eitaa logo
شهدا
384 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
35 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
Talngor Brai Poldarha.mp3
6.58M
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
Be Dade Din Bacheha.mp3
4.25M
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
: لطف کنید فرزندانتان را تربیت نکنید ! ✍ در باز شد و دو تا دوقلوی تقریباً دو ساله با دو تا پالتو و کلاه سورمه‌ای وارد اتاقم شدند! یکی پسر و دیگری دختر! پشت سرشان هم پدر و مادری تقریباً سی ساله وارد شدند. • قبل از اینکه از والدین‌شان حرفی بشنوم، با بچه ها تک تک صحبت کردم. از هر کدامشان چند سؤال کلیدی اما ساده که برای من شاه‌کلید ورود به سرزمین درونشان بود، پرسیدم. دخترک کمی خودمانی‌تر بود و پسرک کمی خجالتی تر ! اما هر دو دقیق به سؤالاتم جواب دادند. واکنش‌های این دو دسته گل هم ناشی از اشتباهات تربیتی والدین‌شان بود، مثل اغلب خانواده‌های دیگر.... پدر و مادر از لجبازی بچه‌ها گلایه داشتند. به مادرشان گفتم:  بچه‌ها خوبند و مشکل ریشه‌ای ندارند، اما بنظر من علّت لجبازی‌شان فقط وسواس شما در حفظ نظم و نظافت خانه شماست! آیا خانه‌ی شما، خانه‌ی بسیار تمیز و منظمی نیست؟ هر دو تأیید کردند، و پدر کمی خسته از این نظم بنظر می‌رسید. ✘ گفتم مطمئن باشید در خانه‌ای که دوقلوی دوساله دارد و مثل قبلاً تمیز و مرتب است، حتماً بچه ‌ها به آسیب‌های مختلفی دچار می‌شوند! مسئله دوم هم آموزش‌های مکرر کلامیِ آداب اجتماعی و مهمانی‌هاست که بنظرم بابای خانه دائماً به بچه ها تذکر می‌‌داد! این موضوع را هم تأیید کردند و مادر کمی شاکی بنظر میرسید. گفتم:  لطف کنید و فرزندان‌تان را تربیت نکنید! بچه های شما با گفتار شما تربیت نمی‌شوند، بلکه از عمل شما الگو می‌گیرند! ※ شما هر چه در تربیت و اصلاح جهان درون تان موفق شوید، در جذب و اثرگذاری و تربیت فرزندانتان موفق‌تر خواهید بود. چند کارگاه برای شروع شناختِ خود واقعی‌شان و نحوه مدیریت خویشتن به آنها هدیه دادم و راهی «جهاد اکبر» و مبارزه برای پرورش نفس‌شان شدند. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| خیلی از رفتارهای «اعصاب خورد کنِ» بچه‌هامون، در خود ما هست ! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
تربیت بی‌حرف اضافه.mp3
5.25M
| چجوری بدون «امر و نهی» و «تذکر مداوم» بچه‌هامونو تربیت کنیم! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
کتاب انقلاب اسلامی و آینده جهان نوشته محمد شجاعی بخش بیست و سوم | وظایف مسئولان و مردم درقبال امام زمان علیه‌السلام ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
آینده جهان 23.mp3
21.59M
| بخش بیست و سوم کتاب انقلاب اسلامی و آینده جهان نوشته محمد شجاعی ۱• ما برای امام زمان علیه‌السلام به چه کار می‌آییم؟ ۲• چرا اینقدر به امام زمان علیه‌السلام امید دارید که حاضرید از همه دنیایتان برایش بگذرید، درحالیکه میلیاردها انسان مُنتظر، مُردند و او را ندیدند؟ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
هفته بسیج بر همه ملت ایران خصوصا بر همه بسیجی های دلاور و حافظ امنیت کشور مبارک 🌺🌺🌺●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شادی روح همه شهدا صلوات🙏 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای از شهید مدافع حرم راوی مقاومت محسن خزایی به نقل از همکار شهید 💔 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
📌 وقتی شهید مهدوی گفت: امام را نمی‌شود تنها گذاشت 🔹️ نادر تازه از عملیات برگشته بود و در جمع رفقا گفت: داریم بزرگترین کاروان دریایی را از بندر امام تا فاو میبریم. آمده‌ام تا چند قبضه ضدهوایی بگیرم تا روی یدک کشهایمان بگذاریم. ◇ هواپیماهای دشمن دائم در حال شکار کاروان‌های دریایی ما هستند. سیصد بار تاکنون به کاروان ما حمله کرده‌اند. ◇ تا امروز سه تا از هواپیماهای عراقی را که قصد یورش به کاروان ما را داشته‌اند، انداخته‌ایم. ◇ نادر می‌گفت که هواپیماهای دشمن برخی از کاروان‌ها را در راه و در همان دریا، بمباران و نابود می‌کنند. آرام و قرار نداشت. 🔹️ نادر تا تابستان سال ۶۵ در خط فاو ماند و مشغول تدارکات بود. چندی بعد برای مرخصی به خانه برگشت. ◇ آن‌قدر در آفتاب کار کرده بود که پوست شانه‌اش رفته بود. روی کمرش نمی‌توانست بخوابد. ◇ سرخی گوشت کمرش را هرگز از یاد نمیبرم. از دیدن حال و روزش گریه‌ام گرفت. ◇ گفتم: چرا این‌همه روی خودت فشار می‌آوری؟ ◇ نگاه معصومانه‌ای به من کرد و گفت: تکلیف است. امام را نمی‌شود تنها گذاشت. ◇ به نقل از برادر شهید در کتاب بار دیگر ، نادر ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
هوای گرم تیرماه و شرجی بودن هوا، اکثر نیروهای مستقر در شهرک دارخوین را به اورژانس کشانده بود؛ حتی فرمانده لشکر یعنی حاج‌حسین خرازی را! به محض ورود فرمانده لشکر به اورژانس، پزشک و پرستاران، مشغول معاینه و مداوای او شدند. به تشخیص پزشک، اول، یک سرم، و بعد هم قدری دارو به او تزریق کردند. پس از مدتی، یک سبد گیلاس نزد حاج حسین بردیم تا بخورد؛ ولی او سبد را برگرداند و گفت: اول، به تمام مجروحان و بیمارانی که در اورژانس هستند، بدهید و سپس برای من بیاورید. سبد گیلاس را به دیگر بیماران اورژانس تعارف کردم و ته‌مانده‌ی سبد گیلاس را برای حاج‌حسین آوردم. فروتنانه گفت: نمی‌خورم. گفتم: چرا؟ حالا که همه‌ی بیماران اورژانس از این گیلاس خورده‌اند! جواب داد: وقتی تمام نیروهای لشکر گیلاس داشته باشند و بخورند، من هم گیلاس می‌خورم. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●