهام قيمت همان آبرويی است كه ريخته، و سبب آبروريزی او من شدهام، در صورتی كه رويش را فقط در موقع عبادت و پرستش به پيشگاه پروردگار بر زمين ميگذارد. هر كس چنين كارى با برادر مسلمان خود بنمايد با توجه به احتياج و موقعيت داشتن از برای دستگيری، به خدای خويش دروغ گفته؛ موقعی كه در حق برادر دينى خويش دعا ميكند و تقاضای بهشت را مینمايد، در زبان بهشت را ميخواهد ولی در عمل از مالی بیارزش مضايقه دارد و كردار او مطابقت با گفتارش ندارد. [۱]
🔹پدر و پسری به عنوان میهمان به خانهی حضرت آمدند، حضرت از جای خود حركت كرد و آنها را بالای مجلس نشانيد و خود در مقابل آنها نشست، آنگاه دستور داد غذا بياورند. پس از صرف خوراك، قنبر طشت و آفتابه و حوله آورد خواست دست پدر را بشويد، #اميرالمؤمنين(عليه السّلام) از جا بلند شد و آفتابه را از دست قنبر گرفت تا دست پدر را بشويد، ولی آن مرد خود را به خاك افكنده عرض كرد يا علی تو ميخواهی آب بر دست من بريزی، خداوند مرا بدان حال نبيند؟ فرمود: بنشين خدا میبيند ترا در حالی كه يكى از برادرانت كه با تو فرقی ندارد مشغول خدمت توست. #امام_علی (عليه السّلام) فرمود: قسم ميدهم به حق بزرگی كه بر گردنت دارم، طوری آرام و آسوده بنشين چنانكه اگر قنبر بر دستت آب ميريخت آسوده بودی. هنگامی كه دست او را شست آفتابه را به فرزندش محمد بن حنفيه داد و فرمود: اگر اين پسر تنها آمده بود دست او را میشستم، و لكن خداوند دوست ندارد پدر و پسری كه در يك محل و مجلس هستند، در احترام مساوي باشند؛ اكنون پدر دست پدر را شست، تو هم پسر جان دست پسر را بشوی! [۲]
🔹يك روز با قنبر برای خريد پيراهن به بازار آمدند، بر درب مغازهای ايستاده و فرمود: دو پيراهن لازم دارم، آن مرد عرض كرد يا اميرالمؤمنين هر نوع پيراهن بخواهی من دارم، همين كه امام (عليه السّلام) فهيمد اين شخص او را ميشناسد از او گذشت به لباس فروش ديگری رسيد كه پسر مغازهدار مشغول خريد و فروش بود. دو پيراهن يكی به سه درهم و دومی را به دو درهم خريد. به قنبر فرمود: لباس سه درهمی برای تو باشد. عرض كرد: مولای من، اين پيراهن برای شما سزاوارتر است، زيرا به منبر تشريف میبريد و مردم را موعظه ميكنيد. فرمود: تو نيز جوانی و آراستگی سنين جوانی داری، از طرفی من شرم دارم از پروردگارم كه خود را بر تو برتری دهم. از پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) شنيدم كه فرمود: از همانكه ميپوشيد و میخوريد به غلامان خود بدهيد. [۳]
🔹در يكی از جنگها با مرد مشركی میجنگيد، آن مرد عرض كرد يا علی شمشيرت را به من ببخش، حضرت شمشير را به سويش انداخت، حريف در نهايت تعجب گفت: ای پسر ابيطالب در شگفتم كه در چنين موقعيتي شمشيرت را به دشمن میبخشی! فرمود: تو دست تقاضا دراز كردی، رد كردن درخواست و سئوال از شيوهی كرم به دور است. مرد كافر از اسب پياده شد و گفت: اين روش اهل ديانت است؛ پای مبارك حضرت را بوسيد و ايمان آورد. [۴]
پی نوشتها؛
[۱] انوار نعمانيه، ص ۳۴۳
[۲] بحار قديم، ج ۱۶، ص ۱۴۸
[۳] بحارالانوار، ج ۹، ص ۵۰۰
[۴] فروع كافی، ج ۴، ص ۳۹
📕سيره عملی امام على (ع)، سیدکاظم ارفع، ج ۲، ص ۱۸
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
#امام_علی #اميرالمؤمنين #علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد