eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا اسلام سرپرستى خانواده را به مرد سپرده است؟ 🔹، یک واحد کوچک اجتماعى است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و داشته باشد؛ زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى که زن و مرد مشترکاً آن را به عهده بگیرند، مفهومى ندارد، در نتیجه یا یکى باید «رئیس» خانواده، و دیگرى «معاون» و تحت نظارت او باشد؛ قرآن در آیه ۳۴ سوره «نساء» تصریح مى کند که: مقام باید به داده شود، مى فرماید: «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ» ( سرپرست و نگهبان زنان هستند). 🔹البته مقصود از این تعبیر، استبداد، اجحاف و تعدى نیست، بلکه منظور ، با توجه به مسئولیت ها و مشورت هاى لازم است. این مسأله در دنیاى امروز بیش از هر زمان، روشن است که اگر هیئتى (حتى یک هیئت دو نفرى) مأمور انجام کارى شود، حتماً باید یکى از آن دو، «رئیس» و دیگرى «معاون یا عضو» باشد، و گر نه در کار آنها پیدا مى شود. در نیز از همین قبیل است، و این موقعیت به خاطر وجود در مرد است؛ مانند ترجیح او بر نیروى عاطفه و احساسات. 🔹به عکس زن که از نیروى سرشار بیشترى بهره مند است، و دیگرى داشتن بنیه و ، که با اوّلى بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومى بتواند از خود دفاع نماید. به علاوه، تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن و پرداخت مهر و تأمین زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى به عهده او باشد. البته ممکن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود، امتیاز داشته باشند، ولى: قوانین به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد، بلکه نوع و کلى را در نظر مى گیرد، 🔹و شکى نیست که از نظر کلى، نسبت به زنان براى این کار دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند که اهمیت آن مورد تردید نیست. جمله هاى بعد اشاره به همین حقیقت است؛ زیرا در قسمت اول مى فرماید: «بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض» (این به خاطر تفاوت هايى است که خداوند از نظر ، روى نوع بشر میان آنها قرار داده). و در قسمت دیگر مى فرماید: «وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ» (و نیز این سرپرستى به خاطر است که در مورد انفاق و پرداخت هاى مالى در برابر زنان و خانواده بر عهده دارند). 🔹ناگفته پیدا است سپردن این وظیفه به ، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است، و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر، زیرا آن صرفاً بستگى به تقوا و پرهیزگارى دارد، همان طور که شخصیت انسانى یک معاون از یک رئیس ممکن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد، اما رئیس براى سرپرستى کارى که به او محول شده از معاون خود شایسته تر است. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و دوم، ج ۳، ص ۴۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ما از شهید دادن باکی نداریم 🔹ما خون ها دادیم و دادیم. خون داد و شهدا داد. ما فرق های شکافته دادیم، مثل ، و سرهای بر نیزه رفته دادیم، مثل و اصحاب و اعوان او. 🔹 در تمام اعصار، با و با شمشیر و با اسلحه پیش برد و نمایش پیدا کرد. ما از باکی نداریم... از شهادت باکی نیست. ما هم شهید شدند یا مسموم شدند یا مقتول. اولیای ما هم بعض از آنها در حبس و بعض از آنها در تبعید به سر بردند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۶/۰۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در كتب روايی برای وجود نازنين امام زمان (عج) چه خصوصیات و ویژگی هایی ذکر شده است؟ (بخش پنجم و پایانی) 🔸سیرت‌ (عج) در چند بُعد قابل توجه و بررسی است؛ ۱) سیرت دینی. ۲) سیرت خلقی. ۳) سیرت عملی. ۴) سیرت انقلابی. ۵) سیرت سیاسی. ۶) سیرت تربیتی. ۷) سیرت اجتماعی. ۸) سیرت مالی. ۹) سیرت اصلاحی. ۱۰) سیرت قضایی. 9⃣سیرت اصلاحی‌ 🔹 (عج) فریادرسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد. در روزگار او، همگان، به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بی‌ مانند دست یابند، حتی چهارپایان فراوان گردند و یا دیگر جانوران، خوش و آسوده باشند. زمین گیاهان بسیار رویاند. آب نهرها فراوان شود. گنج‌ ها و دفینه‌ های زمین و دیگر معادن استخراج گردد. [۱] در زمان (عج)، آتش فتنه‌ ها و آشوب‌ ها بیفسرد، رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگ‌ ها از میان برود. [۲] (عج)، مردم جهان را از آشوبی بزرگ و همه‌ گیر و سردرگم نجات بخشد. [۳] در جهان، جای ویرانی نماند؛ مگر آن که امام مهدی (عج) آنجا را آباد سازد. [۴] 🔹یاران (عج) به سراسر جهان پا نهند و همه جا قدرت را در دست گیرند. همه کس و همه چیز مطیع آنان شوند؛ حتی درندگان صحرا و مرغان شکاری، همه و همه، رضا و خشنودی آنان را بطلبند. شادی و شادمانی یافتن به این پیام آوردن دین و صلاح و عدالت، تا بدان جاست که قطعه‌ ای از زمین بر قطعه‌ ای دیگر مباهات کند که یکی از یاران امام مهدی (عج) بر آنجا پا نهاده است. [۵] هر یک از یاران قائم (عج)، به نیرو چون چهل مرد باشد، و دل آنان مانند پاره‌ های پولاد. اگر کوه‌ هایی از آهن بر سر راه آنان پیدا شود، آنها را بشکافند. «یاران قائم (عج)، شمشیرهای خویش را بر زمین ننهند، تا این که خدای عز و جل راضی شود». [۶] آری، هنگامی که جهان را فتنه و آشوب آکنده سازد، و همه جا را غارتگری و فساد و ستم بپوشد، خداوند، مصلح بزرگ را بفرستد تا دژهای ضلالت و گمراهی را از هم فرو پاشد و فروغ توحید و انسانیت و عدالت را در دل های تاریک و سنگ شده، بتاباند. [۷]  🔹و سرانجام، درباره سیرت اصلاحی امام مهدی (عج)، به سخنان امام علی (ع) می‌رسیم، در «نهج البلاغه»: شهادت پدر، در حق پسر: «(حضرت مهدى «عج») خواسته ها را تابع هدايت وحى مى كند، هنگامى كه مردم هدايت را تابع هوس هاى خويش قرار مى دهند. در حالى كه به نام تفسير نظريّه هاى گوناگون خود را بر قرآن تحميل مى كنند، او نظريّه ها و انديشه ها را تابع قرآن مى سازد. در آينده آتش جنگ ميان شما افروخته مى گردد، و چنگ و دندان نشان مى دهد، با پستان هايى پر شير، كه مكيدن آن شيرين، امّا پايانى تلخ و زهرآگين دارد، به سوى شما مى آيد. آگاه باشيد فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست، زمامدارى حاكميّت پيدا مى كند كه غير از خاندان حكومت هاى امروزى است (حضرت مهدى عج) عمّال و كارگزاران حكومتها را بر اعمال بدشان كيفر خواهد داد، زمين ميوه هاى دل خود (معادن طلا و نقره) را براى او بيرون مى ريزد، و كليدهايش را به او مى سپارد، او روش عادلانه در حكومت حق را به شما مى نماياند، و كتاب خدا و سنّت پيامبر (ص) را كه تا آن روز متروك ماندند، زنده مى كند». [۸] 🔟سیرت قضایی‌ 🔹در قضاوت‌ها و احکام (عج) و در حکومت وی، سر سوزنی ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند. [۹] (عج)، بر طبق احکام خالص دینی، حکم و حکومت کند. [۱۰]  (عج)، میزان عدل را در میان مردم نهد و بدین گونه هیچ کس نتواند به دیگری ستمی کند. [۱۱] امام مهدی (عج)، قضاوتی جدید آورد... [۱۲] حضرت به حکم داود و آل داود حکم کند و از مردم بیّنه و شاهد نطلبد. شیخ مفید می‌گوید: «چون آل محمد (عج) قیام کند، مانند حضرت داود (عج) یعنی بر حسب باطن، قضاوت کند و بی‌ هیچ نیازی به شاهد حکم دهد. خداوند حکم را به او الهام کند و او بر طبق اِلهام الهی حکم کند. (عج)، نقشه‌ های پنهانی هر گروه را بداند و به آنان آن نقشه‌ها را بگوید. قائم (عج)، دوست و دشمن خود را، با نگاه بشناسد». [۱۳] پی‌نوشت‌ها ؛ [۱] المهدی الموعود، ج ۱، ص ۲۶۴ و ۲۷۵ و ۲۷۷ و ۲۸۵ و ۲۸۷ و ۲۸۸ و ۳۱۱ و ۳۱۸؛ همان، ج ۲، ص ۱۱ [۲] همان [۳] همان [۴] همان [۵] بحارالأنوار، همان، ج ۵۲، ص ۳۲۷ [۶] همان [۷] المهدی الموعود، همان، ج ۱، ص ۳۱۰ [۸] نهج البلاغة، خطبه ۱۳۸، ترجمه محمد دشتی، وبسایت اهل البیت [۹] المهدی الموعود، همان، ج ۱، ص و ۲۸۳ - ۲۸۴ [۱۰] همان [۱۱] همان [۱۲] بحارالأنوار، همان، ج ۵۲، ص ۳۴۹ و ۳۵۴ [۱۳] الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، مؤسسه آل البيت، چ ۱، ص ۳۶۵ - ۳۶۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۵۹۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️واقعه دفاع مقدس یک برهه برجسته و مهمی از تاریخ کشور ماست 🔹واقعه‌ یک برهه‌ برجسته و مهمّی از تاریخ کشور ما است. این مقطع را، این واقعه‌ مهم را باید درست بشناسیم و آن را به اذهان نسل های بعدی معرّفی کنیم. عقیده‌ راسخ بنده این است که اگر نسل های پی‌درپی ما، جوانب مهم و معنادار را بشناسند و بدانند که در این واقعه‌ مهم چگونه ملّت ایران توانست خود را به سکّوی پیروزی برساند و در آنجا با قدرت و با سربلندی بِایستد، برای آنها در این شناخت درس های بزرگی وجود خواهد داشت؛ و کارهای بزرگی پیش خواهد رفت؛ این عقیده‌ راسخ بنده است. 🔹عظمت این واقعه را باید شناخت. خیلی کار شده؛ کتاب نوشته شده، فیلم ساخته شده، خاطرات‌ گویی شده، لکن به نظر من جا برای کار هنوز بسیار زیاد است. ما تاکنون نتوانستیم جزئیّات این تابلوی عظیم و پُرنقش‌ و‌ نگار را بشناسیم و بشناسانیم؛ از دور داریم می‌ بینیم، [امّا] اگر نزدیک برویم، در هر تکّه‌ آن، آنقدر زیبایی، آنقدر ظرافت، آنقدر کارهای پُرمغز و پُرمعنا وجود دارد که انسان حیرت می کند؛ هر تکّه‌اش اینجور است و اینها باید معرّفی بشود. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از دیدگاه اسلام «مدح» و «تمجید» پسندیده است یا ناپسند؟ 🔹 و و ثناخوانى نسبت به ديگران بر دو گونه است: گونه اى از آن و سازنده و سبب دلگرمى خادمان و يأس خائنان و پيشرفت جامعه است. بخش ديگرى سبب و عقب افتادگى و تقويت شوكت ظالمان است. قسم اوّل داراى سه شرط است: نخست اينكه «مُدِحَ مَنْ يَسْتَحَقُّ الْمَدْحَ»؛ (آن كس كه مدح و ثناست، مدح و ستايش شود). شرط دوم اين است كه مدح از حدّ نكند. شرط سوم اينكه هدف گوينده تقرّب نابجا به شخص مقابل و رسيدن به خود نباشد. 🔹در روايتى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «إِذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرْشَ وَ غَضِبَ الرَّبُّ» [۱] (هرگاه ، و ستايش شود، به لرزه در مى آيد و خداوند غضب مى كند). در حديث ديگرى آمده است: «اَلثَّناءُ بِأَكْثَرِ مِنَ الاِْسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصيرُ عَنِ الاِْسْتِحْقاقِ عَيٌّ أَوْ حَسَدٌ» [۲] (مدح و ستايش بيش از استحقاق است و كمتر از آن ناتوانى در اداى سخن است يا حسد). اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه بايد «ظرفيت شخص ممدوح» در نظر گرفته شود؛ مبادا و ستايش سبب او گردد و از مسير حق منحرف شود؛ همان گونه كه در جمله ديگرى از كلمات قصار مولا مى خوانيم: «رُبَّ مَفْتُون بِحُسْنِ الْقَوْلِ فيهِ» [۳] (چه بسيار اشخاصى كه به واسطه و ، گرفتار و فتنه مى شوند). 🔹بى شك در صورتى كه همه اين جهات در نظر گرفته شود، و ستايش نشانه و و سبب و صالحان مى شود. در دنياى امروز نيز جلسات فراوانى براى نكوداشت خادمان پرسابقه جامعه، عالمان بزرگ و نيكوكاران ممتاز گرفته مى شود و هر سال سعى مى كنند به نويسندگان بهترين كتاب سال، كارگران و كشاورزان نمونه و يا پيام آوران صلح و دوستى در جهان، جوايزى اهدا و از آنان كنند، كه اگر رنگ و بوى سياسى پيدا نكند و روابط بر ضوابط حاكم نگردد و آن شرط سوم كه در بالا به آن اشاره شد، يعنى حسن نيّت كارگردانان حفظ گردد، به يقين آثار بسيار ارزنده اى دارد. 🔹ولى نوع دوم، درست در مقابل آن است؛ يعنى هنگامى كه ، مورد مدح و تمجيد قرار گيرند و يا افراد لايق، بيش از حد، ثناخوانى شوند، و يا عوامل سياسى و حب و بغضها و منافع شخصى، انگيزه اين كار مى شود، بدكاران تشويق مى شوند، و افراد فاضل، لايق و نيكوكار مأيوس مى گردند؛ يكّه تاز ميدان اجتماع مى شوند و منزوى مى گردند. 🔹در حديثى از اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى خوانيم: «إيّاكَ وَ الْمَلَقُ فَإنَّ الْمَلَقَ لَيْسَ مِنْ خَلائِقِ الاِيمانِ» [۴] (از بپرهيز كه با ايمان سازگار نيست). در حديث ديگرى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) آمده است: «أُحْثُوا في وُجُوهِ الْمُدّاحينَ التُّرابَ» [۵] (به صورت خاك بپاشيد). آخرين نكته‌ی لازم به ذکر، اين است كه گاه و ستايش جنبه مثبت دارد و واجد همه شرايط بالاست، ولى آثار نامطلوبى در افكار عمومى ايجاد مى كند، و ممدوح، متّهم به دوست داشتن چاپلوسی مى شود كه در اينجا نيز از آن بايد اجتناب كرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۴، ص۱۵۰، باب۷ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۵۳۵، قصار [۳۵۳] ۳۴۷ [۳] همان، ص ۵۵۶، قصار [۴۷۱] ۴۶۲ [۴] غررالحكم و دررالكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامي‏، قم، چ۲، ص ۱۷۰، قصار ۶۶ [۵] من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى، چ۲، ج۴، ص۱۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۲۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️غبطه و حسد 🔹 حکم را ندارد. آن است که کسی نعمتی را که در اختیار دیگری می بیند برای خود بخواهد، بی آن که خواهان سلب آن از وی باشد. (علیه‌ السلام) فرموده است: غبطه می‌خورد، اما حسد نمی‌ورزد و - بر عکس - حسد می‌ورزد و غبطه نمی خورد.   📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۳۸۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️امام حسن عسكرى (عليه السلام):  🔸«فى تفسير قوله تعالى «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» قالَ: قُولُوا لِلنّاسِ كُلِّهُمْ حُسْنا مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، أمّا المؤمِنونَ فَيَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ أمّا الْمُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلىَ الاْيمانِ. فَاِنِ استَتَرَ مِنْ ذلِكَ بِكفِّشُرورِهمْ عَنْ نَفْسِهِ وَ عَنْ اِخْوانِهِ المُؤمِنينَ». 🔹در تفسير آيه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: يعنى با ، چه مؤمن و چه مخالف، به سخن بگوييد. ، به هم مذهبان، روى خوش نشان مى دهد و با مخالفان، با مدارا سخن مى گويد تا به ايمان، جذب شوند و حتّى اگر نشدند، با اين رفتار، از بدى هاى آنان در حقّ خود و برادران مؤمنش، پيشگيرى كرده است.  📕مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۶۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «ماعون» در «آیه ۷ سوره ماعون» چیست؟ 🔹خداى متعال در «آیه ۷ سوره ماعون» مى فرماید: «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» (آنها دیگران را از منع مى کنند). مسلماً، یکى از سرچشمه هاى و ، عدم ایمان به روز و عدم توجه به است، و گرنه چگونه ممکن است انسان پاداش هاى الهى را رها کند و رو به سوى خلق و خوش آیند آنها آورد؟! از ماده «مَعْن» (بر وزن شأن) به معنى چیز کم است، و بسیارى از مفسران معتقدند: منظور از آن در اینجا، است که مردم مخصوصاً همسایه ها از یکدیگر به عنوان عاریه یا تملک مى گیرند؛ مانند مقدارى نمک، آب، آتش (کبریت)، ظروف و مانند اینها. 🔹بدیهى است، کسى که از دادن چنین اشیائى به دیگران خوددارى مى کند، و بى ایمانى است، یعنى آنها به قدرى اند که، حتى از دادن این اشیاء کوچک مضایقه دارند، در حالى که همین اشیاء کوچک، گاه نیازهاى بزرگى را برطرف مى کند و منع آن، مشکلات بزرگى در زندگى مردم ایجاد مى نماید. جمعى نیز گفته اند: منظور از ، است، چرا که زکات نسبت به اصل مال غالباً بسیار کم است، گاه ده درصد، گاه پنج درصد و گاه دو و نیم درصد است. البته «منع زکات» نیز یکى از بدترین کارها است، چرا که «زکات» بسیارى از مشکلات اقتصادى جامعه را حل مى کند. 🔹در روایتى، از (علیه السلام) آمده است که در تفسیر «ماعون» فرمود: «هُوَ الْقَرْضُ یُقْرِضُهُ، وَ الْمَتاعُ یُعِیرُهُ، وَ الْمَعْرُوفُ یَصْنَعُهُ» [۱] ( وامى است که انسان به دیگرى مى دهد، وسائل زندگى است که به عنوان عاریه در اختیار دیگران مى گذارد و کمک ها و کارهاى خیرى که انسان انجام مى دهد). در روایت دیگرى، از همان حضرت این معنى نقل شده و در ذیل آن آمده است، راوى گفت: «ما همسایگانى داریم که وقتى وسائلى را به آنها عاریه مى دهیم، آن را مى شکنند و خراب مى کنند، آیا گناه است به آنها ندهیم؟ فرمود: در این صورت مانعى ندارد». [۲] در معنى احتمالات دیگرى نیز گفته اند:، تا آنجا که در تفسیر «قرطبى» بالغ بر دوازده قول در این زمینه نقل شده، که بسیارى از آنها را مى توان در هم ادغام کرد و مهم همان است که در بالا آوردیم. 🔹ذکر این دو کار پشت سر یکدیگر ( و در سوره فوق) گويى اشاره به این است که، آنها آنچه براى خدا است به نیت خلق به جا مى آورند، و آنچه براى خلق است، از آنها دریغ مى دارند، و به این ترتیب، هیچ را به حق دارش نمى رسانند. این سخن را با حدیثى از (صلى الله علیه و آله) پایان مى دهیم؛ حضرت فرمود: «مَنْ مَنَعَ الْماعُونَ جارَهُ مَنَعَهُ اللّهُ خَیْرَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَ وَکَّلَهُ إِلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ وَکَّلَهُ إِلى نَفْسِهِ فَما أَسْوَأَ حالُهُ؟» [۳] (کسى که وسائل ضرورى و کوچک را از اش دریغ دارد، خداوند او را از خیر خود، در قیامت منع مى کند، و او را به حال خود وامى گذارد، و هر کسى خدا او را به خود واگذارد، چه بد حالى دارد). پی نوشت‌ها؛ [۱] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۶۷۹ [۲] همان [۳] همان 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج ۲۷، ص ۳۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel